فرار نوعروس از مسافرخانه / شوهرم با یک دختر دیگر هم ارتباط شوم داشت! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۲
کد خبر: ۳۰۱۴۱۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۶
 مادرم عصبی بود و بداخلاق. با پدرم لج‌بازی می‌کرد و رودررو به او می‌گفت دوستش ندارد. با اینکه آن موقع بچه بودم و خوب و بد را تشخیص نمی‌دادم، دلم برای پدرم می‌سوخت.
آتش این حرف‌ها و تندخویی‌های مادرم زیر سر خاله و زن‌‌دایی‌ام بود. آن‌ها با تمسخر و بدگویی پشت سر پدرم‌، مادر ساده‌لوحم را نسبت به زندگی‌اش دلسرد کرده بودند. مشکل او این بود که می‌خواست مثل خاله و همسر برادرش ولخرجی کند و ریخت و پاش داشته باشد اما حقوق ناچیز پدرم کفاف این چشم‌‌وهم‌چشمی‌ها را نمی‌داد.
اختلاف‌های والدینم روز‌به‌روز بالا گرفت و با حمایت‌های دایی‌ام از مادر مغرور و خودخواهم، به یک مشکل بزرگ تبدیل شد. دایی‌ام به پدرم توهین می‌کرد و می‌گفت: «تو اگر عرضه داشته باشی، کار دوم برای خودت پیدا می‌کنی و به زندگی‌ات رونق می‌دهی.»
پدرم سر همین حرف‌ها تمام پس‌اندازش را در یک کار دوم سرمایه‌گذاری کرد‌ اما چون اطلاع کافی از فوت و فن این کار نداشت، ورشکست کرد و اوضاع مالی‌اش خیلی بی‌ریخت شد. مادرم نتوانست با این وضعیت کنار بیاید و طلاق گرفت و دنبال سرنوشت خودش رفت. حدود دو سال از این ماجرا گذشت. پدرم که از نظر روحی خیلی آسیب دیده بود، به پیشنهاد عمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایم زن دیگری گرفت. متأسفانه نامادری‌ام چشم دیدن مرا نداشت و اذیتم می‌کرد. مدتی خانه مادرم رفتم. او هم عصبی‌تر شده بود و خودش را نفرین می‌کرد که چرا قدر پدرم را ندانست و زندگی‌اش را مفت و مجانی از دست داد‌.
می‌خواستم پیش مادرم بمانم اما او خودش هم در خانه پدرش اضافی بود و حرص و جوش می‌خورد. به خانه پدرم برگشتم. با اولین خواستگاری که برایم آمد، عروسم کردند اما نوعروس دو ماهه بودم که فهمیدم شوهرم اهل زندگی نبود و با دختر دیگری ارتباط شوم داشت و ...
با شوهرم برای مسافرت به مشهد آمده بودم که دعوایمان شد و فرار Escape کردم. نمی‌دانستم کجا بروم. پول هم نداشتم. از پلیس Police کمک خواستم. فقط می‌توانم بگویم ندانم‌کاری‌های مادرم و دخالت‌های دیگران‌ زندگی ما را خراب کرد

ركنا
برچسب ها: نوعروس ، مسافرخانه
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز