یک سال حرکت روی« تردمیل»
روزنو :سال گذشته در چنین روزی مراسم تنفیذ ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی در حسینیه امام خمینی (ره) با حضور رهبر انقلاب و جمعی از مقامات کشوری و لشکری برگزار شد. حالا یکچهارم از دوره چهارساله ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی گذشته است. در یک سال گذشته شرایط سیاسی کشور حوادث مختلفی را با محوریت ریاست جمهوری رئیسی تجربه کرده است. در آن ایام ابتدا گروههای مختلف سیاسی بهنوعی سکوت اختیار کرده بودند و منتظر بودند ببینند که رئیسی قرار است برای ایران و شرایط سیاسی کشور چه تصمیماتی میگیرد. حالا بعد از یک سال گذشته تقریباً تا حدودی فضای سیاسی کشور تکلیف خود را میداند و حالا بسیاری درباره عملکرد یک سال گذشته رئیسی صحبت میکنند. صحبتهایی که وجه اصلی آن انتقاد از بیبرنامگی و ضعف مدیریت اجرایی این دولت است. این انتقادات هم تنها به اصلاحطلبان و مخالفان رئیسی محدود نمیشود؛ بلکه حالا حامیان او هم از رئیسی انتقاد میکنند.
پایان سکوت اصلاحات
سال گذشته زمانی که رئیسی رسماً کلیددار پاستور شد، بیموامیدهای مختلفی درباره سرنوشت سیاست در ایران وجود داشت؛ بهخصوص درباره آینده جریان اصلاحات. احزاب اصلاحطلب که با رد صلاحیت نامزدهای مختلف خود در انتخابات روبهرو بودند در روزهای پایانی نتوانستند برای حمایت از چهرههای حاضر درصحنه از جمله عبدالناصر همتی و مهرعلیزاده به اجماع نهایی برسند و با اینکه برخی از احزاب تلاش کردند حمایتهای عمومی را برای این دو نفر و بهخصوص همتی جمع کنند اما با شکست مواجه شدند. بالاخره رئیسی وارد پاستور شد. اغلب اصلاحطلبان سعی کردند که درباره حوادث پیشآمده سکوت کنند و درباره آینده پیشبینی نداشته باشند. بسیاری از چهرهها و فعالان حزبی مسیر سکوت را در پیش گرفتند؛ اما همزمان رئیسی و نزدیکانش ابتکار عمل را به دست گفتند. آنان سعی کردند در تحرکات مختلفی به جریانهای سیاسی اعلام کنند که قرار نیست فصل خزان برای اصلاحطلبان باشد. شیوه رئیسی به اینگونه بود که ستادی از جانب او با چهرههای مختلف تماس گرفت و نظرات آنان را جویا شد. در همین حال رئیسی وعده داد که میخواهد تیم مدیریتی و اجرایی خود را نهفقط از یک جناح خاص بلکه از همه مردم و همه جریانات انتخاب کند. نزدیکان او سامانهای با عنوان «معرفی مدیران دولت به رئیسجمهور منتخب» را راهاندازی کردند که قصد داشت شایستگان و نخبگان را پیدا کند و به رئیسی پیشنهاد دهد. همین تحرکات باعث شده بود تا واکنشهای مثبتی در سطح برخی از فعالان سیاسی نسبت به دولت رئیسی شکل بگیرد. فضا برخلاف روزهای انتخابات، در ماههای اول دولت رئیسی کمی آرام شد؛ اما همه بر این باور بودند که هنوز برای قضاوت درباره رئیسی زود است و حداقل نیاز به یک سال زمان داریم.
بااینحال کمی بعد با انتخابهایی که رئیسی برای دولت خود انجام داد مشخص شد وعده او به نیروهای سیاسی بهدوراز واقعیت بوده است. حلقه اولیه تیم او را عمدتاً گروهایی تشکیل دادند که متعلق به یک محفل خاص بودند. همین باعث شد تا از نیروهایی سیاسی بهخصوص آنها که به رئیسی خوشبین بودند کاسته شود. هرچند که در میان اعضای دولت رئیسی برخی از مدیران دولت روحانی هم توانستند حضور پیدا کنند اما این افراد دقیقاً چهرههایی بودند که با همان ادبیات و تفکر سایر اعضای دولت رئیسی همخوانی داشتند. بعلاوه اتلاف وقت در مذاکرات هستهای و چرخش به سمت شرق باعث شد تا کمکم اصلاحطلبان آینده را در این دولت واضحتر ببینند؛ بهخصوص آنکه اعتراضات اجتماعی در ماههای گذشته نیز افزایش پیدا کرده است و همین هم باعث شد تا اصلاحطلبان کمکم از موضع سکوت خارج شوند و انتقادات خود را نسبت به ضعف مدیریتی رئیسی و همکارانش علنی کنند.
پایان ماهعسل با مجلس انقلابی
اما در همین حال رابطه مجلس با رئیسی خیلی خوب شروع شد. تصور عمومی هم این بود که بالاخره دولت و مجلس اصولگرا قرار است پشتیبان هم باشند؛ اما درعینحال برخی پیشبینی میکردند که ممکن است این رابطه خود مجلس و دولت خیلی زود به پایان برسد و هر دو بر سر قدرت و منافع و همچنین اختلافنظر در حوزههای مختلف وارد کشمکش شوند. این پیشبینی کموبیش در همان سال گذشته محقق شد و در روزهای پایانی سال گذشته چیزی نمانده بود که یک تقابل عملی بین مجلس و دولت شکل بگیرد؛ اما باتدبیر و پادرمیانی روسای قوا و برخی دیگر از چهرههای خارج از مجلس این اتفاق رخ نداد. چرا که اصولگرایان معتقد بودند نباید در سال اول دولت در مجلسی که حامی اصلی رئیسی است زمینگیر شود؛ اما با شروع سال جدید نمایندگان تحت تأثیر اعتراضهای مردمی در حوزههای انتخابیه خود رویه جدیدی در پیش گرفتند.
تعداد قابلتوجهی از نمایندگان مجلس از همان روزهای کاری سال جدید برای دولت شمشیر را از رو بستند و با نطقهای انتقادی دولت را تحتفشار گذاشتند تا هرچه سریعتر دست به تغییرات اساسی در تیم اجرایی بزند. از سوی دیگر اما دولت پاسخ داد که نمایندگان قصد سهم خواهی دارند و تنها دغدغه آنان انتصاب نزدیکان خود در حوزههای انتخابیه است. کشمکش و فشار نمایندگان به بار نشست و قبل از آنکه سال اول دولت رئیسی به پایان برسد وزیر کار مجبور به استعفا شد. بعدازاین برخی نمایندگان افشا کردند که دولت و مجلس در یک توافق نانوشته قرار است بر سر برخی وزرا توافق کنند و بدون آنکه استیضاحی انجام شود وزرا از سمت خود استعفا دهند. بعد از وزیر کار تلاشها نمایندگان برای استیضاح و استعفای تعداد دیگری از وزرا نیز ادامه داشت اما این تلاشها نافرجام بود و حالا در سالگرد دولت رئیسی به نظر میرسد که کمی از آن فضای تنش بین دولت و مجلس کاسته شده است. برخی میگویند که احتمالاً دولت هم از ابزارهایی برای تحتفشار گذاشتن نمایندگان استفاده کرده است. بااینحال پیشبینیها تا کنون درست بوده و ماهعسل مجلس و دولت به پایان رسیده است و اکثر نمایندگان رسماً منتقد دولت شدهاند، حتی آنان که چهرههایی معروفی در بین اصولگرایان هستند.
دولت در حال درجا زدن
دیروز محبتی ذوالنوری از نمایندگان مشهور اصولگرای مجلس نطق انتقادی خطاب به رئیسجمهوری در صحن علنی مجلس ایراد کرد. ذوالنوری خطاب به رئیسی گفت: «تحرک، روحیه انقلابی و منش شما موجب تشکر است اما امروز حرکت دولت مانند حرکت کسی است که روی تردمیل میدود و مسافتی طی نمیشود؛ امروز نقطه (الف) و (ب) شما کجاست که ارزیابی کنیم پیشرفتی در امور اتفاق افتاده یا خیر؟ آقای رئیسجمهور! یکچهارم فرصت خدمت شما گذشت، آیا یکچهارم اهدافی که باید طی کنید وصولشده است و به آن رسیدهاید؟ فرصتها مانند ابر میگذرد. امروز کیست که نداند فساد سیستمی بانکی و قاچاق کمر اقتصاد کشور را شکسته است؛ کدام قرارگاه شما برای رفع این مشکلات فعال هستند؟ آقای رئیسجمهور؛ تولید را فعال و جوان افسرده را مشغول کارکنید؛ جوان درآمد مکفی داشته باشد مشکل ازدواج و فرزندآوری و جمعیت حل میشود.»
این انتقادات صریح از رئیسی از سوی اصولگرایان نشان میدهد که حالا حامیان دولت هم شرایط را بهگونهای خطرناک و حساس احساس کردهاند که لازم میبینند در صحن علنی مجلس نسبت به آن اعتراض کنند. این نوع رفتار کمتر در جریان اصولگرایی رخ میدهد که از فرد موردحمایت خود بهطور علنی انتقاد کنند. ولی حالا شرایط بهگونهای شده است که رئیسی حتی نتوانسته رضایت گروههای سیاسی خود را هم جلب کند. بسیاری میگویند که این انتقادات تحت تأثیر افزایش نارضایتی عمومی و اعتراضات گسترده اقشار مختلف مردم است.
عدم واکنش رسمی رئیسجمهور به اعتراضات مردمی
تا کنون سید ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهوری هیچ واکنشی به اعتراضات نشان نداده است. در یک سال گذشته عمر دولت او، اقشار مختلفی از جمله، کارگران صنایع مختلف، معلمان و بازنشستگان نسبت به وضعیت معیشتی خود تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند ولی تا کنون رئیسی حتی یکبار هم به آنان واکنش نشان نداده است و در سخنرانیها و مصاحبههای محصور به صداوسیمای خود تنها وعده داده که بهزودی شرایط اقتصادی کشور عادی میشود و اعلام کرده که بیش از همیشه به آینده امیدوار است. عمده منتقدان میگویند که رئیسی نتوانسته اوضاع اقتصادی کشور را مدیریت کند و این ناتوانی به حجم مشکلات افزوده است.
کاهش حمایت اصولگرایان از دولت
اما انتقادات تنها با محور مشکلات اقتصادی نبوده است. بهغیراز اصلاحطلبان و نمایندگان مجلس جریانهای اصولگرایی هم که خارج از نهادهای رسمی نقش ایفا میکنند نیز کمکم حمایت خود را از رئیسی کاهش دادهاند. محور انتقادات آنان به رئیسی حول دو موضوع بوده است؛ یکی بحث بهکارگیری نیروهای ضعیف و کمتجربه و دومی عدم ایجاد وحدت بین نیروهای اجرایی و مدیریت دولت. اصولگرایان در یک سال گذشته از عمر دولت رئیسی ابتدا سعی میکردند با ادبیات خیلی محکمی از رئیسی در رسانهها دفاع کنند اما کمکم این کاهش پیدا کرد و حالا هم سخنان انتقادی آنان بیشتر شده است. هرچند سعی میکنند که از شخصیت رئیسی انتقاد نکنند و همچنان ابراز امیدواری میکنند که رئیسی در حل مشکلات از همه توانمندتر است. بااینحال در پایان یک سال دولت رئیسی به نظر میرسد که میزان تحقق وعدههای او حتی نتوانسته اصولگرایان و نمایندگان جریان انقلابی مجلس را هم راضی نگه دارد و این کار را ازنظر سیاسی برای او در سه سال باقیمانده سختتر میکند.