« خود گويي و خود خندي، عجب مرد هنرمندي!» حكايت اعتراض برخي رسانههاي منتقد دولت كه اين روزها در قالب يك حركت نمادين جلوهاي از اعتراض مدني را به نمايش گذاشته و در اعتراض به ناديده انگاشتن حقوق منتقدان از سوي دولت و وزارت ارشاد قصد تحريم! حضور در نمايشگاه مطبوعات را دارند، حكايت آن مثلي است كه در بالا بدان اشاره رفت. رسانههايي كه همواره نقادي را برنتافته و منتقدان دولت قبلي را به انحای مختلف آماج تندترين هجمهها و حملات ميكردند و از اساس در نگرشهاي يكسويه و نامنعطفانه خود حق حيات سياسي را براي طيف مقابل خود قائل نبوده و نيستند و خود را حق مطلق ميدانند و هر آن كس كه با آنان زاويه فكري و سياسي دارد بر مدار باطل ميپندارند، اكنون معترض برخوردهاي نامنعطفانه با منتقدان دولت شدهاند، طرفه آنكه هماكنون نيز رسانههاي آنان با فراغ بال و با تندترين الفاظ و شديدترين تيترها دولت مستقر را مورد التفات قرار ميدهند اما به هنگامهاي كه بر اساس قانون يكي از دهها مورد هجمههاي آنان كه بهوضوح چارچوبهاي قانوني را درنورديده مورد پيگرد و پيگيري قانوني قرار ميگيرد فرياد وامصيبتا سر داده و از عدم آزادي بيان و نقض حقوق منتقدان زبان به گلايه ميگشايند. گويي آنان به مصونيت آهنين خو كردهاند و برايشان سخت و سنگين است كه معترض قانوني داشته باشند و تمايل دارند عرصه رسانهاي صحنه بيمحاباي تركتازي آنان باشد و احدي هم لب به انتقاد و انذار نگشايد. نكتهاي كه تناقض ساختاري ادعاي حمايت از منتقدين و فقدان آزادي بيان آنان را هويدا كرده و حكايت از آن دارد كه هنوز هم در بر همان پاشنه قبلي ميچرخد و آنان فيالواقع منتقد سلب آزادي بيحد و حصر خود در بيان هر آنچه ميخواهند بگويند هستند.
موجسازي عليه وزارت ارشاد
حاشيهپردازي پيرامون عدم حضور در بيست و يكمين دوره نمايشگاه مطبوعات توسط دو نماينده نامآشنا و هميشه منتقد دولت كه سمت مدير مسئولي دو نشريه وطنامروز و ۹دي را دارند، كليد خورد. مهرداد بذرپاش با انتشار مطلبي در صفحه اينستاگرام خود نسبت به عملكرد هيات نظارت بر مطبوعات در شكايت چندباره از اين رسانه انتقاد و در اثناي آن عملكرد وزارت ارشاد در اختصاص يارانه مطبوعاتي را نامنصفانه خواند و عنوان داشت كه در اعتراض به اين موارد روزنامه وطنامروز در نمايشگاه امسال مطبوعات شركت نخواهد كرد. حميد رسايي نيز با اشاره به شكايتهاي هيات نظارت و دوبار توقيف موقت اين نشريه عملكرد وزارت ارشاد در مواجهه با منتقدان را نكوهش و اعلام داشت كه ۹ دي در نمايشگاه حضور نخواهد يافت. خبرگزاري فارس نيز همسو با اين دو نشريه و آنچه عملكرد وزارت ارشاد در مواجهه با منتقدان عنوان ميشد، اعلام كرد كه در نمايشگاه حضور نخواهد يافت. جالب آن است كه اين سه رسانه مراحل قانوني ثبتنام و جانمايي در نمايشگاه مطبوعات را طي نكرده و بر اساس پروتكل قانوني از چند هفته قبلتر مشخص بود كه امكان حضور در نمايشگاه را نخواهند داشت و اينكه در آستانه نمايشگاه عدم حضور آنان در قالب اقدام نمادين اعتراض به وزارت ارشاد رونمايي ميشود، خود محل توجه و تامل است. جالب آنكه در موج دوم اعلام عدم حضور رسانههاي منتقد دولت در نمايشگاه مطبوعات، خبرگزاري تسنيم و سايتهاي اقماري منتقد دولت همچون جهاننيوز، مشرق و رجا نيز اعلام كردند كه در نمايشگاه امسال حضور نخواهند داشت و بالاخره كيهان نيز به اين حلقه پيوسته و اعلام كرد كه از حضور در نمايشگاه مطبوعات در اعتراض به سياستهاي دولت عليه رسانههاي منتقد انصراف داده است.
ديوار كوتاه دولت و زبان بلند منتقدان
مرور رسانههاي منتقد دولت اعم از نوشتاري و مجازي نشان ميدهد كه اين رسانهها در آزادي عملي بيسابقه تندترين واكنشها و نقدها را متوجه دولت و تمامي حيطههاي عملكردي آن ميكنند. نمونه آنكه مهمترين پرونده كشور يعني مقوله مذاكرات هستهاي در طول مدتي كه در دولت تازه پي گرفته ميشود با تندترين واكنشها و انتقادات روبرو بوده و پس از آن نيز تا همين امروز رسانههاي منتقد در قالبهاي مختلف به ابعاد آن پرداخته و در نقد تيم هستهاي و دستاورد آنان فروگذاري نكردهاند، حال آنكه در دوران سابق از اساس حتي اجازه ورود و بحث پيرامون اين حيطه داده نميشد كه فرصت براي نقد مهيا باشد. در وجهي ديگر و در سختترين شرايط كشور كه دولتمردان با ارائه بسته ششماهه عبور از ركود در پي ساماندهي شرايط و برونرفت از اين فضا هستند، رسانههاي منتقد با فراغ بال نه تنها به نقد اين بستهها و رويكردهاي اقتصادي ميپردازند، گويي كه عزمي براي زمينگير كردن دولت دارند و كسي متعرض آنان نميشود، بگذريم كه از هر فعل و انفعال صنفي و غير سياسي هم دستمايهاي براي سياسي كاري و هجمه به دولت فراهم ميكنند؛ حال همين رسانهها، منتقد رفتار دولت در مواجهه با منتقدان شدهاند و فراموش كردهاند كه يك از هزار حيطههايي كه آنان با فراغ بال بدان ورود ميكنند پيش از اين براي رسانههاي اصلاحطلب به مثابه ميدان مين بوده و اجازه ورود به آن را نداشتهاند و حتي هماكنون نيز بسياري از مقولاتي كه آنان بدان ميپردازند از حيطههاي غيرقابل ورود رسانههاي طيف مقابل است. در واقع كل جنجال به راه افتاده معطوف به چند شكايت و تذكر هيات نظارت بر مطبوعات نسبت به تخلفاتي است كه از خط قرمزهاي بسيار كمرنگ اين رسانهها فراتر رفته و آنان همين را نيز بر نميتابند و دنبال فضاسازي و تخريب دولت هستند و از كاه كوه ميسازند.
در نهايت...
اهالي مطبوعات خوب به ياد دارند كه در دوران دولت سابق در قالب عدم پرداخت يارانه، خط قرمزهاي موسع و قبض و بسطهاي نامتوازن و جهتمند، رسانههاي مستقل و منتقد دولت سابق با چه شرايطي دست به گريبان بوده و گاه حتي حضور در نمايشگاه مطبوعات نيز از آنان دريغ ميشد اما اكنون اين منتقدان رسانهاي دولت فعلي هستند كه تنها بهواسطه چند تذكر و شكايت هيات نظارت عليه اندك نشريات از خيل عظيم رسانههاي مجازي و نوشتاري جناح مخالف دولت آن هم در قالبي مشخص و قانوني، ابرو نازك كرده و از حضور در نمايشگاه مطبوعات انصراف ميدهند تا اعتراض خود را به گوش همگان برسانند. موجسازيای كه اغراض و اهداف آن مشخص است اما به هر تقدير، اين دفاع از حقوق منتقدان و تاكيد بر رعايت آزادي بيان توسط اين طيف در حافظهها ثبت و ضبط خواهد شد و بيگمان روزي قابل رجوع و استناد خواهد بود.