حداد عادل که خود را جامع الاطراف و جامع العلوم ترین چهره سیاسی نظام میداند! در حالی که به مانند وی شخصیتی را نخواهیم یافت که در چهاردهه گذشته مناصب و مشاغل مختلف را تجربه نکرده و در کارنامه خود جای نداده باشد؛ در چندین مرحله نشان داده که اولا تحمل نقد شدن ندارد و ثانیا وقتی نادیده انگاشته شود، از فشار عصبی بودن! حتی به توهین آشکار نیز روی خواهد آورد.
**رونمایی از «... لقمه» در خندوانه!
در حضوری بی دلیل و صرفا تبلیغاتی و در گرماگرم نشستهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان در شهرهای مختلف به مدیریت حداد عادل که میکوشید تا تشتت پیدا و پنهان اصولگرایان را ترمیم کرده، حداقل«درز»بگیرد! ناگهان این چهره چند وجهی اما همچنان «غیر سیاسی»! در خندوانه حضور پیدا کرد تا در گفت و شنودی طنز با شخصیت عروسکی آن برنامه یعنی «جناب خان»، ناگهان از کوره در رفته و چون به این باور عامه و واقعیت موجود جامعه که مردم برخی از تلاشهای فرهنگستان در واژه سازی را بیهوده و صرفا هزینه زا
میدانند نمیخواهد تن در دهد! واکنشی عجیب
آن هم پیش روی میلیونها بیننده خرد و کلان از خود بروز میدهد بی آن که بداند کلامی که از زبان وی خارج میشود نه کلام یک چهره صرفا تلویزیونی که کلامی است منقول بلاواسطه از رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فارغ از آن که وی در آن زمان یکی از 290 نماینده مجلس نهم و رئیس فراکسیون پر طمطراق اصولگرایانی بود که اسفند همان سال از بالانشینی در مجلس توسط مردم به زیر کشیده شدند!
و اما ماجرای لفظ خاص در خندوانه از این قرار بود که:
در برنامه مورد اشاره که «جناب خان» شخصیت عروسکی جنوبی برنامه نیز شرکت داشت با حدادعادل سر شوخی را باز کرده گفت: «یک لغت دیگر کابل است که فرهنگستان به جای آن گفته بافه، من هم از این به بعد میخواهم به جای میبافمت بگویم میکابلمت! در این لحظه حداد در واکنش میگوید: «این لغات مثل کش لقمه، گرد لقمه و دراز لقمه را برای فرهنگستان ساختهاند. مردم دوست دارند با فرهنگستان
شوخی کنند و اگر با این کار خوشحال میشوند ما هم خوشحالیم ولی توجه داشته باشید که این لغات را ما نساختهایم. وی که اندکی برافروخته بود ادامه میدهد: «یک زمانی در فرهنگستان به من گفتند میگویند این واژهها را ما میسازیم، من گفتم ما که نگفتیم کش لقمه، دراز لقمه و... معلوم نیست کدام.... لقمهای اینها را گفته است. همان جا بود که جنابخان در پاسخ به این اظهارات حداد گفت: «ما هم از یک... لقمهای شنیدیم.»
بعدها این برنامه و «... لقمه نامیدن مبدع کش لقمه و درازلقمه و گردلقمه»، حواشی بسیاری درست کرد از جمله نامه بلندبالای رامین ناصرنصیر بازیگر سریالهای طنز تلویزیون که گویا نخستین بار این واژه را در جنگ ۷۷ بکار برده بود، که در پاسخ توهین رئیس فرهنگستان مینویسد:
«قضاوت درباره این که آیا مخاطب قرار دادن سایرین با عنوان «خاص» زیبنده رئیس فرهنگستان زبان است یا خیر (آن هم رئیس فرهنگستانی که داعیه فرهنگ و ادب دارد و سودای ریاست جمهوری!) را به افکار عمومی وا میگذارم، اما لازم است اشاره کنم... لقمه موردنظر جناب حداد اینجانب هستم و...» در انتهای این نامه اما نکتهای از سوی ناصیرنصیر یادآوری میشود که اتفاقا همان موضوع موجب برافروختگی و واکنش نشان دادن این گونه حداد شده بود و آن این که:
«اما شاید بهتر بود ایشان بجای پرخاش لحظهای میاندیشیدند که چرا بسیاری از واژگان برساخته ایشان و دوستانشان، نظیر رایانه، پیامک، چرخبال، دور نگار و... پس از سالها استفاده دستوری در رسانههای عمومی هنوز جایی میان مردم نیافته، اما «کش لقمه» که فقط یک بار به گوش مخاطب رسیده پس از این همه سال هنوز در افواه رایج است؟ از همین قیاس ساده میتوان دریافت فرهنگستان در تلاش دیرسالش برای واژهسازی با چه شکست تلخی مواجه بوده. پذیرش این شکست و جبران آن صد چندان بهتر از واکنش خشم آلود و... لقمه خطاب کردن دیگران است. قضاوت... را به مردم و داوری خدا وا میگذارم.»
**عدهای گرسنه یعنی چه کسانی؟!
حداد عادل اگرچه در تعارفات مرسوم، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی خوانده میشود اما همگان دریافتهاند محوریترین چهره اصولگرایان در سالهای نهچندان دور، کاندیدای مغبون ریاست جمهوری92 و بر جای مانده از انتخابات اسفند 94 با
ظهور جمنا و قدرت گیری پایداری عملا به یکی از ریش سفیدانی مبدل شده است که تنها در صدر نشانیده میشود و گرم با او برخورد میشود، واگرنه آن چه در تصمیمگیریها دیده یا شنیده میشود هیچگونه رد پایی از حداد عادل و نیز باهنر پیدا نیست اما وی که به دومین گردهمایی جمنا دعوت شده بود سخنان خود را با این جمله عجیب همراه میکند که: «اعتدال همان اندازه مبهم بود که اصلاحات مبهم بود، اعتدال را
نه کسی فهمید و نه کسی باور کرد.»
حداد عادل که این روزها در هیچ گردونه و بازی انتخاباتی حضور ندارد و به نوعی محترمانه کنار گذاشته شده است! در سخنانی احساسی و آمیخته با نوعی عصبانیت فروخورده شده! اظهار میدارد:
«وقتی آقای روحانی پیروز شد کسانی که ۸ سال در کنار بودند و اصلاً کاندیدای آنها آقای روحانی نبود، برای تصاحب سمتها و پستها هجوم آوردند، گویی عدهای گرسنه، سفرهای چیده شده را دیدند و با عجله یکدیگر را صدا کردند و بنا شد هیچکس بیکار نماند. این تشنگی و شیفتگی برای قدرت، نتیجهاش حقوقهای نجومی و اوضاع صندوق فرهنگیان شد؛ این حاصل تقسیم کردن پستها بود، چه اسم آن اختلاس و چه
معوقه باشد.»
این«عدهای گرسنه» خواندن اطرافیان حسن روحانی را میتوان به نوعی ناشی از همان عصبانیتی دانست که در نهاد یک جمله نهفته است، جملهای که چند لحظه قبل از ایراد این عبارت، بیان و در خلال آن بدان اعتراف شده بود که ائتلافی اگر شکست خورد و به نتیجه نرسید...:
«چهار سال پیش رئیسجمهور کنونی امکان پیروزی نمیداد، یکباره شرایط خاصی ایجاد شد، ائتلافی که ایجاد کردیم به دلیل اشتباه امثال من به نتیجه نرسید و پیروزی غیرمنتظرهای تحقق یافت.»
**ختم ماجرای این گونه توهینها!
اذعان به اشتباه و حمله به جناح پیروز دو امر کاملا طبیعی است اما پیروزی روحانی را تنها و تنها حاصل اشتباه امثال حداد عادل دانستن یعنی نادیده انگاری تصمیمی بزرگ به نام قدرت انتخاب مردم! و اما در عبارتی کوتاه و خطاب به آقای حداد تنها به همین اندازه باید بسنده کرد که هر ظهوری در نهایت افولی خواهد داشت و هر بازارگرمی در نهایت کسادی! این که انتظار داشته باشیم مردم، همان مردمی که برخی همواره خود را نماینده تام و تمام آنان میدانند همواره یک جور فکر کنند و تغییر ذائقه و سلیقه ندهند اندکی به دور از خرد و انصاف است و شاید امثال آقای حداد کم کم باید بازنشستگی از دوران سیاسی گری را پذیرفته به جای توهین به این و آن و حمله به جناح پیروز به نوشتن خاطرات روزهای«خوش خدمت»! مشغول شوند که آنانی که ایشان آنها را «عدهای گرسنه» نامید در هر صورت کارگزاران منتخب این نظام هستند که به انتخاب رئیس دولت عهدهدار پست و مقام شدهاند که اگر مبنای قضاوت را همان جمله حداد قرار دهیم که: «کسانی که ۸ سال در کنار بودند و اصلاً کاندیدای آنها آقای روحانی نبود، برای تصاحب سمتها و پستها هجوم آوردند، گویی عدهای گرسنه، سفرهای چیده شده را دیدند و با عجله یکدیگر را صدا کردند و بنا شد هیچکس بیکار نماند. این تشنگی و شیفتگی برای قدرت...» آن گاه باید هر حرکت و گرد هم آمدن و تلاشی برای به دست آوردن پست را به همان شیوه رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی معنا کرد....!