گفتمان اصلاحات حتی بر مخالفانش هم تاثیرگذار بود
اصلاحات به اصلاح نیاز دارد
دو دهه از ظهور گفتمان اصلاحات میگذرد. گفتمانی که بر پایه خرد و خردورزی بنا شد و سعی داشت ضمن التزام به مبانی انقلاب اسلامی، کشور را به سمت جامعه مدنی و فضای باز سیاسی هدایت کند. در 20 سال گذشته این گفتمان با فراز و فرودهای بسیاری مواجه شده اما بهدلیل اهمیتی که برای منافع ملی قائل بوده همواره مورد توجه افکار عمومی قرار داشته و دارد. اکنون لازم است برای آینده سیاسی این جریان مهم سیاسی و اجتماعی تصمیمات بزرگی اتخاذ شود تا نقش آن در آینده کشور تاثیرگذار و تعیینکننده باقی بماند. پیرامون این موضوع با محمدصادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
با توجه به 20 سالگی گفتمان اصلاحات، ارزیابی شما در خصوص نقش این گفتمان در فضای سیاسی ایران چگونه است؟
به گزارش روز نو : گفتمان اصلاحات بنا به ضرورت و به دلیل تفکری ظهور کرد که هر نوع گفتمان را مغایر اصول انقلاب میدانست و هرگونه سخن خلاف نظر خود را عبور از انقلاب و در راستای اهداف ضد انقلابی تلقی میکرد. در چنین فضایی گفتمان اصلاحات پا به عرصه گذاشت. لزوم تغییر این نگرش با رویکرد اصلاحی آغاز شد که پیش از انتخابات دوم خرداد 76 مواضع خود را درباره مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح کرده بود و در واقع دوم خرداد 76 لحظه اوج گرفتن این گفتمان در فضای سیاسی کشور بود. گفتمان اصلاحات دارای مولفههایی بودند که تا به امروز اثربخشی خود را داشته و حتی در برخی موارد بر تفکر جریان مقابل نیز تاثیر گذاشته است و این تاثیر را ما به خوبی در تغییر رفتار جناح مقابل میبینیم. تاثیر گفتمان اصلاحات بر جریان مقابل به خوبی در بسیاری از موضعگیریهای صورت گرفته توسط شخصیتها و چهرههای شناخته شده مقابل اصلاحات مشهود بوده و هست. این مساله حاکی از آن است که چون گفتمان اصلاحات بهدلیل رویکرد عقلایی و عملکرد قانونمدار خود مورد استقبال جامعه قرار گرفته، بنابراین میتوان با چنین رویکردی آرای مردم را جلب کرد.
در سالهای اخیر دیده شده که برخی از مخالفان اصلاحات با تغییر موضع، بهنوعی خود را اصلاحطلب و حامی حقوق مردم معرفی میکنند. علت این تغییر موضع چیست؟
در واقع برخی به رغم مخالفت خود با اصلاحات ترجیح میدهند با چهرهای اصلاحطلبانه در رقابتهای انتخاباتی وارد شوند و چون میدانند رویکرد فکری و باطنی آنان مورد پسند قرار نخواهد گرفت، با ظاهری اصلاحگرایانه و تنها با هدف پیروزی در انتخابات وارد عرصه میشوند. در گفتمان اصلاحات مولفههایی همچون حقوق شهروندی، گردش آزاد اطلاعات، فضای باز سیاسی، آزادی عقیده و بیان و همچنین تعاملات سازنده داخلی و خارجی مطرح است که در چارچوب قانون اساسی و مبتنی بر آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی است و بر همین اساس، کسانی که منافع خود را مغایر با جریان اصلاحات میدانند سعی میکنند خود را بهنوعی حامی چنین مولفههایی معرفی کنند تا مورد حمایت جامعه قرار گیرند.
چه عواملی باعث شد تا گفتمان اصلاحات در طول این 20 سال با وجود مشکلات فراوان همچنان مورد استقبال جامعه قرار گیرد؟
جریان اصلاحات در آغازین روزهای تولد و در دوران شکوفایی سیاسی خود، در مدتزمان 8ساله دولت اصلاحات نهتنها توانست به دستاوردهای معنوی خوبی نائل گردد، بلکه در حوزه سیاست نیز توانست یک سیستم مردمسالار دینی مبتنی بر دموکراسی اسلامی را به رخ جهانیان بکشد. این گفتمان ثابت کرد که میتوان ضمن حفظ ارزشهای اصیل انقلابی و اسلامی، در جهت رفع تنشهای داخلی و خارجی اقدام کرد و از منافع ملت بدون پرداخت هزینههای سنگین دفاع کرد. در دولت اصلاحات شاخصههای رشد اقتصادی و توسعه کشور روند مثبتی در پیش گرفت و با سیاست تنشزدایی رئیس دولت اصلاحات مبحث مهم و ارزشمند گفتوگوی تمدنها در عرصه بینالملل با استقبال کشورهای تاثیرگذار جهان مواجه شد. اینها دستاوردهای مهم و انکارناپذیر گفتمان اصلاحات است.
چرا مطالبات اولیه جریان اصلاحات مانند جامعه مدنی، فضای باز سیاسی و یا دموکراسی دیگر در این گفتمان بهصورت قبل دیده نمیشود؟
جامعه مدنی با مولفههایی که در خاستگاه خودش یعنی غرب وجود دارد، بهسختی میتوانست در ایران رشد و توسعه یابد. مباحثی همچون دموکراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر و امثال این موارد، در حقیقت مباحثی هستند که میبایست در چارچوب جغرافیا و فرهنگ منطقهای تعریف شوند. بهطور قطع این تعابیر در هر جای دنیا با تعاریف متفاوت و برداشتهای مختلف مواجه است. بر همین اساس جامعه مدنی و دموکراسی هم باید بر اساس وضعیت منطقهای، فرهنگی و داخلی ما تعریف شوند تا قابلیت اجرایی شدن را داشته باشند. در واقع شعارهایی که در زمان تکوین اصلاحات ارائه میشدند علائم جهتیابی ما بودند نه هدف اصلی جریان اصلاحات. بنابراین اگر در آن زمان جامعه مدنی مطرح میشد در واقع یک افقی بود در مقابل ما تا بتوانیم به سمت آن حرکت کنیم اما جامعه مدنی مدنظر ما باید متناسب با کشور و فرهنگ جامعه طرحریزی و اجرا شود. بنابراین مباحثی همچون جامعه مدنی، دموکراسی، حقوق بشر و حقوق شهروندی برای اجرایی شدن نیازمند آن است که ابتدا بومی سازی شوند تا قابلیت اجرایی پیدا کنند. ما در بحث جامعه مدنی تا حدودی موفق بودیم کما اینکه در دولت اصلاحات یکی از مبانی اصلی جامعه مدنی مشارکت مردمی در امور کشور است که این امر در قالب تشکیل شوراهای شهر و روستا به مرحله اجرا درآمد و تا به امروز توفیقاتی ادامه داشته است و یا در بحث فضای باز سیاسی در دوره کوتاهی مردم با این فضا آشنا شدند و فهمیدند مراد از فضای باز سیاسی چیست. فضای سیاسی مدنظر نخبگان سیاسی نه به این معنا بود که تحت تاثیر فرهنگ دیگران قرار بگیریم و نه به این معنا که در مقابل کنشگران سیاسی منفعلانه عمل کنیم. بلکه فضایی بود تا صاحبان عقاید و اندیشهها به اقتضای شرایط بتوانند حرف خود را با هدف اصلاحی بیان کنند.
آینده جریان اصلاحات را با توجه به چالشهای پیشرو چگونه ارزیابی میکنید؟
کشور ما بهعنوان یک کشور جوان و پویا راهی طولانی در پیش دارد تا بتواند به خواستههای برحق خود دست یابد. در واقع راه زیادی تا رسیدن به فضای باز سیاسی، مردمسالاری و شایستهسالاری باقی مانده است. برخی منافع خود را در محصور کردن جامعه میدانند و باید برای مقابله با این تفکر، از رویکرد عقلایی گشایش فضای اجتماعی تبعیت کرد. در چنین شرایطی جریان اصلاحات نیز همچون هر موجود پویای دیگری خود نیاز به اصلاح و بازسازی دارد. تنها با بهروزرسانی و همگامی با شرایط زمانی و جهانی میتوان آینده را ترسیم و برای آن برنامهریزی کرد. گفتمان اصلاحات بهطور قطع اگر با تفکر و تعقل و همچنین آگاهی کامل در خصوص تحولات جهان پیرامون خود عمل کند، خواهد توانست آیندهای تاثیرگذار در کشور داشته باشد و همیشه پشتیبانی و حمایت ملی را با خود بههمراه داشته باشد.