درست از روزي كه محمود گودرزي استعفايش را تقديم رييسجمهوري كرد و وقوع تغييرات در وزارت ورزش جنبه اجرايي و عملياتي پيدا كرد، حرفوحديثهايي در مورد احتمال تعويض مديران پرسپوليس و استقلال هم مطرح شد. در حقيقت طي سالهاي گذشته معمولا اينطور بوده كه با هر تغييري در وزارت ورزش و يا سازمان تربيتبدني پيشين، دامنه تحولات به سرعت به پرسپوليس و استقلال هم ميكشيده و وزير يا رييس جديد ترجيح ميداده با آدمهاي خودش در اين دو تيم پرهوادار كار كند. بعد از خروج گودرزي از وزارتخانه و حضور سلطانيفر در اين مجموعه هم همين فضا ايجاد شد و خيليها تصور كردند وزير جديد، دست به اعمال تغييراتي در پرسپوليس و استقلال خواهد زد. در اين ميان عمده گمانهزنيها معطوف به عزل علياكبر طاهري بود و اين موضوع، چند دليل متفاوت داشت. نخست آنكه بر خلاف رضا افتخاري استقلال، طاهري مدتهاست كه در پرسپوليس كار ميكند، دوم آنكه او رابطه شخصي بسيار خوبي با وزير قبلي يعني گودرزي داشت، سوم آنكه در مورد طاهري گفته ميشود در مرز بازنشستگي قرار دارد و شايد ادامه حضورش در پرسپوليس دردسرساز شود و دليل چهارم اينكه او مدتهاست با عنوان «سرپرست موقت» باشگاه كار ميكند و آشكارا از پذيرفتن حكم مديرعاملي طفره ميرود. در اين شرايط طبيعي بود كه حرفوحديثها در مورد جدايي طاهري از پرسپوليس شدت بگيرد. برخي از رسانهها در پوشش اين شايعات، پا را از اين هم فراتر گذاشته و مدعي شده بودند برخي ابهامات در خصوص جذب دو بازيكن نهچندان كارآمد اوكرايني و يا نوع همكاري با برند قبلي پوشاك باعث خالي شدن زير پاي طاهري شده، اما درست در چنين شرايطي وزير جديد ورزش تمامي اين مسايل را تكذيب كرد.
اصرار سلطانيفر به ثبات
حدود دو هفته پيش رسانهها مدعي شدند طاهري در ديدار با وزير ورزش از او تضمين گرفته كه همچنان سر جاي خودش باقي بماند. با اين وجود خود وزارتخانه در اين مورد موضع نگرفت تا همه چيز كماكان در هالهاي از ابهام باشد. حالا اما خود وزير صراحتا در اين مورد جبهه گرفته و ايجاد تغيير و تحولات را تكذيب كرده است. مسعود سلطانیفر كه در مجمع پیشکسوتان والیبال ایران حضور يافته بود، در واكنش به شايعاتي كه پيرامون تغيير مديران پرسپوليس و استقلال وجود دارد، گفت: «فعلا بحثی در مورد اعمال تغییر در این مورد نداریم و سیاست ما تثبیت مدیریت در بخشهای گوناگون است.» البته اين قيد «فعلا» كه وزير از آن استفاده كرده، ميتواند كماكان محل بحث باشد و دريچه را حداقل به روي شايعهسازان باز بگذارد اما بسيار بعيد است كه در طول اين چند ماه باقي مانده از دولت يازدهم، شاهد تغيير موضع سلطانيفر و ايجاد تغيير در مجموعه سرخابيها باشيم.
13 مديرعامل در 10 سال!
حالا كه وزير تصميمش را براي عدم تغيير گرفته، راحتتر ميتوان اين پرسش را مطرح كرد كه تغيير مديريت به خصوص در باشگاهي مثل پرسپوليس چه پشتوانه منطقي ميتواند داشته باشد؟ لازم است به اين موضوع توجه كنيم كه يكي از بزرگترين گرفتاريهاي سرخپوشان در طول دو دهه گذشته وقوع تغييرات شديد و متعدد مديريتي بوده؛ تا جايي كه همين امروز ممكن است خيلي از هواداران مشتاق پرسپوليس حتي اسم برخي از مديران عامل اين باشگاه را از ياد برده باشند! تنها در 10سال گذشته يعني بين سالهاي 85 تا 95، 13نفر به عنوان مديرعامل يا سرپرست در باشگاه پرسپوليس مشغول به كار شدهاند كه اين ميتواند يك ركورد تاريخي باشد. فقط مرور اسامي اين نفرات ميتواند نفس آدم را بند بياورد. بخوانيد: محمدحسن انصاريفر، حبيب كاشاني، داريوش مصطفوي، عباس انصاريفر، حبيب كاشاني (بار دوم)، محمد رويانيان، علي پروين، عليرضا رحيمي، بهروز منتقمي، حميدرضا سياسي، علياكبر طاهري، محمدحسين نژادفلاح و علياكبر طاهري (بار دوم)! خب اگر اين باشگاه زيرساختهاي بارسلونا و رئال مادريد را هم داشته باشد نميتواند از پس تحمل اين همه زلزله بر بيابد، چه برسد به پرسپوليس كه هر لحظه غفلت از آن به بهاي وخيم شدن يك پرونده شكايت داخلي يا خارجي تمام ميشود! در اين شرايط چه اصراري براي ايجاد تحولات پيدرپي بايد وجود داشته باشد؟ در مقابله با چنين ساختاري، شايد بهترين كار ممكن اعتماد به بدنه مديريتي و تلاش براي حفظ ثبات باشد؛ به ويژه وقتي ميدانيم كادر مديريتي فعلي قرمزها عملكرد بدي نداشته و هواداران هم از آن حمايت ميكنند. در شرايطي كه پرسپوليس هميشه درگير مشكلات مالي بوده، طاهري و همكارانش در پي يك جنگ تمام عيار توانستهاند درآمد قابل توجهي از اسپانسرها داشته باشند و بدون دريافت كمك از دولت، اوضاع را مديريت كنند. تا امروز كه هنوز نيمفصل اول ليگ شانزدهم هم به پايان نرسيده، 50درصد دستمزد همه عوامل باشگاه پرداخت شده و كسي هم از قبل طلبكار نيست. آيا اين شرايط در كنار وضع فني نسبتا مطلوب، جايي براي بحث تغييرات مديريتي باقي ميگذارد؟ در واقع بهتر است ما به جاي اينكه براي ثبات دنبال دليل باشيم، براي تغيير دنبال دليل بگرديم!