پزشکیان میان سهضلع از مطالبات
امید محسنی: رئیسجمهور شنبه (پریروز) در دفاعیه خود برای وزرای پیشنهادی به نکات مهمی اشاره کرد که میتواند محورهای مهم کارکرد سیاسی و اقتصادی دولت چهاردهم باشد. سخنان پزشکیان فقط خبر و اظهار نظر برای دفاع از کابینه نبود و او در گلایه خود از وضع موجود در چند محور مشخص و مهندسی شده، برخلاف اینکه برخی نطق او را ساده و کابینهاش را بیبرنامه دانستهاند، بیان کرد. رئیسجمهور در حالیکه میان همکاران قدیم خود سخن میگفت بر وفاق و همدلی برای حل مسائل کشور تاکید کرد، کلیدی که او به جای برجام حسن روحانی برای قفلهای بسته اقتصاد و سیاست کشور به دست گرفته است
.
خاموش کردن موتورهای اختلاف ساز
اگر همگرایی را کلیدواژه اصلی مسعود پزشکیان برای حل مشکلات بدانیم، تازه شروع ماجرایی است که او در آینده نزدیک با آن مواجه خواهد شد. پزشکیان با انتخاب ترکیب متنوع و معرفی کابینهای متشکل از دولتهای قبل و گروههای سیاسی نشان داد زیرکانه و هوشیارانه به دنبال خلع سلاح مخالفان از طریق تقسیم قدرت است.
گرچه در سیاست سهمخواهی و سهمدهی قبح ندارد و فضای سیاسی برخی کشورها حکم میکند یک رئیسجمهور با تقسیم قدرت درونی خود در وزارتخانهها و معاونتها و بازی در میدان اتحاد و انسجام، به ترغیب سیاسیون بپردازد و راههای صعب را آسان و هموار کند، اما مسعود پزشکیان در این استراتژی تنهاست. تنها بودن او به این معناست که اطرافیان و هوادارانش در بزنگاه سیاسی بسیار حساسی قرار گرفتهاند. تحلیل اولیه از این شرایط در دو سو قابل تامل است. اطرافیان پزشکیان که بخشی از آنها را اصلاحطلبان میانه و تندرو تشکیل میدهند بر این موضوع مهم اصرار دارند که کابینه پزشکیان نباید وامدار گروههایی باشد که در رقابت با او یا در همراهی با دولت چهاردهم سهمخواهند یا بالقوه امکان اختلال در روند اداره کشور را دارند. این نگاه هرچند میتواند منطقی باشد اما به زعم پزشکیان جوابگوی مشکلات فعلی کشور نیست. او شنبه(پریروز) به صراحت گفت؛ ادامه این وضع و شرایط موجود دیوانگی است. این گفتمان که همگرایی برای اصلاحات نام گرفته از دو منظر قابل توجه است: منظر اول اینکه پزشکیان با استراتژی همگرایی سعی دارد، حلقههای درونی و تاثیرگذار قدرت در ایران را با خود همراه کند. از سوی دیگر این همراهی را به عنوان یک اتمام حجت با گروههای سیاسی در دیدگاه حکمرانی جا بیندازد که به رغم تلاش دولت برای استفاده از همه ظرفیتهای سیاسی اما برخی منافع خود را در ایجاد انشقاق و اختلافهای درونی میبینند. شاید به همین دلیل باشد که این روزها دیگر خبری از واژههای تکراری مانند کاسبان تحریم، تندروهای جناح رقیب یا مخالفان سرسخت از سمت دولت نیست. ادبیات مترادف با همراهی و پذیرش نقد در حد و حدود مشخص روایتی است که نیمه پر لیوان سیاست دولت پزشکیان به عرصه آورده است.
مردم در حال رصد کارکردهای دولت
اما سوی دیگر ماجرا را باید از سمت هواداران رای دهنده و رای خاموش دولتی پیگیری کرد که در یک ماه گذشته فضا را رصد میکنند. آنها همانگونه که در حمایت از پزشکیان مقابل “سعید جلیلی” و دولت سایه تردیدهایی داشتهاند و در دور اول رقابتهای انتخاباتی سعی کردند با عدم حضور خود سیگنال معناداری به حاکمیت بدهند، این بار پس از روی کار آمدن دولت جدید افقهای دورتر را با دستهای سایبان کرده به سمت نور نظاره میکنند. نور همان امیدی است که مسعود پزشکیان شنبه در مجلس به آن اشاره کرده و گفته است؛ نباید بگذاریم مردم ناامید شوند و امیدهای به بار نشسته از بین برود. اما چشمهای نظارهگر، توقعات رای دهندهها و آرای خاموشی است که زیر سایهبان دستهای بیرمق و رنجور در انتظار عملکردهای ملموسی هستند. آنها فقط صدای بیصدایان نیستند، بلکه نگاه نافذ افکارعمومی هستند که رفع فیلترینگ و برخورد با سختگیریهای اجتماعی، رفع تحریم و گشایش اقتصادی را در میانمدت رصد خواهند کرد.
اینکه گفته شده فرصت یکساله مسعود پزشکیان برای ایجاد کارنامهای قابل دفاع در تحقق یکی از اولویتها حتما باید مورد نظر کابینه او باشد، بیراه نیست. چراکه پزشکیان بعد از یک دوره فترت مردم از رفاه و آسایش اجتماعی و تحمل تورمهای بالای 40 درصد همین طور دوری برخی اصلاحطلبان از قدرت، باید پاسخگوی عطشهایی باشد که از دو سمت مردم و سیاستمداران تبدیل به هیجان مطالبه شده است. این را باید مد نظر داشت که هیجان مطالبه، گاهی شکنندهتر از سرخوردگیهای مستمر است. «هیجان مطالبه» حرکت میآفریند و سرخوردگی استمرار یافته، بیتفاوتی. گرچه هر دو یک نتیجه طولانیمدت دارند اما در کوتاهمدت، اولی مخاطرهآمیزتر و استرسزاتر برای دولتهاست، چرا که نارضایتیها و انتقادات انباشه شده در کنار توقعات انتخاباتی، دایره خواستهها را به طرز غیرمعمول افزایش داده است. از این روست که مسعود پزشکیان تنها رئیسجمهوری است که باید همزمان به طیف اصلاحطلب متوقع و مردم مترصد پاسخگو باشد. اما او در این میدان برای کاهش نقد رقیبان سیاسی، ضلع سوم توقعات را پرورانده است. از این پس اصولگرایان میانه نیز او را بخشی از میدان خاستگاههای سیاسی خود فرض خواهند کرد. همانگونه که پزشکیان سعی میکند با تقسیم وزارتخانهها آنها را به بازی جدیدتری از سیاست در ایران دعوت کند. اما آیا او میتواند به تنهایی سه ضلع مختلف از مطالبات سیاسی و جناحی را نمایندگی کند؟
خنثی کردن نقدهای کارشکنانه
در سمت مردم چه خبر است؟ در کلیدواژههای مورد استفاده مسعود پزشکیان نکته دیگری نیز نهفته بود. اشاره به روزگار سخت مردم در تامین معیشت و اقتصاد خانوار و مبارزه با فساد در کنار صورت بندی مشکلاتی که دولت با آن مواجه است، مسئله تحریمها شکافته و در معرض دید نمایندگان قرار داده است. او با اعلام این موضوع که ایران ختی یک حساب بینالمللی ندارد و بخشهای تولیدی و ارزآوری دچار مشکل است، مطالبه رفع تحریمها را به شکل تلویحی و غیرمستقیم روی دایره ریخت و نمایندگان را خطاب قرار داد که نمیشود با اختلاف و سلیقه سیاسی مشکلات را رفع کرد و باید بر اساس سیاستهای عملکردها را مورد ارزیابی قرار داد. اما یک سوال در این میانه وجود دارد که باید مسعود پزشکیان و تیم کارشناسی او برای آن پاسخهای قانعکنندهای داشته باشند. آیا تنشهای سیاسی داخلی در پی انتخاب کابینهای مشارکتی با گروههای سیاسی متنوع و احتمال بروز اختلافات در ماهیت روشها و برنامههای میان بخشی مورد توجه دولت چهاردهم قرار گرفته است؟ مسعود پزشکیان با در پیش گرفتن سیاستهای همگرایانه خود میتواند نقدهای تند و تیز تندروها را در چهارسال آینده خنثی کند و مانع کارشکنیهای آنها شود؟ دولت چهاردهم با همگرایی خود تا چه اندازه میتواند فاصله میان ملت- دولت را کاهش دهد و چه میزان در این سیاست خود موفق خواهد بود؟ اینها سوالاتی است که احتمالا پاسخ به آنها قطعی و دقیق نخواهد بود و باید دریک پروسه زمانی مشخص مورد بازخوانی و ارزیابی قرار گیرد. آنچه که در حالحاضر پیداست، این است که دولت پزشکیان با انتخاب کابینهای فراجناحی توانسته است بخشی از نقدهای شکننده طیف مقابل خود را خنثی کند، اما این خنثیسازی به قیمت تزلزل دیدگاهها در میان مردم وهوادارانش به انجام رسیده است. آیا او با اقدامات بعدی خود قفلهای کهنه تحریم، تورم، فیلترینگ و سختگیریهای اجتماعی را هم باز خواهد کرد، تا او بتواند پیروزمندانه مقابل مردم مردد به سیاستورزی خود ببالد یا او هم مانند گذشتگان خود «نگذاشتند کارکنم و کارشکنی کردند» را برای مردم روایت خواهد کرد؟