خیلی سال نگذشته از روزهایی که اگر قیمت میپرسیدی از کسی میگفت «الان» یا «الان». روزهایی که دلار از چله 1220 تومان رها شد تا جمشید بسما...ها، بابک زنجانیها و خاوریها گلو صاف کرده و خود را ناجی اقتصاد ایران بنامند در روزگاری که تمام تلخیهای اقتصادی آن خود خواسته بود. دلواپسان امروز معیشت مردم و اقتصاد کشور یادشان رفته است که کلیهفروشی چه رشدی داشت در سالهای 84 تا 92، یادشان رفته و یا نمیخواهند به خاطر بیاورند که آپارتمان 2 میلیون تومانی در هر مترمربع در سال 84 چه به خود دید که سال 91 به 20 میلیون تومان خرید و فروش شد. همین حمید رسایی که این روزها منتقد عملکرد اقتصادی دولت شده است آیا از خود پرسیده است که فشلیزم حاکم بر اقتصاد محصول کدام مدیریت است. نمیدانیم شاید هم رسایی در تمام آن دورانی که معیشت مردم تنگی نفس گرفته بود و چرخهای اقتصاد از حرکت بازایستاده بود خریدهای خود را با رئیس دولت سابق از همان محله معروف انجام میداد. هرچه باشد، خوب یا بد نایبرئیس کمیسیون اصل نود مجلس منتقد دولت شده است و دلسوز. دلسوز مردم و جامعهای که تا همین دیروزهای نهچندان دور انتقاد که نه، درددلهایی از جنس صحبتهای رسایی اگر به زبان میآوردند به سیاهنمایی متهم میشدند. امروز اما روزگار دیگری است و رسایی دلواپس شده است و انتقاد میکند و میگوید: کاهش شدید شاخص بورس و تلاطم بازار سهام و سرمایه دغدغه ۷ میلیون نفر در کشور است. رسیدگی به سوال حجتالاسلام حمید رسایی از علی طیبنیا، وزیر امور اقتصاد و دارایی در دستورکار جلسه ديروز خانه ملت قرار داشت. متن کامل اظهارات حمید رسایی که در سایت شخصی وی منتشر شده، به شرح ذیل است:
در ابتدای جلسه سوال، حمید رسایی نماینده تهران با اشاره به اصرار برخی از نمایندگان برای انصراف وی از سوالش به مناسبت دهه فجر، گفت: دوستان میگویند که بنده به خاطر دهه فجر انصراف دهم. بنده هم به خاطر دهه فجر سئوالم را مطرح میکنم! تا مسئولان بیایند و به نمایندگان مردم پاسخ دهند و مردم بدانند برخلاف روزگاری که در این کشور شاهانی حاکم بودند و به کسی هم جواب نمیدادند و مجلس فرمایشی بود، الان مجلس فرمایشی نیست. سوال را به خاطر دهه فجر مطرح میکنم تا مردم بدانند مسئولان پاسخگو هستند. رسایی گفت: سوالم را مطرح میکنم تا مردم در دهه فجر به انقلاب امیدوار شوند که نمایندگان مجلس حرف دل آنها را میزنند. نباید تلقی مردم این شود که حاکمان در رأس حاکمیت نسبت به مشکلات آنها بیتفاوتند. هم دولت یازدهم و هم مجلس تلاش میکنند برای استقلال و آزادی این کشور و البته برخی اوقات مسئولانی اشتباه میکنند که باید پاسخ دهند. طبعا در یک ربع نمیشود درباره سقوط 24 هزار واحد شاخص بورس صحبت کرد و حق کسانی که سرمایه عمرشان جلوی چشمشان آتش گرفت و آب شد را ادا کرد اما میشود این تریبون را به اندازه یک ربع اختصاص داد به درددل 7 میلیون هموطنی که به وعدههای دولت یازدهم اعتماد کردند، به جای اینکه پولشان را ببرند در دلالی طلا، زمین، دلار و مسکن یا بهجای اینکه سرمایهشان را ببرند در بانکها و سود بانکی بگیرند، به امید بازی بُرد- بُرد برای خودشان و برای دولت محترم، سرمایه زندگیشان را در بازار سرمایه بردند، برای حمایت از تولید، فقط چون فکر میکردند که شعار دولت راستگویان واقعی است. همکاران محترم! موضوع افت شدید بورس و تلاطم بازار سهام و سرمایه که وزیر محترم اقتصاد برای پاسخ دادن به آن، امروز(دیروز) در صحن علنی حاضر شده از آن جهت مهم است که حدود 7 میلیون نفر از هموطنان که با احتساب خانوادههایشان، این تعداد به 20 میلیون نفر میرسد، سرمایه زندگیشان با این موضوع درگیر است. وضعیت بازار سرمایه به جایی رسیده که بعد از وعدههای مسئولان محترم دولت و جذب سرمایههای مردم، به دلیل عدم اجرای تعهدات و وعدهها، اکثر فعالان بازار سرمایه، خصوصا فعالان جزء بازار سرمایه، هستی زندگیشان نصف شده و این بیسابقه است. وضعیت موجود باعث شده تا کمر بسیاری از فعالان این عرصه بشکند. با نگاه به نمودارهای مربوط به بازار سرمایه، کاملا مشخص میشود که صعود عادی و معمولی شاخص کل بورس که روی 35000 تا 45000 واحد بود، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، وقتی در رقابتهای انتخاباتی مورد توجه برخی از کاندیداها قرار گرفت، به دلیل وعدههای دادهشده و ایجاد امید، شروع به صعود غیرعادی کرد و رسید به 50000 واحد.
نماینده روحانی در تالار بورس چرا ثروتش را در بازار سرمایه نگذاشت
این وعده به مردم در رسیدگی و حمایت از بازار سرمایه که بیشتر مورد توجه آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی قرار گرفت، در دل سرمایهگذاران امید و رونق بیسابقهای ایجاد کرد. خصوصا که آقای روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی، تنها کاندیدایی بود که نماینده ویژهای به تالار بورس اعزام کرد. آقای نعمتزاده که به نمایندگی از روحانی و با هدف تبلیغات انتخاباتی در تالار بورس رفته بود، در سخنان خود، در میان سرمایهگذاران و سهامداران اعلام کرد که آقای روحانی درنظر دارد تا توسعه بازار سرمایه را در قالب یکی از مهمترین ارکان اقتصادی کشور در اولویت کاری خود قرار دهد. این خبر بلافاصله در صدر اخبار بورس قرار گرفت. البتهای کاش وقتی آقای روحانی، نمایندهای که ثروتش را هزار میلیارد اعلام کردهاند به تالار بورس فرستاد، به جای اینکه سخنرانی کند و وعدههای خیالی بدهد، به او امر میکرد در این بازار بخشی از سرمایه اش را سرمایهگذاری کند تا مردم به وعدههای روحانی اعتماد کنند. هر چند مردم بدون این کار هم به این کاندیدا اعتماد کردند. بعد از انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور، بهصورت طبیعی فعالان بازار سرمایه، خودشان را به تحقق وعدههای فرد منتخب نزدیکتر دیدند. آقای روحانی و تیم اقتصادی ایشان، بعد از انتخاب شدن هم به دفعات متعدد، همان توجه ایام تبلیغات را مجددا به بازار سرمایه داشتند بهطوری که در یک سال و نیم گذشته، بیش از 45 بار رئیسجمهور، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس درباره حمایت از بورس و دعوت مردم به سرمایهگذاری در بورس سخن گفتند. همه اینها به اضافه فضاسازی کاذبی که درباره توافقنامه ژنو و حلوفصل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، سبب شد که سرمایههای مردم بهویژه سرمایههای جزء، تا زمان توافقنامه ژنو به 78000 واحد برسد.
اطلاعات غلط از توافقنامه ژنو ارزش سهام را بالا برد
بعد از توافقنامه ژنو هم با توجه به تیترهای دروغ برخی رسانهها و فضاسازیهای صورتگرفته و ارائه اطلاعات غلط از نتایج این مذاکرات، در کنار محرمانه نگه داشتن واقعیت، سبب شد تا روند صعود ارزش سهام ادامه یابد و به 89000 واحد برسد اما به یکباره از 15 دیماه 92 سراشیبی غیرقابل باوری در بازار سرمایه آغاز شد به طوری که در سه روز، فقط 2400 واحد ارزش سهام کاهش یافت و بعد از 18 روز 9000 واحد ارزش سهام کاهش یافت سقوطی که بیسابقه بود. سهام مردم بعد از 15 دیماه درحالی روزبهروز آب میشد و در اکثر موارد تا 50 درصد کاهش مییافت که شاخص سهام کل، 20 درصد کاهش را نشان میداد. متاسفانه به دلیل عملکرد سازمان بورس بهویژه در یک سال اخیر، برداشت مردم این است که شاخصهایی که نمایش داده میشود، واقعی نیست.آقای طیبنیا! چرا بهرغم وعدهای که شما در پاسخ به سوال بنده در کمیسیون اقتصادی دادید و گفتید که به دنبال اصلاح نحوه محاسبه شاخص هستید تا الان کاری نکردهاید؟ امروز هم همچنان شیوه محاسبه شاخص را عوض نکردهاید بلکه وعده میدهید که طی روزهای آینده این کار را میکنید. این هم وعدهای است برای جذب آرای نمایندگان. معلوم نیست که اگر به تعبیر آن ضربالمثل فارسی، خرتان از پل گذشت به این وعده عمل میکنید یا نه؟ آیا شش ماه زمان کافی نبود تا با تغییر روش محاسبه، به رفع اشکالی بپردازید که وجودش را قبول داشتید؟ نمایندگان محترم خودتان را بگذارید جای کسانی که سرمایهشان را با وعده ما مسئولین بردند در بازار سرمایه و نبردند در دلالی، بردند در تولید اما میبیند که سرمایهاش مثل یخ در حال آبشدن است.
آقای روحانی عذرخواهی کنید و آقای طیبنیا استعفا دهید
آقای طیبنیا! در نظامهای دیگر، اگر به خاطر وعده مسئولان اقتصادی، سرمایه مردم جذب میشد و بعد به خاطر عمل نکردن به آن وعدهها سرمایه مردم نصف میشد، حتما مسببان این وضعیت استعفا میدادند. مسبب اصلی سوختن سرمایه مردم، اعتماد مدیران عالی اجرایی به کدخدای دروغین و اعتماد به وعدههای دشمن شماره یک این مردم است. حق این است که آنها بیایند مثل توزیع اهانتآمیز سبد کالا از مردم به خاطر سوزاندن سرمایهشان عذرخواهی کنند اما این شجاعت را ندارند و نمیکنند. تازه آقای روحانی به منتقدانش به دلیل انتقادات به حق در دفاع از حقوق مردم، هر روز یک انگ میزند. اما حداقل ایکاش شما استعفا میدادید تا مردم مالباخته، کمی آرامش پیدا کنند. آقای طیبنیا، چرا تا الان بهعنوان رئیس شورایعالی بورس، پیگیر سرمایههای بلوکهشده مردم در سهام پالایشگاهها نبودید؟ اگر پیگیر بودید قطعا یک سال قبل، مردم سهامدار حقیقی، چشمانتظار نبودند؛ اگر سرمایه زندگی خودتان یک سال بسته بود، چطور اقدام میکردید؟ چرا با عدم ارائه به موقع اطلاعات شرکتهای پالایشی برخورد قانونی نمیکنید؟ مگر نه اینکه طبق قانون بازار اوراق بهادار در مادههای 45 و 49 باید سازمان بورس بهعنوان مدعیالعموم بهدلیل تأخیر در انتشار صورتهای مالی شرکتها، از آنها شکایت کند؛ تا سرمایههای مردم همچنان در بازار قفل نشود و شرکتها شفاف بمانند؟ شاخص جدید بورس که رئیس سازمان وعده آن را داده، چه زمانی عملی میشود؟ چرا با وجود شاخص قبلی بورس که اشتباه بود، هیچ گونه اصلاحی صورت نگرفته و پس از سوال مجلس در دستور کار سازمان بورس قرار گرفته است؟ چرا مسئولان سازمان بورس درخصوص بازار، مصاحبههای مختلفی با رسانهها میکنند و کف تعیین کرده و سهامداران را تشویق به دعوت به خرید سهام میکنند؟ چرا با وجود اینکه معاملات آنلاین شده و چرخه سنتی کاغذی و نیروی انسانی حذف شده، کارمزد معاملات، همچنان بالا مانده است؟ چرا عرضه اولیه شرکتها، عادلانه توزیع نمیشود؟ و به معاملهگران و سرمایهگذاران خُرد، کمتر تخصیص داده میشود؟ مثبت شدن شاخص در آستانه سوال از شما چه مفهومی دارد؟ چرا در نمادهای بزرگ بازار، دادوستدهای کلان (یا همان بلوک) در قیمتهای مثبت انجام میشود؟ تا شاخص بهصورت دوپینگی و تصنعی مثبت نمایش داده شود؟ چرا اینقدر سرنوشت بازار سرمایه و اساسا اقتصاد کشور به موضوع مذاکرات هستهای گره زده شده است؟ وعده تزریق 5 هزار میلیارد تومان به بورس چرا عمل نشد و فقط 300 میلیارد تومان تزریق شد؟چرا درحالی که رشد ارزش سهام را حبابی میدانستید مردم را دعوت به سرمایهگذاری در بازار بورس کردید تا آنها احساس کنند که فریب خوردهاند؟ چرا منابع صندوق توسعه بازار سرمایه که برای حمایت از کل سهام بازار در نظر گرفته شده است، صَرف خرید چند سهم خاص و اوراق مشارکت مختص مدیر صندوق میشود؟ آیا این اقدام با منافع عموم سرمایهگذاران و سهامداران در تضاد نیست؟ چرا مدیران سازمان بورس در روند اجرای صندوق توسعه بازار سرمایه دخالت میکنند؟ اگر دخالتی نیست پس چرا رئیس مجمع صندوق توسعه بازار سرمایه، معاون سازمان بورس تعیین میشود و اینکه چرا مدیران سازمان بورس بر عملکرد صندوق توسعه بازار مُهر تائید میزنند؟
پدیده ریشقرمزها در بورس و تعلل در برخورد با آنها
بسیاری از افراد در این دوره با خریدهای اصطلاحا گلهای، با گمراهکردن سرمایهگذاران و ایجاد صفهای خرید و فروش ساختگی و همچنین جوسازی، اقدام به دستکاری قیمت سهام میکنند. ماده 46 قانون اوراق بهادار مصوب آذر 1384 تصریح میکند: افرادی که اقدامات آنها منجر به ایجاد ظاهری گمراهکننده یا قیمتهای کاذب شود، به سه ماه تا یکسال حبس و جزای نقدی دو تا پنج برابر سود کسب شده، محکوم میشوند.درحالی که هماکنون شاهد تشکیل چنین روندهایی به شکل وسیعتری در بازار سهام هستند و افرادی که اشتهار به ریشقرمز دارند، آزادانه و با کدهای مختلف معامله میکنند که موجب گمراهی بسیاری از سرمایهگذاران حقیقی میشوند. پدیده ریشقرمز با ظهور یک فرد- که خبرنگار بیبیسی در ایران بود - با دراختیار گرفتن رسانهها و جریانهای خبری ساختگی و دروغین و دستکاری قیمتها در بورس از زمان دبیرکل اسبق بورس (آقای عبدهتبریزی) آغاز شد. این فرد بازداشت و روانه زندان شد اما اکنون نهتنها این فرد آزاد است، بهدلیل تعلل و بعضا حمایت و ارتباط با سهامداران بزرگ بازار سرمایه، جریانات مشابهی شکل گرفته است. متاسفانه این رفتار به یک پدیده در بورس تهران تبدیل شده است و شما هیچ اقدامی درباره آنها نکردهاید. این پدیده از 15 سال قبل در بازار بورس وجود دارد فقط مربوط به شما نیست ولی اگر میخواهید این بازار سامان بگیرد، باید در برخورد و جراحی آن با قاطعیت عمل کنید.
همکاران قبلا 270 رأی مثبت دادید، امروز 270 رأی منفی بدهید
اکنون با توجه به اینکه سرمایه مردم در مدیریت اقتصادی این آقایان در طول یک سال گذشته به بیش از نصف کاهش یافته و کمر مردم شکسته، نمیتوانم خودم را قانع کنم که از به رأی گذاشتن سوال انصراف دهم. آقای طیبنیا از این مجلس بیشترین رأی اعتماد تاریخ مجلس را با 270 رأی گرفتهاند. چون میخواست دولت آقای روحانی در اقتصاد پرقدرت عمل کند و بهانهای نداشته باشد ولی الان ماهعسل دولت تمام شده و آقای روحانی و یارانش باید پاسخ دهند و مجلس باید نشان دهد که مراقب آن رأی اعتمادش است. همکاران محترم با رأی مثبت قبلی ما سرمایه مردم به جیبشان برنمیگردد ولی با رأی منفی وضعیت اصلاح میشود. بنابراین امروز 270 رأی منفی به آقای طیبنیا بدهید و با مردم مالباخته، اظهار همدردی کنید تا آقای طیبنیا هم عزمش را برای اصلاح این وضعیت جزم کند.