عمادالدین باقی درباره فایل صوتی جنجالی آیتالله منتظری میگوید: سه مسأله سبب شد تا به این موضوع دامن زده شود؛ یکی اهمیت موضوع که اگر دهها سال بگذرد هم کهنه نمیشود. دوم ورود رسانههای برونمرزی و سوم واکنشهای تندی که مخالفان انتشار فایل از خودشان نشان دادند و به نظر من در دامن زدن به ماجرا نقش داشتند و به توضیحات مهم احمدآقای منتظری هم توجهی نکردند.
به گزارش روز نو، روزنامه «اعتماد» در بخشی از گفتوگو تفصیلی خود با عمادالدین باقی توضیح داده است: عمادالدین باقی از سالهای دور رابطه خوبی با بیت آیتالله منتظری داشته و در سالهای اخیر هم این رابطه نسبت فامیلی به خود گرفته است. از همین رو از او در مورد علت انتشار فایل صوتی که توسط دفتر این مرجع تقلید منتشر شد و واکنشهای زیادی را برانگیخت، سؤال کردم.
او میگوید که انتشار این فایل در یک روند عادی صورت گرفت و حتی منتشرکنندگان آن هم توقع چنین واکنشهایی را نداشتند زیرا پیش از اینها همه این مسائل و محتویات آن فایل در کتاب خاطرات آیتالله منتظری و همچنین اظهارنظرهای بعدی او وجود داشته. به باور او واکنشهای مخالفان بیش از هر چیز در دامن زدن به قضیه تأثیر داشته است.
باقی در پاسخ به پرسش پایانی «اعتماد» درباره دلایل پخش فایل صوتیای که چند ماه قبل از سوی بیت آیتالله منتظری پخش و حاشیهساز شد، گفته است: این موضوع را باید در دو بخش نگاه کرد. اول در مورد انتشار و دوم تأثیرات آن. در کشور ما برخی فرقی میان تحلیل و تخیل قائل نیستند و در واقع تخیلات و توهمات خود را در قالب تحلیل ارایه میدهند و پازلهای خیالی را چنان کنار هم میچینند که وقتی خودشان میبینند همهچیز با هم جفت و جور است از نبوغ خود لذت میبرند و احساس شگفتی میکنند، حال آنکه تحلیل باید مبنای خبری داشته باشد، تحلیلی که مبتنی بر خبر و اطلاعات نباشد میشود توهم. برای این قضیه مثالها و مصادیق فراوانی میتوان ذکر کرد. ما چنین موضوعی را در کودتای ترکیه هم دیدیم. عدهای میگفتند اردوغان خودش کودتا را سازمان داده تا مخالفانش را سرکوب کند. در قضیه مجله صدا هم برخی سایتها که قدرت خیالپردازی بالا و بیمبنایی دارند و متاسفانه تاثیرگذار هم هستند، میگفتند اصلا این مجله تعمدا اهانت کرده و برای آن برنامهریزی کرده است تا خود را توقیف کند اما به چه دلیل باید کسی چنین کاری بکند؟ و بعد سعی کند با توضیح دادن و جبران کردن، خودش را از توقیف شدن نجات دهد؟ یکی دیگر از مثالهای این عدم تمایزگذاری میان توهم و تحلیل، داستان انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری است. بسیاری از مطالبی که درباره آن شنیدیم از نوع خطای معروف جابهجایی «انگیزه و هدف» با «نتیجه» رخ داد. من در کتاب «تولد یک انقلاب» درباره دلایل انقلاب بحثی را مطرح کرده بودم و نوشته بودم که بسیاری برای اینکه بگویند چرا انقلاب شد میآیند پیامدها و نتایج انقلاب را تبدیل به هدف آن میکنند، مثلا میگویند انقلاب شد تا جنگ رخ دهد.
خیلی وقتها «انگیزه» و «انگیخته» یکی نیستند، مثلا شما با هدف خیری دست به کاری میزنید اما شر به پا میشود. در داستان فایل صوتی نیز همه تحلیلها بر پایه پیامدها و موجی بود که ایجاد شد، انگار عدهای برنامهریزی کره بودند تا این فایل صوتی را منتشر کنند و اتفاقات خاصی رخ دهد در حالی که واقعا اینگونه نبود. موج و واکنشی که بعد از انتشار فایل صوتی رخ داد حتی در مخیله منتشرکنندگان آن هم نمیگنجید. اتفاقا من میخواهم بگویم مخالفان انتشار فایل بیشترین دامن را به آن زدند. واقعیت این بود که سایت آیتالله منتظری که این اواخر یک کانال تلگرامی نیز برای آن راهاندازی شده بود به مناسبتهای مختلف فایلهای صوتی و مطالب مختلفی را از سخنرانیها و مواضع فقیه فقید آیتالله منتظری منتشر میکرد. مثلا به مناسبت حمله به سفارت سعودی، سخنانهای ایشان در مورد امنیت سفارتخانهها یا در ١٣ رجب سخنرانی معروف ایشان را منتشر کردند یا در روز قدس یا هفته وحدت سخنان ایشان در مورد این روز در سایت بارگذاری شد.
در همین روال عادی در سالگرد عملیات مرصاد و پذیرش قطعنامه ٥٩٨ دفتر ایشان این فایل صوتی را منتشر کرد. جالب بود که برخی فایلهای صوتی که پیش از آن منتشر شده بود نیز مهم بودند اما اینقدر مورد توجه قرار نگرفتند. انتشار این فایل صوتی هم در همان راستای انتشار فایلهای قبل بود که به هر مناسبتی منتشر میشد بدون اینکه این پیشبینی را داشته باشند که این فایل ممکن است چنین واکنش و موجی را برانگیزد. البته بعضی اظهارات درباره خاطرات آیتالله منتظری یا درباره دهه ٦٠ از جمله اظهارات آقای رازینی پیش از انتشار فایل صوتی میتوانستند محرک باشند اما منتشرکنندگان فایل تصور میکردند با توجه به اینکه ٢٧ سال از این ماجراها گذشته و آیتالله منتظری هم در زمان حیاتشان مکرراً در گفتوگوهایشان به این مسائل پرداخته بودند و این حرفها را بیان کردهاند و در کتاب خاطراتشان هم خیلی مفصل به شرح آن ماجراها پرداختند؛ بنابراین انتشار این فایل صوتی چیز جدیدی نخواهد بود غیر از اینکه همان حرفها با صدای خود آیتالله منتظری و افراد دیگری که در این قضیه مطرح بودند شنیده میشود. اما فایل صوتی در یک روال عادی منتشر شد و هیچ برنامهریزی قبلی پشت سر آن نبود. بحث دوم اما واکنشها به انتشار فایل صوتی است.
من فکر میکنم سه مسأله سبب شد تا به این موضوع دامن زده شود، یکی اهمیت موضوع که اگر دهها سال بگذرد هم کهنه نمیشود. دوم ورود رسانههای برونمرزی و سوم واکنشهای تندی که مخالفان انتشار فایل از خودشان نشان دادند و به نظر من در دامن زدن به ماجرا نقش داشتند و به توضیحات مهم احمدآقای منتظری هم توجهی نکردند. آقای علی مطهری به عنوان یک نماینده مجلس نه یک شخص خارج از حاکمیت، موضع راهگشایی اتخاذ کرد ولی دیگران نتوانستند.
به هر حال باید یک روز توضیحات لازم ارایه شود و با زدن و بستن نمیتوان این مسائل را به بوته فراموشی سپرد. بهطور کلی این ماجرا یک نکته مهم داشت اینکه همیشه دست اندرکاران یک نظام سیاسی باید بدانند که با گذشت زمان نه چندان دور، برخی از اسناد و اطلاعات ممکن است به شیوههای مختلف منتشر شود و باید حواسشان را جمع کنند که چه سیاستی را در پیش بگیرند. این موضوع نیازمند بحث مبسوطی است که میتوان در زمان دیگری به آن پرداخت.