رئیسی و قالیباف به سود هم کنار نمی‌روند | روزنو

سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۰۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۹
کد خبر: ۲۶۴۳۶۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۹ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶
 آیا اصولگرایان به دنبال دومرحله‌ای کردن انتخابات هستند؟ از بین آقایان رئیسی و قالیباف در نهایت چه کسی به سود دیگری کناره‌گیری خواهد کرد؟ آیا قالیباف و رئیسی به پایگاه رأی آقای احمدی‌نژاد نگاه ویژه‌ای دارند؟ آیا کاندیداهای اصولگرا از نظر نهایی این جریان برای کناره‌گیری از انتخابات تمکین می‌کنند یا دوباره تاریخ تکرار خواهد شد؟ برای پاسخ به این سوالات با مهندس امیررضا واعظ آشتیانی، سخنگوی تشکل یاران انقلاب اسلامی و عضو سابق شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، گفت‌وگو کردیم. مهندس واعظ آشتیانی معتقد است: «اگر آقایان رئیسی و قالیباف به سود هم کناره‌گیری نکنند، شرایط برای رقیب یعنی آقای روحانی مهیا می‌شود و شانس پیروزی ایشان بسیار بالا می‌رود. مساله مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که اگر کاندیداهای اصولگرا برای کناره‌گیری به سود یکدیگر از نظر نهایی اصولگرایان تمکین نکنند، علاوه بر اینکه در این انتخابات به نتیجه نمی‌رسند، انتخابات ریاست‌جمهوری۱۴۰۰ نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد و به ضرر اصولگرایان تمام خواهد شد. در نتیجه تمکین کاندیداهای اصولگرا از نظر نهایی اصولگرایان در سال ۹۶ تمرینی برای انتخابات ریاست‌جمهوری۱۴۰۰ خواهد بود». در ادامه متن گفت‌و‌گوی مهندس واعظ آشتیانی با «آرمان» را از نظر می‌گذرانید.
عملکرد کاندیداهای ریاست‌جمهوری در دو مناظره‌ای که برگزار شده، چگونه بوده است؟
شورای نگهبان با تایید صلاحیت سه کاندیدای اصولگرا و سه کاندیدای اصلاح‌طلب، یک موازنه منطقی را در فضای انتخابات به وجود آورد که در نوع خود اقدام قابل تقدیری است. از سوی دیگر در دو مناظره برگزارشده هرکدام از کاندیداهای ریاست‌جمهوری دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود را برای مردم تشریح کردند تا مردم بتوانند درباره آنها قضاوت کنند. مهم‌ترین دغدغه مردم در شرایط کنونی، مساله بیکاری و اشتغال است و همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد در دستور کار همه کاندیدای ریاست‌جمهوری قرار داشت. نکته دیگری که در مناظرات انتخابات قابل توجه بود، موضوع تکریم و احترام به مردم بود. بدون شک اگر مسئولان تلاش کنند خود را مصون از انتقاد جلوه بدهند در تاریکی گام برداشته‌اند. پذیرش انتقاد و احترام به منتقد، یکی از اهرم‌های مهم پیشرفت و توسعه کشور است و اگر ما این راه را ببندیم، عملا مردم را به سمت دیگری هدایت می‌کنیم. از سوی دیگر باید این نکته را نیز عنوان کنم که کاندیداهای حاضر در انتخابات بیش از آنکه برنامه‌محور باشند به جدل‌های سیاسی اهمیت می‌دهند. بدون‌شک مردم به دنبال برنامه و ارائه راه‌حل برای مشکلات کشور هستند. با این‌همه، اغلب کاندیداهای ریاست‌جمهوری فضای هیجانی و بگومگوهای سیاسی را به ارائه برنامه و راهکار ترجیح داده و در این راه قدم برداشته‌اند.
به نظر شما کدام جریان سیاسی در فضای انتخاباتی عملکرد بهتری داشته است؟
قضاوت در این زمینه با مردم است و نظرسنجی‌های صورت‌گرفته این مساله را مشخص می‌کند. بنده اگر قصد داشته باشم در این زمینه اظهارنظر کنم، ممکن است شائبه حزبی و جناحی بودن پیش بیاید. به همین دلیل به عنوان یک اصولگرا به تحلیل عملکرد کاندیداهای اصولگرا می‌پردازم. به نظر من هر سه کاندیدای اصولگرای حاضر در انتخابات، نسبت به مشکلات کشور مواضع منطقی و اصولی داشتند. در مناظره اول فضای مناظره بیشتر صرف درگیری‌ها و بگومگوهای سیاسی شد، اما در مناظره دوم کاندیداهای اصولگرا مستدل‌تر و منطقی‌تر اظهار نظر می‌کردند که این مساله برای اصولگرایان یک قدم به جلو محسوب می‌شود.
آیا هر سه کاندیدای اصولگرا از یک اتاق فکر تغذیه می‌شوند؟
اگر چنین اتفاقی افتاده باشد، نتیجه خوبی به بار آورده و اصولگرایان به همپوشانی بیشتری رسیده‌اند. البته این وضعیت برای اصلاح‌طلبان نیز وجود دارد و به نظر می‌رسد سه کاندیدای اصلاح‌طلب نیز دارای یک اتاق فکر مشترک هستند. با این‌همه، همپوشانی دیدگاه‌های سه کاندیدای اصولگرا در مناظره‌ها مشهود‌تر بود. به نظر من این یک اتفاق مبارک در جریان اصولگرایی بوده است که باعث شده کاندیداهای اصولگرا همدیگر را تخریب نکنند و به شکل یک جبهه در انتخابات حاضر شوند.
آیا کاندیدای نهایی اصولگرایان آقای رئیسی است؟ در چنین صورتی وی توانایی رقابت با آقای روحانی را دارد؟
اصولگرایان به دنبال این هستند که به صورت علمی و منطقی و با توجه به نظرسنجی‌های صورت‌گرفته به کاندیدای نهایی خود دست پیدا کنند. در نتیجه این نکته که آیا آقای رئیسی کاندیدای نهایی اصولگرایان خواهد بود یا خیر، نیاز به بررسی نظرسنجی‌ها دارد که کدام‌یک از کاندیداهای اصولگرای حاضر در انتخابات با اقبال بیشتر مردمی روبه‌رو شده است. منطق سیاسی ایجاب می‌کند که اصولگرایان با مشاهده نظرسنجی‌های صورت‌گرفته روی یک گزینه اجماع کنند و دو کاندیدای دیگر نیز به سود ایشان صحنه انتخابات را ترک کنند و از هواداران خود بخواهند به کاندیدای نهایی رأی بدهند. این وضعیت در جریان اصلاحات نیز وجود دارد و اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند با مشاهده نظرسنجی‌ها، کاندیدای نهایی خود را مشخص کنند. در شرایط کنونی به نظر می‌رسد گزینه نهایی اصلاح‌طلبان آقای روحانی است و بقیه کاندیداها به سود ایشان کنار خواهند رفت. با این‌همه، اگر کاندیدای دیگر مانند آقای جهانگیری احساس کند که می‌تواند در انتخابات به پیروزی برسد، از آقای روحانی عبور می‌کردند. البته شرایط به شکلی نیست که آقای جهانگیری چنین قصدی داشته باشند و به نظر می‌رسد گزینه اصلاح‌طلبان در نهایت آقای روحانی خواهد بود.
آیا در صورتی که نظرسنجی‌ها نشان بدهد آقای رئیسی از اقبال بیشتری برخوردار است، آقای قالیباف حاضر خواهد بود به سود ایشان کناره‌گیری کند؟
هر سه کاندیدای اصولگرا به صورت جدی در انتخابات حضور پیدا کرده‌اند. دلیل این مساله نیز این است که حضور جدی و تأثیرگذار کاندیدا‌ها در فضای انتخابات سبب شکل‌گیری پایگاه رأی خواهد شد. هرچه پایگاه رأی سه کاندیدای اصولگرا بالاتر رود به سود کاندیدای نهایی خواهد بود. هنگامی که یک کاندیدا موفق می‌شود در فضای انتخاباتی تأثیرگذار و جریان‌ساز باشد، در صورتی که به سود یک کاندیدای دیگر کناره‌گیری کند قاطبه اجتماعی وی نیز به سمت کاندیدای نهایی متمایل می‌شود و این مساله می‌تواند در سرنوشت نهایی انتخابات تأثیرگذار باشد.
تجربه عدم تمکین کاندیداهای اصولگرا از نظر نهایی این جریان در انتخابات گذشته وجود داشته است. آیا در شرایط کنونی برای تمکین کاندیداهای اصولگرا نسبت به کناره‌گیری از انتخابات تدابیری اتخاذ شده است؟
اصولگرایان از تجربیات گذشته درس گرفته‌اند. امروز اصولگرایان با استفاده از تجریبات گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که باید با وحدت در انتخابات حضور پیدا کنند تا ‌درصد موفقیت خود را افزایش بدهند. به همین دلیل «گذشت» باید نقش اساسی در این زمینه ایفا کند. بدون‌شک اگر آقایان رئیسی و قالیباف به سود هم کناره‌گیری نکنند شرایط برای رقیب یعنی آقای روحانی مهیا می‌شود و شانس پیروزی ایشان بسیار بالا می‌رود. مساله مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که اگر کاندیداهای اصولگرا برای کناره‌گیری به سود یکدیگر از نظر نهایی اصولگرایان تمکین نکنند علاوه بر اینکه در این انتخابات به نتیجه نمی‌رسند انتخابات ریاست‌جمهوری1400 نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد و به ضرر اصولگرایان تمام خواهد شد. در نتیجه تمکین کاندیداهای اصولگرا از نظر نهایی اصولگرایان در سال 96 تمرینی برای انتخابات ریاست‌جمهوری1400 خواهد بود.
آیا اصولگرایان به دنبال دومرحله‌ای کردن انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 هستند؟
اگر کاندیداهای اصولگرایان تا آخر در صحنه انتخابات حضور داشته باشند و به سود یکدیگر کناه‌گیری نکنند آرای اصولگرایان شکسته و دو دسته می‌شود و ‌درصد موفقیتشان کاهش پیدا می‌کند. اگر چنین شرایطی پیش بیاید، احتمال کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم نیز کاهش پیدا می‌کند و گزینه نهایی اصلاح‌طلبان که به احتمال زیاد آقای روحانی است در مرحله اول انتخابات به پیروزی دست پیدا می‌کند. با این‌همه، اگر دو کاندیدای اصولگرا به سود گزینه نهایی اصولگرایان از صحنه انتخابات کناره‌گیری کنند، شرایط رقابت‌های انتخاباتی متفاوت می‌شود و احتمال کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم افزایش پیدا می‌کند. این وضعیت برای اصلاح‌طلبان وجود ندارد. حضور یا عدم حضور آقایان جهانگیری و هاشمی‌طبا در انتخابات تأثیر زیادی در سرنوشت انتخابات نخواهد گذاشت. دلیل این مساله نیز این است که اصلاح‌طلبان از مدت‌ها قبل بر سر آقای روحانی اجماع کرده‌اند و از طرف دیگر ایشان رئیس‌جمهور مستقر کشور هستند و به صورت طبیعی نسبت به دیگر کاندیدای اصلاح‌طلب از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات برخوردار هستند. با این‌همه، اگر آرای کاندیداهای اصولگرا که از وضعیت مناسبی نیز برخوردار هستند در نهایت روی یک گزینه اجماع شود احتمال شکست آقای روحانی در مرحله اول انتخابات وجود خواهد داشت. به نظر من اصولگرایان در نهایت روی یک گزینه اجماع خواهند کرد و از گزینه‌های دیگر می‌خواهند که صحنه انتخابات را ترک کنند. این مساله که آقای قالیباف به سود آقای رئیسی کناره‌گیری خواهند کرد یا اینکه حالت عکس این قضیه رخ خواهد داد، بستگی به شرایط انتخابات دارد. در شرایط کنونی نمی‌توان آینده انتخابات را پیش‌بینی کرد. ممکن است تا 48 ساعت مانده به برگزاری انتخابات شرایطی در انتخابات به وجود بیاید که سرنوشت انتخابات را دستخوش تغییر کند.
به نظر می‌رسد آقایان رئیسی و قالیباف به شکل‌های مختلف نیم‌نگاهی به پایگاه رأی احمدی‌نژاد دارند و تلاش می‌کنند آرای اقشار پایین جامعه را به سمت خود متمایل کنند. دلیل این مساله چیست؟ آیا در این زمینه موفقیتی حاصل خواهد شد؟
ما باید قبول کنیم که آقای احمدی‌نژاد هنوز دارای پایگاه رأی است. من با کسانی که عنوان می‌کنند احمدی‌نژاد فراموش شده و فاقد پایگاه رأی است موافق نیستم. به هر حال ایشان هشت سال رئیس‌جمهور کشور بوده است و منطق حکم می‌کند که اصولگرایان از تجربیات ایشان استفاده کنند. این در حالی است که اصلاح‌طلبان نیز از تجربیات رئیس دولت اصلاحات استفاده می‌کنند و نظر ایشان را برای خود حجت می‌دانند. انتخابات 96 از بسیاری جهات با انتخابات سال 92 تفاوت دارد. این وضعیت برای سال 1400 نیز وجود دارد و آن انتخابات نیز با انتخابات 96 متفاوت خواهد بود. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 فضای مجازی مانند امروز تأثیرگذار نبود. این در حالی است که در شرایط کنونی فضای مجازی به یکی از اهرم‌های اصلی تبلیغات انتخاباتی تبدیل شده است.
آیا انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 مختصات یک انتخابات دوقطبی را دارد؟
همین‌که آقایان جهانگیری و هاشمی‌طبا از جریان اصلاحات و آقایان قالیباف و میرسلیم از جریان اصولگرا در انتخابات حضور پیدا کردند نشان‌دهنده این مساله است که انتخابات از حالت دوقطبی بودن خارج شده است. از سوی دیگر، اگر اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در نهایت بر سر یک گزینه اجماع کنند نیز رقابت بین دو گزینه نهایی مصداق یک انتخابات دوقطبی نخواهد بود. زمانی می‌توانیم از انتخابات دوقطبی سخن بگوییم که تنها دو نفر در انتخابات حضور داشته باشند و هرکدام یک جریان و قطب سیاسی کشور را نمایندگی کنند. این در حالی است که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 هر شش کاندیدایی که در انتخابات حضور دارند مدعی پیروزی در انتخابات هستند و به شکلی اظهارنظر و رفتار می‌کنند که نشان‌دهنده تأثیرگذاری آنها در انتخابات است. اینکه برخی عنوان می‌کنند انتخابات سال 96 رقابت بین آقایان روحانی و رئیسی است، صحیح و دقیق نیست. دلیل این مساله نیز این است که این احتمال وجود دارد که اصولگرایان روی آقای قالیباف اجماع کنند و در نهایت او به عنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان معرفی شود. حتی اگر در نظرسنجی‌ها وضعیت آقای میرسلیم از دو کاندیدای دیگر بهتر باشد، عقل سلیم حکم می‌کند که دو کاندیدای دیگر به سود ایشان از انتخابات کناره‌گیری کنند. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84 هیچ‌کس هیچ ‌احتمالی برای پیروزی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات قائل نبود و کمتر کسی فکر می‌کرد که ایشان به پیروزی دست پیدا کند. این در حالی بود که گزینه نهایی اصولگرایان آقای لاریجانی بود و اصولگرایان همه توانایی و ظرفیت خود را به کار گرفته بودند که ایشان به ریاست‌جمهوری دست پیدا کند. با این‌همه، در لحظات آخر و با مشاهده نظرسنجی‌ها، اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که بهتر است از آقای احمدی‌نژاد حمایت کنند. اصولگرایان قرار نبود با تمام توانایی‌های خود در انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 حضور پیدا کنند. امروز وضعیت تغییر کرده است و کاندیداهای اصولگرا بیش از پیش‌بینی‌های گذشته در انتخابات تأثیرگذار بوده‌اند. بدون شک حضور قدرتمند اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 9 پیش زمینه‌ای برای حضور قدرتمند‌تر در انتخابات ریاست‌جمهوری1400 خواهد بود. اگر اصولگرایان بتوانند سازوکار شکل گرفته در جمنا را برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال1400 حفظ و به‌خوبی آن را مدیریت کنند، می‌توان به پیروزی اصولگرایان در انتخابات آینده بسیار امیدوار بود.
به نظر شما مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آقای روحانی در فضای انتخاباتی چیست؟
بدون‌شک مهم‌ترین چالش پیش روی آقای روحانی مسائل اقتصادی و معیشتی خواهد بود. آقای روحانی در چهار سال گذشته مسائل اقتصاد داخلی را به شکل‌های مختلف به مساله برجام گره زدند. به همین دلیل اجرا یا عدم اجرای توافق برجام در اقتصاد ایران تأثیر خواهد گذاشت. اگر ایشان بیش از اینکه نگاه به بیرون داشته باشد، به تولید داخلی توجه کرده بود و مسائل اقتصاد داخلی را به سیاست خارجی گره نزده بود، امروز برنده بلامنازع مناظرات انتخاباتی لقب می‌گرفت. در شرایط کنونی نیز مردم در مرحله اول به سفره و جیب خود نگاه می‌کنند و سپس درباره کاندیدای ریاست‌جمهوری تصمیم خواهند گرفت. چالش دیگر آقای روحانی مساله بیکاری و اشتغال جوانان بوده است که در حال حاضر به یکی از مطالبات جدی مردم تبدیل شده است. آقای روحانی اگر قصد دارد در انتخابات به پیروزی برسد باید برای این مطالبات مردم یک پاسخ منطقی و قابل قبول پیدا کند، اما کاندیداهای دیگر ریاست‌جمهوری اغلب با شعارهای اقتصادی و معیشتی در صحنه انتخابات حاضر شده‌اند و تلاش می‌کنند از این طریق برای خود پایگاه رأی ایجاد کنند.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
عکس روز
خبر های روز