زندگی در اعماق مرگ
همدلی| بعض از شهرها و مناطق کشورمان را که از قضا جزو با استعدادترین مناطق طبیعی و انسانی هستند انگار فقط با رخ دادن حادثهای باید به یاد آورد و بعد دوباره فراموش میشوند تا اتفاقی دیگر و این بار بدتر از قبل یا فاجعهای وحشتناک و جانسوز. این شکل از به یاد آوردن همیشه نام آن منطقه را در ذهن اغلب مردم با سوگ و ویرانی عجین میکند. طبس هم یکی از این مناطق است که تا در همین ۵۰ساله اخیر با سه حادثه مختلف به ذهن متبادر میشود. در بحبوحه انقلاب بود که این شهر کوچک کویری دچار زلزله ای هولناک شد و تعداد زیادی از هموطنانمان زیر آوار جان دادند و مجروح شدند. زمینلرزه طبس، زمینلرزهای با شدت ۸.۷ریشتر بود که در ساعت ۱۹:۳۶ روز شنبه ۲۵شهریور ۱۳۵۷ و در عمق ۱۰کیلومتری زمین رخ داد و شهر طبس و روستاهای مجاور آن را ویران کرد. این زمینلرزه قدرتمندترین زلزلهای است که تا به حال در تاریخ ایران ثبت شده است. کشتههای این زلزله را بین ۶ تا ۲۵هزار نفر اعلام کردهاند. کمتر از دو سال بعد از این زلزله این بار به دلیل حضور گروگانهای آمریکایی در ایران، این کشور در حال نقشه ای برای رهایی از گروگانها عملیات نجات راه اندازی میکند. طی این عملیات ۶هواپیما و ۸بالگرد آمریکایی برای آزادی ۵۳گروگان آمریکایی در تهران وارد حریم هوایی ایران میشوند، در حین این عملیات ۳بالگرد دچار نقص فنی شده و در نهایت عملیات با کشته شدن ۸نفر به علت وقوع طوفان شن در منطقه طبس و برخورد یک هواپیمای سی۱۳۰ و یک بالگرد سیاچ ۵۳ با یکدیگر کشته میشوند و ۵ بالگرد هم روی زمین باقی میماند و بقیه نیروها با ۵هواپیما خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز میرسانند. و حالا بار دیگر نام طبس با تلخی تمام به خاطر انفجار معدن زغالسنگ در ذهن ما حضور پیدا کرده است. البته ده سال پیش هم هواپیمایی که عازم طبس بود در تهران سقوط کرد که آن هم روی دیگری از این حوادث است که نام طبس را با سوگ و حادثه توأم کرده است. مردم طبس اما جز خسارت و عزا چیزی از نام و یادآوری نبردهاند و برای ما که از دور به این موضوع مینگریم هم بیابان و ویرانی تداعی میشود.
در پی حادثه تأسف برانگیز معدن زغالسنگ طبس در ساعات پایانی شب ۳۱شهریور (سه روز پیش) شمار زیادی از کارگران معدن جان خود را از دست دادند و خانوادههای زیادی داغدار شدند. بنابر گزارشهای اولیه تصاعد آنی گاز متان در محل بلوکc معدن زغالسنگ طبس سبب تصاعد شدید گاز متان و انفجار شد که به تونل بلوک B نیز سرایت کرد که در این حادثه تا کنون به گفته مدیریت بحران خراسان جنوبی ۳۵نفر جان خود را از دست دادهاند، ۲۰نفر نیز مصدوم شدهاند و ۱۴ نفر هم محبوس شدهاند که عملیات نجات آنها ادامه دارد. به همین دلیل قصد داریم در اینجا علل و عواقب این گونه حوادث را بررسی کنیم و در ادامه به موضوع مشکلات کارگران معدن و حوادث اتفاق افتاده قبل از این حادثه بپردازیم تا از رهگذر آن راهکارهای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی را بررسی کنیم. البته تا اعلام نظر کارشناسان و مسئولان درباره علل حادثه نمیتوان به طور دقیق به شرح ماجرا پرداخت اما با توجه به شدت حادثه و جان دادن کارگران بی پناه و سختکوش در این حادثه جانکاه لازم است که اوضاع و شرایط ایمنی پیش و پس از حادثه بررسی شود تا مقصران اصلی این وضعیت مشخص شوند. اگر چه هیچ کاری و شناخت مقصری جبران ضایعه از دست رفتن جانهای عزیز را نمیکند اما خانوادههای داغدارشان باید از جریان امور آگاه شوند و بدانند چرا این همه عزا بر سرشان ریخته شده است.
دلایل انفجار در معادن زغال سنگ
انفجار در معادن زغالسنگ یکی از خطرناکترین حوادثی است که میتواند منجر به تلفات جانی و خسارات مالی هنگفتی شود. این حوادث معمولاً در اثر ترکیبی از عوامل مختلف رخ میدهند که در زیر به برخی از مهمترین علل فنی آن اشاره شده است:
1.تجمع گاز متان:
گاز متان: یکی از اصلیترین عوامل انفجار در معادن زغالسنگ است. این گاز بسیار سبکتر از هوا و بیرنگ و بیبو است.
نحوه تشکیل: گاز متان در اثر تجزیه مواد آلی در طی میلیونها سال در لایههای زغالسنگ تشکیل میشود. هنگامی که غلظت گاز متان در هوا به حد خاصی برسد، کوچکترین جرقهای میتواند باعث انفجار شود.
2.گرد و غبار زغالسنگ:
ایجاد ابر گرد و غبار: در حین عملیات حفاری و استخراج زغالسنگ، مقادیر زیادی گرد و غبار زغالسنگ در هوا پخش میشود. این گرد و غبار در صورت مخلوط شدن با هوا و وجود یک منبع اشتعال، میتواند منفجر شود.
3.منابع اشتعال:
جرقههای الکتریکی: جرقههای ناشی از تجهیزات الکتریکی معیوب یا اتصال کوتاه یکی از مهمترین منابع اشتعال هستند. شعلههای ناشی از جوشکاری، برش کاری و یا سیگار یکی دیگر از منابع بالقوه اشتعال هستند. گرمای ناشی از اصطکاک بین اجسام یا تجهیزات نیز میتواند باعث ایجاد جرقه و انفجار شود.
4.عدم تهویه و ایمنی مناسب:
اهمیت تهویه: سیستم تهویه مناسب در معادن زغالسنگ برای رقیق کردن گازهای قابل اشتعال و گرد و غبار بسیار مهم است. تجهیزات ایمنی مانند سنسورهای گاز، سیستمهای اطفاء حریق و لباسهای محافظتی نقش بسیار مهمی در جلوگیری از حوادث دارند. و نبود یا کمبود و ضعف در کارآییهای این وسایل از علل تلفات بیشتر است.
شرایط کار و حقوق کارگران معدن
یکی از درخواستهای مهم کارگران در سالهای اخیر این بوده است که کار در معدن ضریب ۲ مشاغل سخت و زیانآور محسوب شود تا کارگران بتوانند با ۱۵سال سابقه کار بازنشسته شوند، چرا که پس از چند سال کارگر علاوه بر بیماری، توان کار کردن هم نخواهد داشت. کارگرانی که حتی بدون ابزار و ادوات در عمق زمین با دست زغال استخراج میکنند و با هر انفجار آلایندههای بسیاری را تنفس میکنند و گاه نیز در پی ریزش معدن زودتر از آنچه باید جان خویش را در راه امرار معاش از دست میدهند. آن طور که کارگران معادن گفته اند میزان توجه به سلامت و ایمنی کارگران معدن در مدیریت معادن نیز بسیار پایین است. اگر چراغ یک کارگر خراب شد باید خودش تعمیر کند. اجرای مقررات ایمنی در معادن هم چندان مطلوب نیست؛ مثلا گازسنجی بهصورت مستمر و طبق قواعد انجام نمیشود. با همه این احوال پایینترین حقوق ممکن طبق قانون کار را دریافت می کنند و بیمه تکمیلی هم ندارند! از طرف دیگر به دلیل قوانین متعدد و گاه متناقض دست شرکتها باز گذاشته شده است تا در خلأ قانونی موجود بتوانند درباره حقوق کارگران شرکتی و پیمانکاری تبعیض قائل شوند. وضعیت زمانی بغرنج تر میشود که بدانید در معادنی که به بخش خصوصی تعلق دارد گاهی برای کارگران ۲فیش حقوق صادر میشود؛ یکی از این فیشها با عدد و رقم متفاوت به بیمه داده میشود. با این فرار بیمهای کارفرما بیمه کمتری برای کارگر رد میشود و پس از مدتی کارگر متوجه میشود که تعداد سالهای بیمهاش از تعداد سالهایی که کار کرده کمتر است. حال اگر با این فیش های حقوقی و همین مبالغی که هنگام پرداخت مستمری بسیار کمتر خواهد شد اگر معدنکار ۲روز مانده به پایان دوران خدمتش فوت کند پایینترین و حداقلیترین مبلغ به خانوادهاش پرداخت میشود. قراردادهای کاری موقت یک تا ۳ماهه و ناامنی شغلی ناشی از این نوع قراردادها سبب میشود که پیگیری مطالبات کارگران حتی از نمایندگان آنها نیز سلب شود. کارگرانی که به صورت موقت کار میکنند از طریق اخذ تعهداتی از سوی کارفرما مبنی بر عدم شرکت در اعتراضات صنفی همواره سایه تهدید، اخراج و تعدیل را بر سر خود احساس میکنند و امکان اعتراض و پیگیری مطالبات صنفی خود را ندارند.
نقش دولت در زمینه نظارت و ارزیابی بخش خصوصی
طبق معمول بعد از هر اتفاقی از این دست مسؤولان دولتی نیز سراسیمه و با هیأتی عالیرتبه به محل حادثه مراجعه میکنند و با اظهارات تکراری و از پیش مشخص شده از خود و نتیجه عملکرد همکارانشان اتهام زدایی میکنند. بنابر همین قاعده وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم توضیحاتی را درباره حادثه رخ داده در معدن زغال سنگ معدنجو ارائه کرد. احمد میدری که به دستور رئیس جمهوری برای رسیدگی به حادثه انفجار در معدن زغال سنک طبس به این شهر سفر کرده است، اظهارکرد: براساس بررسیهای انجام شده، گروههای ایمنی در معدن به صورت مستمر بررسیهای خود را انجام میدادند و حتی خود معدن هم متخصصان این بخش را داشته است. وی افزود: همچنین براساس اطلاعات موجود، در تاریخ ۲۸مرداد امسال گروهای بازرسی بیرونی از سمت وزارت کار این معدن را بررسی کردند که مشکلی از نظر استاندارهای ایمنی از لحاظ معادن سنتی وجود نداشت. وزیر کار با بیان اینکه این معدن، یک معدن سنتی است، گفت: این معدن جزو معادن تمام مکانیزه نبوده، هرچند در معادن مکانیزه هم حادثه رخ میدهد. وزیر کار با بیان اینکه باید چارهای برای مکانیزه شدن معادن زغال سنگ کشور اندیشیده شود، یادآور شد: در این منطقه یک معدن متعلق به تامین اجتماعی داریم که مکانیزه است و همه باید به این سمت بروند. معدن معدنجو متعلق به بخش خصوصی بود. وی در پایان درباره علت اصلی حادثه معدن طبس بیان کرد: باید بررسیهای بیشتری صورت بگیرد، علت اعلام شده انفجار گاز بوده و حادثه غیرقابل پیشبینی بود، در صورتیکه بررسیها نشان میدهد میزان گاز متعادل بوده است.
وزرا و مقامات دیگری که خودشان را به محل حادثه رساندند و هنوز هم در صحنه حاضرند هم تقریباً سخنانی از این جنس به زبان راندند. این صحبت های وزیر نه ضایعه وارد شده را جبران میکند و نه به کارگران سختکوش قربانی جانی دوباره میدهد و تنها دلایلی چند را ذکر میکند که هر کارشناس ساده این حوزه از آنها اطلاع دارد. اما نظارت و ارزیابی توسط چه کسانی انجام شده است که ظاهراً ایراد خاصی نداشته است و همه چیز در کمال آرامش و امنیت بوده است! بررسی نقش هر یک از عوامل دخیل در حادثه و میزان مسئولیتپذیری آنها کمترین توقعی است که از مسؤولان دولتی میرود و البته نقش خودشان هم در این فاجعه انسانی هم باید مورد توجه قرار گیرد. بررسی وضعیت ایمنی در معادن ایران و مقایسه آن با استانداردهای جهانی. بررسی نقش دولت در نظارت بر ایمنی معادن و اجرای قوانین مربوطه. اهمیت آموزش کارگران معدن و آگاهیبخشی به آنها در مورد خطرات موجود در محیط کار باید با جدیت و دقت عمل و نظر پیش از وقوع چنین حوادثی صورت بگیرد که بدون غرض ورزی باید گفت بیشتر شبیه قتل عمد است تا حادثهای معمولی. در نهایت و بدون حاشیههای معمولی و با رعایت این اقدامات و انجام تحقیقات مستمر، میتوان خطر وقوع انفجار در معادن زغالسنگ را به حداقل رساند و ایمنی کارگران را تأمین کرد.
مرور اتفاقات گذشته معادن
برای اینکه ماجرا تا حد زیادی روشن شود نگاهی میاندازیم به حوادث معدن در سالهای اخیر:
انفجار زمستان یورت گلستان در سال ۹۶ : کشته شدن ۴۳ کارگر و مصدومیت بیش از ۷۰ کارگر.
فوران آنی گاز متان در معدن باب نیروز کرمان در سال ۸۸،: کشته شدن ۱۲کارگر.
تجمع گاز متان و انفجار در معدن یال شمالی طبس یزد در سال ۹۱: کشته شدن ۸ کارگر.
انفجار در معدن طزره در سمنان ۱۴۰۲: کشته شدن ۶ کارگر.
با این آمار و نگاهی به حوادث پیشینی دیگر نمیتوان گفت که حادثهای رخ داده و در پی گزارشهای مربوط به انتظار مقصران اصلی یا فرعی نشست؛ بلکه موضوع را باید در جای دیگری جستجو کرد؛ جایی که سود حاصله از معادن به جان انسانهای شریفی که در پی اندک درآمدی به این وضعیت مبتلا میشوند ترجیح داده میشود.
کارشناسان حوزه معدن چه میگویند؟
به اعتقاد محققان و فعالان حوزه مهندسی معدن، معادن زغالسنگ زیرزمینی کشور همچنان بر استفاده از تکنولوژی ۵۰سال قبل تاکید دارند و از تجهیزات بهروز ایمنی معدنکاری استقبال نمیکنند و عدم نظارت بر ایمنی معادن زغالسنگ و عدم اختصاص بودجه کافی برای تجهیزات ایمنی موجب شده تا همچنان شاهد بروز حوادث جان باختن معدنکاران باشیم و بهایی که به دلیل عدم بهرهگیری از ابزارهای نوین ایمنی تحمیل میشود، به مراتب بیش از هزینههای تامین تجهیزات مانیتورینگ است.
شاهد شیرین، مدیر عامل یکی از شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه معدنکاری در گفتوگویی اشاره کرد.: برای عدم بهرهگیری از ابزارها و ادوات ایمنی در معادن زغالسنگ بهانههایی وجود دارد که از جمله آن پایین بودن قیمت زغالسنگ است و به همین دلیل معدنکاران به سمت ارتقای ایمنی در معادن نمیروند، در حالی که امروز ارزش زغالسنگ در حدی است که بتوان بخشی از درآمد معادن دولتی و خصوصی را به ارتقای ایمنی معدنکاران و نیروی انسانی خود اختصاص داد تا حوادث این چنینی شیرین خاطر نشان کرد: بحث مانیتورینگ گاز خیزی، دانشی است که ۲۰سال از عمر آن در جهان گذشته است و ما همچنان بر کارهایی که ۴۰ تا ۵۰سال قبل روسها یا انگلیسها در کشور اجرایی کردند، متمرکز هستیم و خیلی از معادن حتی از دانش و تکنولوژی قدیمی آن روز هم استفاده نمیکنند، چه برسد به اینکه فناوریهای جدیدتر را در معادن اجرایی کنند.
این فعال حوزه مهندسی معدن یادآور شد: از وقتی در معدن طزره کرمان حادثهای رخ داد، تا به امروز چه کسی گفته که هنوز در معادن به صورت ناایمن و غیر حرفهای فعالیت میشود و کدام بودجه برای تجهیزات ایمنی اختصاص داده شد؟
وی بخشی از دلایل حوادث معادن زغالسنگ را مربوط به مسائل اقتصادی و بودجهای دانست و گفت: بودجهها برای ایمنی معادن مصوب شده، ولی به معادن پرداخت نشده است. هزینههای ایمنی معادن یک پنجم هزینههای سایر فعالیتهای معدنکاری است، ولی بر اثر رعایت نشدن ایمنی در معادن، اثرات سوئی که بر جای میگذارد، هزینههای بسیار بالاتری را به مجموعههای معدنی کشور تحمیل میکند.
اکنون با این اتفاقات زنجیرهای که جان تعدادی از محرومترین انسان ها را تا امروز گرفته است لزوم هر چه ایمنی تر کردن و به روز کردن امکانات از سوی بخش خصوصی و دولتی بیشتر از قبل احساس میشود و باید این کار را هر چه زودتر عملیاتی کرد و نه مثل همیشه با اظهار تأسف و تسلیت به مردم و خانوادههای داغدار در حد شعار به موضوع ورود کرد و تا حادثهای دیگر همه امور را به امان خدا رها کرد.