دلداده حقيقت، تشنه عدالت | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۲۲۵۹۲۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۲ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۵

جرج جرداق، اديب و شاعر پرآوازه مسيحي لبنان و نويسنده كتاب ماندگار الامام علي صوت‌العدال [الانساني] روي در نقاب خاك كشيد. ترجمه فارسي اين كتاب كه شش جلد است توسط حجج اسلام سيد هادي خسروشاهي، مرحوم مصطفي زماني و دكتر احمد بهشتي صورت گرفته است. شور و اشتياقي كه اين اديب چيره‌دست و انديشمند نسبت به اميرالمومنين علي(ع) و امام حسين سيدالشهدا(ع) نشان داد، در جهان اسلام با شگفتي و استقبال ‌كم‌نظيري روبه‌رو شد از آنكه او به امام علي به عنوان يك شخصيت بزرگ انساني، بسي فراتر از هر دين و آيين پرداخته بود. شخصيتي كه به نظر جرداق، بايد او را در سرزميني فراخ‌تر از تاريخ و زمان جست‌وجو كرد، زيرا پسر ابوطالب، نه با مردمان روزگار خود، بلكه با همه بشريت سخن مي‌گويد. جرداق حلقه‌اي را كه با جبران خليل جبران و ميخاييل نعيمه (كه مقدمه‌اي بر اين كتاب نوشته است) اديبان و انديشمندان بزرگ مسيحي جهان عربي، آغاز شده بود تا به امام علي (ع) به چشمي ديگر بنگرند، تكميل كرد. جبران مي‌گفت كه علي مردي نه متعلق به زمان خود و نه متعلق به سرزمين خود بود. جرداق در اين كتاب هم تا حدي دين خويش را نسبت به آنان به جاي آورد. كتاب جرداق به واقع يك اثر ادبي هم هست و او همه احساس خود را بر سر قلم نهاده است تا به مردم مشرق زمين نشان دهد كه براي جست‌وجوي عدالت و آزادي و انسان دوستي و معاني بلند ديگر در هيچ جاي تاريخ، شخصيتي همچون علي‌بن‌ابي‌طالب نخواهند يافت. بنابراين مناسب است كه نه فقط شيعيان و مسلمانان و اعراب، بلكه همه انسان‌ها از علي، انسان‌دوستي، آزاديخواهي و حق‌طلبي بياموزند. از امام علي(ع) نه فقط چندين منشور در باب حقوق بشر در دست است، بلكه مهم‌تر آنكه حضرت در سرتاسر زندگي خويش منادي اخلاق و عدالت و انسان دوستي بود. خوب است به خاطر داشته باشيم كه هنگام انتشار كتاب در دهه ٣٠ شمسي، جنبش‌هاي سوسياليستي و ماركسيستي و به طور كلي چپگرا در جهان اسلام موج مي‌زد و از سوي ديگر، بحث در باب معاني و مفاهيم مهم و اساسي همچون آزادي و حقوق بشر و مردم‌سالاري و از اين قبيل جريان داشت.

جرداق در اين كتاب همه كوشش خود را به كار برد تا نشان دهد كه امام علي با فاصله‌اي قابل توجه، از بسياري از شخصيت‌هاي بزرگ انساني، همچون سقراط و مسيح فراتر ايستاده است و فرزندش حسين(ع) نيز، ادامه شخصيت اوست.  جرداق در بخشي از كتاب به نقد برخي از خاورشناسان پرداخته است كه نتوانسته‌اند عظمت شخصيت امام و فرزندش را به درستي دريابند و تحليل كنند و در بند نگاه‌هاي سطحي فرومانده‌اند. لامنس كشيش و مورخ بلژيكي- لبناني، از جمله اينهاست كه معاويه، يزيد ابن زياد و مروان را از نظر سياسي و طرز حكومتداري بر امام علي(ع) ترجيح مي‌داد. او معتقد بود كه آنان حكومت‌هايي به مراتب مقتدرتر و استوارتر و ماندگارتر از اميرالمومنين علي (ع) تشكيل داده‌اند. جرداق در نقد او مي‌گويد كه امثال لامنس نخست بايد تكليف خود را با ارزش‌هاي انساني از يك سو و اهداف حكومتي از سوي ديگر تعيين كنند كه آيا حاكمان به انسان‌ها و شهروندان نگاهي همچون نگاه درندگان به شكار دارند يا آنها را هم دين يا هم نوع خويش مي‌دانند. اگر در طول تاريخ امام علي (ع) را تا سر حد پرستش ستايش كرده‌اند بدين سبب بوده كه در حكومتداري او معاني انساني جلوه‌يي تام و تمام داشت.  اگر در زمان ما گروه‌هاي خشن و تندرو و مثلا اسلامي كه خود را بازماندگان خلفاي جور مي‌دانند و عرصه را بر حيات انساني تنگ كرده‌اند، يكه تازند، شايد به سبب پيروي از همان ديدي است كه كساني مانند لامنس آن را نمايندگي و ترويج مي‌كنند. چنانكه لامنس حجاج بن يوسف حاكم خونخوار و سنگدل عراق در زمان بني‌اميه را بسيار مي‌ستاييد و او را نمونه يك حاكم خوب مي‌پنداشت. سخن فقط بر سر اين نيست كه يك مسيحي از يك شخصيت بزرگ عالم اسلام ستايش كرده است، چنان‌كه برخي سطح نگاه را تا اين اندازه فرو مي‌كاهند، بلكه مي‌بايد پيام جرداق را شنيد و دريافت كه حصر امام علي(ع) در نگاه‌هاي تنگ و تعصب آلود فرقه‌اي، تا چه اندازه شخصيت فراتاريخي او را در پرده نگاه داشته و بدين سبب، بشريت تا چه اندازه زيان ديده است. از نظر جرداق، امام علي شخصيتي است متعلق به همه بشريت و اگر كسي دل در گرو معاني بلند و پرشكوهي چون انسان‌دوستي و عدالت و مساوات و حريت دارد، نمي‌تواند دلبسته علي نباشد، چون او در گفتار و كردار جز بر اين طريق نرفت.بايد اذعان كرد كه نگاه جرداق به امام علي(ع) بسيار تاثيرگذار بود و ترجمه كتاب او، به ويژه در ايران، شماري از انديشمندان را تشويق كرد تا قلم به دست گيرند و به امام علي از اين چشم بنگرند.  جرداق همه توان نويسندگي خود را بر سر امام علي نهاد و چنان كه خود تصريح كرد، پيشنهادهاي پر آب و رنگ را براي نگارش درباره برخي ديگر از شخصيت‌هاي اسلامي، ناديده گرفت و گفت كه ميان او و پسر ابوطالب «رازي» است شگفت‌انگيز و اين حاكي از مراتب بالاي اخلاص اوست. در باب اخلاص او اين خاطره از مرحوم محمد علامه و مداح شهير گفتني است كه در حسينيه تهراني‌هاي نجف وقتي جرداق براي سخنراني دعوت شده بود در برابر اين پرسش قرار گرفت كه عيسي مسيح را برتر مي‌داند يا علي اميرالمومنين را و گفت من در جواب مانده‌ام ولي اين را مي‌دانم كه مريم به هنگام تولد مسيح از محراب بيرون رفت ولي مادر امام به درون كعبه خوانده شد و ايشان در آنجا چشم به جهان گشود. جهان اسلام هنگامي كه جرداق مي‌كوشيد صداي عدالت انساني را به گوش مشرق زمين برساند، گرفتاري‌ها و دشواري‌هاي ديگر داشت و اكنون نيز شعله‌هاي كينه‌جويي و تعصب و جهالت از آن زبانه مي‌كشد. روزگار ما به صداي عدالت انساني نيازمندتر است و از اين رو، پيام جرداق، كه پژواكي از آن صداي پرشكوه انساني است، همچنان انسان‌ها و بشريت را به انسان‌دوستي و آزاديخواهي و راستي مي‌خواند: انسان كاملي كه آزار ديدن دختربچه‌اي غيرمسلمان را تاب نياورد و مرگ را بيشتر سزاوار يافت. بايد به جرداق كه صداي عدالت انساني را شنيد و به قلم در آورد، درودي دوباره فرستاد.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز