اگر قرار باشد در آخرین روز از ثبت نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی درباره نکات مهم و پدیده های این دوره بحث شود حتما یکی از مهمترین ها عدم ثبت نام محمد رضا باهنر است .
باهنر نماینده مردم شهرهای تهران ری شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در دوره‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم بوده‌است. باهنر ریاست فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و عضو هیئت رئیسهٔ مجالس چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم بوده است و نیابت ریئس مجلس هفتم و هشتم و نهم بر عهده داشته است . با چنین سابقه ای و البته توجه به این نکته که او جزو شورای داوری ۸ نفره اصولگرایان هم بوده است حالا عدم ثبت نام او شاید بیشتر از ثبت نام افرادی که انتظار نمی رفت در این دوره ثبت نام کنند مورد توجه قرار گرفته است. او بدون شک در همه دوره های حضور در مجلس خصوصا در سه دوره اخیر از جمله افراد بسیار موثر پارلمان بوده ، به طوری که همیشه اینکه نظر او در موارد مهم که قرار بوده مجلس تصمیم گیری داشته باشد برای تحلیلگران با اهمیت بوده است چرا که او را نه فقط محمد رضا باهنر بلکه مستظهر به رای طیفی از نمایندگان می دانسته اند . چنین است که او را سلطان لابی مجلس می دانند .
محمدرضا باهنر خودش می گوید از ۲۹ سالگی در مجلس بوده و۳۲ بودجه و۵ برنامه توسعه اقتصادی مصوب کرده و در تدوین سیاست‌های کلی نظام نقش داشته است.وی با هزار نماینده ،۲۰۰ وزیر و۴۰۰ استاندار کار کرده و با چهره های نامدار اعم از چپ و راست آشنایی نزدیک دارد.
نائب رئیس مجلس در یک جمع دانشجویی به یکی از دانشجویان که از او درباره توان لابی گری اش سئوال می کند، می گوید:لابی یعنی مخ زنی وهم فکر کردن نمایندگان با یکدیگر؛ از این رو می توان گفت مجلس غیر از لابی کاری ندارد و کسی که بخواهد رئیس و نائب رئیس شود، باید لابی قوی داشته باشد چراکه سیاست بدون لابی جلو نمیرود.
وی درهمین زمینه با اشاره به لابی کردن برای انتخاب علی لاریجانی برای ریاست مجلس تاکید می کند که در آن روزها، لابی کرده است که لاریجانی به ریاست مجلس برسد چراکه در مجلس نهم کسی را لایق تر از او نمی داند.
این در حالی است که به گفته برخی ناظران سیاسی، باهنر معمولا با برگ های برنده بازی می کند و به همین دلیل است که می تواند در اکثر اتفاقاتی که در مجلس به راه می افتد همچون استیضاح و رای اعتماد به وزیران، برنده از میدان خارج شود.یعنی اگر احساس کند که احتمال رای آوردن وزیری کم است از او حمایت نمی کند و سراغ کسی می رود که دارای مقبولیت بیشتری باشد.
خود او اما درباره نقش لابی هایش در اتفاقات سیاسی کشور می گوید: بنده بخش خوب لابی را نوعی "امر به معروف و نهی از منکر" می دانم چرا که با این روش شخص افکار خود را منتشر می کند اما در وجه منفی می‌توان از لابی به عنوان خرید اندیشه‌هاي ديگر یاد کرد تا بتوان حرفی را به کرسی نشاند.
حالا با همه این مسایلی که درباره محمد رضا باهنر گفته شده سوال این است که او چرا دیگر نخواسته پارلمانتاریست باقی بماند ؟
اول چیزی که به ذهن می رسد شاید این باشد که او پست دیگری را در ذهن دارد به این معنا که ممکن است برای او سمتی در نظر گرفته شده باشد . اما این گمانه با توجه به نسبت سیاسی او با دولت چندان نزدیک به واقعیت به نظر نمی رسد. مگر اینکه به او پستی خارج از نوبت پیشنهاد شده باشد .
دیگر اینکه برخی در گروه های سیاسی نوشته اند که محمد رضا باهنر احتمالا به دلیل اینکه از شرایط رای خود با خبر بوده تصمیم به عدم شرکت گرفته است. این هم به نظر چندان به واقعیت نزدیک نیست . چرا که همیشه در زمان نزدیک تر به برگزاری انتخابات فضا انتخاباتی می شود و آن زمان است که می توان به نتیجه نظر سنجی ها اعتنا کرد .
اما شاید انصراف محمد رضا باهنر از ثبت نام در انتخابات نشانه ای از یک تصمیم باشد . به این معنا که شاید آنها بخواهند همچون مجلس هفتم و شورای شهر دوم با چهره های متفاوتی در این رقابت حضور داشته باشند .اما این گزاره در صورتی می توانست درست باشد که در این چند روز چهره مهم دیگر اصولگرایان ثبت نام نمی کردند. هر چه هست محمد رضا باهنر حتما همین روزها علت عدم نامزدی اش را اعلام خواهد کرد.
محمدرضا باهنر خودش می گوید از ۲۹ سالگی در مجلس بوده و۳۲ بودجه و۵ برنامه توسعه اقتصادی مصوب کرده و در تدوین سیاست‌های کلی نظام نقش داشته است.وی با هزار نماینده ،۲۰۰ وزیر و۴۰۰ استاندار کار کرده و با چهره های نامدار اعم از چپ و راست آشنایی نزدیک دارد.
نائب رئیس مجلس در یک جمع دانشجویی به یکی از دانشجویان که از او درباره توان لابی گری اش سئوال می کند، می گوید:لابی یعنی مخ زنی وهم فکر کردن نمایندگان با یکدیگر؛ از این رو می توان گفت مجلس غیر از لابی کاری ندارد و کسی که بخواهد رئیس و نائب رئیس شود، باید لابی قوی داشته باشد چراکه سیاست بدون لابی جلو نمیرود.
وی درهمین زمینه با اشاره به لابی کردن برای انتخاب علی لاریجانی برای ریاست مجلس تاکید می کند که در آن روزها، لابی کرده است که لاریجانی به ریاست مجلس برسد چراکه در مجلس نهم کسی را لایق تر از او نمی داند.
این در حالی است که به گفته برخی ناظران سیاسی، باهنر معمولا با برگ های برنده بازی می کند و به همین دلیل است که می تواند در اکثر اتفاقاتی که در مجلس به راه می افتد همچون استیضاح و رای اعتماد به وزیران، برنده از میدان خارج شود.یعنی اگر احساس کند که احتمال رای آوردن وزیری کم است از او حمایت نمی کند و سراغ کسی می رود که دارای مقبولیت بیشتری باشد.
خود او اما درباره نقش لابی هایش در اتفاقات سیاسی کشور می گوید: بنده بخش خوب لابی را نوعی "امر به معروف و نهی از منکر" می دانم چرا که با این روش شخص افکار خود را منتشر می کند اما در وجه منفی می‌توان از لابی به عنوان خرید اندیشه‌هاي ديگر یاد کرد تا بتوان حرفی را به کرسی نشاند.
حالا با همه این مسایلی که درباره محمد رضا باهنر گفته شده سوال این است که او چرا دیگر نخواسته پارلمانتاریست باقی بماند ؟
اول چیزی که به ذهن می رسد شاید این باشد که او پست دیگری را در ذهن دارد به این معنا که ممکن است برای او سمتی در نظر گرفته شده باشد . اما این گمانه با توجه به نسبت سیاسی او با دولت چندان نزدیک به واقعیت به نظر نمی رسد. مگر اینکه به او پستی خارج از نوبت پیشنهاد شده باشد .
دیگر اینکه برخی در گروه های سیاسی نوشته اند که محمد رضا باهنر احتمالا به دلیل اینکه از شرایط رای خود با خبر بوده تصمیم به عدم شرکت گرفته است. این هم به نظر چندان به واقعیت نزدیک نیست . چرا که همیشه در زمان نزدیک تر به برگزاری انتخابات فضا انتخاباتی می شود و آن زمان است که می توان به نتیجه نظر سنجی ها اعتنا کرد .
اما شاید انصراف محمد رضا باهنر از ثبت نام در انتخابات نشانه ای از یک تصمیم باشد . به این معنا که شاید آنها بخواهند همچون مجلس هفتم و شورای شهر دوم با چهره های متفاوتی در این رقابت حضور داشته باشند .اما این گزاره در صورتی می توانست درست باشد که در این چند روز چهره مهم دیگر اصولگرایان ثبت نام نمی کردند. هر چه هست محمد رضا باهنر حتما همین روزها علت عدم نامزدی اش را اعلام خواهد کرد.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
