یکی از مشکلات عمده نظام اجرایی و همچنین نظام پارلمانی کشور این است که افرادی که در راس این نهادها هستند غالباً به اتکاء کاراکتر شخصیتی خودشان به این جایگاهها می رسند. البته به این معنا نیست که از حمایت گروهها، اقشار و یا نهادها برخوردار نیستند بلکه معمولاً خودشان در یک فرآیند سیاسی که بیشتر محصول عملکرد فعل و انفعال فعالیتهای سیاسی خودشان است به مجلس یا قوه مجریه راه پیدا میکنند.
واقعیت مطلب این است که اداره کشور در بخش های مختلف تابع یک نظام اداری منسجم و منطبقی است و کسانی که در راس قرار میگیرند، اگر قبل از اینکه به این سمتها برسند، برنامهای برای پیشرفت به مردم ارائه ندهند مورد استقبال مردم واقع نمیشوند.
اما اشکال کار اینجاست که چون در قالب حزب و گروههای سیاسی که پاسخگو باشند، رای نمیگیرند، در نتیجه اگر به بخشی از وعدهها و برنامههای خود عمل نکنند، پاسخگویی برای آنها نه تنها وجود ندارد بلکه مردم ممکن است دیگر فقط به خود آن شخص رای ندهند اما به نهادها و یا احزابی که از وی حمایت کردند، به دلیل عدم شناخت، رای بدهند.
امروزه در دنیا افراد برنامهها را بیان نمیکنند بلکه احزاب هستند که برنامهها را اعلام مینمایند و بر همین اساس در مقابل عدم اجرای برنامههایشان نیز پاسخگو هستند. به نظر میرسد راهحل این باشد که ما در کشور احزاب قوی داشته باشیم.
به عبارت دیگر حزب باید در مقابل عملکرد مسئولان پاسخگو باشد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، به طور حتم فراز و فرودهای کمی در زمینه اجرا و همچنین پروسه قانون گذاری خواهیم داشت.