برای انتخابات های پیش رو و با توجه به آنکه جریان نواصولگرا فرصت چندانی برای رقابت های انتخاباتی در سال آینده ندارد، سران این جریان باید از تجربه های شکست های قدیمی درس گرفته و مسیر را همانگونه که بود، ادامه ندهند و به دنبال راهکارهای جدید برای ادامه پیشبرد اهداف خود باشند.
 
رقابت های انتخاباتی در هرجای دنیا، دارای پیچیدگی ها و زوایایی است که بیشتر از آنچه ما می بینیم در نتایج تاثیر ‌مي‌گذارد كه لابی ها، رایزنی ها، گروکشی ها و هزاران فعالیت دیگر را می توان در اين تقسیم بندی دانست.
 
به گزارش روز نو، اقداماتی که بخش جدا نشدني از عالم سیاست هستند و نمی توان هیچ ایرادی به آن گرفت یا انتقاد کرد. اما در این بین عده ای که وظیفه رهبری و تعیین مسیر این جریان ها را دارند، باید به گونه ای برخورد کنند که بدنه اجتماعی و اصلی آن جریان دچار دلزدگی و سرخوردگی نشود. البته ناگفته نماند، این روند نیز دارای چند بخش است. که در این زمینه می توانیم از، انتخاب گزینه های مناسب برای رقابت،شناخت نیازمندی های بدنه اجتماعی طرفدار و درس گرفتن از تجریبات قبلی را نام ببريم.
 
قصور ليدرها،ضربه به مردم
 
به‌طور حتم هر کدام از این چند موئلفه از جایگاه های متفاوتی برخوردار هستند ولی درس گرفتن از تجربیات گذشته را نباید از قلم انداخت و بايد به جايگاه مهم آن توجه كرد. چرا که در این بخش ضرر فراواني به بدنه اجتماعی می خورد و این در حالی است که بیشترین نقش در این بخش را سران و رهبران جریان های سیاسی برعهده داشته اند.
 
جریان نواصولگرا در این سال هایی که از فعالیتش می گذرد، بارها به دلیل آنکه نه به گفته های بزرگان گوش فرا داده اند و نه خود سعی کردند به دنبال راهکارهای موفقیت بروند، دچار شکست های سنگینی شده اند؛اتفاقی که شاید در نیم دهه اخیر بارها شاهد آن بوده ایم.
 
انتخابات های سال 92 و 94 نمونه بارز این شکست فراگیر است. دورانی که سران جریان های نواصولگرا برای رسیدن به اهداف سیاسی و برخی تسویه حساب ها بر روی برخی گزینه ها و تصمیمات پافشاری می کردند و در نتیجه شکست تنها آورده آنها می شد.
 
در همين راستا، برای انتخابات های پیش رو و با توجه به آنکه جریان نواصولگرا فرصت چندانی برای رقابت های انتخاباتی در سال آینده ندارد، سران این جریان باید از تجربه های شکست های قدیمی درس گرفته و مسیر را همانگونه که بود، ادامه ندهند و به دنبال راهکارهای جدید برای ادامه پیشبرد اهداف خود باشند.
 
اگر بخواهند گزینه های مختلفی که در جامعه یک یا چند بار امتحان شده اند ولی نتوانسته اند رای مردم را به خود اختصاص دهند را مجدد برای رقابت راهی میدان کنند، بدون شك نتيجه‌اي در برنخواهد داشت و به شکست منجرخواهد شد.
 
نتيجه معكوس تخريب چهره‌ها
 
موضوع بعدی اینکه اگر بخواهند مانند گذشته با تخریب چهره ها و گروه های رقیب به اهداف خود دست پیدا کنند نیز استراتژی اشتباهی است. اصولگرایان این روزها با تشکیل جریان ها وجبهه های مختلف در تلاش هستند تا به هر نحو ممکن انتخابات های پیش رو را به نفع خود به پایان برسانند و نگذارند این جریان حاکم به راه خود ادامه دهد.
 
همچنین موئلفه دیگری که باید این جریان به آن توجه کند میزان آرای خاکستری موجود در متن جامعه است که چشم گیر و تاثیرگذار نیز هستند. این آرا به شعارها و عملکرد این چنینی جریان نواصولگرا اهمیتی نداده و رای خود را به گونه ای دیگر تعریف می کنند.

*نامه نيوز