ریاست مجلس خبرگان رهبری به عنوان یک نهاد بالادستی و دارای شان و منزلت سیاسی و معنوی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران، نکته ای نیست که بازیگران عرصه های مختلف از آن براحتی گذر کرده و پیرامون اش ملاحظات مختلف نداشته باشند.

اهمیت این جایگاه خطیر البته در شرایط فعلی به یک نکته مهم و کلیدی دیگر نیز معطوف است. بدان معنی و مفهوم که فارغ از قدر و منزلت سیاسی این جایگاه، سایه حضور یک سیاستمدار توجهات را بیش و پیش از همیشه به این کرسی و سرنوشت آن در انتخابات آتی هیئت رئیسه خبرگان جلب کرده است.

به گزارش تدبیر24 آیت الله هاشمی رفسنجانی فارغ از عقبه سیاسی پر و پیمان و نقش آفرینی های منحصر به فردش در سپهر سیاسی انقلاب، یک کاراکتر خاص و نماد تفکر و بینشی است که در نقطه مقابل نگرش های تندروانه و متصلبانه ای قرار می گیرد که داعیه داری ارزش ها و انقلاب را دارند و بدیهی است که با آن عقبه و صبغه آیت الله، نمی توان او را ازدایره انقلاب و نظام خارج دانست و این مهم ترین چالش تندروها برای ترکتازی در صحنه سیاسی طی چند سال اخیر بوده است.

حال با رحلت آیت الله مهدوی کنی عده ای که همه چیز را در قالب نگرش های طیفی و جناحی می سنجند و هاشمی را سد سترگی در برابر خود می بینند، در حالیکه هنوز چند روز از درگذشت رئیس فقید خبرگان نگذشته، در پی هیاهو و جنجال پیرامون کرسی ریاست خبرگان رهبری رفته اند.

هاشمی رفسنجانی همواره نشان داده که ابایی از رقابت ندارد و نتیجه برای وی در اولویت ثانویه قرار دارد، او هر جا که حضور را ضروری بداند و منافع عمومی و ملی را در خطر پای به وادی رقابت می گذارد و هجمه ها و حمله کوچکترین اثری در تصمیمات وی ندارد.

هاشمی در ماجرای انتخاب آیت الله مهدوی کنی نشان داد که کرسی ریاست خبرگان با همه اهمیت و جایگاه خطیرش، منصب و سمتی نیست که بخاطر آن بتوان تنها و تنها نگرش های سیاسی را دخیل داده و این موضع را در رقابت های سیاسی و کشاکش های طبیعی معطوف به آن، دچار آسیب و خدشه کرد.

کارنامه هاشمی نشان می دهد که وی از یکسو مایل نیست که جایگاه رفیع ریاست خبرگان قربانی سیاسی کار عده ای شود و از سوی دیگر وی با لحاظ منافع عمومی حاضر نیست که این موضع حساس در دست کسانی بیافتد که نگرش های تند و تکبعدی به مقولات مختلف دارند.

اینگونه است که وی اعلام می کند اگر آنانی که صالح به تصدی این سمت نیستند، کاندیدا شوند او نیز به میدان آمده و برای ریاست خبرگان کاندید خواهد شد. صالحیتی که معطوف به تصدی این سمت و نه کلیت شایستگی سیاسی افراد است.

ریاست خبرگان رهبری شاید فی نفسه جایگاه اثر بخشی در معادلات سیاسی نباشد اما تصدی آن توسط هاشمی حاوی پیام سمبولیک و نمادینی است که باطل السحر تبلیغات همیشگی تخریب چی ها علیه وی است. شیخ الرئیسی مجلس الفقهای جمهوری اسلامی یکبار دیگر وزانت و اعتبار هاشمی در نزد فقها و یاران دیرین انقلاب را نشان داده و وزن و اعتبار وی را به رخ منتقدین نابردبار و تندخو خواهد کشید.

انتخابات سال 92 و حواشی پیرامونی آن نشان داد که هاشمی با همه خط تخریب های چندین ساله چه مقبولیت و محبوبیتی در نزد توده های عام یافته و در میان نحله اصلاح طلبی با چه استقبال و اقبالی روبرو است، حال انتخابات هیئت رئیسه خبرگان برای نشان دادن وزن و اعتبار هاشمی در میان سیاستمداران سنتی و ذینفوذ انقلاب بسیار حایز اهمیت است و این نکته ای است که تندروها هیچ خوش ندارند آن را شاهد باشند.

بطور معمول غوغا سالاران و افرطی ها در همه عرصه ها، صدای بلند و گوشخراشی دارند و تا بدان میزان سر و صدا می کنند که نظر اکثریت در پشت این دیوار صوتی چندان به گوش همگان نمی رسد و البته بسیاری از قدمای انقلاب نیز برای پرهیز از دریافت ترکش های بی اخلاقی آنان ترجیح می دهند که سکوت اختیار کرده و خود را از دایره شمول این فراز و فرودها بدور دارند اما در انتخابات خبرگان این محدودیت و معذوریات معنی و مفهومی نداشته و اعضا می توانند با فراغ بال نظرات خود را ابراز داشته و نشان دهند که به چه گرایش و منشی تمایل دارند و این نکته ای است که تندروها را بیمناک کرده و حتی سخن از عدم تمایل هاشمی برای سکان داری ریاست خبرگان رهبری می گویند.

ازطرف دیگر ریاست خبرگان رهبری آنهم یکسال مانده به برگزاری انتخاباتی که طی آن برای شش سال بعد اعضای این مجلس راهبردی برگزیده خواهند شد، خود برای حساسیت دو چندان این انتخابات درون خبرگانی افزوده است. بدون هیچ شک و شبهه ای برخی نمی خواهند که طیف های معتدل و اصلاح طلب در مجلس خبرگان رهبری آینده برخوردار از وزن و اعتباری باشند و بدیهی است که از هیچ ترفندی در این مسیر دریغ نخواهند کرد و حتی زمزمه های خواست رد صلاحیت بزرگان این نحله از هم اکنون شنیده می شود، حال بدیهی است که ریاست آیت الله هاشمی در مجلس خبرگان در سال پایانی این دوره حاوی پیام های مختلفی بوده و سدی در برابر این اقدامات محتمل و البته ناخوشایند است.

نکته نهایی آنکه هاشمی با کوله باری از تجربیات گرانسنگ در مواضع و سمت های مختلف، گزینه ای نیست که بتوان آن را از معرض نظر خبرگان بدور دانست و تمایل به سمت و سوی وی را نادیده گرفت، البته به موازت استقبال از ریاست هاشمی بر خبرگان در ماه های آتی، بی گمان تندروها نیز بیکار ننشسته و از تمامی ظرفیت های خود برای خدشه در این مسیر بهره خواهند جست و نکته مهم آنست که پیر کارآزموده عرصه سیاست به چه جمع بندی در این میانه خواهد رسید، جمع بندی که بی گمان تابعی از هیاهوهای تندروها و اقدامات ایذایی آن ها نخواهد بود و البته این نکته نیز بر همگان مکشوف است که حملات و هجمه های نامنصفانه تاثیری معکوس گذاشته و همواره بر محبوبیت هاشمی در نزد عامه افزوده و خبرگان نیز با اشراف بر این حقیقت بی شک انتخاب حیاتی و معناداری را در دستور کار قرار خواهند داد تا همسو با موکلین خود باشند.