به روز شده در: ۰۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۰
کد خبر: ۵۳۹۴۳۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۰ - ۲۷ شهريور ۱۴۰۱

چگونه اوکراین دیپلماسی روسیه را تغییر داده است؟

زمانی که سوئیس به کارزار تحریم‌ها علیه روسیه پیوست ابتدا مشخص شد که دیپلماسی در حال تغییر است و کرملین به این کشور از نظر سنتی بیطرف حمله دیپلماتیک انجام داد.
روزنو :

چگونه اوکراین دیپلماسی روسیه را تغییر داده است؟

روز نو :در آینده، غرب می‌تواند انتظار داشته باشد که طرفین ثالثی مانند ترکیه میانجی گری کنند این موضوع باعث می‌شود تا بی علاقگی روسیه به نهاد‌های بین المللی تثبیت شود و پلتفرم‌های جدید تحت رهبری روسیه به پایگاه‌های دائمی دیپلماسی تبدیل شوند.

از اواخر فوریه زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد غرب تا حد زیادی از تعامل مستقیم با مسکو خودداری ورزیده است. تنها چند روز پس از تهاجم علیه اوکراین، وزارت امور خارجه ایالات متحده به ادارات و آژانس‌ها دستور داد تا بیش‌تر تماس‌های دولت با دولت با مقام‌های روسی را لغو کنند.

، دولت بایدن مذاکرات دوجانبه کنترل تسلیحات استراتژیک و آب و هوایی با مسکو را به حالت تعلیق درآورد. تماس‌های مستقیم بین مقام‌های ارشد ایالات متحده و روسیه مانند تبادل نظر "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه ایالات متحده با "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه روسیه در اواخر ژوئیه بسیار اندک بوده است.

اکثر رهبران اروپایی نیز خطوط ارتباطی خود با کرملین را قطع کرده اند و افرادی مانند "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه را به دلیل تلاش‌های شان برای ارتباط با "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه مورد تمسخر قرار می‌دهند.

در این میان، دیپلماسی غرب با روسیه تنها به چند موضوع استثنایی مانند مذاکرات هسته‌ای ایران و تعامل چند جانبه در نهاد‌هایی مانند سازمان ملل کاهش یافته است. در همین حال، روسیه به جستجو برای یافتن راه‌های دیپلماتیک تازه‌ای پرداخته تا بتواند فشار‌های تحریمی غرب را دور بزند.

پیامد‌های درازمدت این پیکربندی مجدد به نفع غرب نخواهد بود. مسکو مدت هاست که به دنبال تغییر قواعد دیپلماسی بین‌المللی بوده و رابطه نامطلوب با اروپا و ایالات متحده راهی برای این کار فراهم می‌کند.

در آینده، غرب می‌تواند انتظار داشته باشد که طرفین ثالثی مانند ترکیه میانجی گری کنند این موضوع باعث می‌شود تا بی علاقگی روسیه به نهاد‌های بین المللی تثبیت شود و پلتفرم‌های جدید تحت رهبری روسیه به پایگاه‌های دائمی دیپلماسی تبدیل شوند.

زمانی که سوئیس به کارزار تحریم‌ها علیه روسیه پیوست ابتدا مشخص شد که دیپلماسی در حال تغییر است و کرملین به این کشور از نظر سنتی بیطرف حمله دیپلماتیک انجام داد.

روسیه از آن زمان پیشنهاد سوئیس برای میزبانی مذاکرات در مورد موضوعات مختلف را رد کرده است. در ماه آوریل، وزارت خارجه روسیه با استناد به "اقدامات غیر دوستانه سوئیس" اعلام کرد که دیگر ژنو را یک پلتفرم قابل قبول برای تشکیل کمیسیون مشورتی دوجانبه آمریکا و روسیه به منظور نظارت بر معاهده کاهش تسلیحات استراتژیک جدید نمی‌داند.

"الکساندر لاورنتیف" فرستاده ویژه روسیه در سوریه در حاشیه نشست ژنو درباره سوریه در ماه ژوئن به طور مشابه سوئیس را مورد انتقاد قرار داد.

تقریبا در همان زمان، وزارت خارجه روسیه تصمیم گرفت که بحث‌های بین المللی در مورد قفقاز جنوبی دیگر نمی‌تواند در ژنو برگزار شود. روسیه هم چنین پیشنهاد برن برای نمایندگی منافع اوکراین در روسیه را به عنوان مثال در امور کنسولی رد کرد. در مقیاسی بسیار گسترده‌تر روسیه به دلیل خودداری ایالات متحده از اعطای ویزا به دیپلمات‌های روس برای شرکت در رویداد‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک در ماه جاری خشمگین شده است.

در پاسخ، مسکو ایده به سختی قابل اجرای انتقال مقر سازمان ملل متحد به شهر دیگری را مطرح کرده است که نشان دهنده حمایت تعداد فزاینده‌ای از کشور‌ها از چنین اقدامی است.

در حوزه‌هایی که صلاحیت سنتی دیپلماسی بین المللی برعهده سوئیس بوده روسیه واسطه‌های جدیدی را به میدان وارد کرده است. از ماه فوریه، روسیه میانجیگری ترکیه را در موضوعات مختلف مربوط به جنگ در اوکراین پذیرفته است که مهم‌ترین آن در مذاکره درباره توافق نامه جولای برای تضمین صادرات غلات از بنادر اوکراین بوده است.

در فصل بهار، آنکارا میزبان مذاکرات اولیه صلح روسیه و اوکراین بود که روند استانبول نام گرفت مجموعه‌ای از جلسات بین هیئت‌های سطح میانی روسیه و اوکراین و تا حدودی موفقیت آمیز برای انتقال کمک‌های بشردوستانه در طول محاصره ماریوپل توسط روسیه برگزار شد و لابی گری در این باره از سوی ترکیه صورت گرفت.

اخیرا استانبول میزبان "رافائل گروسی" مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی و "الکسی لیخاچف" مدیر عامل شرکت انرژی هسته‌ای دولتی روسیه روس اتم بود تا در مورد ماموریت آتی آژانس بین المللی انرژی اتمی در نیروگاه هسته‌ای زاپوریژیا تحت محاصره روسیه صحبت کند.

"رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه مشتاق است که آمار نظرسنجی‌های خود را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آن کشور بهبود بخشد و جایگاه ترکیه را به عنوان میانجی بین شرق و غرب مستحکم کند.

هم چنین، او بار‌ها پیشنهاد داده که مذاکرات مستقیم بین "پوتین" و "ولادیمیر زلنسکی" رئیس جمهور اوکراین برگزار شود. با تکیه بر موفقیت قرارداد صادرات غلات، مقام‌های ترک اشاره کرده اند که ترکیه می‌تواند در تبال اسرا بین روسیه و اوکراین و حتی برقراری آتش بس در اوکراین میانجی گری کنند.

آمادگی روسیه برای پذیرش میانجیگری ترکیه ناشی از تجربه دو کشور در تعامل با یکدیگر در درگیری‌های متعدد در سوریه، لیبی و منطقه قره باغ کوهستانی از طریق آن چه برخی آن را همکاری طرفین متخاصم می‌خوانند بوده است. مسکو و آنکارا مدت هاست که در این مکان‌ها با یکدیگر همکاری، رقابت و درگیری زدایی کرده اند.

روابط روسیه و ترکیه فاقد یک پایه نهادی محکم است و پیوند شخصی بین اردوغان و پوتین ستون فقرات آن را تشکیل می‌دهد. با این وجود، دو طرف از کارآمدی معامله گرایی طرف مقابل قدردانی کرده اند. زمانی که روسیه با میانجی گری ترکیه در مورد اوکراین موافقت می‌کند از فرصت ایجاد این تصور که متحد ناتو با مسکو خوب بازی می‌کند لذت می‌برد.

علاوه بر ترکیه، دیپلمات‌های روس نیز در حال تقویت مکان‌های جایگزین دیگر برای دیپلماسی هستند. تابستان امسال، گزارش شد که آرژانتین، ایران، مصر، عربستان سعودی و ترکیه ممکن است به گروه بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی بپیوندند.

پوتین در ماه ژوئن استدلال کرد که بریکس قرار است در "تشکیل یک سیستم واقعا چند قطبی روابط بین دولتی" نقش رهبری کننده را داشته باشد. روسیه در تلاش برای دور زدن تحریم‌های مالی غرب به دنبال اهرم این گروه است و اخیرا اعلام کرد که هند و ایران سیستم پرداخت میر روسی را خواهند پذیرفت.

در همین حال، مقام‌های روس بر اهمیت سازمان همکاری شانگ‌های از جمله برای همکاری‌های نظامی – دفاعی که نشست آن در هفته جاری در ازبکستان برگزار شد تاکید کرده اند.

مسلما شکل گیری مکان‌های دیپلماتیک جایگزین توسط روسیه نه جدید است و نه همه جانبه. برای مثال، از سال ۲۰۱۷ میلادی روسیه عمدتا در روند آستانه که شامل ایران و ترکیه است در زمینه مسائل سوریه با آن دو کشور در تعامل بوده است.

اصطلاح "دیپلماسی شبکه" که توسط مسکو به عنوان "رویکرد منعطف برای مشارکت در سازوکار‌های چند جانبه به منظور یافتن راه حل‌های موثر" درک می‌شود پیش‌تر در مفهوم سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۱۶ میلادی اعلام شده بود. با این وجود، در آن زمان کارشناسان برجسته روس استدلال کردند که ساختار‌های دیپلماتیک جدید که توسط روسیه آغاز شده به سختی به "ابزار اصلی سیاست روسیه" تبدیل خواهند شد.

به نظر می‌رسد که این وضعیت در حال تغییر است. پیگیری روسیه برای راه‌ها و شراکت‌های دیپلماتیک جایگزین از فوریه فوریت جدیدی پیدا کرده است. لاوروف در ماه جاری گفت که وزارت امور خارجه روسیه اخیرا تعداد قابل توجهی از کارکنان دیپلماتیک خود را در مقر یا سفارتخانه‌های مسکو در "کشور‌های دوست" تغییر داده است.

لاوروف همچنین متعهد شد که روسیه همکاری با کشور‌های مشترک المنافع گروهی از کشور‌های شوروی سابق در آسیا، آفریقا، اروپای شرقی و خاورمیانه را "با سرعتی سریع" ارتقا خواهد داد.

با ادامه جنگ در اوکراین، کشور‌های غربی احتمالا روسیه را بیش‌تر تنبیه و منزوی خواهند کرد و باعث تحکیم جهت گیری دیپلماتیک فعلی آن کشور خواهند شد. پس از اعمال تحریم‌های اقتصادی بی‌سابقه علیه روسیه، اتحادیه اروپا اخیرا توافق نامه تسهیل روادید خود با مسکو را به منظور محدود کردن هجوم گردشگران روسی به اروپا به حالت تعلیق درآورد.

"کایا کالاس" نخست وزیر استونی اتخاذ این تصمیم را پاسخی به یک پرسش دانست:"وضوح اخلاقی اتحادیه اروپا در حالی که جنگ همراه با نسل زدایی روسیه در اروپا در حال وقوع می‌باشد تا چه میزان است"؟ در ماه آگوست، دیپلمات‌های بریتانیایی استدلال کردند که روسیه "هیچ حق اخلاقی‌ای ندارد تا زمانی که تجاوزگری هایش در اوکراین ادامه دارد در نشست جی -۲۰ صاحب کرسی باشد".

چنین اظهارات و اقداماتی احتمالا به مسکو بهانه بیش تری می‌دهد تا از تعامل با غرب در مجامع قدیمی خودداری ورزد هر چند که روسیه وعده داد به محدودیت‌های روادید اتحادیه اروپا با همان حماقت پاسخ ندهد.

لاوروف با این اتهام که غرب دیگر از جی -۲۰ برای اهدافی که به منظور آن ایجاد شده (یعنی پرداختن به مسائل مهم جهانی مانند سلامت اقتصاد جهانی) استفاده نمی‌کند نشست ژوئیه آن گروه را در بالی، اندونزی، پیش از موعد ترک کرد. در بحبوحه انتشار گزارش‌ها مبنی بر این که پوتین قصد دارد برای اجلاس جی -۲۰ در ماه نوامبر به اندونزی سفر کند رهبران غربی در حال بررسی حضور یا عدم حضورشان در آن نشست هستند.
تغییر شکل دیپلماسی روسیه چهار پیامد ماندگار برای غرب خواهد داشت

نخستین پیامد و واضح‌تر از سایر پیامد‌ها آن است که دسترسی به دیپلمات‌ها و نخبگان روس را نه تنها برای مقام‌های غربی بلکه برای کارشناسان و نمایندگان جامعه مدنی از سراسر جهان که به گفتگو و تبادل نظر می‌پردازند به تدریج کاهش می‌دهد. جامعه مدنی و تعامل کارشناسان با روس‌های داخل روسیه از نظر لجستیکی پیچیده، از نظر سیاسی ظریف و پراکنده‌تر خواهد بود. با گذشت زمان، این وضعیت منجر به درک ضعیف غرب از پویایی و تفکر در داخل روسیه خواهد شد.

دوم آن که غرب می‌تواند به بازیگران ثالثی که کرملین آنان را تایید می‌کند وابستگی بیشتری پیدا کند تا در صورت لزوم با روسیه تعامل کنند. برای مثال، دیپلمات‌های غربی ممکن است به تکیه بر آنکارا برای تسهیل تجارت اوکراین در بحبوحه تجاوزات روسیه ادامه دهند.

در همین حال، ترکیه به دنبال استفاده از نقش جدید خود و درخواست امتیاز از غرب در مورد موضوعاتی است که آن را در راستای منافع خود قلمداد می‌کند. این نمایش در حال حاضر در حال اجرا می‌باشد: آنکارا تهدید کرده که مانع از پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو خواهد شد مگر این که هر دو کشور حمایت سیاسی و مالی خود را از گروه‌های کردی (که آنکارا آنان را سازمان‌های تروریستی می‌داند) کنار بگذارند. اردوغان در ماه آوریل پیشگویی کرد که جنگ در اوکراین ارزش واقعی ترکیه را به اتحادیه اروپا نشان خواهد داد.

پیامد سوم آن است که پوتین برای پلتفرم‌های دیپلماتیک جدید ممکن است چرخش گسترده‌تر روسیه را به سوی آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا تقویت کند که به ارتقای جایگاه آن روسیه در آفریقا کمک خواهد کرد.

پس از تهاجم روسیه به اوکراین، بسیاری از کشور‌های خارج از اروپا و آمریکای شمالی تمایلی به محکومیت صریح مسکو یا پیوستن به کارزار تحریمی غرب علیه مسکو نداشتند. تمایل آنان به نادیده گرفتن درگیری در اوکراین ریشه‌های تاریخی و ژئوپولیتیکی بی شماری دارد و اغلب کم‌تر به دلیل جذب این کشور‌ها به مسکو و بیش‌تر به دلیل احساس سرخوردگی آنان از غرب است.

با این وجود، بسیاری از این کشور‌ها امروزه دارای منافع تجاری، نظامی و سیاسی متمایز مرتبط با روسیه هستند. آن کشور‌ها تنها وزنه‌های متحرکی در نتیجه تغییر جهت گیری مسکو هستند آماده تبدیل شدن به بازیگری مهم‌تر در سیاست خارجی روسیه می‌باشند. در نتیجه، نبرد سخت غرب در منزوی ساختن روسیه در سطح بین المللی تندتر خواهد شد و در سراشیب قرار خواهد گرفت.

در نهایت، تحریم سازوکار‌های مستقر در ژنو توسط روسیه و پیگیری فعال‌تر دیپلماسی شبکه‌ای می‌تواند به اشکال چند جانبه گرایی مانند سازمان امنیت و همکاری اروپا که از مدت‌ها پیش فلج شده آسیب دائمی وارد سازد. آمیزه‌ای از اینرسی (تمایل به حفظ وضعیت فعلی) و منافع، مطمئنا روسیه را وادار خواهد کرد تا بینابین آژانس‌های سازمان ملل متحد و نهاد‌های چند جانبه در حال حرکت باشد. با این وجود، روند فرسایشی موازی و تکه تکه شدن تعامل دیپلماتیک با موفقیت در حال انجام است که به نفع روسیه خواهد بود.

"فیودور لوکیانوف" تحلیلگر روس و از مشاوران پوتین در سال ۲۰۲۰ میلادی پیش‌بینی کرد که "در سالیان آینده نهاد‌های بین المللی به روند زوال خود ادامه خواهند داد و حتی ممکن است به طور کامل نادیده شوند".

او استدلال کرد که در آینده، اصطلاح "چند جانبه گرایی" به وضعیتی اشاره داشته باشد که در آن چندین کشور تلاش‌های خود را برای رسیدگی به یک موضوع خاص به منظور یک دوره زمانی محدود با یکدیگر ترکیب می‌کنند درست مانند کاری که گروه آستانه در سوریه انجام داد. جنگ در اوکراین ممکن است روسیه را خیلی سریع‌تر از آن چه پیش‌تر تصور می‌شد به سوی این آینده سوق دهد.

عکس روز
خبر های روز