مردم به روحاني به دليل شعارها و ديدگاههاي او راي دادند؛ به همين دليل او در انتخاب وزراي خويش بايد به جهت گيري اصلي مردم وفادار باشد
همه حرف دلسوزان جناح اصلاح طلب، اصولگرايان معتدل و اعتداليون آن است كه براي دستيابي به منافع حزبي و جناحي نبايد از خط قرمز منافع ملي عبور كرد
اينكه انتظار داشته باشيم مخالفان دولت دست از نقد دولت بردارند، تصور نادرستي است
طرح اين موضوع كه يك جريان به دنبال حل اختلاف است ناشي از ناكافي بودن درك ما از پديده سياست است
توجه به آراي مردم نبايد به معني سهمخواهي احزاب اصلاح طلب تلقي شود
مجلس در همكاري و تعامل با دولت بيشترين آرا را به كانديداي پيشنهاد شده وزارت توسط شخص روحاني خواهد داد
آتش بس يكطرفه، موضوعي كه ابتدا در كانال تلگرامي عليرضا زاكاني مطرح شد و در ادامه مورد تاييد و تمجيد برخي از صاحبان تفكر اصولگرايي از جمله احمد توكلي قرار گرفت. آتشبس به معناي كوتاه آمدن در برخي موارد و ايجاد فضاي آرامش براي تشخيص سره از ناسره توسط جامعه، ايدئولوژي جديدي به حساب ميآيد كه توسط اصولگرايان دردستوركار است. مطرح شدن اين موضوع بعد از اتفاقات روز قدس و عيد فطر توسط نزديكان به جرياني كه در حال برهم زدن آرامش رواني جامعه براي رسيدن به اهداف سياسي بودند، نكات مبهم زيادي را به همراه دارد. براي تحليل اين موضوع و چرايي مطرح شدن آن توسط اصولگرايان بعد از توهين و هتاكي به رييس جمهور به سراغ «محمدكيانوشراد» رفتيم كه در ادامه، گفتوگوي با اين فعال سياسي اصلاحطلب را ميخوانيد.
چه تغيير و تحولاتي رخ داد كه توسط برخي از چهرههاي نزديك به جريان اصولگرا موضوع آتش بس مطرح شد؟
به گزارش روز نو :در عالم سياست هيچگاه نبايد دچار جو زدگي يا افراط و تفريط شد. اينكه گروه مخالف دولت به نقد آن بپردازند و نكات ضعف و قوت را بيان كنند، اگرچه به سود اصولگرايان خواهد بود اما بايد در نظر داشت كه ميتواند به تقويت دولت نيز منجر شود. اصلاحطلبان همواره از نقد استقبال كرده و انتقاد را يكي از لوازم توسعه جوامع مدرن تلقي كردند. اما از سوي ديگر ناديده گرفتن منافع ملي و برخوردهاي خشونت آميز كلامي و فيزيكي در عرصه سياستورزي در جامعه ايران كه با فحاشي، ناسزا، اتهام و تهمت همراه باشد و خدمات دولت را خيانت تبليغ كند، سياه نمايي و عبور از منافع ملي است.
مگر آتشی که از آن سخن به ميان ميآيد از طرف اصلاحطلبان مطرح شد که برخي از رقباي اصلاحات از آتش بس يك طرفه ميگويند؟
نبايد به اين مسائل حاشيهاي پرداخت. در ايام انتخابات به دليل غلبه احساسات يا روشهايي براي جلب آراي مخاطبان، برخي از كانديدها در ورطه دو قطبي كردن جامعه غلتيدند و رفتارهايي كه در شأن نامزد رياست جمهوري نبود از آنها سر زد. اما امروز كه دوره پايان تبليغات و آغاز كار و تلاش و حل معضلات كشور است همه گروهها حتي مخالفان دولت بايد در زمينه همكاري با دولت گام بردارند. البته اين سخن هيچ گاه و در هيچ زمان نبايد به معناي تلاش براي زدودن نقد عالمانه و مبتني بر مصالح مردم تبليغ شود. دولت، مدافع آزادي و حامي نقد در جامعه ايران است و بيشترين فرصتها را براي نقد خويش به منظور رفع كاستيها به مخالفان خواهد داد.
اين ادعا كه اصولگرايان بخواهند در جهت رفع اختلافات گام بردارند تا چه ميزان قابل قبول است؟
اينكه انتظار داشته باشيم مخالفان دولت دست از نقد دولت بردارند، تصور نادرستي است. مخالفان دولت بر اساس شعارها، برنامهها، رويكردها و راهكارهايي كه دارند، از دولت آقاي روحاني متفاوت شدهاند و به طور طبيعي براي اثبات حقانيت خويش راهي جز نقد دولت نخواهند داشت. همه حرف دلسوزان جناح اصلاح طلب، اصولگرايان معتدل و اعتداليون آن است كه براي دستيابي به منافع حزبي و جناحي نبايد از خط قرمز منافع ملي عبور كرد. منافع ملي ايران بالاترين مساله اي است كه تمامي گروهها بايد در پاسداري از آن كوشا باشند. به همين دلايل است كه افرادي مانند احمدتوكلي با موضعگيري خويش سعي كردند نشان دهند به دنبال آتش بس هستند.
آنها تلاش كردند آتشبهاختيار را كه در برخي موارد برداشتي ناصواب از آن صورت مي گيرد به آتش بس تغيير داده و براي ارتقا و توسعه كشور با همكاري و نقد عالمانه و منطقي زمينه را براي اقدامات دولت در چهارساله آينده فراهم سازند.
بعد از فوت آيت ا... هاشمي موضوع آشتي ملي توسط بزرگان جريان اصلاحات مطرح شد، تفاوت و شباهتهاي آن موضوع با بحث آتشبس چيست؟
مساله آشتي ملي يك امر ضروري و حياتي است، اينكه بگوييم آشتي وجود دارد نيز نافي درستي و ضرورت آشتي نخواهد بود ضمن آنكه آشتي نيز نبايد به معناي دست برداشتن از ديدگاه،اهداف و برنامههاي سياسي معنا شود. آشتي ملي به معناي بازگشت همگان به اجراي بدون تنازل قانون اساسي و فصل الخطاب دانستن آن براي همه جناحهاي سياسي است. اگر همه جريانها اعلام كنند كه به صورت جدي و با تمام توان در قالب قانون اساسي عمل خواهيم كرد، تصور مي كنم جامعه ما با وجود تكثر و تنوع فكري گوناگون، مي تواند در مسير همكاري مشترك ميان گروههاي سياسي عمل كند.
به نظر شما رفع اختلاف ميان جريانهاي سياسي شدني است؟
طرح اين موضوع كه يك جريان به دنبال حل اختلاف است ناشي از ناكافي بودن درك ما از پديده سياست است. وجود گروههاي سياسي به معناي وجود ديدگاههاي مختلف است. آنچه كه اهميت دارد مبنا قرار دادن قانون اساسي و قوانين موجود به عنوان سندي جهت فعاليتهاست. قرار نيست همه گروهها و جناحهاي سياسي يك سخن و يك راه و روش را براي اداره كشور دنبال كنند اما اگر بخواهيم به توسعه كشور بينديشيم بايد ضمن قبول تفاوتها و تلاش براي حاكميت ديدگاههاي متفاوت، از ابزارهايي جز ابزارهاي قانوني جهت پيگيري ديدگاههاي خويش استفاده نكنيم.
تضاد ديدگاهها در زمينه انتخاب كابينه ميان دولت و مجلس را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اختلاف نظر در راي اعتماد به كابينه نيز در همه دولتها وجود داشته است. اگرچه در دولت احمدينژاد، مجلس هر آنچه را او ميخواست عملي ميكرد اما به طور حتم در اين دوره نه اصلاحطلبان و نه آقاي روحاني توقع چنين رفتاري را از سوي مجلس ندارند اما مجلس در همكاري و تعامل با دولت، بيشترين آرا را به كانديداي پيشنهاد شده وزارت توسط شخص روحاني خواهد داد و مجلس در زمينه همراهي و حمايت از كابينه، بهتر از مجلس قبل عمل خواهد كرد.
برخي مدعيهستند كه هجمههاي صورت گرفته عليه روحاني و دولت براي تشكيل كابينه است و در ادامه، اين فشارها كاستهميشود، شما اين موضوع را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
رييس جمهور برآمده از آراي گرايشها و سلايق مختلف است. مردم به روحاني به دليل شعارها و ديدگاههاي او راي دادند به همين دليل روحاني در انتخاب وزراي خويش بايد به جهت گيري اصلي مردم وفادار باشد. روحاني اعلام كرده است كه از برنامههاي خود عقب نشيني نخواهد كرد، به همين دليل بايد كابينهاي چابك، منسجم و وفادار به برنامههاي مردم و شجاع را انتخاب كند. توجه به آراي مردم نبايد به معني سهمخواهي احزاب اصلاحطلب تلقي شود.موضوع مهم، انتخاب افرادي است كه به شعارها و اهداف مطرح شده توسط رييس جمهور وفادار باشند و شجاعانه همچون روحاني براي تحقق برنامههاي دولت دوازدهم، ايستادگي و تلاش كنند. نميتوان از وزير يا مسئولاني در دولت استفاده كرد كه براي اجراي برنامههاي اعلام شده توسط روحاني دچار ترديد يا رودربايستي، ضعف و ناتواني باشند.وزراي شجاع، توانمند و كار آمد با جهتگيري مشخص در جهت رفع مشكلات مردم در زمينه اقتصادي، فرهنگي و سياسي ميتوانند مارا به تداوم راه اصلاحات در جامعه ايران 1400 اميدوار سازند.
قانون