اميد اساسا همان اسم رمزي است كه در اين روزها هر دو طرف در تلاش هستند تا با از بين بردن يا حفاظت از آن خود را حفظ كنند. يك سوي ماجرا مخالفان دولت هستند و يك سوي ديگر دولت. جريان مخالف دولت تلاش ميكنند تا در نقاطي كه از محدوديتهاي جامعه است از خود اقتدار نشان بدهند و اين موضوع را به مردم القا كنند كه نبايد به دولت اميد بست. دولت نيز در مقابل كار رواني ميكند، چراكه امكان عملياتي لازم براي حفاظت از اميد مردم را ندارد. البته كه كار رواني براي مردم مفيد است اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه برآورده نشدن اميد مردم در كنار تاكيدات هر چه بيشتر دولت بر اين اميدها ميتواند سوق دادن مردم به سمت نااميدي بيشتر را با سرعت بيشتر جلو ببرد. البته تاكيدات ويژه شخص رييسجمهور بر پاسداري از اميد مردم خوشحالكننده است اما اين خوشحالي در كنار عملياتي شدن اين تاكيدات نتيجه خاص خود را دارد. يكي از مسيرهايي كه ميتواند در تسريع نااميد شدن مردم موثر باشد وعدههاي انتخاباتي شخص رييسجمهور است. به ويژه وعدههايي كه در چشم مردم عملياتي شدن يا نشدنش قابل اندازهگيري است. دولت بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه اگر وعدههاي انتخاباتي كه داده است عملياتي و اجرايي نشود اميدي هم در جامعه شكل نميگيرد. به بيان ديگر «تدبير» و «اميد» دو واژه جداگانه از هم نيستند، چراكه اگر تدبير به اميد منتهي نشود تدبيري هم شكل نخواهد گرفت. اين دو واژه بدون شك بايد در كنار هم از سوي دولت مورد پيگيري قرار بگيرند تا به نتيجه برسند. البته كه مخالفان دولت اين روزها در مسير نااميد كردن مردم هم در مورد وعدههاي اجرايي شده و هم وعدههاي اجرايي نشده در حال حركت هستند اما خوشبختانه جامعه ما از اين مسير عبور كرده است. با انتخابي كه در سال ٩٢ داشت نشان داد كه مسير درست را انتخاب ميكند اما برخي مخالفان دولت هستند كه در برخي مراكز مانع از اجرايي شدن وعدههاي دولت ميشوند. اين افراد به صورت كاملا افراطي هم فعال هستند و در مسير نااميد كردن مردم حركت ميكنند اما به نظر من تنها راهحلي كه ميتواند در پايان دادن به اقدامات اين افراطيها موثر باشد اين است كه جامعه در انتخابات مجلس امسال تلنگري به اين نااميدكنندگان بزند و با انتخاب خود دولت را در مسير اجرايي كردن وعدههايش ياري كند.