روزنامه ستاره صبح نوشت:تشکلهای دانشجویی هم در دولت احمدینژاد سرنوشتی مشابه احزاب داشتند. دولتی که به کار حزبی و تشکیلاتی اعتقاد نداشت، نه تنها به هر بهانهای بر روی غیر حزبی و عدم اعتقادش به تحزب تاکید داشت، بلکه اقداماتش نیز در راستای محدودسازی تشکلسازی بود و موانع بسیاری را بر سر راه فعالیت احزاب و تشکلهای دانشجویی ایجاد کرد.
تضعیف گسترده تشکلهای دانشجویی
دفتر تحکیم وحدت، اتحادیههای دانشجویی و انجمنهای اسلامی اولین تشکلهایی بودند که از سال 84 روند تضعیفشان آغاز شد و در نهایت اصولگرایان دولت را در شرایطی تحویل دادند که تشکلهای دانشجویی دانشگاههای سراسری تعطیل یا نیمه تعطیل شده بودند. در سالهای پایانی دولت و خصوصا بعد از سال 88 دیگر خبر چندانی از برگزاری سخنرانیها و نشستهای دانشجویی در دانشگاهها نبود. حتی تاکید مصرح مقام معظم رهبری بر روی برگزاری کرسیهای آزاداندیشی نیز به درستی محقق نشد و تشکلهای دانشجویی نتوانستند خود را بازیابی کنند. البته در این بین تشکلهای دانشجویی اصولگرا نیز از نگاه ضدتشکیلاتی دولت در امان نماندند و حتی جامعه اسلامی نیز کمی از درد محرومیت و محکومیت انجمنهای اسلامی را چشید.
با توجه به حمایت گروههای دانشجویی از حسن روحانی در کارزار انتخاباتی سال 92، انتظار میرفت کلید روحانی مدبرانه، در قفل دانشگاهها نیز بگردد و قفل درب تشکلهای دانشجویی را باز کند اما گویا این قفل چنان محکم و زنگزده است که کلیدهای دولت اعتدال نیز چندان نمیتواند در مقابلش اثربخش باشد.
دانشگاه نیازمند توجه مسوولین
مساله پویایی و زنده بودن دانشگاه چنان از نظر بنیانگذاران انقلاب اسلامی حائز اهمیت بود که حضرت امام(ره) در مقطعی فرمودند: «اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست برود، همه چیزمان از دستمان رفته است.» دانشگاه به عنوان چشم بیدار و دیدبان جامعه اسلامی میتواند نقش موثری در رفع نقاط ضعف اجتماعی و سیاسی داشته باشد که البته پیشنیاز آن، توجه مسوولین به این امر و ایجاد فضای باز برای تحرک فعالین دانشجویی است.
طی دو سال گذشته برگزاری سخنرانیهای دانشجویی با محدودیت جدی مواجه بود، به نحوی که برخی از موارد که با تایید مسوولین به سمت اجرا میرفت، کمی مانده به برگزاری با لغو مجوز به صورتهای قانونی و غیرقانونی مواجه میشدند. جعفر توفیقی، وزیر اسبق علوم نیز در همین رابطه به جماران گفت: در گذشته برگزاری چنین مراسمهایی در داخل دانشگاه تابع آیین نامه ها و مقررات بود و طبیعتا تشکل هایی که مجوز فعالیت قانونی در دانشگاه داشتند می توانستند، برگزاری مراسم را به رییس و یا به معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه پیشنهاد کنند. دانشگاه هم هیات های خاصی دارد که به منظور دادن مجوز برگزاری اینگونه مراسم و همه چیز در آیین نامه قانون پیش بینی شده است. بنابراین وقتی که مراسمی با طی این مراحل و گرفتن مجوز از مراجع قانونی در داخل دانشگاه برگزار می شود، امنیتش باید تامین بشود و با هر سلیقه و فکری که به دانشگاه پا می گذارند باید به آنها احترام بگذارند. به آن مراسم هم باید احترام گذاشت حتی اگر ان مراسم مطابق با سلیقه و دیدگاه سیاسی ما نباشد؛ در غیر اینصورت دچار هرج و مرج در فضای دانشگاه خواهیم شد.
فعالیت در چارچوب قانون
این فعال اصلاحطلب در ادامه توضیح داد: به نظر من، تمام تشکل ها باید در چارچوب قانون، آیین نامه و مقرراتی که تنظیم و تصویب شده حرکت کنند و به حقوق دیگران احترام بگذارند. قطعا اگر برگزاری مراسمی یا دعوت از یک سخنران به مصلحت نباشد، مسوولان دانشگاه، هیات سه نفره و کمیته های ذیربط مجوز لازم را صادر نمی کنند، ولی وقتی مجوز را صادر کردند، یعنی مراسمی با طی مراحل قانونی برگزار می شود که به نظر من همه باید تحمل کرده و آرامش را حفظ کنند. طبیعی است که بودن سلیقه ها، سخنران ها و دیدگاه های مختلف در چارچوب قانون می تواند باعث توسعه و تعالی افکار و عقاید بشود و همیشه همه ما ادعا کرده ایم که دانشگاه باید محلی باز و آزاد برای گفت و گو، بیان عقاید و شنیدن دیدگاههای متفاوت باشد.
یکی از ویژگیهای فعالین دانشجویی شور و نشاط بیشتر نسبت به فعالین سیاسی کارکُشته است، به نحوی که گاهی این شور و نشاط در مقابل صبر سیاسی قرار میگیرد و بنا به طبع فضای دانشجویی باعث موضعگیریهای هیجانی میشود. توفیقی در این خصوص گفت: دانشجویان باید تدابیر لازم را بیاندیشند و آرامش و امنیت را حفظ کنند، ولی من متقابلا می خواهم بگویم مسوولیت بیشتر به گردن دانشجوها و تشکل هاست که خودشان باید رعایت کنند. یعنی ما همواره نباید به این فکر باشیم که دیگران با استفاده از اهرم ها و ابزارهای قانونی این کار را بکنند، بلکه تشکل های ما و دانشجویان باید به این حد از رشد و بلوغ رسیده باشند که در فعالیت های سیاسی تحمل و مدارا داشته باشند و اجازه بدهند که دیدگاه ها و عقاید مختلف مطرح بشود و مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد. ضمن اینکه اگرچه رییس دانشگاه و حراست، مسوول ایجاد فضای امن در دانشگاه هستند، ولی مسوولیت اصلی متوجه خود دانشجویان و تشکل ها است. آنها باید واقعا در یک چنین فرصت هایی نشان بدهند که برای یکدیگر احترام قائل هستند و فضای دانشگاه را فضایی آزاد و باز برای ابراز عقیده و افکار میدانند که لازمه دانشگاه ها چنین فضایی است.
اگر وزیر بودم...
وی با نقد فقدان رابطه مناسب و کافی بین مسوولین و دانشجویان و در پاسخ به این پرسش که اگر وزیر علوم بودید چه میکردید؟ گفت: من اگر وزیر بودم همین کار را می کردم یعنی با همه تشکل ها می نشستم و در مورد ظرفیت، آرامش و امنیت در محیط دانشگاه صحبت می کردم و این نکته را یادآور می شدم که برای پیشرفت علمی و پیشرفت سیاسی ما نیاز داریم که در دانشگاه یک چنین محیط آرامی داشته باشیم تا همه استعدادها و همه دیدگاه ها بتوانند مطرح بشوند. اگر من وزیر بودم همه تشکل ها را به رعایت موازین اخلاقی که موجب پیشرفت دانشگاه می شود، متعهد می کردم. همه باید تعهد بدهند؛ همه دانشجوها، دانشگاهی ها و تشکل ها باید تعهد بدهند که از حریم دانشگاه حفاظت کنند و دانشگاه را محلی قرار بدهند برای اینکه همه رشد کنند، همه بالنده شوند تا افکار متعالی شوند. به نظر من کار سختی نیست، با افزایش تعامل ها و گفتگوها و ایجاد تعهد می شود به این اهداف رسید.
بدیهی است که یکی از رسالتهای اصلی دانشگاه، تقویت بنیه علمی کشور است و فعالیتهای سیاسی نباید دچار افراط شده و این رسالت را کمرنگ کنند. توفیقی در این خصوص گفت: اگر بخواهیم این رویه ها را ادامه بدهیم، دانشگاه ها کم کم سیاسی می شود. البته من باز تاکید می کنم بین فعالیت سیاسی و سیاستزدگی تفاوت قائل هستم. فعالیت سیاسی با روش و اصول خودش می تواند برای رشد و تعالی بسیار سازنده باشد، ولی سیاست زدگی می تواند خیلی مخرب باشد. این قبیل حرکت ها و بر هم زدن ها و ایجاد تنش ها مصداق سیاست زدگی است نه فعالیت سیاسی .
با این تفاسیر به نظر میرسد که دولت به تدریج متوجه برخی بیتوجهیها و کمکاریها در حوزه رسیدگی به مطالبات جامعه دانشگاهی شده، اما معلوم نیست که دولت تا چه حد میتواند به گشایش سیاسی فضای دانشگاه کمک کند. تشکلهای دانشجویی هنوز منتظر تدبیر دولت هستند و این مساله میتواند در میزان حمایت دانشجویان از دولت در انتخابات مجلس نیز اثرگذار باشد.