موضوع احراز صلاحيت علمي يا اجتهاد جهت ورود به مجلس خبرگان رهبري مسالهاي است كه جدا از ساير شرايط داوطلبان ورود به اين مجلس ميتواند مورد بررسي قرار گيرد. اجتهاد عبارت است از ملكهاي كه در افرادي وجود دارد و به آنها امكان و اجازه ميدهد احكام جزئي را از منابع شرعي استخراج كنند. به عبارت سادهتر اگر كسي بتواند درباره موضوعات مختلف سياسي، مالي، اجتماعي و امثال آن با مراجعه به كتاب، سنت، اجماع و عقل اظهارنظر كند و هر حكم شرع را درباره اين موضوعات بيان نمايد، اين فرد مجتهد است. براي احراز مجتهد بودن يك فرد كافي است دو مجتهد بر اين امر شهادت دهند. البته اگر فردي نزد مجتهدي آموزش ببيند و در نهايت امر استاد اعلام كند كه او نيازي به ادامه آموزش ندارد، اجتهاد اين فرد محرز ميشود. گفته شده است اگر كسي بتواند كتاب مشهور «جواهر» را بخواند و فهم كند و استنباط خود را بيان كند، اين فرد را بايد مجتهد دانست. بنابراين به نظر ميرسد در امر اجتهاد ناچار بايد به شهادت مستقيم و روشن افراد مجتهد درباره يك فرد اتكا كرد. همچنين در بسياري از موارد شنيده شده مجتهداني داشتهايم كه نظر خود را درباره اجتهاد فرد يا افراد به طور تلويحي و غيرمستقيم بيان كردهاند. مثلا خطاب به شاگردان خود گفتهاند «درس تمام شد» يا گفتهاند «فلان كس محقق و دانشمند است و به آرا و نظريات او ميتوان استناد كرد.» به نظر ميرسد اجتهاد را از طريق آزمون و امتحان مشكل هم بتوان احراز كرد. اگر چنين اقدامي ممكن باشد، ساير طرق احراز اجتهاد نسبت به اين روش اولي است زيرا طي قرون متمادي اين روشها به كار گرفته شده و معتبر بوده است. حاصل اينكه وجود شياع بين علما و مجتهدان درباره اجتهاد فرد يا افرادي، وقتي اين نظر علنا ابراز شود، براي احراز اجتهاد كافي به نظر ميرسد. البته آنچه كه عرض شد برداشت فرد غيرمختصص غيرمجتهد از ديدهها و شنيدهها و خواندههاست و لاغير. ا... علم
كسي كه علم دارد چرا از امتحان مي ترسد؟؟؟؟؟