ظريفيان:مخالفان اصلاح‌طلبی به تدريج كمرنگ مي‌شوند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۶

سال‌هاي اخير با وجود فشار موجود بر بخش وسيعي از جامعه فرصتي مناسب جهت شناخت سياسي مردم كشور نسبت به طيف‌ها و جريان‌هاي فعال در بدنه قدرت بود. سال‌هايي كه همچنان آثار منفي و مخرب آن در كشور باقي است و فراموشي آن تنها به يك فرایند انتقالي نيازمند است. آغاز اين فرایند انتقالي دولت يازدهم بوده و اكنون تغيير بدنه مجلس مي‌تواند بخش ديگري از اين فرایند باشد. از اين رو رخدادهاي سال‌هاي گذشته فرصتي فراهم آورد تا مردم اين‌بار با ديدي باز‌تر و البته همه‌جانبه پاي صندوق‌هاي راي حضور پيدا كنند. تحليلگران سياسي معتقدند: ديگر فرصتي براي از دست دادن وجود ندارد. پيكره اقتصادي كشور به شدت بيمار است، به همين دليل كشور نياز به ورود و حضور افرادي در قوه مقننه دارد كه در جهت تجويز نوش دارويي مناسب براي درمان اين زخم و درد برآيد و اين تنها به اقتصاد منتهي نخواهد شد. كشور نيازمند تحول و توسعه در همه امور است. از سويي برخلاف جوسازي‌هاي تندروها، اكنون موقعيتي مناسب براي جريان‌هاي شاخص و معتدل كشورجهت ورود به مجلس فراهم آمده است. بر اين اساس ظريفيان مي‌گويد با وجود و حضور نيروهاي اصلاح‌گر و معتدل در كشور نقش تندروها به تدريج به حداقل خواهد رسيد، بديهي است كه جريان تندرو بيش از هر تشكل و حزبي نگران در قدرت ماندن معتدليون و ديگر شخصيت‌هاي منتسب به اين جريان باشد. آنچه در ادامه از نظر مي‌گذرانيد گفت‌وگوي  غلامرضا ظريفيان فعال سياسي اصلاح‌طلب و معاون وزير علوم دولت اصلاحات درباره آينده تندروها در انتخابات و محور اعتدال است.


ورود مثلث اعتدال آيت‌ا... هاشمي، سيد حسن خميني و حسن روحاني را به انتخابات خبرگان چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

مثلث اعتدال آيت ا... هاشمي، حسن روحاني و سيد حسن روحاني داراي شناسنامه‌اي است كه بخشي از آن در انديشه‌ها و افكار خلاصه شده و نیز تاكتيك‌هاي نظري يك دوره كه مورد عنايت و استقبال ملت قرار مي‌گيرد. در بحبوحه انقلاب اسلامي چارچوب‌هاي نظري و ايده‌هاي فكري انقلاب طي استقبال عمومي تبديل به نظام جمهوري اسلامي شد. ايده و چارچوبي كه تنها به صورت يك تئوري باقي نماند و تبديل به نظام جمهوريت با محتواي اسلامي شد. در كنار اين شناسنامه فكري و نظري هر نظامي مبتني بر انديشه و يك دوره تاريخي داراي افراد و چهره‌هاي برجسته‌اي است كه در حقيقت آنها شناسنامه آن دوره محسوب مي‌شوند. بدون اين افراد آن دوره قابل شناسايي و معرفي براي آيندگان آن نظام سياسي نيست. افرادي هستند كه برخي از آنها نظريه پرداز، تعدادي نيز كنشگر و برخي از آنها نيز تركيبي از هر دو -به عبارتي نظريه پرداز و كنشگر- در آن دوره شمرده مي‌شوند. قطعا آيت ا... هاشمي بخش مهمي از شناسنامه اين دوره تاريخي محسوب مي‌شود. بدون شناخت آن افراد و بدون درك آنها نمي‌توان آن دوره تاريخي را شناخت. به طور قطع يكي از نيروهايي كه نقش بي‌بديل و مهمي در نظريه‌پردازي و كنشگري جامعه ما داشته است آيت‌ا... هاشمي بوده و بخش مهمي از تبار و تاريخ جمهوري اسلامي به اين شخصيت بارز و پراهميت نظام معطوف مي‌شود. بديهي است كه در بستري از تاريخ نيز نسبت به ايشان و برخي ديگر از چهره‌هاي مهم انقلابي نقدهاي تند، غير سازنده و بي‌احترامي‌هايي نيز روا شده است. از اين رو به دليل آموزه‌هاي ديني مان نبايد هيچ شخصيتي را از وضعيت خاص خود فراتر برده و يا صرفا نگاه‌هاي قطبي نسبت به شخصيت‌هاي تاريخي داشته باشيم. اما نقش بي‌بديل اين شخصيت‌ها در تحقق، ثبت انقلاب و نقش بسيار مهمي كه در بزنگاه‌هاي تاريخي داشتند انكار ناپذير است. سيد حسن خميني يكي از شخصيت‌هايي است كه همه در حقيقت معتقدند نقش كليدي و محوري در دهه نخست انقلاب داشته و نیز از کسانی است كه در كنار امام، بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي، نقش موثري داشته است. ايشان از تبار امام خميني بوده و در اين خانواده نيز پرورش پيدا كرده و در عمل نشان داده كه از يك سو درجه‌هاي تحصيلي وعلمي مناسب كسب كرده و از سوي ديگر در كنش‌هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي ايشان به گونه‌اي عمل كرده كه به منش و منطق امام نزديك بوده و به همين علت نيز قطعا در انتخابات هفتم اسفند ماه مورد رجوع و اقبال جامعه قرار خواهد گرفت. روحاني به عنوان يك كنشگر سياسي و جدي نقش مهمي در تحولات جنگ و همچنين در دوران دو سال گذشته رياست جمهوري خويش ايفا كرده است. پس از گذر دوره‌اي كه بسياري از منصفان جامعه از هر جريان و گروهي نسبت به سال‌هاي پرتنش گذشته معترض بودند، وي توانست نظر بخش حداكثري جامعه را به خود جلب كند.

روز‌هاي اخيرخبرهايي مبني برحضور جريان منتسب به احمدي‌نژاد به عبارتي فعال شدن و ثبت نام هوداران مشايي در انتخابات مجلس به گوش رسيد، اين افراد با توجه به رزومه ضعيف خود طي سال‌هاي اخير تا چه اندازه شانس ورود به مجلس را خواهند داشت؟

جريان منتسب به دولت های نهم و دهم با وجود فرصت‌هاي طلايي كه طي سال‌هاي گذشته در كشور وجود داشت، جامعه ايران را با مخاطرات جدي‌اي در نظام بين‌الملل و در عرصه عدالت اجتماعي روبه رو ساخته بود. با وجود شعارهاي دولت دهم كه مبتني بر عدالت اجتماعي، كرامت انساني و تاكيد بر اخلاق و آرامش در كشور بود برعكس شاهد عملكردي نامطلوب در زمينه‌هاي مذكور به عبارتي افت اخلاق عمومي و كاهش سرمايه اجتماعي در كشور از سوي اين جريان بوديم. سياست‌هايي كه خواه ناخواه آسيب‌هاي سهمگين و جدي‌اي مانند گره افتادن در پروند ه هسته‌اي و در پي آن پيكره اقتصاد كشور وارد ساخت. به هر حال گمان نمي‌رود كه اين جريان ديگر در نزد مردم كشور هواداري داشته باشد مگر در نزد بخش اندكي از جامعه كه نسبت به اقدامات اين جريان و به طور كل سياست‌هاي دولت نهم در كشور بي‌اطلاع و يا كم اطلاع باشند.

دولت يازدهم و در راس آن حسن روحاني تا چه اندازه توانست فضا را به نفع جريان معتدل، جبهه اصلاحات و در نهايت تحقق خواسته‌هاي مردم تغيير دهد و به عبارتي بستر را براي تحولات سازنده در كشور و زمينه ورود جريان اصلاحات به چرخه قدرت آماده سازد؟

حسن روحاني برآمده از خواست بخش قابل توجهي از ملت پس از پشت سر گذراندن دوره‌هاي پر تنش در كشور بود و درست پس از پشت سر گذارندن يك سراشيبي، ملت ايران و همچنين سياسيون كشور معتقد به روي كار آمدن دولتي بودند كه رويكردش دوري گزيني از افراط و تفريط بود. انتخاب روحاني در حقيقت تحقق خواسته مردمي و بخش قابل توجهي از خاستگاه بدنه روشنفكري، دانشگاهي و نخبگان سياسي كشور بود. روحاني در عمل توانست با حركت در مسير اعتدال نظر بخش کثیر و
قابل توجهي از اين افراد را جلب كند. گرچه مشكلات جامعه ما پيچيده و حل آن نيز زمانبر است، اما به هر رو روحاني در دو سال گذشته گام‌هايي بيشتر در جهت حل پرونده هسته‌‌اي و مسائل اقتصادي برداشت. چرا كه ايران طي آن زمان با اجماع جهاني و ضد ايراني در برابر خود روبه رو بود. پرونده هسته‌اي مسيرهاي سخت و همواري را طي كرد و به همان ترتيب شرايط اسفناكي براي كشور و ملت به وجود آورده بود كه با همت و تلاش روحاني و وزير امور خارجه و رويكرد ديپلماسي اعتدال در سياست خارجي با دشواري هايي كه با گروه 1+5 و همچنين فضاي حاكم در كشور روبه رو بود، توانست با موفقيت بر آنها فائق آید. دولت يازدهم با اقدامات سنجيده و تلاش‌هاي پي در پي خود در جهت رفع ايران هراسي برآمد. اين مساله يكي از اقدامات بزرگ دولت روحاني شمرده مي‌شود. اكنون ملت ايران با در نظر گرفتن اين مسائل و مقايسه آن با گذشته به خوبي مي‌دانند در شرايط كنوني كه كشور در آستانه اجرا شدن برجام به سر مي‌برد، چه افرادي مي‌توانند در آينده نقش مفيد و اثر گذاري ايفا كنند.

نقدهاي زيادي به آيت ا... هاشمي طي سال‌هاي گذشته از سوي اصولگرايان وارد شده كه البته بيشتر در جهت تخريب ايشان بوده است. آيا ايشان مي‌توانند پس از به قدرت رساندن مثلث اعتدال فاصله و شكاف موجود ميان تندروها و ميانه‌روها را از بين ببرند؟

متاسفانه تندروي با روحیات اين بخش ازجامعه عجين شده و آنها در اين تفكرند كه این طرز فکر صحيح و كارآمد است و بايد در جامعه عملي شود. در حالي كه تجربه در گذشته نشان داده كه اين طور نيست. تصور مي‌رود كه حتي آيت ا... هاشمي با وجود تفكرات سياسي معتدل خود باز هم نتواند اين شكاف را از بين ببرد و تغيیري در نگاه اين افراد به وجود آورد. گرچه بدنه و جريان معتدل و بسيار مهم برخاسته از نظام و انقلاب بدون اشكال نيست. اما بخش مهمي از اين گزاره‌هاي نظري و كنش‌هاي عملي آيت ا... هاشمي متاثر از خواست‌هاي تاريخي و اعتقادي جامعه بوده و مي‌تواند تاثير مهمي در پيكره نظام و كشور بگذارد.

تندروها با توجه به بنيان‌هاي فكري خويش تا چه اندازه در نزد مردم از اقبال عمومي برخوردارند؟

بديهي است كه جريان تندرو در كشور بيش از هر تشكل و حزبي نگران در قدرت ماندن معتدليون و ديگر شخصيت‌هاي منتسب به اين جريان هستند. چرا كه تندروها و افراطيون همواره با هر نوع اصلاحي در جامعه مخالف بوده و اصلاح گران و احياگراني كه در حقيقت ياري مي‌كنند كه جامعه ما از هويت بيشتر، سرمايه و نيروهاي انساني مطلوب خود بهره ببرد و همچنين اساسا مخالفان اصلاح‌گري مخالف منطق و تئوري انقلابي گذشته، استقلال، منش اخلاقي، تحقق عدالت اجتماعي و نگاه برخاسته از اسلام واقعي در كشور هستند. اين افراد ظاهرا به دنبال استقلال نظام نيستند. از سويي مشاهده شد در دوران اصلاحات هم بدترين واكنش‌ها را نسبت به آن دوره‌ها نشان دادند. آنها با اين استدلال كه مخالفت آنها در جهت بقا ودفاع نظام است به انجام اقدامات و برخوردهاي تندي در جهت تخريب دولت و جريان اصيل اصلاحات مبادرت مي‌ورزند. در حالي كه بعدها به وضوح روشن شد كه مخالفان و تندروها چه شرايط اسفناكي را براي كشور به وجود آوردند، نمونه بارز آن صدور قطعنامه‌هاي ضد ايراني از سوي سازمان ملل‌، پيچيده‌تر شدن پرونده هسته‌اي، افت سطح معيشت و اقتصاد كشور بود.

در صورتي كه جريان تندرو در كشور موفق به جلب راي عمومي و كسب اكثريت كرسي‌هاي مجلس شوند آن گاه چه سرنوشتي در انتظار كشور خواهد بود؟

جريان تندرو تصور خاص خودشان را از دين، انقلاب و جامعه دارند. آنها درصددند كه بايد همان تصور خودشان را حتي بالاجبار در جامعه به كرسي بنشانند. آنها شايد خودشان ندانند كه انديشه‌هاي تندشان در بيشتر مواقع چه آسيبي به كشورخواهد زد. نمونه آن هم رفتارها و نگاه تندي كه نسبت به پروند ه هسته‌اي وجود داشت. نگاه اين طيف نسبت به پروند ه هسته‌اي نه تنها دستاوردي در برنداشت بلكه منجر به صدور قطعنامه‌هاي پي در پي عليه كشور، صدمه به پيكره اقتصاد كشور و افت سطح معيشت مردم شد. از اين رو تفكرات این جريان در جامعه يك تفكر اقليت و به عبارتي بيشتر شكست خورده است و هوادار چنداني در جامعه ندارد. امروز جريان تندرو به خوبي در كشور اين مساله را درك كردند كه ديگر از هيچ اقبالي نزد مردم برخورار نيستند، به همين دليل درصددند كه با جوسازي‌ شخصيت ‌هاي برجسته، كشور را تخريب كرده و نگاه‌هاي غلط شان را به جامعه تحميل سازند. اما جامعه ايراني يك ملت روشن و فرهيخته‌اي است و از درصد بالايي دانش آموخته برخوردار است. به همین دليل اجازه جولان حامیان این تفكر را بيش از اين در كشور نخواهند داد و از افراد موثر و چهره‌هاي برجسته كه خواست‌هاي مردمي و توسعه كشور را در درجه نخست اولويت قرار مي‌دهند با راي حداكثري خويش حمايت به عمل خواهند آورد. محور اعتدال و حتي رئيس دولت اصلاحات از بنيان‌هاي فقهي فكري برخوردارند و مورد رجوع بخش قابل توجهي از فرهيختگان، صاحبان رسانه و مردم هستند. بديهي است تندروها می خواهند اين نيروهاي تاثيرگذار را به حاشيه برانند. اگر آنها موفق به عقب راندن نيروهاي تاثيرگذار درجامعه شوند، قطعا مي‌توانند تلقي خويش را به عنوان يك طرز فكر عمومي در جامعه گسترش دهند و اين تفكر تند يك بار ديگر به جامعه آسيب خواهد رساند. تا زماني كه نيروهاي معتدل و اصلاح‌گر در جامعه حضور دارند، تندروها نخواهند توانست تفکر خود را در جامعه به مرحله اجرا برسانند. چرا كه نقش آنها روز به روز در كشور به حداقل خواهد رسيد. بديهي است كه هر چه حضور نيروهاي معتدل و اصلاح ‌گر در جامعه پررنگ‌تر شود، جامعه به آنها اقبال بيشتري نشان خواهد داد. نبايد نقد منصفانه را با تخريب و سخن سازنده يكسان انگاشت، از اين رو، تندروها در جامعه يك مسير غيراخلاقي در پيش گرفتند و گمان مي‌رود كه جريان و انديشه آنها با فرهنگ تاريخي كشور در تعارض است، به همين دليل نتيجه‌اي عكس در بر خواهد داشت. زماني كه تندروها با جوسازي هاي بيهوده خويش وجود معتدلين را نفي مي‌كنند، در حقيقت برخلاف ميل باطني خويش به نوعي توجه مردم را به اين جريان جلب مي‌كنند.

هجمه‌ها پس از ثبت نام آیات هاشمي و سيد حسن خميني از سوي تندروها شدت گرفت. علت مخالفت اين افراد با محور اعتدال در انتخابات خبرگان چیست؟

چهره‌هاي تندرو و نه چندان ریشه دار پيوسته درصدد بودند كه با پروپاگاندا، تبليغات سوء و جوسازي‌های خويش به مردم تلقين كنند كه چهره‌هاي برجسته ‌اي چون هاشمي، سيد حسن خميني و حسن روحاني با منويات انقلاب، ملت و دين فاصله دارند. امروز اقدامات تندروها براي مردم روشن است و مردم از اهداف و تلاش‌هاي دولت و در كنار آن نيت ‌هاي مطلوب آيت ا... هاشمي و دلسوزي ايشان در جهت حفظ و بقاي انقلاب و پيشرفت كشور آگاهند و ديگر فريب اين جوسازي‌هاي منفي و تبليغات سوء را نخواهند خورد. به عبارتي بهتر اين تبليغات و پروپاگاندا در كشور عليه محور اعتدال ديگر كارايي ندارد. تلاش اين عده در حقيقت عليه محور اعتدال آب بر هاون كوبيدن است. عده‌اي هم آگاهانه تصورشان بر اساس تلقي‌اي كه از انقلاب و نظام دارند بر اين است كه تنها خودشان داعیه دار سرسختانه نظام هستند. آنها از ابتداي انقلاب براين تصور بودند كه تنها بايد سهم خودشان از انقلاب مورد رجوع قرار بگيرد، در حالي كه معتدلين اين نگاه را بر نمي‌تابند. چراكه اين افراد مي‌دانند اگر اين جريان فكري بتواند موفق شود و دستاورد خود را در كنش عمومي ارائه كند، فضا براي تندروها تنگ و ناكارآمدي بينش آنها آشکارتر خواهد شد. از اين رو، بايد تلاش كرد كه هيچ جامعه‌اي بن مايه و ريشه ‌هاي خود را از دست ندهد؛ چرا كه نمي‌توان نقش موثر محور اعتدال به ويژه آيت ا... هاشمي را در بر آمدن و تثبيت كشور ناديده گرفت.

در نهايت آينده مثلث اعتدال را در انتخابات خبرگان چگونه مي‌بينيد؟

اگر بخواهيم با يك رويكرد فراجناحي درباره آينده محور اعتدال قضاوت كنيم، بايد بگویيم كه مثلث اعتدال بخش مهمي از هويت انقلاب و نظام كشور را به خود اختصاص مي‌دهد و در عين حال معتقد است كه ما براي بقاي اين انقلاب و نظام بايد به گذشته بازگرديم؛ در حقيقت همان مساله اي كه عامل بقاي نظام و هويت انقلاب بوده و همواره نوعي نگاه كرامت گونه به نظام داشته و پيوسته رفتار و عملكردي نسبتا متعادل در عرصه‌هاي مختلف از خود نشان داده است. تلاش محور اعتدال براي به‌كارگيري حداكثري از آحاد ملت جهت كشاندن آنها به پاي صندوق‌هاي راي در اين راستا مفهوم مي‌يابد. به همين دليل لازم با بهره ‌گيري از تدابيري هوشمندانه مقابل اهداف سوء دشمنان ايستاد و با بهره جويي از عقلانيت و خرد جمعي مشكلات داخل كشور را به حداقل برسانيم. چرا كه اكنون زمان آن فرا رسيده مجلس و دولت پا به پاي يكديگر به نيازهاي اساسي كشور چون توزيع عادلانه منابع و ثروت، رفع چالش بيكاري و بالا بردن سطح معيشت مردم پاسخ دهند. به عبارتي مجلس و دولت در كنار يكديگر بايد به دنبال ايجاد احساس امنيت خاطر براي مردم جهت افزايش رفاه اجتماعي و گسترش سرمايه‌هاي مادي و معنوي همت گمارند. از اين‌رو ورود چهره‌هاي معتدل در هر دو مجلس نه تنها كه خواست مردم بوده بلكه اهميت بسيار بالايي در سرنوشت كشور خواهد داشت. به نظر محور اعتدال با توجه به سوابق شان درامور علمي، اجرايي و انديشه انقلابي خويش مي‌توانند از اقبال بالايي نزد مردم جهت ورود به خبرگان برخوردار باشند. تصور مي‌رود كه رويداد سال 92 در هفتم اسفند ماه سال جاري يك‌بار ديگر تكرار خواهد شد. با همان رويكرد، اصلاح‌طلبان و جريان معتدل در انتخابات مجلس و خبرگان ورود پيدا خواهند كرد. بر اين اساس انتطار این است که نقش افراطي‌ها و جريان‌هاي تندرو در مجلس آتي بسيار كمرنگ ‌تر از مجلس نهم خواهد بود.


عکس روز
خبر های روز