روحانی باید بداند که رای مردم «حق‌الناس» است | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۳
کد خبر: ۲۸۹۸۴۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۱۱ آبان ۱۳۹۶
محمود میرلوحی :
محمود میرلوحی، عضو شورای عالی اصلاح طلبان در روند بازدید از نمایشگاه مطبوعات، با حضور در غرفه «ابتکار» به سوالاتی درباره چگونگی شکل گیری و عملکرد شورای عالی اصلاح طلبان و عملکرد روحانی پس از جلب رای مردم در انتخابات و حمایت اصلاح طلبان از او و راهی که در پیش گرفته است پاسخ داد.
محمود میرلوحی، عضو شورای عالی اصلاح طلبان در روند بازدید از نمایشگاه مطبوعات، با حضور در غرفه «ابتکار» به سوالاتی درباره چگونگی شکل گیری و عملکرد شورای عالی اصلاح طلبان و عملکرد روحانی پس از جلب رای مردم در انتخابات و حمایت اصلاح طلبان از او و راهی که در پیش گرفته است پاسخ داد. به گزارش روز نو : به اعتقاد این عضو شورای عالی
اصلاح طلبان، روحانی قصد عبور از مطالبه و خواست اصلاح طلبانه مردم ندارد چون می داند که برای محبوب ماندن باید راه و روش رئیس دولت اصلاحات و هاشمی را مدنظر قرار دهد و این رمز موفقیت و ماندگاری روحانی خواهد بود. آنچه در زیر می خوانید حاصل این گفت وگو در نمایشگاه مطبوعات است. 
بحث ها و حواشی زیادی از مدت ها پیش درباره شورای عالی اصلاح طلبان مطرح بود. آیا این مباحث به نتیجه ای رسیده است؟
تشکیل شورای عالی اصلاح طلبان ابتکار عمل موثری بود که اتفاق افتاد و این ساختار محصول عقلانیت جریان
اصلاح طلبی است که از پایین به بالا شکل گرفت. به تعبیری این شورا یک واقعیت را رسمیت داد وعقلانیتی را ترسیم کرد. وقتی احمدی‌نژاد روی کار آمد و مدیران 25 ساله رکن انقلاب را از همه ادوار دولت های آقایان هاشمی و رئیس دولت اصلاحات را برکنار کرد، مدیران جمهوری اسلامی و سیاسی خصوصا اصلاح طلبان درشهرستان ها و برخی استان‌ها با یکدیگر نشست‌هایی برگزار کردند و به واسطه انتخابات در برخی استان ها شورایی تشکیل دادند تا با یکدیگر ارتباط بیشتری داشته باشند. آنها به رئیس دولت اصلاحات مراجعه و گلایه کردند که نماینده استان ها در شورای مشورتی ایشان حضور ندارند و برای این حضور اظهار تمایل کردند. کم کم بحث یک رابط از هر استان مطرح شد و درشهریور 93 اولین نشست بین 17 استان با رئیس دولت اصلاحات تشکیل وتصمیماتی اتخاذ شد. با نزدیک شدن به انتخابات قرار شد سازوکاری طراحی شود و شورای راهبردی شکل گرفت و به تصمیماتی رسید. با پیشنهاد شورای هماهنگی به رئیس دولت اصلاحات و تایید ایشان شورای عالی اصلاح طلبان تشکیل شد و این یکی ازجدی ترین گام ها برای رسیدن به
موفقیت های بعدی بود. شورای عالی تجربه موفقی بود و ما توانستیم فراکسیون امید را با 167 نفر در مجلس شورای اسلامی با نام شورای عالی اصلاحات تشکیل دهیم.
ولی نسبت به عملکرد این فراکسیون انتقاداتی وجود دارد...
بله انتقاد هست ولی سوالی که باید پرسید اینکه چرا منتقدان مجلس نهم را فراموش کرده‌اند و به تفاوت های این دو مجلس اشاره نمی کنند؟ مجلس دهم محصول این ساختار جدید است. پس از انتخابات مجلس دهم این روند ادامه داشت و محصول ادامه این روند تشکیل شورای شهر کاملا اصلاح طلب است. البته اینکه دوستان نقد دارند طبیعی است و کار اصلاح طلبی نقد از درون نظام است و کار ما اصلاح طلبان با این انتقادات گره خورده است و کسانی هم هستند که می گویند نقد از درون اصلاحات باید باشد که ما از این نقد درون اصلاحات هم استقبال می کنیم. هیچ منعی ندارد و این کار می تواند کارآمدتر و موفق تر باشد. در عموم شهرستان ها شورا داریم و در برخی شهرستان ها 200 نفر اصلاح طب دور هم جمع می شوند و این یک سرمایه قابل توجه است که اصولگرایان با تاخیر پی به اهمیت آن بردند. مشاهده کردید که در انتخابات اخیر چون سازوکار آنها با اصلاح طلبان متفاوت بود و برخلاف ما سازوکاری از بالا به پایین تشکیل دادند نتوانستند به نتیجه مطلوب برسند. سازوکار پایین به بالا بود را رئیس دولت اصلاحات تایید کردند و این شد که توانستیم به موفقیت برسیم. آنها قصد داشتند سازوکاری از بالا به پایین ترتیب دهند و البته به قول خودشان 3 هزار نفر را هم دور هم جمع کردند و کنگره سراسری تشکیل دادند در حالی که ما هنوز نتوانسته‌ایم کنگره ای سراسری تشکیل دهیم. نهایتا نشست ما حدود 200 تا 300 نفر هستند ولی اصولگرایان توانستند کنگره ای 3 هزار نفری تشکیل دهند ولی چون سازوکارشان ایراد داشت نتوانستند به نتیجه برسند. در حال حاضر ضرورت کار سازمان یافته بیش از گذشته مورد توجه و نظر است و این احساس ضرورت و نیاز وجود دارد و ضرورت ها هم زیاد شده است. البته برخی دوستان معتقدند فعلا زمان کار حزبی است و باید حزب فراگیر و یکپارچه تشکیل دهیم و برخی اعتقاد دارند که احزاب فعلی توان و امکان و ظرفیت انجام این کار را دارند و اعضای شورای هماهنگی چنین اعتقادی دارند. ولی این نظریه پذیرفته شده است که برای اصلاح طلبان کار جبهه ای بیشتر جواب می دهد. البته هیچ حزب جدی در کشور چه اصلاح طلب و چه اصولگرا وجود ندارد. مثلا زمانی پیشنهاد دادم که در جریان رقیب آقای ناطق نوری جریان اصولگرا را مدیریت کند و حزبی فراگیر تشکیل دهد ولی به نظر می آید این فرصت هم از دست رفته‌است. مثلا اگر در جریان اصلاح طلب هم این امکان وجود داشت که فارغ از محدودیت ها، رئیس دولت اصلاحات هم می توانست همه جریان اصلاحات را دور هم جمع کند فرصت خوبی بود. ولی به هر حال کار جبهه ای فعلا مناسب و درمان مباحث امروز است. برخی می گویند می شود کار حزبی انجاد داد و من هم موافق کار حزبی هستم ولی اکنون که مثلا رئیس دولت اصلاحات نمی تواند فعالیت فراگیر حزبی انجام دهد، این کار جواب
نمی دهد. ولی همین‌که ایشان با وجود همه محدودیت ها می تواند مدیریت سیاسی انتخابات را برعهده بگیرد و جریان اصلاحات با این روش مدیریت انتخابات را به دست بگیرد و رقبای اصولگرا را با چالش مواجه کند و رقیب را وادار به پذیرش این واقعیت کند که این جریان زنده است و رای دارد کار بزرگی است. البته نواقصی هم وجود دارد و باید اصلاح شود و در آن شکی نیست.
جریان اصلاحات توانست انتخابات را مدیریت کند ولی به واسطه برخی عملکردهای فراکسیون امید و شورای عالی، مردم امیدشان به این جریان کم رنگ
می شود و این جای نگرانی دارد. رفتاری که از این فراکسیون در رای به وزیر پیشنهادی علوم اتفاق افتاد که بخشی از جامعه دانشگاهی و جوانان را نتوانست راضی کند و همینکه نتوانست به اجماع نظر برسد و آتش به اختیار اعلام کرد در رای به وزرا جای نگرانی و انتقاد دارد. نظر شما در این باره چیست؟
ساختار قدرت در قانون اساسی به این شکل است و برخی توقع دارند انسجامی در همه بخش ها وجود داشته باشد. باید پذیرفت که ساختار قدرت در جمهوری اسلامی مثل سایرکشورها حزبی و پارلمانی نیست که اگر یک حزب به قدرت رسید هم رئیس جمهوری و هم مجلس و هم قوه قضائیه را آن حزب تعیین کند.
مردم از اصلاح طلبان توقع و انتظار دارند. وقتی مردم با یک جمله «تکرار می کنم» پای صندوق های رای
می روند و حماسه‌ای خلق می کنند، طبیعی است که از این جریان توقع دارند طبق مطالبات و خواسته هایشان عمل کنند و این نگرانی وجود دارد که با بی توجهی به خواست مردم و جوانان این اعتقاد به این جریان تضعیف شود. شما اینطور فکر نمی کنید؟
جامعه ما در چند انتخابات اخیر نشان داده اند که تنگناها و محدودیت های رئیس دولت اصلاحات را درک می کنند. ولی هیچ کسی حتی خود ما تصور نمی کردیم همه لیست امید در مجلس و شورای شهر رای بیاورد و حتی خود ما هم از این انتخاب و لطف مردم شوکه شدیم. پس مردم تشخیص درستی دارند و به خوبی شرایط بین المللی و داخلی و منطقه ای را
می فهمند و چون شرایط را ارزیابی می کنند تصمیمات درستی می گیرند. تاکید می کنم که مردم ما تصمیم گرفته‌اند به عقب برنگردند. امروز شاید نتوانیم تصور کنیم که اگر آقای روحانی رئیس جمهوری نبود و شخص دیگری به جای او انتخاب شده بود چه اتفاقی می‌افتاد.؟ البته آنها منکر این واقعیت شده‌اند ولی همان افرادی که می گویند با اقوام و جوانان و زنان قهر نیستیم دقیقا آثار این انتخابات است وگرنه اگر نتیجه انتخابات چیز دیگری بود این افراد حرف های دیگری می زدند. باید این حرف ها را بررسی کنیم. این آثار شعار به عقب برنمی‌گردیم اصلاح طلبان است. این حمایت باعث شده است که این جریان شعارهای اصلاح طلبانه بدهند. باید مقایسه کنیم حرف‌های احمدی نژاد 84 را با کارهایی که آن زمان انجام می داد و آنها می گفتند تازه انقلاب را احمدی‌نژاد دارد زنده 
می کند. 
همچنین می گفتند که آرمان های انقلاب و اسلام زنده شده است. در عین حال که قبول داریم مطالبات مردم بالاست ولی آقای روحانی به واسطه شعارها و حمایت های اصلاح طلبان روی کار آمد و باید بداند که رای مردم حق الناس است و باید به وعده های داده شده عمل کند.
همچنین رئیس دولت اصلاحات به عهد و پیمانش وفادار است و ما می خواهیم که همه وعده ها محقق شود. حتی اگر در مواقعی مماشات و محافظه کاری می کنیم برای این است که بتوانیم به این وعده ها عمل کنیم و به عقب برنگردیم. شعار ما در انتخابات 94 امید، آرامش و رونق اقتصادی بوده است و به دنبال ایجاد آرامش هستیم. به حرف‌های ما از پیروزی تا امروز توجه کنید و آن را با رفتار اصولگرایان از پیروزی تا زمانی که به قدرت رسیده بودند، مقایسه کنید. در دوره دوم و سوم شوراها و زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد توجه کنید؛ این تفاوت را به خوبی احساس خواهید کرد. احمدی نژاد علیه مدیران قبل از خودش حرف‌هایی می زد ولی ما این کار را نکرده ایم و رفتار آنها را قبول نداریم.
قبول دارید هرکاری که دولت روحانی انجام دهد به واسطه حمایت اصلاح طلبان به پای آنها نوشته می شود؟
بله این موضوع را کاملا قبول دارم و به واسطه حمایتی که از او داشته ام پاسخگوی مردم هستم.
روحانی امروز با روحانی زمان انتخابات و شعارهایش تفاوت دارد. تحلیلتان از این تغییر رویکرد چیست؟
ما هنوز امیدواریم این عبور صورت نگیرد. آقای روحانی گزینه و راهی جز این ندارد که به رای و مطالبه مردم پاسخگو باشد. او باید مطالبات مردم را توجه داشته باشد تا بتواند با آبرو در سال های بعد از ریاست جمهوری فعالیت کند. روحانی در جلسه‌ای مشورتی که دی ماه برای حضورش در انتخابات تشکیل شد راه و روش و استراتژی خود را در آن جلسه انتخاب کرد. او بین 3 راه که وجود داشت انتخاب درستی انتخاب کرد. یک راه این بود که می تواند مانند احمدی نژاد رد صلاحیت نشود و راه دوم اینکه اگر رد صلاحیت بشود مثل رئیس دولت اصلاحات باشد و راه سوم این بود که بماند و مثل خاتمی و هاشمی حرکت کند و محبوب باشد. 
روحانی راه سوم را انتخاب کرد. به نظرم او مرحوم هاشمی و آقای خاتمی و عملکردشان و همچنین احمدی‌نژاد و عملکردش را می بیند و با روشن بینی و اطلاع راهش که انتخاب کرده است. احمدی نژاد به رای مردم پشت کرد و نتیجه آن را دید ولی وفاداری خاتمی به رای مردم باعث آبروی او شده است و روحانی می داند برای محبوب ماندن و ادامه دادن باید راه خاتمی و هاشمی را در پیش بگیرد.

روزنامه ابتكار
برچسب ها: روحاني ، حق الناس
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز