روحانی نبود، خشونت، خشونت میآفرید
«اصلاحطلبانکه قصد اصلاحات داشتند، خود اصلاح شدند»؛ جملهای که این روزها برخی منتقدان جریان اصلاحات و البته کثیری از اپوزیسیون خارج از کشور دائما برآن تاکید دارند تا بتوانند از این طریق فعالان سیاسی اصلاحطلب را به محافظهکاری محکوم کنند. ترویج این جمله در رسانههای داخلی و خارجی مدتهاست در دستور کار قرار گرفته است. بهطوری که بعضا استدلالهای مختلفی از سوی بخشی از اصلاحطلبان در این رابطه صورت میگیرد. بررسی این مورد با محمدصادق جوادی حصار صورت گرفت. او معتقد است اپوزیسیون مخالف نظام این مورد را علیه اصلاحطلبان هدایت میکنند حال اینکه اندیشه اصلاحطلبی را نمیتوان آلود. در ادامه گفتوگوی را با این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی میخوانید.
به گزارش روز نو : این روزها بسیاری مجموعه اصلاحطلبان را بهکوتاهی از مواضع اصلاحطلبی محکوم میکنند. آیا اصلاحطلبان محافظهکار شدهاند؟
هر استراتژی در عرصه نظر و تئوری بدون زمینههای واقعی، عملی نمیشود. البته این مورد در پارهای از رفتارها قابل مشاهده است، اما اینکه مکررا اعلام شود که اصلاحطلبی و اصلاحطلبان توفیقی در اصلاح ساختار سیاسی و تغییر رویکردها نداشتند، بیانصافی است. البته مجموعه اصلاحطلبان از سایر فعالان سیاسی مستثنی نیستند و تحت تاثیر پیرامون خود قرار میگیرند. اما اگر نوعی مقایسه بین جریان اصلاحطلب و اصولگرا انجام شود، بهطور یقین اشتباهات اصلاحطلبان کمتر است. اگر دولت اصلاحات را با دولت احمدینژاد مقایسه کنیم دولت اصلاحات موفقتر عمل کرد. اصولگرایان و مخالفان اصلاحات، احمدینژاد را معجزه هزاره سوم معرفی میکردند. البته نباید به منتقدان در مورد انتقاد به جریان اصلاحات ایراد گرفت اما تصور این است که در پشت این موضوع اموری قرار دارد.
یعنی تخریب تازهای پشت هجمههای اخیر علیه دولت و مجموعه اصلاحات وجود دارد؟
بله تصور من این است. برخی بهدنبال توجه دادن افکار عمومی به ناکارآمدی اصلاحطلبان و ضعف حوزه اصلاحطلبی هستند اما اقدامات آنها برخلاف تمایلاتشان به قوت جریان اصلاحات منجر خواهد شد. آنها احساس میکنند بعد از وقایع دیماه قدرت و ظرفیت اصلاحطلبی نمایان شده است و همگان در داخل و خارج به این مورد دست یافتهاند که اصلاحطلبان در چارچوب قوانین و مقررات، برنامههای عملیاتی و قابل قبول را برای رفع مشکلات دارند. به همین دلیل آنها فکر میکردند در اعتراضات خیابانی اخیر، که مردم از اصلاحطلبان عبورکرده بودند، برایشان زمان انتقال قدرت فرارسیده است. آنها از اینکه اصلاحطلبان در مورد وقایع اخیر به درستی رفتار کردند، بسیار ناراحت هستند. به همین دلیل اصلاحطلبان را بیشتر از حد معمول مورد هجمه قرار میدهند.
اما مردم بیش از این موارد از اصلاحطلبان توقع دارند.
مگر اصلاحطلبان چه اقدامی باید انجام میدادند که انجام ندادند؟ عدهای از مردم به دلایل مختلف در دیماه اعتراض کردند. اصلاحطلبان از کلیت این رفتار بهعنوان اعتراض مدنی حمایت کردند اما با رفتارهای هنجارشکنانه مخالفت کردند و خواست مردم را به گوش مسئولان رساندند. اصلاحطلبان چه کاری باید انجام میدادند که ندادند که امروز آنها را محکوم میکنند؟ بهنظر من عدهای به این نتیجه رسیدهاند که قدرت کنترل اوضاع توسط جریانهای اصلاحطلب بیشتر است. در نتیجه جریان اصلاحات را به بهانههای مختلف زیر آتش توپخانه قرار دادند. از سوی دیگر اپوزیسیون خارج از کشور نیز یکی از دژهای مستحکم نظام را اصلاحطلبان دانسته و برای مقابله با جمهوری اسلامی آنها را مورد هجمه قرار میدهند. آن هم به بهانه موضع منطقی که توسط رئیس دولت اصلاحات اتخاذ شد. آیا اصلاحطلبان نیز باید مانند بخش رادیکال معترضان شیشه میشکستند؟ اصلاحطلبان مثبتترین موضع را به هنجارها و ناهنجاریهای اخیر اتخاذ کردند. برای همین به اصلاحطلبان هجمه میکنند.
با این حساب اگر وضعیت مشابهی در آینده اتفاق بیفتد مخالفان نظام دوباره اصلاحطلبان را هدف قرار خواهند داد؟
در اتفاقات اخیر پارهای از رسانههای غربی بیشترین تخریب خود را متوجه مجموعه اصلاحطلبان کرده بودند. به این علت که آنها توقع داشتند اصلاحطلبان سکوت کنند. اگر اصلاحطلبان در میان مردم نفوذ ندارند، پس چرا به این جریان فشار وارد میشود؟ اصلاحطلبان وظیفه خود را انجام دادند.
اینکه اصلاحطلبان را به خواست مردم نزدیک بدانیم اما در عمل اصلاحی صورت نگیرد، مردم را از این جریان ناامید نخواهد کرد؟
جریان اصلاحات به فهم و شعور مردم اعتقاد دارد. اصلاحطلبان به درستی میدانند که مجموعه اصلاحات در هر شرایطی بهدنبال گردش آزاد اطلاعات هستند. اعتقاد به آزادی بیان و عقیده دارند، اعتقاد به شفافسازی در قدرت دارند اما با توجه به اعتقادات خود به مقتضیات زمان و مکان عمل میکنند. اگر اصلاحطلبان واقعیتها را در نظر نداشتند و شرایط را مورد سنجش قرار نمیدادند باید در سال92 از عارف به جای روحانی حمایت میکردند. علت اینکه ما از روحانی حمایت کردیم، حفظ منافع ملی بود و چون مردم این مورد را تشخیص میدهند که قاطبه اصلاحطلبان منافع ملی را در نظر دارند و به رشد و تعالی ملت ایران اهمیت میدهند به آنها نزدیک میشوند. علت این نزدیکی در استراتژی تعریف شده این جریان در حل بحرانهای بینالمللی از سوی مردم است، همگان به کاندیدای مدنظر اصلاحات توجه پیدا کردند چون روحانی بهتر میتوانست عمل کند ولو اینکه رئیسجمهور به مجموعه اصلاحات توجه نکند. واقعیت آن است که روحانی کمترین توجه را به مجموعه اصلاحات کرده است. نباید دولت روحانی را به حساب جریان اصلاحات گذاشت. ما شرایطی را در کشور فراهم کردیم که روحانی مانع بخشی از رفتارهای مخرب شود. اصلاحطلبان برای بهبود شرایط کشور از حقوق و مطالبات خود دست کشیدند. مردم این موارد را به خوبی درک میکنند. اگر روحانی نبود و اعتراضات اخیر صورت میگرفت شدت برخورد به میزان فعلی بود یا خشونت بیشتر میشد؟ اصلاحطلبان این موارد را در نظر دارند. روحانی نبود، خشونت، خشونت میآفرید.