کدام سیاست خارجی کدام نامزد؟
رئیس دولت چهاردهم در حالی روز ۸ تیرماه و در انتخاباتی زودهنگام تعیین خواهد شد که موضوع برجام، پرونده هستهای و FATF و بهطور کلی رفع تحریمها، از رقابت انتخاباتی سال ۱۴۰۰ به این دور از رقابتهای انتخاباتی منتقل شده و همچنان موضوعات مهم سیاست خارجی ایران را تشکیل میدهند. دولت سیزدهم نیز که با شعاری جز موضوع مذاکرات، و رفع تحریمها یا همان احیای برجام کار خود را آغاز کرد و ارکان آن اساساً طیف مخالف توافق هستهای ۲۰۱۵ را تشکیل میدادند نیز در یکی از نخستین تصمیمهای حوزه سیاست خارجی، مقرر کرد تا تیم مذاکرهکننده ایرانی با مدیریت علی باقری، معاون سیاسی جدید وزارت امور خارجه راهی وین شود.
از میان طیف وسیعی از کسانی که برای ریاست دولت چهاردهم راهی وزارت کشور شدند، شورای نگهبان صلاحیت ۶ نفر را تایید کرد که از این میان، شانس ۳ نفر -با توجه به پیشینه و پایگاه رایشان- برای ورود به پاستور بیشتر از سایرین است؛ مسعود پزشکیان، محمدباقر قالیباف و سعید جیلی در این جمع سهنفره هستند.
مسعود پزشکیان
کاندیدای جریان اصلاحات امروز در میزگرد سیاسی شرکت خواهد کرد تا به سوالات سه استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی پاسخ دهد. مسعود پزشکیان سابقه ۵ دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد و در دولت دوم محمد خاتمی نیز وزیر بهداشت بود. جراح قلب است و در نتیجه مانند قالیباف و جلیلی، که یکی دارای مدرک جغرافیای سیاسی و دیگری علوم سیاسی است، ارتباط نزدیکی با مباحث سیاست خارجی نداشته و به همین جهت نیز اظهارات او در این رابطه با رقبایش قابل مقایسه نیست. با این حال اما پزشکیان معتقد به واگذاری کارها به کارشناس است و بر این امر نیز تاکید مؤکد دارد.
مسعود پزشکیان در همین رابطه و پس از بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی میگوید: «بنده فوقتخصص جراحی قلب هستم و ۱۷ سال در دانشگاه در این حوزه درس خوانده و صاحب تجربه شدم اما هیچوقت به خود اجازه نمیدهم در حوزههای دیگر پزشکی ورود پیدا کنم؛ درحالیکه عدهای در آن مقطع احساس میکردند با خواندن دو کتاب میتوانند کارشناس برجام باشند. همین غیرتخصصی عمل کردن ما کشور را به این شرایط عجیب و غریب رسانده است؛ بهطوری که هیچکس نیز نمیخواهد اشتباه خود و ورود غیرکارشناسیاش را در چنین موضوعاتی بپذیرد».
این کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری در نخستین روز آغاز تبلیغات انتخاباتی از محمدجواد ظریف در دفتر خود میزبانی کرد و نشان داد که از نظرات این استاد شاخص روابط بینالملل در برنامههای خود بهره خواهد گرفت.
وی در مصاحبهای در خصوص ظریف میگوید: «تا آنجا که من میشناسم بهتر از ظریف کسی را نداریم. ظریف کسی بود که سیاست خوانده، مدرک گرفته و تجربه کرده بود؛ حال این افراد کجا این تجارب را کسب کردند. آنوقت کسی که میدانسته و توان داشته را با کسی که این مسیر را نرفته مقایسه میکنید؟!»
پزشکیان در جایگاه نماینده مجلس اما اظهارات جسته و گریختهای در خصوص برجام و تعامل با جهان دارد؛ وی در مصاحبهای در خصوص اصولگرایان میگوید:«آنها وعده داده بودند که با حضورشان در مجلس و دولت، سفره مردم را رنگین خواهند کرد و میگفتند مگر مرغ و گوشت مردم به برجام ارتباطی دارد؟! آن مرغی که میگفتند به برجام ربطی ندارد ۲۰ هزار تومان بود، الان همان مرغ ۱۲۰ هزار تومان شده است! با همین عملکردها قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده است».
وی در جای دیگری نیز گفت: «چرا سفره مردم را رنگین نمیکنید؟! مگر در دور قبل نمیگفتند برجام را باید پاره کرد و خیانت است؛ پس چرا امروز خیانت را ادامه میدهید، درحالیکه سفره مردم بیرنگتر شده است؟!». پزشکیان پس از تصمیم دولت سیزدهم برای بازگشت پای میز مذاکره برای احیای برجام گفت: «مگر ادعا نمیکردند این دولت مسائل را به برجام گره زده؟ خب این دولت جدید به برجام گره نزند! گفتوگو نکند و پارهاش کند؛ برجام را جمع کنند، نگویند حالا برویم گفتوگو کنیم، شما که میگفتید گفتوگو لازم نیست، پارهاش کنید اما مسائل را هم حل کنید؛ حل کنید!»
کاندیدای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری همچنین در جایی تاکید کرده است که «اگر قرار است با دنیا تعامل کنیم، برجام و برجامها را لازم داریم. البته کسانی که برای چنین گفتوگوهایی میروند هم باید توان گفتوگو و چانهزنی در عرصه دیپلماسی را داشته باشند نه اینکه حتی نتوانند با زبان آنها هم صحبت کنند».
پزشکیان همچنین در مصاحبهای میگوید:«به جلیلی گفتم اگر برجام بد است، نقشه و راه جایگزینتان برای رفع تحریمها چیست، اما جوابی نداشت». وی در سال ۹۹ و در پاسخ به سوالی در خصوص کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات گفت: «با جلیلی راه به جایی نمیبریم و مسائل کشور روزبهروز پیچیدهتر و پیچیدهتر میشود».
محمدباقر قالیباف
رئیس دو دوره مجلس شورای اسلامی که پیش از این سه مرتبه تجربه نامزدی انتخابات ریاستجمهوری در دورههای نهم (سال ۱۳۸۴) و یازدهم (سال ۱۳۹۲) و دوازدهم (۱۳۹۶) را دارد که در سال ۱۳۸۴ با کسب بیش از ۴ میلیون رای چهارم شد، در انتخابات سال ۱۳۹۲ با کسب بیش از ۶ میلیون رای دوم شد و در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۱۳۹۶ نیز در حمایت از ابراهیم رئیسی دیگر نامزد این انتخابات از رقابت کنارهگیری کرد.
دارای مدرک دکتری در رشته جغرافیای سیاسی است و دوره خلبانی هواپیمای ایرباس را در فرانسه گذرانده است. او عضو هیئت علمی و دانشیار گروه جغرافیای سیاسی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران است.
محمدباقر قالیباف برخلاف پزشکیان که از ابتدا موضع ثابتی در قبال توافق هستهای داشت و از آن دفاع میکرد، در سالهایی مواضع ضد و نقیضی در خصوص برجام داشت؛ او در سال ۹۵ در یک سخنرانی گفت: «بنده با برجام موافق هستم، اما باید باور داشته باشیم که مذاکره با دشمن نیز بهنوعی مبارزه است. باید باور داشته باشیم که دشمن همواره دشمن ماست، اما شیوه امروز آن مذاکره با کشور ماست. ما باید همواره به سمت امکانات، آسایش و رفاه اجتماعی حرکت کنیم».
وی همچنین در جای دیگری با تاکید بر اینکه هر انسان منصفی موفقیت دستگاه دیپلماسی را پایه افتخار کشور میداند، گفت: «بنده هم به سهم خودم هر جا فرصتی شد و دستی بر قلم بردم، سعی کردم قدرشناسی کنم. البته باور دارم که مذاکره محل دادوستد است و با توجه به شرایط بینالمللی امروز، مجموعه برجام در نگاهی کلی بدون شک موفقیت بزرگی است. مسیری در این راه آنهم بهطور ویژه برای جمهوری اسلامی ایران باز شد که این امر افتخار بزرگی است و وظیفه خود میدانم بابت تلاش و زحمات این عزیزان تشکر کنم.»
قالیباف در جایگاه ریاست مجلس و در زمانی که برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ خیز برمیداشت اما به منظور جلوگیری از توافق دولت حسن دوحانی به منظور احیای برجام با روی کار آمدن جو بایدن در ایالات متحده، نقش مهمی در تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» داشت که موجب سنگاندازی در مسیر دولت شد.
وی پس از تصویب کلیات این قانون گفت: «مجلس این پیغام را به دشمنان ایران اسلامی داد که بازی یکطرفه تمام شده است».
این کاندیدای انتخابات، در مصاحبهای در خصوص برنامه خود در حوزه سیاست خارجی نیز به توافق هستهای تاخت و گفت: «برجام باعث شد ما در حوزه سیاست خارجی در ارتباط با آمریکا درس بزرگی بیاموزیم؛ در گذشته گمان میشد اگر با آمریکا مذاکره مستقیم کنیم همه موضوعات حل خواهد شد. ولی مذاکرات مستقیم انجام شد و فارغ از خوب یا بد بودن آن برجام اتفاق افتاد و توافق بر روی کاغذ صورت گرفت ولی همه دیدیم که با یک تغییر در آمریکا، این توافقنامه تبدیل به یک کاغذ باطله شد و نشان داد که آمریکاییها قابل اعتماد و صادق نیستند و بهدنبال منافع خود هستند».
او همچنین در مخالفت با گروه ویژه اقدام مالی گفت: «FATF ابزار جدید همان نظام سلطه است که مثل شرکتهای چندملیتی که در ابعاد دیگر کار میکنند و هرکدامشان ماهیت دولتهای قدیم را چند برابر و با قدرت نفوذ و تاثیرگذاری بیشتر عهدهدار میشوند، عمل میکند».
قالیباف در این مصاحبه همچنین شعار دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی را تکرار کرد و گفت: «اولویت ما هم در سیاست خارجی ارتباط با همسایگان و کشورهای دوست و اسلامی منطقه است.»
محمدباقر قالیباف که روز یکشنبه در میزگرد سیاسی در صداوسیما شرکت کرد، کاظم غریبآبادی، معاون حقوق بشر قوه قضائیه و نماینده پیشین ایران نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین را در کنار خود داشت که به اعتقاد تحلیلگران، گزینه او برای وزارت امور خارجه است.
غریبآبادی در این میزگرد در تشریح برنامههای قالیباف در حوزه سیاست خارجی گفت: «مقابله با تحریمها بهویژه از طریق خنثیسازی تحریم همانگونه که مقام معظم رهبری هم فرمودند با استفاده از فعالسازی تمامی ظرفیتهای داخلی یک برنامه کاملاً قطعی خواهد بود. همزمان هم مذاکرات رفع تحریم را دنبال خواهیم کرد انشاالله، در مذاکرات هدف اصلی ما لغو واقعی تحریمها است نه لغو حقوقی تحریمها روی کاغذ، این نکته اساسی و کلیدی است که باید به آن توجه کنیم».
وی افزود: «این نمیشود که جمهوری اسلامی ایران ابعادی از برنامه هستهای خودش را یا متوقف کند یا به حالت تعلیق دربیاورد یا محدودسازی هستهای انجام بدهد ولی در ازای آن کشورهایی مثل آمریکا که طرف تفاهم بودند ادعا بکنند که من هم دستکاریهایی را در قوانین داخلی خودم انجام دادم پس تعهدات خودم را انجام دادم تا مادامی که نتایج ملموسی برای ایران نداشته باشد از نظر ما اینها تعهداتی است فقط روی کاغذ و یک تعهدات حقوقی غیرقابل تضمین و غیرقابل اجرا و این ارزشی ندارد و همین میشود که ما شاهد آن بودیم که میبینیم حتی اشارههای متعددی را میشود گرد که ما فلان سفارتخانهمان در فلان کشور اروپایی و حتی غیراروپایی، حتی امکان افتتاح یک حساب بانکی را ندارد با اینکه آن تفاهمات هم در حال اجرا بود تا چه برسد به اینکه تجارت خارجی ایران بخواهد آزاد باشد و ما حتی شاهد سرمایهگذاری خارجی باشیم، اساساً مهمترین ایراد و اشکال کار این است که تعهدات هستهای ایران همواره عینی و قطعی بوده و تعهدات رفع تحریمی متاسفانه روی کاغذ بود و ضمانت اجرایی نداشت، این مشکل اساسی کار بود».
معاون رئیس قوه قضائیه تشریح کرد: «اتفاقی که باید بیفتد این است که در هر مذاکره و توافقی باید انتفاع اقتصادی مردم ایران تضمین بشود. این راهبرد اساسی در بحث رفع تحریم و مذاکرات رفع تحریمی خواهد بود باید بهطور شفاف مشخص بشود که در ازای تعهداتی که ایران در حوزه هستهای انجام میدهد فروش نفت ایران، عملیات بانکی، تجارت خارجی، سرمایهگذاری خارجی و موارد مشابه و مهم دیگر ایران باید کاملاً آزاد باشد، در واقع آن کاری که انشاالله انجام خواهیم داد و در مذاکرات هستهای تاکید خواهیم کرد و آن چیزی که برای ما مهم است، این است که به هر میزانی که ایران خودش تصمیم میگیرد باید بتواند نفت خود را بفروشد و پول آن را از مسیر رسمی بانکی دریافت بکند، یک شبکه پرداخت رسمی داشته باشد و تجارت خارجی و سرمایهگذاری خارجی هم کاملاً آزادانه انجام بشود، اگر این اتفاق بیفتد تعهدات هستهای ایران هم طبیعتاً قابل اجرا خواهد بود؛ این چیزی است که در قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی هم مبنا قرار داده شده و اسم آن انتفاع اقتصادی گذاشته شده است.
مابهازای تعهدات هستهای ایران از دید ما تعلیق حقوقی تحریمها روی کاغذ نیست بلکه لغو واقعی تحریمها و انتفاع مشخص اقتصادی مردم ایران هست و اساساً قانون اقدام راهبردی اجازه دیگری هم برای توافق به هر دولتی نخواهد داد، از سوی دیگر این را هم عرض کنم که در صورت حصول به اجرای توافق و تفاهم، اجرای هر تعهد و نقض هر تعهد را هم بهطور جدی پیگیری خواهیم کرد، هزینههای مازاد برای هر طرف یا طرفهایی که تعهدات خودشان را نقض بکنند ایجاد خواهیم کرد و اجازه پیشبرد مسیر همزمان تعامل و فشار را نخواهیم داد.»
غریبآبادی که سابقه حضور در روند مذاکرات برجام را داشته و به یاد دارد که فضای داخلی کشور چگونه در جریان مذاکرات و پس از توافق، کار را برای مذاکرهکنندگان سخت کرده بود، در پایان گفت: «نکته آخر را هم در این حوزه خدمت مردم شریف ایران عرض بکنم که مذاکرات در صورتی که به نتیجه مورد نظر برسد، قدرت تصمیمگیری و اجماعسازی در داخل کشور را داریم و این همان اصل واکنش سریع در سیاست خارجی است که ما متاسفانه کمتر از این اصل استفاده کردیم».
سعید جلیلی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای راهبردی روابط خارجی در حالی برای ثبتنام در انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری وارد وزارت کشور شد که همراهانش شعار «نه سازش، نه تسلیم» سر میدادند.
سعید جلیلی کار خود را در وزارت امور خارجه آغاز کرد؛ از کارشناسی به معاونت اداره آمریکا در وزارت خارجه منصوب شد. در زمان احمدینژاد زمزمههایی برای حضورش بهعنوان وزیر امور خارجه مطرح بود اما به معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه منصوب شد. با این حال علاقه رئیسجمهور وقت به او موجب شد تا جلیلی در شهریور ۱۳۸۶ با حکم محمود احمدینژاد بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی منصوب شود، این در حالی است که او یک سال بدون حکم رهبر انقلاب در این جایگاه قرار داشت و در سال ۸۷ بود که آیتالله خامنهای، جلیلی را بهعنوان یکی از دو نماینده خود در شورایعالی امنیت ملی معرفی کرد.
این کاندیدای انتخابات از مخالفان سرسخت توافق هستهای است. سعید جلیلی در جریان مناظره سال ۱۴۰۰ گفت: «رئیسجمهور باید از روابط بینالملل فهم داشته باشد و بداند که صحنه چیست و بداند که برجام یک چک بلامحل بود که جواب نداد.»
جلیلی پیشتر نیز دو بار در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرده است که نخستین بار از حسن روحانی شکست خورد و در دور دوم به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت. در جریان مناظرههای انتخابات سال ۹۲، علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه پیشین و مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب که او هم کاندیدای ریاستجمهوری بود، خطاب به جلیلی گفت: «دیپلماسی این نیست که انسان برود مقابل کشورهای دیگر خطابه بخواند و در مصاحبه مطبوعاتی مطالب خود را بیان کند. دیپلماسی این نیست که ما در یک طرف بنشینیم و آنها در طرف مقابل بنشینند و ما حرف مشخصی را بزنیم بدون آنکه اقدامات دیگری در خارج از آن انجام دهیم... هنر دیپلماسی این است که از این فرصتها استفاده کند و اصولگرایی به این معنی است که انعطافپذیر هم باشد، نباید در داخل کشور طوری وانمود کنیم که اصولگرا هستیم و انعطافناپذیر باشیم، ما مصالح ملی را در دیپلماسی باید به طور بهتر تأمین کنیم، باید از دیپلماسی به نفع مصالح ملی استفاده کنیم، دیپلماسی فقط خشونت و سرسختی نشان دادن نیست. دیپلماسی به معنی تعامل و معامله است و با همه کشورها و آنهایی که مذاکره میکنیم باید بسیار خوب عمل کنیم و میشود در مذاکرات هستهای بهتر از این عمل کرد و اگر این روند موفق بود این مشکلات پیش نمیآمد و وضع به اینجا نمیرسید.»
این دیپلمات بازنشسته همچنین خاطرهای از دوران مسئولیت جلیلی روایت کرد و گفت: «زمانی که هنوز به قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران در رابطه با مسئله هستهای نرسیده بودیم آقای سارکوزی مستقیم توسط سفیر فرانسه از من دعوت کرد که به پاریس بروم و با آقای سارکوزی مذاکره کنم. بنده با آقای رئیسجمهور (احمدینژاد) صحبت کردم و ایشان گفت که دعوت آقای سارکوزی را بپذیر و من به فرانسه رفتم. با آقای سارکوزی یک ساعت ملاقات کردم و همان صحبتی که در رابطه با آقای لاریجانی گفتم ما با آقای سارکوزی درباره عدد سانتریفیوژها به توافق رسیدیم برای اینکه غنیسازی را متوقف نکنیم و یک چیز بینابین اتفاق بیفتد و مثلاً هشت هزار سانتریفیوژ ما به ۴ تا ۵ هزار سانتریفیوژ برسد. این موضوع را آقای سارکوزی قبول کرد و گفت با آقای لِوید که نفر دوم ایشان بود مذاکره کنیم و ظرف مدت یک هفته آقای لوید در رأس یک هیئت سیاسی و هستهای به ایران بیاید و بعد از دو هفته آقای سارکوزی گفت من میخواهم به کشور شما بیایم و ملت شما ملت بزرگی است و دست رهبر این ملت بزرگ را بفشارم. بنده این موضوع را به داخل کشور منتقل کردم و کار متوقف شد و نکته مهم این است که در همان زمانی که بنده با تاکید آقای رئیسجمهور فرانسه به آنجا رفتم، قائممقام وزارت امور خارجه، کاردار فرانسه را خواست و بهنوعی به او گفت آن کسی که به پاریس آمده نماینده ما نیست و شما باید فلان آقا را قبول میکردید.
ما قرار گذاشته بودیم که نفر دوم فرانسه به ایران بیاید و قرارهای اولیه این بود که آنها پذیرفته بودند که سانتریفیوژها در مقیاس کمتر کار کنند و بحث کنیم تا به جایی برسیم تا از بنبست بیرون بیاییم و به شورای امنیت نرویم و هم غنیسازی را داشته باشیم و هم اینکه سانتریفیوژهای ما کار کنند و مسئله هستهای حل شود و در عین حال مشکلات بینالمللی پیدا نکنیم. متأسفانه در اینجا دولت جواب نداد و نهتنها جواب نداد بلکه زمانی که چنین حرفی به کاردار فرانسه در تهران زدند وزارت خارجه فرانسه گفت اگر این خبر زودتر به فرانسه رسیده بود ملاقات تو با آقای سارکوزی لغو میشد. میشد از این امکانات استفاده کرد و غنیسازی را ادامه داد و این تحمیلها را از طرف شورای امنیت بر کشور نداشت و وضعیت کشور را به این تحریمها نرساند.
در رابطه با روسیه نیز همین اتفاق افتاد و آقای پریماکف اینجا آمد و گفت اگر قول بدهید آقای پوتین به ایران بیاید و دست خالی برنگردد، آقای پوتین را به ایران میآورم. این قول را دادم و آقای پوتین آمدند، اما دو مرتبه در این کار تخریب ایجاد شد. این روند به معنی دیپلماسی هستهای نیست و دیپلماسی این نیست که فقط بنشینند بیانیه بدهند و حرفهایی را بزنند و در آخرین دوری که در آلماتی آقای دکتر جلیلی داشت، آنها پیشنهادهایی به ایران کردند که براساس آن میشد کارها را مقداری جلو ببریم و آن پیشنهاد این بود که طرف مقابل ۱+۵ گفت غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف کنید و در کارهای فردو هم مقداری کُندی ایجاد شود. آنها اعلام کردند این سه تحریم را برمیداریم و ما در پاسخ گفتیم که این کار را میکنیم، شما کل تحریمها را بردارید، که به شهادت معاون امور خارجه که در جلسه بوده است این مسائل را مطرح میکنم. وقتی طرف مقابل حاضر است چند قدم بردارد، باید ما هم انعطاف داشته باشیم.»
سعید جلیلی روز جمعه در یک تخلف انتخاباتی آشکار همراه با مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه دولت سیزدهم در میزگرد سیاسی حاضر شد چراکه وزارت امور خارجه مجری برگزاری انتخابات در خارج از کشور است و باید در جریان رقابتها بیطرف باشد. با این حال اما صفری در جایگاه مشاور سیاست خارجی جلیلی و احتمالاً گزینه او برای تصدی پست وزارت، در این برنامه در سخنانی که انسجام خاصی نداشت و حتی در میانه با درخواست کاندیدا برای اتمام آن مواجه شد، گفت: «اولین چیزی که ما باید در جهت خلق ارز دنبالش باشیم باید صادرات باشد. با برداشته شدن موانعی مثل تعرفهها و مسائل دیگر توانستیم به جایی برسیم که دیگر دنبال بازارهای دور که مثلاً صادرات ما به فلان کشور اروپایی پارسال ٣ میلیارد بوده حالا ١ میلیارد شده که این را توانستیم با کشورهای همسایه جبران کنیم. نکته بعد واردات بود؛ واردات در بخش کشاورزی، ما یک کود خاصی داشتیم که از یک کشور خاص میآمد، در دو سال گذشته. ما از ۶ کشور این کود را وارد کردیم که یعنی تعداد منابع. گوشت ما از کشور خاصی در آمریکای لاتین میآمد اما الان دوسوم گوشت گاو ما از کشور همسایه تامین میشود. در مورد غلات، واردات غلات از کشورهای همسایه ببینید بارها من گفتهام آفریقا آینده ماست در جهت صادرات چراکه کشورهای مختلف در آنجا توانستند وارد شوند و عمل کنند و ما نتوانستیم چون ایده روی این کشورها تمرکز نمیشده که کار شود و در این دو سال گذشته که تمرکز شده. حالا یکی میگوید صادراتتان چقدر شده؟ فرض کنید از ٣٠٠ تا شده یک و خوردهای تا دو ولی تا ١٠ تا جا داره. کار تازه شروع شده و موانعی که بودند و اعتمادسازی که باید با آنها میشده. ما صحبتهای زیادی میکردیم اما عمل نمیکردیم.
شهید امیرعبداللهیان بارها به من میگفتند، ایشان مسئول کشورهای عربی و آفریقایی بود و میگفت فلانی خیلی سخت است که بتوانیم کالاهای اساسیمان را از این کشورها تامین کنیم. پس همسایگان میتوانند اولویت باشند. میتوانند تامینکننده کالاهای اساسی و واردات باشند؛ سوم، انتقال تکنولوژی که در جهت استقلال شما میگویید میدان و عمل فقط کار نظامی نیست و کار اقتصادی و استقلال در آن هم لازم است. شما در بخش دارو که انتقال تکنولوژی زیادی داشتیم و داریم یک میلیارد و ٢٠٠ میلون دلار هم مواد اولیه وارد میشد تا مقدار زیادی و تا ۵٠٠ میلیون دلار بهخصوص در بعضی داروها داخلی شده و این روند همینجور با سیاستهایی که ایشان مطرح کردند این کار ادامه پیدا میکند. پس استقلال در جهت موارد ضروری که ما وابستگی به این کشورها داریم این بسیار میتوانسته مؤثر باشد و در دولت شهید رئیسی این تست شد و نهایی شد. دانشبنیانها، یکی از مسائل بسیار مهمی هستند که در دولت شهید رئیسی و انشاءالله در دولت آینده همین ادامه پیدا میکند.
در سال ١۴٠٠، این کشور ۶٠٠ میلیون دلار صادرات دانشبنیان داشت. سال ١۴٠٢، ۳/۶میلیارد دلار و برای امسال هم که ایشان خیلی تاکید کردند به ۵ میلیارد دلار. این نشانه صادرات دانشبنیان مهم نیست، مهم این است که این کشورها از دید یک کشوری که صاحب تکنولوژی است به شما نگاه میکنند که داستان اندونزی و کشورهای مختلف؛ الان در اندونزی دستگاه ربات جراحی راه دور برای ٢ هزار کیلومتر یا تجهیزات ایرانی نصب شده است و این اقتدار ما در کشورهاست.»