دوره گذشته را بياغراق ميتوان يكي از پرحاشيهترين دورههاي مجلس شوراي اسلامي دانست؛ دورهاي كه در طول آن علاوه بر رقم خوردن اتفاقاتي تاريخي مانند توافق هستهاي و تصويب برجام، اتفاقاتي حاشيهاي و نه چندان مثبت مانند ماجراي انتقادات تند احمدينژاد به لاريجاني، شكستن ركورد سوال و تذكر در مواجهه با دولت يازدهم، استيضاح و عدم راي اعتماد پياپي به وزراي علوم و... نيز رقم خورد. بهروز نعمتي اما معتقد است كه در اين حواشي گروهي تندرو كه اتفاقا اقليت مجلس را در اختيار دارند دخيل بودهاند و نیز گروهي معروف به دلواپسان كه خود منشأ دلواپسي حتي براي رئيس مجلس و برخي نمايندگان اصولگراي مجلس فعلياند. فراكسيون رهروان ولايت اما تلاش خود را كرده تا بتواند تندرويها را تعديل و زمينه را براي تعامل بيشتر با دولت تدبير و اميد فراهم كند. فراكسيوني كه رئيس آن علي لاريجاني تصميم گرفته مستقل وارد عرصه كارزار انتخاباتي مجلس دهم شود و اعضاي شاخص ديگرش مانند بهروز نعمتي، كاظم جلالي و غيره نيز خود را ميانهرو و معتدل دانسته و خارج از محدوده اصولگرايان براي دور بعد انتخابات عمل خواهند كرد. همه اين تحولات را با بهروز نعمتي به گفتوگو نشستهايم كه در ادامه ميخوانيد:
اين ايام بحث ليستهای انتخاباتي و دستهبنديهاي سياسي مختلف در انتخابات داغ و پررنگ است. يكي از بحثهاي داغ مربوط به ليستها نيز به حضور مستقل آقاي لاريجاني برميگردد. بهويژه با توجه به اتفاقات حاشيهاي كه براي وي در طول مجلس نهم افتاد. اين مورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
در طول مجلس نهم مسائل متفاوتي مطرح شد و جريانات متعددي در برهههاي مختلف به وجود آمد. براساس همين اصل فراكسيون رهروان ولايت به عنوان يك فراكسيون اصولگراي معتدل ايجاد شد و محوريت اين جريان با آقاي لاريجاني و جلالي بود. بنده نيز به عنوان نايب رئيس در فراكسيون حضور داشتم. تلاش ما اين بود كه از تمام تفكراتي كه در مجلس وجود دارد نهايت استفاده را براي توانمندسازي و ارتقاي سطح مجلس به كار ببریم و در اين رابطه آسيبهاي جدي را نيز داشتيم و هزينههايي پرداختيم. به اين صورت كه بعضا مورد نقدهاي خيلي شديد قرار گرفتيم. بهويژه بدين جهت كه در اين فراكسيون از طيفهاي مختلفي نيزحضور داشتند. طيف چپ، راست، اقليتهاي ديني و مذهبي حضور داشتند و به نوعي اين كنار هم قرار گرفتنها موجب نقد و حمله به ما ميشد. اما ما معتقد بوديم كه ميتوان از اين پتانسيلها استفاده كرد و در نتيجه فراكسيون رهروان با همان شكل تركيببندي شد. رهروان فراكسيوني قوي بود و شايد نخستين فراكسيون در طول اين دوره از مجلس بود كه هر هفته يكشنبهها بدون استثنا جلسات را با محوريت موضوعات متفاوت مانند مسائل سياسي، اقتصادي و پيگيري مطالبات نمايندگان از دولت برگزار ميكرد. برخی اتفاقات تند نيز در كنار اين موضوع روی داد. به هر حال جريانسازيهايي در اين مجلس توسط گروه اقليت تندرو اتفاق افتاد و حواشي زيادي ايجاد شد.
اقليت فراكسيوني يا اقليت گفتماني؟
اقليت گفتماني. اقليتي شامل همانها كه هر روز نيز با بهانههاي مختلف به دولت حمله ميكنند. اين تندرويها تا جايي ادامه داشت كه آقاي لاريجاني زمان ثبت نام در انتخابات اعلام كردند كه به صورت مستقل تحت حمايت روحانيت وارد ميشوند و اين نشاندهنده شكلگيري تفكري جديد است. با وجود اين اتفاقات لاريجاني بحث استقلال را مطرح كرد و حتما براي آن نيز دلايلي داشته است. اكنون در دوران پسابرجام ما نيز به يك تفكر نو نياز داريم. تفكري كه بتواند بعد از برجام مطالبات مردم را پيگيري كند. در چند ماه گذشته مسائلي از جمله معيشت مردم، اقتصاد، اشتغال، ركود، تورم و غيره در نطقها و از تريبون مجلس بيان شده كه نشاندهنده شكل گرفتن جرياني است كه به فكر اقتصاد و معيشت مردم است. جرياني كه در راس آن آقاي لاريجاني و همفكران آن هستند. خواستههاي مردم به حق است. زماني تمام مشكلات را به گردن تحريمها ميانداختيم و اكنون كه تحريمها برداشته شده بايد تفكر نويني حكمفرما شود تا بتواند مطالبات اقتصادي مردم را پيگيري كند.
از اقليت تندروی مجلس صحبت كرديد. عموم مردم اكنون فكر ميكنند آنها اكثريت مجلس هستند. نطر شما در اين رابطه چيست؟
درست است كه مجلس به صورت كلي مجلسي اصولگراست كه از پيروان رهروان ولايت و اصولگرايان سنتي تشكيل شده است، اما در اين ميان تعدادي از اصولگرايان سنتي حرفهايي ميزنند كه چندان هم مورد تاييد خيلي از اصولگرايان نيست و منظور از اقليت اين دسته از افراد هستند. براي مثال ميتوان به اتفاقاتي كه درباره برجام افتاد اشاره كرد.
آقاي لاريجاني به صورت مستقل با گفتماني جديد در انتخابات شركت ميكنند. اين گفتمان از نظر تطابق گفتماني بيشتر به كدام سمت نزديك است؟ به سمت اعتدالگرايان و جريان خردگرای مجلس نزديك است يا آن را گفتماني جديد ميدانيد؟
بايد اين موضوع را بيان كنم كه من سخنگوي آقاي لاريجاني نيستم. آن چيزي كه مد نظر من است به عنوان عضوي از فراكسيون رهروان ولايت و طيفي از دوستان آقاي لاريجاني كه برداشت واحدي از بسياري از موضوعات داريم بيان ميشود. ما فكر ميكنيم كه جامعه در این سالها به مرحلهای رسيده كه بتواند از همه تفكرات راست سنتي، چپ سنتي، اصولگراها، معتدلين و... استفاده كند. بعضا در حوزهای نظیر اقتصاد مشکلات به گونهای است كه اگر همه نيروها به كار گرفته شوند قطعا باز هم نيرو كم ميآوريم. لذا اين تفكر ميتواند كمككننده ما باشد. در مجلس اخير با وجود اينكه كليت آن كليتي اصولگرا بود اما كميسیون برنامه و بودجه كه يكي از كميسيونهاي اصلي مجلس است را آقاي تاجگردون از چهرههاي شناخته شده اصلاحطلبان بر عهده داشته و بسيار نيز آن را خوب اداره كردند. غرض آن است كه ما از همه نيروها و پتانسيلها و هر كسي كه دغدغه كشور و نظام را دارد و در چارچوب قانون اساسي بتواند كار كند استفاده كنيم. اما شاهديم كه بعضا برخی بيان ميكنند «يا ما يا هيچكس». اين امر نشدني است. نتيجه چنين تفكري كه حضور ديگران را برنميتابد اين ميشود كه براي مشكلاتي كه براي كشور به وجود آمده است نتوانستهايم برنامهريزي درستي داشته باشيم. تلاشهاي بسياري صورت گرفته و بسياري از مشكلات حل شده است اما مشكلاتي وجود دارد كه براي رفع آنها همه بايد در كنار هم باشيم.
هفته گذشته رئيس جمهور در نطق تلويزيوني به برخي مشكلات اشاره كردند كه برخي از آنها به برخي از حواشي اخير مجلس نيز ارتباط دارد. يكي از اين موارد بحث پولهاي آزاد شده و اولويتهاي مصرف آن بود. اين موضوع در مجلس حاشيهساز شد و برخي نمايندگان بر اولويتبندي اين پولها و مصرف كردن آنها توسط دولت اعتراضهايي داشتند. آقاي كوچكزاده در نطقي اعلام كرد چرا دولت بايد اين پولها را صرف خريدن هواپيما كند. ارزيابي شما از اين اعتراضها چيست؟ تا چه حد آن را منطبق بر انصاف ميبينيد؟
دولت وظيفه اجرا و مجلس وظيفه قانونگذاري و نظارت بر اجراي قانون دارد. اين دو مورد را اگر در كنار يكديگر ببينيم بسياري از مشكلات حل ميشود. آقاي كوچكزاده اكنون منتقد دولت هستند اما يادمان باشد كه ايشان سه سال پيش يار غار دولت احمدي نژاد بودند. بنابراين اگر اعتراضي بر اجرا وجود داشته باشد بايد در زمان دولت گذشته نيز وجود ميداشت. چرا تنها در اين دولت اعتراضها شنيده ميشود. موضوع بعدي اين است كه دولت به عنوان لوكوموتيو حركت اجرايي كشور است و اگر قرار است تصميماتي براي كشور گرفته شود و اولويت بنديها مشخص شود دولت ريسك آن را پذيرفته كه آن را انجام دهد. بر همين اصل به نظر من خود دولت بايد برنامهريزي كند و ما مجلسيها اگر انتقادي داريم باید به صورت منطقي بيان كنيم. دولت در اين زمينه تصميمگير اصلي است و اگر در جايي نياز باشد مجلس نيز نظرات خود را اعلام ميكند تا امور به صورت عقلاني پيش برود. در مسائل بايد به دنبال اين موضوع باشيم كه بر مبناي داشتهها و تواناييهايمان برنامهريزي كنيم نه بر مبناي احساسات. برخي از دوستان بر مبناي احساسات برخورد ميكنند به جاي اينكه معيارشان عقلانيت باشد. درباره بحث هواپيماها آقاي دكتر آخوندي به مجلس آمدند و توضيح دادند؛ هم ايشان و هم آقاي رئيسجمهور صراحتا اعلام كردند كه قرار نيست از محل پولهاي بلوكه شده اين خريد را انجام دهيم، بلكه از محل اجاره به شرط تمليك اين خريدها انجام شده كه بسيار كار درستي است. بالاخره ما الان هواپيماهاي دسته چندمي داريم كه در گذشته از كشورهاي نه چندان توسعهیافته خريداري شده و قابل استفاده هم نيستند. اما دوستان حالا نقد ميكنند كه شما چرا هواپيماي نو گرفتهايد. آيا خريدن هواپيماي نو ايراد دارد؟
آخرين روز صحن مجلس نهم قبل از انتخابات نيز برگزار شد. زماني كه نام مجلس نهم شنيده ميشود برخي حواشي را در ذهن زنده ميكند كه در آن حواشي شما يك طرف قضيه بوديد. يكي از اين موارد تصويب برجام بود و شما اصرار داشتید در همه جلسات كميسيون برجام شركت داشته باشيد. منازعات در جلساتي كه رسانهاي نشد تا چه حد بالا بود؟
من به عنوان نماينده وظيفه داشتم در برجام حضور داشته باشم، با وجود اينكه در كميسيون برجام عضو نبودم. يكي از بحثهايي كه با هيات رئيسه برجام داشتيم اين بود كه براساس ماده 72 آيين نامه داخلي مجلس تمامي نمايندگان حق حضور در جلسات و اظهارنظر دارند. براي نخستين بار با موضوعي روبهرو شديم كه اصلا قانوني نبود. هيات رئيسه كميسيون برجام و آقاي زاكاني تصميم گرفته بودند كه اولويت با اعضاي برجام باشد. اين مورد صراحتا با آييننامه داخلي مجلس مخالفت دارد و ما چندين بار اين موضوع را مطرح كرديم اما متاسفانه دوستان خيلي توجهي نميكردند و البته ما هم كوتاه نيامديم و بحثهاي خود را مطرح كرديم. اين موضوع خيلي سنگين بود. در اين رابطه حواشي بسياري به وجود آمد و برخي افراد و رسانهها برخورد منصفانهای نداشتند و تلاش داشتند كه نشان دهند ما ميخواهيم برجام سمت و سويي ديگر بگيرد. اعتقاد دارم كه تمامي نمايندگان مجلس در كميسيونهاي متفاوت مانند هم هستند. نخستين بار در ابتداي شكلگيري مجلس نهم بحث «نمايندهتر» نداريم را مطرح كردم. همه نمايندگان مثل هم هستند اما برخي از افراد اين اصل را نميخواستند بپذيرند و برخي رسانهها نيز اين موضوع را آنگونه كه خواستند نشان دادند. موضوع مهم ديگر در كميسيون برجام نوع چيدماني بود كه اين افراد انتخاب كرده بودند. در زمان تصويب برجام دبيرخانهاي خارج از تشكيلات ايجاد شد و افرادي عضو آن بودند كه ما آنها را نميشناختيم. مجلس يك ساختار دارد و بايد در قالب آن ساختار اقدامات را انجام داد اما اين دبيرخانه متاسفانه يكي از مسائلي بود كه هيچگاه رسانهها به آن نپرداختند در حالي كه موضوع بسيار مهم و پراهميت بود. خود همين دبيرخانه بسيار گزينشي برخورد ميكرد و بحثها بعضا به صورتي پيش رفته بود كه مردم فكر ميكردند مجلس با برجام مخالف است. مردم فكر ميكردند كه كميسيون برجام كه منتخب مجلس است براي مخالفت با برجام شكل گرفته است در صورتي كه چنين نبود. در موضوعات مختلف كلي و جزئي كه به راي گذاشته شد اكثريت مجلس موافق برجام بودند. در نوبت دهيهاي كميسيون بهشدت رفتارهايي عجيب را مشاهده ميكرديم. من در چندين نوبت از وقت دوستان استفاده ميكردم. صحبتهای برخي افراد دو برابر زمان تعيين شده بود و زماني كه ما بايد صحبت ميكرديم راس زمان تعيين شده بايد صحبت تمام ميشد.
در آن زمان درگيريهاي شخصي فراواني هم شكل گرفت.
اين درگيريها جزو خصلت مجلس است كه بايد اظهارنظرها صورت گيرد و بايد قاطعانه اين اظهارنظرها مطرح شود. به نظر من اگر مجلسي اين شرايط را نداشته باشد آن مجلس پويا نيست.
اين درگيريها حول چه محوري بود؟
ما اعتقاد بر اين داشته و داريم كه بعد از 12 سال مذاكرات ما صاحب انرژي صلح آميز هستهاي شديم. در اين راستا افراد بسياري زحمت كشيدند و در نهايت اين خواسته بحق مردم اتفاق افتاد. اگر به چند سال پيش برگرديم ميبينيم كه ما تنها مذاكره داشتیم. در جلسهاي كه در كميسيون برجام با آقاي جليلي داشتيم هم به وي گفتم شما شش سال متولي اين موضوع بوديد اما تنها مذاكره كرديد و حتي يك سند مكتوب نشده بود. اما اين موضوع كه امروز ما داراي انرژي صلح آميز هستهاي هستيم مكتوب شده و مورد وفاق جامعه بينالمللي است. اينكه ما امروز داراي «آر اند دي» هستيم و تحقيق و توسعه را ادامه ميدهيم يا اينكه آب سنگين بايد داشته باشيم مكتوب شده و به عنوان حق ما پذيرفته شده است. البته برخي انتقاد میکردند و دائم ميگفتند همهچيز از دست رفته اما حقيقت چيز ديگري است و چنين حرفهايي به هيچوجه صحت ندارد. به هر حال به صورت طبيعي برخی بده بستانها داشتهايم و اگر قرار باشد طرفين مذاكره فقط حرف خودشان را بزنند كه ديگر مذاكره معنا پيدا نميكند. بنابراين اين موضوع هميشه مورد مناقشه بوده و الان هم باز ادامه دارد. شما ميبينيد كه مديركل بانك مركزي اعلام ميكند سوئيفت باز شده است اما همان منتقدان داد سخن ميدهند كه نه باز نشده. در صورتي كه باز شدن سوئيفت يك موضوع فني بينالمللي است و كاملا روشن و مشخص است يا دوباره ميگويند تحريمها برداشته نشده و مثلا فلان تحريم وجود دارد. در صورتي كه در چارچوب برجام همه تحريمها برداشته شده است. حتي در برخي از موارد تحريمهايي خارج از چارچوب برجام نيز برداشته شده است. قطعنامههايي كه در دورههاي قبل عليه كشور صادر شد برداشته شد. لذا من فكر ميكنم اين موارد و اين انتقادات چندان محلي از اعراب ندارد. به هر حال كليت نظام تصميم گرفته است كه اين مساله را حل نمايد.
موضوع مهمي كه مطرح شد اين بود كه ميگفتند شما و آقاي ظريف در كميسيون برجام با يكديگر هماهنگ بوديد. اين موضوع را شفاف توضيح ميدهيد؟
ما واقعا با همديگر هماهنگ نبوديم. هيچ هماهنگي بين من و آقاي ظريف يا تختروانچي يا عراقچي وجود نداشت. بعضيها ميخواهند بازي را به هم بزنند. ما موافق برجام بوديم و طبيعي بود كه صحبتهاي من با آقاي طريف مطابقت داشته باشد. نوع نگاه ما با تيم مذاكرهكننده منطبق بود. ما تلاش داشتيم و داريم كه با فضايي كه دوستان وزارت خارجه دولت يازدهم ايجاد كردهاند به شكلي برخورد كنيم كه فرصت خلق شده به تهديد تبديل نشود. در روند مذاكرات تيم قبلي ما فرصتهاي بسيار خوبي داشتيم كه از دست داديم و نبايد فرصت پيش آمده را از دست ميداديم. در آلماتي و در ژنو فرصتهايي داشتيم كه از دست داديم اما آقاي ظريف از اين فرصت جديد به درستي استفاده كردند و ما نيز حامي برجام بوديم. در نتيجه طبيعي است كه بسياري از بحثهاي من كه حامي برجام هستم با ديدگاه دکتر ظريف يا كلا تيم ديپلماسي خارجي ما مطابقت داشته باشد. اين مساله چه ايرادي دارد؟
گفته ميشود برنامهريزيهايي براي جلسات كميسيون شده بود كه حضور برخي از نمايندگان حامي برجام در جلسات آن برنامهها را به هم زد.
در وهله نخست بايد گفت هر نمايندهاي ميتوانست در جلسات كميسيون برجام شركت كند و اين مساله ربطي به عضو بودن يا نبودن در كميسيون ندارد. همانطور كه خيلي از دوستان مخالف برجام هم با وجود اينكه عضو كميسيون نبودند در كميسيون شركت ميكردند. دوستاني مثل كوچكزاده و رسايي كه عضو نبودند و بسيار نيز در جلسات پرسروصدا بودند. بالاخره اين دغدغه، دغدغه بزرگي بود و نميشد از كنار آن به راحتي گذشت. در نتيجه من در بسياري از جلسات با وجود مطالعه صفحه به صفحه موارد برجام حضور داشتم. بالاخره عدهاي ميخواستند اين اتفاق درباره تصويب برجام نيفتد و از هر ترفندي نيز براي جلوگيري از آن استفاده كردند. اما ما سعي كرديم با صداقت كامل در جلسات حضور پيدا كنيم و ضمن بر هم زدن فضاي يكطرفه كميسيون از برجام دفاع كنيم.
روز تصويب برجام ما صحنههايي از ناراحتي شديد و حتي گريه برخي از نمايندگان را شاهد بوديم. اين صحنهها را از سر دغدغهمندي ميدانيد يا موارد ديگر؟
به هر حال مردم خود بهتر از هركسي ميدانند كه چه كسي دلسوز است و چه كسي دلسوز نيست. به هر حال اگر طيفي در جهت منافع ملی حرکت نکند مردم آن طيف را کنار میگذارند.
آن طيفي كه ميگوييد در دوسال اول مجلس كه مقارن بود با دولت دهم كاملا منفعل و ساكت بودند. يكي از حاشيههاي مهم آن مدت نيز جلسه استيضاح آقاي شيخ السلام و حملههاي احمدي نژاد به رئيس مجلس بود كه به يكشنبه سياه معروف شد. آن روز اين طيف پر سر و صداي كنوني مجلس چه واكنشي داشتند؟
واقعا آن اتفاق بسيار بد بود و من نيز خيلي وارد تلخيهايش نميشوم. به هر حال موضوع بسيار ساده بود. تعدادي از نمايندگان از جمله بنده استيضاحكنندگان آقاي شيخ الاسلام بوديم. جلسات متعددي با شيخالاسلام گذاشتيم. در آخرين جلسه قرار شد آقاي شيخ الاسلام، سعيد مرتضوي را از رياست سازمان تامين اجتماعي بردارد. ما نيز قول داديم كه استيضاح را پيگيري نكنيم. اما پس از اين توافق به يكباره و به دليلي كه براي من مشخص نيست دوستان توافق را ناديده گرفتند. احتمالا فشارهايي بر شيخ الاسلام وارد كردند. اتفاقا شيخ الاسلام دفاع خوبي هم كرد اما بهدليل عدم پايبندي به توافق صورت گرفته بر سر عزل مرتضوي و همچنين بروز آن اتفاقات نامبارك جو به آن سمت پيش رفت و دوستان منتقد امروز چندان واكنش خاصي از خود نشان ندادند.