ساعتي بعد از اتمام حمله تروريستي به مجلس شوراي اسلامي بود كه محمود صادقي خبر از تيراندازي يكي از نمايندگان مجلس به سوي تروريست‌ها داد. وي نامي از نماينده مورد نظر نبرد اما گفت كه در حادثه امروز يكي از نمايندگان با حضور در صحنه درگيري با استفاده از اسلحه پاسداري كه به شهادت رسيده بود به سوي داعشي‌ها تيراندازي كرد. با بررسي‌ها و جست‌وجوهاي مختلف در نهايت اين نماينده شجاع را پيدا كرديم و به سراغ او رفتيم. كوروش كرم‌پور، نماينده مردم فیروزآباد، فراشبند، قیر و کارزین در مجلس شوراي اسلامي به عنوان اولين نفراتي بود كه با نيروهاي تروريستي داعش در مجلس شوراي اسلامي درگير و به سوي آن‎ها تير اندازي كرد و با شجاعت و فداكاري، چهره ماندگاري از خود به جا گذاشت. كرم‌پور در گفت‎وگو با«قانون» به تشريح چهارساعت بحراني و التهاب آور در بهارستان پرداخت كه در ادامه مي‌خوانيد. بي شك شنيدن اين اتفاقات از زبان كسي كه همه ماجرا را از نزديك لمس كرده ،شنيدني است.

فريادهاي يك داعشي

كرم‌پور كه از عملكرد و شجاعتي كه در ماجراي تروريستي به خرج داده بود بسيار خشنود به نظر مي رسيد، گفت:« من امروز لطف خدا را با تمام وجود حس كردم». از سخنانش مشخص بود تجربه هفتاد و دو ماه حضور در جبهه‌هاي دفاع مقدس و جاماندن از ساير همرزمانش او را به فردي شجاع تبديل كرده كه حاضر است براي امنيت كشور و مردمش از جان خود نيز بگذرد. او در ادامه مي‎گويد براي بدرقه مهمان‎هايم به سالن شماره 2 مجلس شوراي اسلامي رفتم. در آن زمان مهمانانم را در سالن شماره 2 نديدم و به قصد پيدا كردن و راهنمايي آن‎ها به داخل حركت كردم. با پاسدار گيت كه مسئول كنترل عبور و مرور بود مشغول احوال پرسي بودم كه ناگهان صداي تير اندازي آمد و لحظه اي بعد آن پاسدار نقش بر زمين شد. زماني كه برگشتم با فردي مواجه شدم كه پيراهن سياه به تن و اسلحه كلت به دست داشت و هركس را كه مي ديد به سمت او تير اندازي و «ا... اكبر»(همانند ترويست‌هاي داعش)مي‎گفت. آنجا بود كه متوجه شدم او تروريست داعشي است. همين كه خواستم به سمت او حركت كنم فرد ديگري با اسلحه کلاشینکف به صورت رگباري شروع به تيراندازي كرد. مهاجم دوم چند نفر را نزديك در ورودي مجروح كرد و بعد از آن به عده‌اي ديگر كه در نزديك من بودند، شليك كرد. در رفتار و حركات مهاجمان مشخص بود كه آن‎ها عجله زيادي براي رسيدن به ساختمان اصلي مجلس داشتند. بعد از حركت رو به جلوي مهاجمان و تيراندازي مكرر آن‎ها به افرادي كه در سالن حضور داشتند به آخرين گيت كه در خروجي حياط به سمت مجلس است، رسيدند. با اقدام به موقع نيروهاي امنيتي درها قفل شد و مهاجمان براي رسيدن به صحن نياز داشتند از پله ها عبور كنند. با تيراندازي‎هاي پي‌درپي، پاسداران و نيروهاي امنيتي حاضر در آن محل نيز به شهادت رسيدند.

تيرخلاص!

مهاجمان به افراد زخمي كه در طول مسير افتاده بودند تيراندازي مي‎كردند و رو به جلو به حركت خود ادامه مي دادند. من اسلحه پاسداري كه به شهادت رسيده بود را برداشتم و با هر زحمتي كه بود خودم را به ساختمان مجلس رساندم. در طبقه اول صداي تيراندازي مي‌آمد و اين موضوع ترس مرا از رسيدن آن چهار نفر به صحن بيشتر مي‎كرد زيرا تمام شرايط فراهم بود تا آن‎ها به راحتي خود را به صحني كه نمايندگان در آن حضور داشتند برسانند.

غافل گيري

كرم‌پور كه خود را يك نيروي كارآمد براي دفاع از خانه‌ملت نشان داده بود،دررابطه با اينكه چرا نيروهاي امنيتي اين فرصت را به مهاجمان داده بودند، اين‌گونه تشريح كرد كه نيروهاي امنيتي فكر نمي‌كردند چهار فرد با تجهيزاتي مانند جليقه انفجاري، اسلحه هاي مختلف و نارنجك به مجلس هجوم بياورند. من در اين زمان به اين موضوع فكر مي‌كردم كه چگونه مي‎‏توانم با فعاليت‎هاي خودم در روند حركتي مهاجمان تاخير بيندازم و اجازه ندهم آن‎ها به راحتي مسير را طي كنند. كمي كه گذشت براي مقابله با تروريست‌ها،چند نفر از نيروهاي كمكي به من ملحق شدند و بعد از آن من تصميم گرفتم از در شماره 4 خارج شوم و خودم را به صحن رسانده تا اتفاقات پيش آمده در خارج از صحن را به اطلاع نمايندگان برسانم. در همين راستا مجبور شدم از موانع و بلندي‎هايي بپرم كه اين موضوع موجب شد تا پايم دچار مشكل شود.

درايت مديريت صحن

بعد از رسيدن من به صحن مجلس و ارائه اطلاعات به آقاي پزشكيان كه رياست مجلس را به عهده داشت او با خونسردي جلسه را مديريت كرد و دستورات لازم براي برقراري امنيت در صحن مجلس صادر شد. البته قبل از اطلاعاتي كه من در خصوص حواشي بيرون صحن به پزشكيان دادم نمايندگان از طريق دفاتر خود و شبكه‎هاي اجتماعي تا حدودي از اتفاقات بيرون مجلس خبر دار شده بودند اما نمايندگان با تيزهوشي و دقت عمل امور امنيتي را به نيروهاي متخصص سپرده و به ادامه كار خود پرداختند.

بازگشت به صحنه‌درگيري

بعد از آن دوباره من خودم را به محل درگيري در قسمت دفاتر نمايندگان رساندم. اين‌بار بعد از ورود به ماجرا، هم يك اسلحه كلت داشتم و هم يك كلاشينكف از سپاه گرفتم و با دست پر وارد ميدان نبرد شدم. بعد از آن، درگيري‎ها تا حدود ساعت دو و نيم ادامه داشت. ابتداي درگيري بود كه سرلشكر عزيز جعفري، فرمانده كل سپاه و نيروهاي امنيتي و نيروي ويژه انتظامي ، در مجلس حضور يافتند و بعد از آن دستورات لازم را صادر كردند. در ادامه درگيري و بعد از حضور نيروهاي امنيتي و انتظامي به لطف خدا ما ديگر شاهد تلفات نبوديم.

جانباز ملت

به دليل مشكل تنفسي كه من را به شدت اذيت مي كرد و همچنين درد پايي كه به سراغم آمده بود، به سفارش پزشك حاضر به منطقه اي دورتر از محل درگيري منتقل شدم و در ادامه، خبر پايان درگيري و هلاكت تروريست‌ها را براي ما آوردند.