محمدرضا باهنر: خواهش می‌کنیم اصلاح‌طلبان بیایند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۰
کد خبر: ۱۰۵۷۷۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۲ - ۰۱ آذر ۱۳۹۳
تصورم این است که در طول مجالس نه‌گانه و دولت‌های یازده‌گانه، وزرای دولت آقای روحانی نسبت به آرایی که دریافت کردند، رکورد شکستند...
 محمدرضا باهنر بیش از آنکه نایب‌رئیس مجلس باشد در قامت یک فعال سیاسی اصولگرا تلاش دارد که گروه‌های سیاسی با یکدیگر، در کنار رفاقت، رقابتی دوستانه داشته باشند. دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین که هم‌زمان دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری را هم برعهده دارد مخالف برخی تخریب‌ها از سوی تندروهاست و اعتقاد دارد که اصلاح‌طلبان باید در عرصه سیاسی کشور حضور قدرتمند داشته باشند تا اصولگرایان بتوانند با آنها رقابت کنند.او برخلاف برخی اصولگرایان اعتقاد دارد که برابر خواندن واژه اصلاح‌طلبی با فتنه اشتباه است و اصلاح‌طلبان زیادی هستند که به چهارچوب‌های کشور اعتقاد داشته و افراد متعهد و متدینی هستند از همین رو توصیه می‌کند افرادی که به نام اصلاح‌طلب خود را معرفی می‌کنند به دو بخش تقسیم کرد. باهنر مطمئن است آیت‌ا... ‌هاشمی در انتخابات ریاست مجلس خبرگان حضور خواهد داشت و البته 3 رقیب برای او نام می‌برد. او تشکیل حزب از سوی علی لاریجانی را تایید نمی‌کند و اظهار بی‌اطلاعی می‌کند اما در عین حال تاکید دارد که جبهه فراگیر دارای کاربرد بیشتری از حزب است. محمدرضا باهنر در زمینه سیاست این روزهای کشور، انتخابات آینده مجلس، نحوه تعامل دولت و مجلس و... به گفت‌وگو پرداخت که در ادامه می‌خوانید.
 پنج گزینه از سوی رئیس‌جمهور برای تصدی وزارت علوم به مجلس معرفی شد که با چهار گزینه مخالفت و  جلسه رای اعتماد به دکتر فرهادی هم هنوز برگزار نشده است. دلیل سختگیری نمایندگان چیست؟
خیلی به گذشته برنگردیم؛ با توجه به اینکه هفت دوره در مجلس هستم ، تصورم این است که در طول مجالس نه‌گانه و دولت‌های یازده‌گانه، وزرای دولت آقای روحانی نسبت به آرایی که دریافت کردند، رکورد شکستند یعنی هم معدل آرایی که وزرای دولت یازدهم احصاء کردند، در طول سال‌های بعد از انقلاب، بالاترین معدل بود و هم نفر اول دولت آقای روحانی که آقای طیب‌نیا در قامت وزیر اقتصاد بود، با بیش از 270 رای از مجموع 290 توانست رای اعتماد بگیرد. بنابراین همت مجلس برای همکاری با دولت آقای روحانی همت بالایی است و ان‌شاا... امیدواریم که این همکاری و همدلی هر روز بیشتر شود. این دو سالی هم که مقطع مشترک دولت یازدهم و مجلس نهم بوده، مقطع بسیار مهم و حساسی است که باید هم تصمیمات سنگینی در کشور گرفته بشود و هم گره‌های کوری به‌وجود آمده که این گره‌ها باید باز بشود و من بر اساس تجربه عرض می‌کنم که تحقق این اهداف نیازمند همدلی و همکاری بیشتر است. این بحث‌هایی را هم که درباره این چند وزیر مطرح شد، برای وزیر علوم رویکردها تغییر نکرد یعنی از روز اول مجلس همین بحث را داشت تا روز آخر هم همان بحث را خواهد داشت. انواع و اقسام حرف‌ها از طریق رسانه‌ها محافل سیاسی زده شد که مجلس می‌خواهد وزیر را تحمیل کند یا بعضی وقت‌ها
 آقای رئیس‌جمهور را متهم می‌کردند که «گزینه اصلی آقای روحانی، فلانی نیست و فلانی را فرستاده اصلا رای نیاورد» درحالی این شایعات مطرح می‌شد که هیچ‌کدام صحت نداشت. موضع مجلس کاملا مشخص  و خط قرمز‌ها روشن بود. الحمدلله این شایعات به خیر گذشت و تمام شد؛ فکر می‌کنم حالا با معرفی آقای فرهادی ان‌شاا... این مباحث تمام شود.
 برخی بر این باور هستند با توجه به اینکه 4 یا 5 نفر را معرفی کردند که مجلس به آنها رای نداد، نمایندگان سعی دارند وزارت علوم را به سمت سیاسی شدن ببرد و مشی علمی برای آنها در اولویت رای دادن قرار ندارد. چقدر این موضوع صحت دارد؟
اینطور نیست. از این بحث بگذریم و خیلی ادامه ندهیم. ما تصورمان این بوده و هست افرادی که برای وزارت علوم معرفی می‌شدند غیر از مشخصه‌های فردی که افراد خوبی بودند، عملا کپی همدیگر بودند. 
 از چه جهت کپی همدیگر بودند؟
از جهاتی که شما مذاکرات را بخوانید، رسانه‌ها بیشتر بلدند این موضوع را پیدا کنند. اینها کپی همدیگر بودند و از نظر اجرایی سخت است آدم این حرف را بزند و در عمل این اتفاق نیفتد. اگر این داستان 10 بار دیگر هم تکرار می‌شد، باز همان اتفاق تکرار می‌شد و هیچ فرقی نمی‌کرد یعنی موضع مجلس کاملا از روز اول مشخص بود و من در برنامه زنده تلویزیونی  که داشتم، عرض کردم بالاخره ممکن است یک اختلاف سلایقی بین آقای رئیس‌جمهور و مجلس وجود داشته باشد و هیچ اشکالی هم ندارد چون این اختلاف در بسیاری موضوعات وجود دارد در خود مجلس هم وجود دارد. مثلا فرض کنید بنده، جناب دکتر لاریجانی و جناب آقای ابوترابی‌فرد اگر بخواهیم بنشینیم، حساب کنیم ممکن است یک اختلاف‌نظرهایی باهم داشته باشیم که خیلی طبیعی است. ما توقعمان این است که دولت و مجلس فضای کاری را جایی ببرند که اختلاف ندارند و طبیعی است من در صداوسیما خیلی ساده عرض کردم و الان هم می‌گویم شما فرض کنید مثلا در حدود 50 هزار اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، آقای دکتر روحانی 50 نفر را به عنوان وزیر قبول دارد، مجلس هم در کلان 50 نفر را قبول دارد. این 50 نفر همپوشانی دارند، ممکن است 40 نفر آقای رئیس‌جمهور قبول داشته باشند و ما قبول نداشته باشیم یا ما قبول داشته باشیم و آقای روحانی قبول نداشته باشد اما می‌توانیم بین اینها 10 نفر را انتخاب کنیم که هر دو طرف قبول داشته باشیم. از همان اول بیاییم در همین زمین بازی کنیم چرا در زمین‌هایی بازی بکنیم که نمی‌توانیم به تفاهم برسیم و مشکل حل شود. 
  خبردار شدیم آقای لاریجانی، قرار است حزبی را تشکیل دهد. به‌عبارتی آقای بهروز نعمتی خبر دادند که آقای لاریجانی به تشکیل یک حزب اقدام کردند. ایشان یک حزب به نام رهروان ولایت هم دارند. نظرتان در این‌ باره چیست؟
اینها دو کارکرد متفاوت دارد. من خودم طرفدار تشکیل و تاسیس حزب قدرتمند و فراگیر هستم و بارها و بارها اعلام کردم جزو آرزوهای من هست که سه یا چهار حزب تشکیل بشود که بتوانم در آنها حضور داشته باشم نه اینکه خودم موسس باشم. من ادعای تاسیس ندارم.
 به‌عنوان عضو تمایل به حضور در احزاب دارید؟
حالا الان آن‌طور، حزب نداریم. اگر آن‌طور حزب داشته باشیم، فراکسیون‌ها در مجلس منطبق بر احزاب می‌شوند و احزاب منطبق بر فراکسیون‌ها اما الان چون 4 تا حزب نداریم، مشخص نیست که آیا فراکسیون‌های مجلس انطباقی با احزاب بیرون داشته باشند یعنی اکنون در مجلس یک فراکسیون داریم به نام فراکسیون اصولگرایان؛ آیا در  بیرون مجلس، حزبی متناسب با این فراکسیون داریم. حزبی ممکن است با فراکسیون اصولگرایان همپوشانی‌هایی داشته باشد ولی نمی‌توان آن حزب را مانند این فراکسیون دانست، رهروان ولایت هم همین وضعیت را دارد و اکنون  در آن فراکسیون، اعضای جامعه مهندسین حضور دارند، اعضای موتلفه هستند و نیروهایی که عضو هیچکدام از این احزاب نیستند؛ فراکسیون یک کارکرد حزبی بیرونی ندارد و در مجلس کارکرد حزبی دارد بنابراین اعضای رهروان ولایت در بیرون نمی‌توانند فعال باشند چون عضو حزبی ندارند و اصلا مجوزی داخل مجلس ندارد. من اصلا از تشکیل حزب آقای لاریجانی اطلاع ندارم و ولی اگر هم بنا باشد چنین حزبی تشکیل شود هیچ ارتباطی به رهروان ولایت پیدا نمی‌کند یعنی ممکن است همان اعضا بروند در آن حزب، عضو شوند و ممکن هم هست که عضو نشوند ممکن است یک عده عضو موتلفه باشند، یک عده  عضو مهندسین یا عضو جهاد‌دانشگاهی باشند بنابراین از نظر رویکردی، تضاد یا پارادوکسی به وجود نمی‌آید.
 همین اتفاق سبب ریزش نیروها نمی‌شود؟
نه؛ اگر تصور کنیم 4 تا حزب فراگیر در کشور داریم، آن زمان حتما تلاش می‌شود که فراکسیون‌های داخل مجلس هم متناظر با آن احزاب باشند اما چون الان احزابی نداریم ، فعالان سیاسی در قالب جبهه کار می‌کنند مثلا جبهه پیروان خط امام و رهبری  که متشکل از 14 تا15 تشکیلات صنفی - سیاسی است یا مثلا جبهه پایداری که اخیرا هم رفتند از وزارت کشور مجوز گرفتند یا مثلا جبهه ایستادگی یا جبهه اصلاحات خود جبهه اصلاحات متشکل از دهها حزب است. الان کارها چون جبهه‌ای است، فراکسیون مجلس هم ممکن است گرایش به جبهه داشته باشند نه گرایش به اینکه یک حزب داشته باشند. حزبی تشکیل بشود اگر فراگیری باشد خوب است و می‌شود آن را سامان داد اما اگر یک حزب در کنار بقیه احزاب باشد، الان در فراکسیون رهروان ولایت عضویت در 5 حزب وجود دارد و آن موقع 5 حزب تبدیل به 6 حزب می‌شود. 
 از مجلس بیرون بیاییم. وضعیت اصولگرایان را چطور می‌بینید؟
یک فراکسیونی داریم به‌نام اصولگرایان. 
 نه؛ منظورم  جبهه اصولگرایان است و وضعیت آنها را جویا شدم.
 وضعیت آنها باگذشته فرقی نکرده است؛ یعنی چون حزب و حزب فراگیر وجود ندارد، یک مجموعه افراد از نظر فکری شباهت‌هایی دارند، طور غیررسمی دور هم جمع شدند و این جمع شدن‌ها بیشتر قلبی و عاطفی است تا قانونمند و ضابطه‌مند. یعنی الان یک کسی می‌تواند در آن واحد اعلام کند من عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری هستم، فردا بگوید عضو نیستم چون نه باید جایی برود، ثبت‌نام کند، نه جایی برود  استعفا بدهد و نه باید اسمش را خط بزند چون بیشتر ارتباطات، ارتباطات عاطفی است. موقعی که می‌خواهند عضو حزب شوند، مقررات دارد. کسی بخواهد وارد حزب بشود،  شرایطی باید داشته باشد و اگر کسی را بخواهند اخراج کنند، باید یک محکمه حزبی باشد مثلا هیات بازرسی باشد یا گزینشی صورت گیرد بنابراین الان وضعیت اصولگرایان فرقی نکرده همانطور که وضعیت اصلاح‌طلبان هم فرقی نکرده است یعنی الان به انتخابات که نزدیک می‌شویم تلاشمان بر این است که اصولگرایان متشکل بشوند.
 چنین اتفاقی می‌افتد؟
ببینید این موضوع،  صفر و صدی نیست یعنی ما هدف را گرفتیم قله که صد درصد برسد ولی حتما به صددرصد نمی‌رسیم اگر صد نشد، 90 درصد، نشد 80 درصد، نشد 70 درصد. بالاخره تلاش می‌کنیم یک مجموعه‌ای دور یک بزرگ‌تر جمع بشویم. الان در جبهه پیروان خط امام و رهبری 17 تشکیلات دورهم جمع هستیم ولی تلاش می‌کنیم 5 حزب دیگر را هم دور هم جمع کنیم حالا اگر 5 تا نشد 4 حزب دیگر را هم بیاوریم؛ 4 حزب نشد 3 حزب می‌آوریم و اگر هیچی نشد، خود جبهه 17-18 حزب است بنابراین این سوال که موفق می‌شوید یا نمی‌شوید، شاید سوال دقیقی نباشد چون چند درصد، نسبی است. آیت‌ا... مهدوی‌کنی می‌فرمودند وحدت که می‌گوییم، وحدت فلسفی نمی‌گوییم. ممکن است ما هم یک اختلاف‌نظرهایی داشته باشیم اما در انتخابات به این جمع‌بندی می‌رسیم که اگر به هم نزدیک بشویم مثلا موفق‌تر می‌توانیم بشویم بنابراین از یک جهت اوضاع اصولگرایان یک مقدار فرق کرده است. 
 از چه جهت؟
 احساس نیاز به وحدتشان بیشتر  شده است چون احساس می‌کنند یک رقیب جدی دارند پس بیشتر تمایل دارند که با همدیگر ائتلاف کنند. این تمایل خودش خمیرمایه خوبی است که می‌تواند وحدت را تسریع ببخشد. 
 این رقیب که گفتید منظور دولت است؟
دولت که جریان عمومی است مثلا شنیدم که ستادهای انتخاباتی آقای دکتر روحانی در استان‌ها فعال می‌شوند، اینها حزب نیستند، جبهه هستند. خیلی از اینها ممکن است فعال باشند و جناب دکتر روحانی اصلا خبر هم نداشته باشند یا اینکه دکتر روحانی دنبال حزب یا تشکیلاتی باشند که نشنیدم البته اشکال ندارد اگر ایشان هم اقدام کند و شاید اقدام خوبی باشد ولی من این را نشنیده‌ام. یکسری ستادها هستند اینها طرفدار آقای روحانی هستند کما اینکه در گذشته هم بودند و دورهم جمع می‌شدند و می‌گفتند ما طرفداران آقای احمدی‌نژاد هستیم و زمان آقای‌ هاشمی هم یک عده بودند مثل کارگزاران سازندگی که اینها می‌گفتند ما طرفداران آقای‌ هاشمی هستیم. اینها معنایشان حزب نیست، جبهه است و اشکال هم ندارد. جبهه در غیبت احزاب فعال است و استقبال می‌کنیم که متشکل بشوند، جمع بشوند و بیایند رقابت کنند. 
 شما به‌عنوان یک اصولگرای میانه‌رو نمی‌خواهید با اصلاح‌طلب‌های میانه‌رو ائتلافی داشته باشید یا اصولگراهای میانه‌رو با هیچ برنامه‌ای نمی‌خواهند در انتخابات، ائتلافی با اصلاح‌طلبان داشته باشند؟
اصولگرایی و اصلاح‌طلبی باید یک تعریف جامع از خودشان بروز بدهند بعضی از این واژه‌ها اینگونه است که هر کسی از ظن خود شد یار من. یک زمانی جناب آقای خاتمی یک واژه‌ای را به کار بردند به نام جامعه مدنی؛ این جامعه مدنی باید در یک جایی تعریف علمی بشود که نشد. یک تصوری آقای خاتمی از واژه جامعه مدنی داشت، بعضی‌ها در همان زمان جامعه مدنی را تبدیل کردند به یک جامعه غیرایدئولوژیک و گفتند جامعه مدنی یک جامعه‌ای است که ایدئولوژی بر آن حاکم نباشد و بعضی‌ها تعریف کردند به یک جامعه لاییک و  بعضی‌ها از آن طرف گفتند این جامعه مدنی همان مدینه‌النبی است؛ یکی گفت مدینه فاضله، ارسطو است بنابراین یک واژه رها شد و دهها معنا برایش پیدا شد به همین دلیل آدم‌های تندرو گفتند ما طرفدار جامعه مدنی هستیم، آدم‌های معتدل گفتند طرفدار جامعه مدنی هستیم و حتی اصلاح‌طلب‌های گرایش‌دار به سمت اصولگرایان هم گفتند جامعه مدنی را قبول داریم. زمانی یک تعبیری را حضرت آقا داشتند که مضمونش این بود که از دیدگاه اسلامی، ما اصلاح‌طلب غیراصولگرا یا اصولگرای غیراصلاح‌طلب نداریم. از دیدگاه معارف اسلامی هر اصولگرایی باید اصلاح‌طلب باشد و هر اصلاح‌طلبی باید اصولگرا باشد. مومنین خوب را قرآن تعبیر کرده به مصلحین ولی وقتی واژه اصلاح‌طلبی را تعریف می‌کنیم، تعریف روشنی از آن نمی‌کنیم. باز اصلاح‌طلبی را کسی تعریف می‌کنید که علیه هنجارهای سنتی شروع به کار کردن کند و حالا این هنجارها ممکن است ملی باشد، ممکن است فرهنگی باشد یا دینی باشد، می‌رود دنبال هنجارشکنی و ساختارشکنی و فکر می‌کند اصلاح‌طلبی یعنی این. ما روایت داریم می‌گویند هر مسلمانی باید روز بعدش بهتر از روز فعلیش باشد این می‌شود اصلاح‌طلب یعنی هر مسلمانی موظف است که هم خودش و هم جامعه را اصلاح بکند. یک سال مانده تا انتخابات مجلس نهم، جامعه روحانیت و جامعه مدرسین و جامعه اصولگراها نشستیم، تعریفی از اصولگرایی منتشر کردیم که 12 باید و 12 نباید داشت و گفتیم ما به کسی اصولگرا می‌گوییم که این بایدها را قبول داشته باشد و این نبایدها را هم قبول داشته باشد. نمی‌خواهم بگویم آن هم تعریف جامعی نبود اما بالاخره یک پنجره‌ای باز کرد برای کسی که می‌خواهد بگوید من اصولگرا هستم و او باید این مشخصات را داشته باشد. معتقدم اصلاح‌طلب‌ها باید این تعریف را برای خودشان بکنند که جدا بشوند از همدیگر یعنی اصلاح‌طلب‌های معاند و مخالف از اصلاح‌طلبی با قبول چارچوب‌های نظام و قوانین کشور می‌خواهد کار بکند متفاوت هستند من همیشه گفتم خیلی ظلم است که آدم اصلاح‌طلبی را با چوب فتنه براند. فتنه یک داستان خاصی بود البته خاستگاهش از جریان اصلاح‌طلبی بلند شد اما به هیچ وجه این نیست که بگوییم همه اصلاح‌طلب‌های کشور فتنه‌گر هستند و این یک ظلم است. ما اصلاح‌طلب‌های متدین با سابقه انقلابی داریم. حالا اگر این اصلاح‌طلب را تعریف کردیم اصولگراها را هم تعریف کردیم، یک سری اختلاف موضعی مدیریتی داریم با همدیگر بنابراین من موضع سیاست راهبردیم این است که اصلاح‌طلب‌هایی که در چارچوب قانون اساسی و قوانین کشور کار می‌کنند و حاضرند فعالیت کنند، ما دعوتشان کنیم و از آنها  خواهش کنیم که بیایند به فعالیت سیاسی وارد بشوند اما معنایش این نیست که با هم ائتلاف کنیم. آنها بیایند چون می‌خواهیم با آنها رقابت کنیم یعنی اگر بخواهم خیلی ساده بگویم و مثال عامیانه بزنم مثل دو تیم فوتبال یک طرف طرفدار آبی‌ها باشد و یک طرف طرفدار قرمزها. حالا  این اگر طرفدار آبی‌ها آرزوی مرگز قرمز پوش‌ها را بکند، معلوم می‌شود ورزشکار نیست. تیم آبی موقعی قدرت دارد که تیم قدرتمندی را روبه‌روی خود ببیند والا در میدان بازی که رقیبی وجود نداشته باشد، گل زدن هنر نیست بنابراین ما آرزومند و علاقه‌مندیم یک حزب قوی اصلاح‌طلبی وجود داشته باشد که در چارچوب قانون اساسی و در چارچوب قوانین کشور فعال شود و کار کند. آن موقع ما نمی‌گوییم بیاید ائتلاف کنیم. بنده می‌آیم خودم می‌روم ثبت‌نام می‌کنم  و می‌روم در یک حزبی به نام اصولگرا ثبت‌نام می‌کنم اما خیلی خوشحالم که با یک حزب قدرتمند اصلاح‌طلبی رقابت می‌کنیم بنابراین اینکه شما می‌فرمایید با هم ائتلاف کنیم من قبول ندارم اما اینکه قواعد بازی را بپذیریم و با همدیگر رقابت کنیم، این را من خیلی دوست دارم.
 اشاره کردید که اصولگرایان شاخه‌های مختلفی دارند. قبول دارید اصولگراها شاخه تندرویی به‌نام جبهه پایداری دارد. تصور نمی‌کنید نسخه شما برای اصلاح‌طلبان باید برای اصولگرایان هم تجویز شود؟ 
زمانی که می‌گویم حزب فراگیر، 3 سناریو در ذهنم هست. تک‌حزبی را که ما اصلا قبول نداریم چون تک‌حزبی همان دیکتاتوری است. اگر یک کشور بخواهد سیاستش به‌صورت حزبی اداره بشود، باید یه حالت دوحزبی باشد یک اصولگرا یک اصلاح‌طلب. حالا قدیم می‌گفتند چپ و راست و هر زمانی یک اسمی داشتند. حالت دوم این است که سه تا حزب باشند یک حزب اصولگرا یکی اصلاح‌طلب و اعتدالیون که سمبل‌هایش هم مشخص است. شما هم می‌دانید که من قبول دارم اصولگراها دو گروه هستند؛ الان در کل اصلاح‌طلب‌ها هم دو گروه هستند حالا ما به آنها می‌گوییم رادیکال و معتدل و در اصلاح‌طلب‌ها هم همین‌طور هستند. اصلاح‌طلب‌های معتدل می‌خواهند در چارچوب قوانین کشور فعال باشند که تعداد آنها هم زیاد است. اینها افراد متدین و انقلابی هستند که امام خمینی(ره) و رهبری را قبول دارند. اصلاح‌طلب‌ها دو گروه هستند تندرو و معتدل؛ اصولگراها هم دو گروه هستند تندرو و معتدل. الان چهار جناح فعال سیاسی در کشور داریم حالا اینها به چه نحوی می‌خواهند با همدیگر رقابت بکنند، ممکن است اصولگراها بگویند اصولگراهای معتدل با اصلاح‌طلب‌های معتدل راحت‌تر می‌توانند ائتلاف کنند تا تندروهای اصولگرا و بالعکس اما من معتقد هستم که ما هر چه می‌توانیم باید اصولگراهای تندرو را  جذب کنیم تا مواضعشان را تعدیل بکنیم تا به هم نزدیک بشویم. معتقد هستم این به سیاست راهبردی ما نزدیک‌تر است تا اینکه بخواهیم با اصلاح‌طلب‌ها به یک ائتلاف برسیم. با اصلاح‌طلبان می‌‌توانیم به یک تفاهم رقابتی برسیم. با بسیاری از سران اصلاح‌طلب معتدل ارتباط دارم دوستم، رفیقم، حتی رفت و آمد خانوادگی با بعضی از آنها دارم یعنی اصلا بحث دشمنی نیست ولی رقابت هست مثل دو بازیکن که در دو تیم بازی می‌کنند. 
 یک‌سری گفتند اصلاح‌طلب‌ها مُُردند. نظرتان در این‌باره چیست؟
نه اصلا؛ من نمی‌دانم آقای بادامچیان چه فرمودند و ایشان خودشان باید جواب بدهند ولی من هیچ موقع این اعتقاد را ندارم. اصلا تفکر انسانی ممکن است یک زمانی به خواب زمستانی برود، هوا سرد باشد منجمد بشود، یک ذره که هوا گرم بشود، دوباره جان می‌گیرد و راه می‌افتد. اینکه یک کسی فکر کند کشور را با یک جناح بشود اداره کرد من این را قبول ندارم و فکر می‌کنم جامعه را از نیمی از مدیران مجرب متدین انقلابی همیشه محروم می‌کنیم که خیلی بد است؛ یعنی یک دولت اصولگرا می‌آید روی کار و هرچی اصلاح‌طلب هست درو می‌کند، یکی با داس می‌برد، کمباین می‌برد، یکی اتوبوسی می‌رود یکی با قطار و بالعکس آن هم صادق است. در مملکتمان 500 تا پست سیاسی داریم مثلا 300 تا نماینده مجلس و 20-30 تا وزیرو یک تعداد معاون و رئیس‌جمهور و یک تعداد استاندار اینها می‌شود پست‌های سیاسی. خب یک حزب می‌رود و یک حزب می‌آید و تلاش می‌کند این 300 -400 تا را عوض کند یک دولت می‌رود و یک دولت می‌آید اگر قرار باشد  هزار آدم را از مدیر کل فلان اداره کاملا فنی، مدیرکل راه، مدیرکل شهرسازی، مدیرعامل برق منطقه‌ای و... عوض بکنند، این عوض کردن‌ها اینقدر جلو می‌رود که می‌رسد به سرایدار مدرسه یعنی وزیرعوض می‌شود بعد می‌گوید من معاون را عوض می‌کنم. معاون هم می‌گوید من مدیرکل رو عوض می‌کنم. مدیرکل هم می‌خواهد معاونش را عوض بکند. معاونین هم می‌خواهند مدیر مدرسه را عوض بکنند. مدیر هم می‌گوید ما با این سرایدار نمی‌توانیم کار کنیم، می‌خواهیم سرایدار را عوض کنیم. اینکه نمی‌شود هر 4 سال خیل عظیمی از مسئولین بروند و خیل عظیمی از مسئولین بیایند این خسارت برای اداره کشور است ولی این حق طبیعی است یک حزب می‌رود یک حزب می‌آید 100 تا 200 تا پست سیاسی هست آنها را عوض کند، اشکالی ندارد.
 اصولگراهای میانه‌رو با اصولگراهای تندرو تاکنون جلسه داشته‌اند؟
بله جلسه رسمی که نمی‌گذاریم ولی گپ‌وگو و صحبت زیاد شد.
 نتیجه چه شد؟
هیچی، هم ما معتدل می‌شویم و هم آنها با گفت‌وشنود‌ها از تعامل برخوردار می‌شوند. فکر می‌کنم کسی ضرر نمی‌کند. بعضی وقت‌ها مشکل این است که پای میز مذاکره نمی‌نشینند بعضی وقت‌ها اختلافات اینقدر تند می‌شود که همه در رسانه‌ها با هم صحبت می‌کنند. یک زمانی آقای کروبی در این جریانات فتنه وارد نشده بود، من به او پیشنهاد کردم که یک باشگاه احزاب راه بیندازیم و سران احزاب متفاوت برویم بنشینیم هفته‌ای یک دفعه با همدیگر صبحانه بخوریم چون خیلی از مسائل در صبحانه خوردن حل می‌شود تا اینکه بنا باشد از رسانه‌ها تیشه و اره و خمپاره خالی کنیم روی همدیگر چون راه درستی نیست. درمورد اینکه ما با تندروها بنشینیم باید بگویم ما بارها نشستیم، صحبت کردیم، گپ زدیم الان خیلی معتدل شده‌اند یک زمانی در مجلس هشتم، به بعضی از این دوستان می‌گفتیم شما اصولگرای تندرو هستید آنها می‌گفتند شما اصلا اصولگرا نیستید حالا کم‌کم قبول کردند که ما اصولگراییم و آنها هم اصولگرا هستند  ولی یکسری اختلاف‌نظر داریم. 
 ورود آقای ‌هاشمی در مجلس خبرگان. نطرتان در این‌باره  چیست؟ آیا فکر می‌کنید می‌آید؟
مجلس خبرگان که انتخاباتش سال آینده است!
 می‌دانم؛ پیش‌بینی‌تان چیست؟
فکر کنم بیاید ظاهرا قرار نیست که نیاید. 
 نظرتان؟
بیایند. انتخابات ریاست مجلس خبرگان دو سه ماه دیگر مانده و نام 3 تا 4 نفر مطرح است که دارند کار می‌کنند.  
آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی، آقای ‌هاشمی‌شاهرودی، آقای سیداحمد خاتمی و آقای یزدی مطرح هستند. کار خبرگان را به خود خبرگان واگذار کنیم ما سیاسیون واردش نشویم.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۱
0
2
با مجلس خدا حافظی کن . بست است دیگه. 4 دوره چه خبرته؟
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز