آذربايجان نظاميان اسراييلي را در مرز ايران مستقر كرده است
شهاب شهسواري
باگذشت دو سال از توافق آتشبس نوامبر ۲۰۲۰ ميان جمهوريهاي ارمنستان و آذربايجان، شرايط در مرزهاي دو كشور همچنان ملتهب است و هرازگاهي دو طرف بار ديگر وارد درگيري ميشوند. همزمان با اين درگيريها، دولتهاي دو كشور با ميانجيگري روسيه از يكسو و با ميانجيگري اتحاديه اروپا ازسوي ديگر با يكديگر در حال مذاكره هستند. ناييري هوخيكيان، روزنامهنگار و كارشناس مسائل ژئوپليتيك از ارمنستان، معتقد است كه مذاكراتي كه در حال حاضر انجام ميشود، راه به جايي نميبرد. به اعتقاد او جنگ ۲۰۲۰ همچنان ادامه دارد و جمهوري آذربايجان و تركيه از مذاكرات صلح به عنوان نمايشي براي پيشبرد اهدافشان عليه ارمنستان استفاده ميكنند. هوخيكيان به شدت نسبت به عملكرد دولت كنوني ارمنستان انتقاد دارد و وقتي به او ميگويم كه به عنوان يك روزنامهنگار چه ديدگاهي نسبت به نخستوزيري همكار در ايروان دارد، ميگويد كه «يك روزنامهنگار خوب، الزاما يك رهبر سياسي خوب نميشود.» در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با ناييري هوخيكيان مطالعه ميكنيد كه آقاي يوناسيان، زحمت ترجمه همزمان آن را كشيدند.
دو سال از توافق آتشبس ۲۰۲۰ ميگذرد و به نظر ميرسد در طول اين دو سال جمهوري آذربايجان در مناقشه قفقاز جنوبي رويكرد تهاجميتري را در پيش گرفته است، فكر ميكنيد با توجه به شرايط موجود دورنمايي براي صلح در قفقاز جنوبي وجود دارد؟
به نظر من هنوز جنگ پايان نيافته است. نه تنها جنگ ۲۰۲۰ براي ارمنستان و قرهباغ مصيبتبار بود، ميتوان گفت كه براي كل منطقه مصيبتبار بود، چراكه كشورهاي بيشتري به غير از آذربايجان در اين جنگ نقش داشتند كه ميخواستند منطقه را با تشنج روبهرو كنند. به عنوان مثال تركيه، بريتانيا و اسراييل در اين مناقشه وارد شدند. ميدانيم كه بعد از جنگ در مناطق اشغالي كه در اشغال آذربايجان است، مثل زنگيلان و جبرئيل و مخصوصا منطقه ارمنينشين آدرود، تروريستهايي كه از سوريه به منطقه منتقل شدهاند در منطقه مستقر شدهاند و نظاميان اسراييلي هم در اين مناطق حضور پيدا كردهاند. با اين تفاصيل ميتوان گفت كه براي كشور دوست و برادر، ايران، هم اين مسائل مشكلاتي را ايجاد ميكند.
در طول اين دو سال ديدارهاي زيادي را در روسيه داشتم و با نمايندگان امريكا در ارمنستان ديدار كردم و بارها گوشزد كردم كه با حضور تروريستها و نظاميان اسراييل در منطقه، آينده روشني در انتظار منطقه نيست. دوران صلحي كه از آن صحبت ميشود، به هيچ عنوان با واقعيتهاي امروز مطابقت ندارد.
درست ۱۰۰ سال پيش يعني در سال ۱۹۲۱ كمال آتاتورك، بنيانگذار تركيه نوين، مانيفستي را نوشت كه عنوانش مبارزه عليه ارمنستان بود. در آن مانيفست نوشته شده است كه ما بايد به جهانيان ثابت كنيم و به گونهاي تظاهر كنيم كه ما خواهان صلح با ارمنستان هستيم. الان ۱۰۰ سال گذشته و هنوز هيچ چيز عوض نشده است. نابودي كامل ارمنستان يكي از اهداف اصلي تمام حكومتهاي تركيه است. ارمنستان در اين منطقه، مزاحمي براي ايدههاي پانتورانيسم و فاشيسم است. نه تنها هدف آنها اين است كه از طريق ارمنستان جادهاي به سمت قزاقستان و چين داشته باشند، بلكه دنبال اشغال اراضي ارمنستان و اراضي شمال غرب ايران هستند. به همين خاطر است كه ميگويم نه ۱۰۰ سال پيش و نه حالا اهداف آنها تغيير نكرده است و حتي عنوان استراتژي آنها، يعني «دوران صلح»، تغييري نكرده است. دوران صلح بيمعني است و آنها دنبال كنترل منطقه هستند.
جمهوري آذربايجان ادعا ميكند كه براساس توافق نوامبر ۲۰۲۰ حق دارد كه دالاني با عنوان كريدور زنگزور براي ارتباط ميان سرزمين اصلي جمهوري آذربايجان و جمهوري خودمختار قرهباغ ايجاد كند. آيا ارمنستان اجازه خواهد داد كه چنين دالاني ايجاد شود؟
نه، غيرممكن است ارمنستان اجازه ايجاد كريدور زنگزور را بدهد.
ايده دالان زنگزور در ايران هم نگرانيهايي را ايجاد كرده است كه باعث قطع مرزهاي ايران و ارمنستان شود. اين مرزها چه اندازه براي ارمنستان مهم است؟
نگراني كه ايران نسبت به دالان زنگزور دارد بسيار دقيق و منطقي است. اجازه بدهيد كه من ابتدا بگويم ريشه كلمه زنگزور از كجاست. اسم زنگزور يك اسم تاريخي ارمني است و برخلاف ادعاي آذربايجانيها نام اين منطقه تركي نيست. زماني كه عثمانيها به ايران لشكركشي كردند و زماني كه قصد داشتند از طريق استان سيونيك به ارمنستان بروند، كليساهايي كه در منطقه سيونيك وجود داشت، كليساهاي منطقه از طريق ناقوسها به صورت زنجيرهاي به يكديگر مسير حركت قواي عثماني را اطلاع ميدادند و از اين طريق نيروهاي ارمني ميتوانستند براي ايستادگي در مقابل اين هجوم خودشان را ساماندهي كنند. زماني كه عثمانيها به اين تاكتيك ارمنيها پي بردند، گروه تخريبي فرستادند و ناقوس يكي از كليساهاي مسير را تخريب كردند و به همين دليل خبر نزديك شدن نيروهاي عثماني، به نيروهاي ارمني منتقل نشد و وقتي كه نيروهاي عثماني به آن منطقه رسيدند، نيروهاي ارمني آماده نبودند و شكست خوردند، به همين خاطر بود كه مردم ميگفتند منتظر صداي زنگ نباشيد و اين عبارت زنگزور از دو واژه زنگ و ايزور تشكيل شده است كه يعني زنگ بيهوده. امروزه تركها قصد دارند كه اين اسم را به نام خودشان جا بزنند.
اگر دالان زنگزور ايجاد شود، نخستين اثرش نابودي حكومت ارمنستان است و دومين اثرش محاصره كامل شمال غرب ايران. در حال حاضر استان سيونيك و مرزي كه ميان ايران و ارمنستان وجود دارد، تنها راه امن ارتباط ايران با شمال و اروپا است و به عنوان راه تنفسي در شمال غربي ايران محسوب ميشود. ميدانيم كه ايران ميتواند از طريق جمهوري آذربايجان هم مسيرهايي به سمت شمال داشته باشد، اما جمهوري آذربايجان هيچگاه يك همسايه قابل اعتماد براي ايران نيست، به همين دليل است كه دوستي ميان ايرانيان و ارمنيها صدها سال دوام آورده است. به دلايلي كه عرض كردم امكان ايجاد اين كريدور نيست، ايجاد اين كريدور چه براي ايران و چه براي ارمنستان، غيرقابل قبول است. فراموش نكنيم كه هدف اصلي امريكا، بريتانيا و تركيه اين است كه چنانچه يك روز چنين كريدوري تاسيس شود، نيروهاي ناتو بر آن مسلط باشند، نه نيروهاي ارمنستان. با توجه به اينكه در آن سوي مرزهاي ايران، نقاطي كه در گذشته متعلق به قرهباغ بود، نيروهاي اسراييلي مستقر شدهاند، وقتي كه دالان زنگزور ايجاد شود و ناتو هم در كنار مرز حاضر ميشود و مشكلات زيادي را براي ايران ايجاد خواهد كرد.
شما اشاره كرديد كه ارمنستان با نيروهاي بسياري درگير است، بريتانيا، تركيه، اسراييل، ناتو و حتي امريكا به گفته شما از آذربايجان حمايت ميكنند. در اين شرايط درخواستهاي ارمنستان براي كمك نظامي در مقابل تهاجم جمهوري آذربايجان، از سوي روسيه كه پيمان دفاع مشترك دارد و درخواستها از پيمان امنيت دست جمعي رد شده است. چگونه ارمنستان ميتواند بدون اين كمكها در مقابل اين حجم از نيروهاي متخاصم دوام بياورد؟
نميتوان گفت كه در ميدان عمل ارمنستان با همه كشورهايي كه نام برديد در پيكار است. اگر در مورد ارمنستان صحبت ميكنيم، بايد ببينيم كه منظور مردم ارمنستان و ارتش ارمنستان است يا دولت كنوني؟ ارتش و ملت، اهداف خودشان را دنبال ميكنند و براي ارزشهاي ملي ارمنستان تلاش ميكنند. ما يك اپوزيسيون وسيع در ارمنستان داريم كه اهداف مشتركي با مردم و ارتش دارند و براي تغيير شرايط سياسي تلاش ميكنند. البته من شخصا عضو هيچ حزب و دستهاي نيستيم و روايتي بيطرفانه از شرايط ميدهم. طرف مقابل دولت كنوني ارمنستان است كه نگاه به غرب دارد. حاكمان كنوني ارمنستان بسيار سادهلوح هستند كه تصور ميكنند با اجابت خواستههاي امريكا و بريتانيا، ميتوانند براي ارمنستان صلح، رفاه و زندگي بهتري به ارمغان بياورند. در حال حاضر فضاي سياسي ارمنستان به دو بخش تصميم شده است. دولت كنوني و حزب پيمان شهروندي نيكول پاشينيان، نخستوزير، فكر ميكند كه اروپا حامي و برادرش است. اما در طرف مقابل احزاب سنتي ارمنستان، مانند فدراسيون انقلابي ارمني يا داشناكسوتيون يا حزب جمهوريخواه كه حزب حاكم پيشين ارمنستان بود و غالب احزاب اپوزيسيون مخالف اين رويكرد هستند و همپيمان و برادر خودشان را روسيه، ايران و چين ميدانند. همين باعث شده است كه در حال حاضر يك نوع همبستگي رويكرد در ارمنستان وجود ندارد كه باعث مشكل كنوني شده است.
در مورد سازمان پيمان امنيت جمعي و روسيه بايد توضيح بدهم كه بايد روسيه را از سازمان امنيت جمعي جدا كرد. براي ما ثابت شده است كه سازمان پيمان امنيت جمعي به عنوان يك سازمان موجوديت عملي ندارد، چراكه در اين سازمان كشورهايي حضور دارند كه همپيمانان تركيه و جمهوري آذربايجان هستند. مثلا قزاقستان و بلاروس كه نه تنها به جمهوري آذربايجان سلاح ميدهند، بلكه پيوندهاي بسيار نزديك اقتصادي با جمهوري آذربايجان دارند. به همين دليل است كه اين سازمان هيچگاه نميتواند به اجماع برسد كه در كنار ارمنستان باشد. قزاقستان و بلاروس تمايل به تشنج در منطقه دارند و از اهداف پانتورانيستي حمايت ميكنند. به همين خاطر است كه معتقدم حساب سازمان پيمان امنيت جمعي از روسيه جداست. روسيه از لحاظ سياسي و نظامي دوست و همپيمان ارمنستان است، اما به خاطر جنگ جاري در اوكراين، مشكلات بسياري دارد و به همين خاطر نميتواند فكر و تمركز و نيروي خود را در قفقاز جنوبي بگذارد.
برخي تحليلگران معتقدند كه در جنگ سال ۲۰۲۰، روسيه به دليل همين غربگرايي نيكول پاشينيان، ارمنستان را تنبيه كرد و در جنگ تنها گذاشت. اين تحليل را قبول داريد؟
بله. نه تنها روسيه، بلكه ايران هم ارمنستان را تنها گذاشت. يادمان نرفته است كه آقاي پاشينيان چند ماه پيش از آغاز جنگ در پارلمان ارمنستان گفته بود كه اگر لازم باشد مرزها را با ايران هم ميبنديم. فراموش نكنيم كه مقامهاي امريكايي در ارمنستان بارها اظهارات ضدايراني كردند و حتي جان بولتون در سفر به ارمنستان به مرزهاي ايران آمد و سخنراني ضد ايراني انجام داد. سياستهاي نابخردانه حزب پاشينيان و بيتجربگي آنها اين مصيبت را براي ارمنستان به بار آورد كه ارمنستان در جنگ تنها ماند.
ارمنستان مذاكرات متعددي را چه در سوچي با ميانجيگري روسيه و چه در بروكسل با ميانجيگري اتحاديه اروپا انجام ميدهد. فكر ميكنيد اين مذاكرات به كجا برسد؟
اين هم از سياستهاي نابخردانه و بيتجربگي حاكمان كنوني ارمنستان است. تنها راه در حال حاضر اين است كه حكومت ارمنستان تصميم بگيرد غربي است يا شرقي. آنچه پاشينيان اكنون با ارمنستان انجام ميدهد مثل اين است كه يك آهو با دو پلنگ در آن واحد به تفاهم برسد، درحالي كه آن دو پلنگ در حال نبرد با هم هستند، آهو تصور ميكند كه ميتواند از اين گفتوگو منفعت ببرد، غافل از اينكه عاقبت در جنگ اين دو پلنگ، شكار آن دو خواهد شد.
در سفر اخير نيكول پاشينيان، نخستوزير ارمنستان به تهران صحبت از افزايش سطح مبادلات تجاري ايران و ارمنستان به ۳ ميليارد دلار شد. فكر ميكنيد آيا زمينه براي اين افزايش فراهم است؟
من فكر ميكنم كه ۳ ميليارد دلار چيزي نيست و زمينه براي خيلي بيشتر از اين فراهم است. ارمنستان عليرغم اينكه كشور كوچكي است نيروي انساني تحصيلكرده و ماهر، منابع سرشار معدني و منابع آبي بسيار وسيع دارد و به همين دليل توانايي برقراري روابط گسترده اقتصادي دارد. در مورد ايران هم كه روشن است، همه ميدانند كه تمامي عناصر جدول مندليوف در خاك ايران پيدا ميشود. لازم نيست چيزي درباره ايران بگويم، چراكه همه ميدانند كه چه پتانسيل و ثروتي در ايران نهفته است. نه تنها در مسائل تجاري، مهمتر از آن بايد مساله ترانزيت بين دو كشور را به نتيجه برسانيم و به نظرم ساده ميشود به ۳ ميليارد دلار مبادله تجاري رسيد.
به ترانزيت اشاره كرديد و پيش از آن هم گفتيد كه ارمنستان ميتواند محل تنفس ايران در مرزهاي شمالي باشد. اما مشكلي كه وجود دارد اين است كه راهها و جادههاي ارمنستان در داخل اين كشور بسيار نامناسب هستند. آيا فكر ميكنيد اين مشكلات ازسوي ارمنستان قابل حل است؟
در حال حاضر در ارمنستان كار زيادي براي تكميل بزرگراه جنوب شمال انجام ميشود و بسيار سريع در حال كار روي آن هستند. نه تنها براي تكميل اين پروژه دولت ارمنستان سرمايهگذاري كرده است، بلكه ارمنيهاي خارج از كشور هم براي آن سرمايهگذاري كردهاند. ارمنيهاي داخل و خارج كشور به خوبي ميدانند كه اين جاده چقدر ميتواند براي بهبود وضعيت اقتصادي و امنيتي ارمنستان مفيد باشد. بهزودي اين مشكل حل خواهد شد.
اما يك بحث ديگر اين است كه خطري هم در اين ميان وجود دارد. مشكل اين است كه شركتهاي بزرگ راهسازي تركيه هم قصد دارند در اين پروژه وارد شوند. براساس همان بحث «دوران صلح» تلاش ميكنند در راهسازي منطقه مشاركت كنند تا بعدا هم در كنترل اين راهها مشاركت داشته باشند. استراتژيكترين بخش اين جاده، قطعه بين شهرهاي سيسيان و كاجاران به طول
۶۰ كيلومتر است. يك شركت تركيهاي در مناقصه اين قطعه جاده شركت كرده است كه تصور ميكنم برنده شود. فكر نكنم تصادفي باشد كه اين شركت همان شركتي است كه اكنون در جمهوري آذربايجان پيمانكار جاده گوريس به سمت شوشي به عنوان دالان اتصال ارمنستان به قرهباغ است. صاحب شركت شخصي به نام كالين است كه از دوستان نزديك رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه است كه اردوغان در اين شركت سهم دارد. كارشناسان سياسي ارمنستان اين نگراني را دارند كه با بهرهگيري از استراتژي «دوران صلح»، نيروهاي امنيتي تركيه تحت عنوان پيمانكار ساخت و ساز به منطقه بيايند و شرايط منطقه را رصد كنند.
فرموديد كه ارمنيها و ايرانيها صدها سال سابقه دوستي دارند، در حال حاضر مردم و دولت ارمنستان چه انتظاري از تهران دارند؟
ما متوجه هستيم كه ارمنستان تنها همسايه ايران نيست. بسيار خوب ميدانيم كه در جمهوري آذربايجان تعداد زيادي مسلمان شيعه وجود دارد،
به همين دليل ميفهميم كه ضرورتي ندارد ايران با جمهوري آذربايجان دشمني كند و تمام نگاهش به سمت ارمنستان باشد، اين يك مفهوم پذيرفته براي ارمنستان است، ولي مردم ارمنستان، تحليلگران و روشنفكران ارمنستان اين انتظار را دارند كه ايران از نظر امنيتي در كنار ارمنستان باشد. چون ارمنستان با كشورهاي مختلفي درگير است كه پاكستان، تركيه، بريتانيا، اسراييل و آذربايجان، جز همين كشورها هستند و از طرف ديگر مردم ارمنستان هم در حال مبارزه با دولت خودشان هستند و دايم تلاش ميكنند كه به دولت كنوني بفهمانند كه منافع ارمنستان در نگاه به غرب نيست. مردم و فعالان سياسي سعي دارند به دولت بفهمانند كه دولت ارمنستان بايد يك برنامه مستقل بر پايه منافع ملي خودش داشته باشد. به دليل همين مناقشه داخلي و آن مناقشه با كشورهاي مختلف، ارمنستان بسيار تضعيف شده است. به خاطر سياستهاي نادرست حزب حاكم نيكول پاشينيان، ارتش ارمنستان كه تا قبل از جنگ يكي از ارتشهاي قدرتمند منطقه بود، به شدت ضعيف شده است. الان تلاش ميشود كه دوباره ارتش تقويت شود و ما در اين مسير به كمك ايران نياز داريم. ايران ارتش بسيار قوي دارد و تسليحات نظامي بسيار قدرتمندي دارد. تمام كارشناسان ارمنستان و مردم زماني كه ايران قواي خود را به مرزهاي ارمنستان و آذربايجان نزديك كرد، ابراز خرسندي كردند كه باعث شد جلوي تهاجم جمهوري آذربايجان به استان سيونيك گرفته شود. مردم ارمنستان و خصوصا مردم قرهباغ، هر موقع هر زمان از لحاظ امنيتي اظهارنظري از سوي طرف ايراني ميشنوند، از صميم قلب خوشحال ميشوند. در برابر وقتي سفير ايران در جمهوري آذربايجان به مناسبت اشغال قرهباغ به ملت و دولت آذربايجان تبريك ميگويد، مردم ارمنستان ناراحت ميشوند. از لحاظ تاريخي، قرهباغ هيچگاه بخشي از خاك جمهوري آذربايجان نبود و اين اراضي است كه لنين در دوران اتحاد جماهير شوروي به تصميم شخصي به جمهوري آذربايجان اهدا كرده است.
با همه اين تفاصيل روابط ايران و ارمنستان در حالت طبيعي استراتژيك و دوستانه است. درخواستم اين است كه ايران از لحاظ اقتصادي در كنار ارمنستان باشد و بيشتر كمك كند. من سرمايهداران ايراني را دعوت ميكنم كه در ارمنستان و قرهباغ سرمايهگذاري كنند. باور غلطي وجود دارد كه استان سيونيك و قرهباغ ناامن است، اما اكنون نيروهاي روس و ارمني بر منطقه قرهباغ نظارت دارند و هرگونه سرمايهگذاري تحت نظارت آنها انجام ميشود. از آنجا كه ايران سالهاست با تحريم روبهرو است، فكر ميكنم كه سرمايهگذاري در ارمنستان و قرهباغ ميتواند يك دريچه جديد به روي اقتصاد ايران باشد. اين يك منفعت دو طرفه است كه ايران ميتواند تحريمها را دور بزند و ارمنستان و قرهباغ هم سود اقتصادي ببرند. هيچ نگراني هم نبايد از سرمايهگذاري در قرهباغ و استان سيونيك داشت.
از همه مهمتر ارمنستان نياز به تجهيزات نظامي ايران دارد. اثبات شده است كه عملكرد پهپادهاي ايراني بسيار بهتر از پهپادهاي بيرقدار تركيه است. ارمنستان هم از لحاظ توليد سلاح توانمنديهايي دارد و حتي ميتوان توليدات مشترك تجهيزات نظامي در خاك ارمنستان انجام داد كه ميتواند عامل بازدارندهاي در مقابل دشمنان مشترك ايران و ارمنستان باشد.
فرموديد كه دليل شكست دولت پاشينيان، رويكرد غربگراي آن است. اما پاشينيان بعد از يكسري اعتراضات مردمي روي كار آمد. چه عاملي باعث دامن زدن به آن اعتراضات و بركناري دولت پيشين شد و چه عاملي باعث به شكست كشيده شدن دولت برآمده از اعتراضات شد؟
سالهاي درازي بود كه يك اليگارشي در ارمنستان حاكم بود. بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، حاكمان ارمنستان اقتصاد سرمايهداري را انتخاب كردند و اين باعث شد كه ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقيرتر شوند. زماني كه حزب جمهوريخواه از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸ روي كار بود، دولت و پارلمان يكسره دراختيار يك حزب بود. در اين دوران، جاي پاي اليگارشي محكمتر شد و طبقه متوسط روز به روز فقيرتر شد و وضعيت نابسامان اقتصادي ايجاد شد كه اعتماد مردم به حكومت را به تدريج كاهش داد. در همان دوران بود كه پاي بسياري از سرمايهگذاران امريكايي به ارمنستان باز شد و انجياوهاي امريكايي به ارمنستان راه پيدا كردند. بنياد سوروس هم در همين دوران به ارمنستان آمد. در طول دو دههاي كه حكومت پيشين بر سر كار بود، بنياد سوروس سالانه دهها ميليون دلار عليه آرمانگرايي ملي ارمنيها و عليه دولت تبليغ ميكرد. از يك طرف برنامههاي اقتصادي دولت براي مردم بد بود و از طرف ديگر دولت، تمام فكر و ذكرش را بر مساله امنيت گذاشته بود، حفاظت از قرهباغ و مرزها، ارتش قوي، تجهيزات نظامي و روابط خوب با همسايگان، اولويتهاي دولت پيشين بود. طبيعتا در اين دوران وضعيت اقتصادي و اجتماعي كشور ناديده گرفته شد. انجياوهاي امريكايي خصوصا بنياد سوروس، توانستند از اين وضعيت استفاده كنند تا مردم را عليه دولت تحريك كنند كه نتيجهاش در سال ۲۰۱۸ با انقلابي كه رخ داد، نمايان شد. اما اين همه مردم ارمنستان نبودند كه كنار پاشينيان بودند، در تمام طول دوران آن انقلاب فقط ۱۵۰ هزار نفر مشاركت كردند درحالي كه ارمنستان ۳ ميليون جمعيت دارد. سال ۲۰۱۸ از ميان ۲ ميليون و نيم واجدان شرايط انتخابات فقط ۴۹درصد نفر در انتخابات شركت كردند كه پاشينيان را انتخاب كردند. اما اكثريت مردم ارمنستان در كنار پاشينيان نبودند. از ميان ۱۰ ميليون ارمني كه در خارج از ارمنستان زندگي ميكنند، آنها هم در كنار پاشينيان نيستند. شايد بيش از ۹۰درصد از دياسپوراي ارمني در ايران، لبنان، سوريه، روسيه، فرانسه و امريكا، حامي پاشينيان نيستند. در انتخابات زودهنگام ۲۰۲۱ بار ديگر پاشينيان با شعارهاي پوپوليستي انتخاب شد. در انتخابات ۲۰۲۱ بار ديگر ۴۸درصد در انتخابات شركت كردند كه فقط ۵۳درصد به حزب پاشينيان راي دادند كه اگر حساب كنيم، فقط ۲۲درصد از جمعيت واجد شرايط راي دادن به حزب پاشينيان راي دادهاند. تمام نظرسنجيها هم نشان ميدهد كه محبوبيت پاشينيان بسيار پايين آمده است، چراكه نه از لحاظ اقتصادي ارمنستان را نجات داده است و نه از لحاظ امنيتي كاري پيش برده است. مردم بار دوم فريب خوردند چونكه پاشينيان گفته بود كه مرزها را امن ميكنم، اما بعد از انتخابات ديديم كه آذربايجان وارد سيونيك شد، وارد شهرهاي قاپان، گوريس، وارتنيس و جرموك شد. بعد از اين بود كه براي مردم كاملا روشن شد كه فريب خوردهاند و واقعا احساس امنيت نميكردند. تمام نظرسنجيها نشان ميدهد كه محبوبيت پاشينيان كمتر از ۷درصد است. اما با همه اين تفاصيل ما ميفهميم كه هر چند پاشينيان روي كار است اما همه ما بايد براي كشورمان فعاليت كنيم.
من از مردم و حكومت ايران يك خواهش دارم. مردم و حكومت ايران، توجه نكنند كه چه حكومت و دولتي سر كار است و نگاه به غرب دارد. ايران بايد مردم ارمنستان را از دولتش جدا بداند. ايران مثل سابق براي ملت ارمنستان كشور دوست و برادر است و ما هميشه با خوشرويي از آنها استقبال ميكنيم.
ارمنستان هرگز اجازه ايجاد كريدور زنگزور را نخواهد داد
تركيه ميخواهد ارمنستان را نابود كند
سازمان پيمان امنيت جمعي كمكي به ارمنستان نميكند
اگر دالان زنگزور ايجاد شود، نخستين اثرش نابودي حكومت ارمنستان است و دومين اثرش محاصره كامل شمال غرب ايران
هدف اصلي امريكا، بريتانيا و تركيه اين است كه چنانچه يك روز كريدور زنگزور تاسيس شود، نيروهاي ناتو بر آن مسلط باشند، نه نيروهاي ارمنستان
حاكمان كنوني ارمنستان بسيار سادهلوح هستند كه تصور ميكنند با اجابت خواستههاي امريكا و بريتانيا، ميتوانند براي ارمنستان صلح، رفاه و زندگي بهتري به ارمغان بياورند
غالب احزاب اپوزيسيون ارمنستان مخالف رويكرد غربگراي حزب حاكم هستند و همپيمان و برادر خودشان را روسيه، ايران و چين ميدانند
سازمان پيمان امنيت جمعي به عنوان يك سازمان موجوديت عملي ندارد، چراكه در اين سازمان كشورهايي حضور دارند كه همپيمانان تركيه و جمهوري آذربايجان هستند
ارمنستان به سرعت در حال كار روي بزرگراه جنوب-شمال است كه اهميت استراتژيك امنيتي و اقتصادي دارد
ايران سالهاست با تحريم روبهرو است، فكر ميكنم كه سرمايهگذاري در ارمنستان و قرهباغ ميتواند يك دريچه جديد به روي اقتصاد ايران باشد