پیشنهاد کشورهای اروپایی میتواند سبب احیای برجام شود
روز نو :در حالی که برجام در کما به سر میبرد جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از ارائه پیشنهادی به طرفین برای رسیدن به توافق خبر داده است؛ پیشنهادی که هنوز اطلاعاتی از محتوای آن وجود ندارد و مشخص نیست چه پیشنهاداتی به ایران برای رسیدن به توافق شده است. بورل و دستیارش مورا اما این پیشنهاد را آخرین شانس ایران و آمریکا برای رسیدن به توافق میدانند و معتقدند اگر این پیشنهاد به نتیجه نرسد شرایط برای رسیدن به توافق سخت خواهد شد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی پیشنهاد جدید اروپا به ایران و آینده برجام با حسن بهشتیپور، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. بهشتیپور معتقد است: « اگر ایران گمان میکند در شرایط کنونی میتواند با چانه زنی بیشتر امتیاز بیشتری بگیرد به نظر من نباید این روند را ادامه بدهد. در شرایط کنونی برخی از خطوط قرمز ایران در این پیشنهاد به رسمیت شناخته شده است بهتر است از این پیشنهاد استقبال کند. احیای برجام و بازگشت ایران به بازار انرژی جهان قطعا به سود ایران است. این وضعیت به سود همه کشورهای جهان است. پس از تحریم روسیه کشورهای جهان با یک تحریم وسیع درباره نفت و گاز و با چالشهای مهمی مواجه شدهاند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
بورل، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا از پيشنهاد کشورهاي اروپايي براي به نتيجه رسيدن برجام خبر داده و عنوان کرده اين پيشنهاد ميتواند برجام را از بنبست کنوني خارج کند. آيا از محتواي اين پيشنهاد اطلاعي در دست است؟ موضع ايران و آمريکا نسبت به اين پيشنهاد چه بوده است؟
پيشنهاد کشورهاي اروپايي به صورت محرمانه بوده و هنوز جزئيات دقيقي از آن در دسترس نيست. پس از ارائه پيشنهاد آقاي باقري و تيم مذاکره کننده هستهاي در حال بررسي اين پيشنهاد هستند. آقاي مرندي از کساني که به تيم مذاکره کننده نزديک هستند در مصاحبهاي که اخيرا منتشر شده عنوان کرده روند بررسيها رو به جلو است. براساس اظهارات آقاي مرندي در اين پيشنهاد بخشي از خواستههاي ايران مورد توجه قرار گرفته اما همه خواستههاي ايران مورد پذيرش قرار نگرفته است. از فحواي کلام آقاي مرندي چنين برميآيد که پيشنهاد به شکلي نبوده که ايران آن را به صورت کلي رد کند و بلکه آن را قابل مذاکره ميداند. از سوي ديگر آقاي باقري نيز يک توئيت منتشر کرده بود که در آن اعلام کرده بود نظرات ايران در اين پيشنهاد لحاظ نشده است. در چنين شرايطي آقاي بورل و مورا عنوان کرده بودند پيشنهاد اخيري که کشورهاي اروپايي دادهاند بهترين پيشنهادي بوده که در شرايط کنوني ميتوانسته به طرفين داده شود. به نظر ميرسد اين اظهارات بيشتر با هدف فضاسازي صورت ميگيرد. واقعيت اين است که ما بايد بدون در نظر گرفتن اين فضاسازيها اين نکته را در نظر بگيريم که در پيشنهاد کشورهاي اروپايي به چه ميزان خواستههاي ايران در نظر گرفته شده است. من معتقدم اگر ايران گمان ميکند در شرايط کنوني ميتواند با چانهزني بيشتر امتياز بيشتري بگيرد به نظر من نبايد اين روند را ادامه بدهد. در شرايط کنوني برخي از خطوط قرمز ايران در اين پيشنهاد به رسميت شناخته شده است بهتر است از اين پيشنهاد استقبال کند. احياي برجام و بازگشت ايران به بازار انرژي جهان قطعا به سود ايران است. اين وضعيت به سود همه کشورهاي جهان است. پس از تحريم روسيه کشورهاي جهان با يک تحريم وسيع درباره نفت و گاز مواجه شدهاند و با چالشهاي مهمي مواجه شدهاند.
آيا در شرايطي که کشورهاي غربي با بحران انرژي مواجه شدهاند با چانهزني بيشتر احتمال گرفتن امتيازهاي بيشتري براي احياي برجام وجود ندارد؟
در شرايط کنوني کشورهاي غربي با بحران انرژي مواجه هستند در اين موضوع ترديدي وجود ندارد. با اين وجود در اين موضوع که ايران بتواند از اين شرايط به سود خود بهره ببرد ترديدهايي وجود دارد. شرايط به شکلي نيست که ايران بتواند در اين شرايط برگ برنده بحران انرژي اروپا را به دست بياورد. در شرايط کنوني ايران بايد تلاش کند تحريمها را لغو و با اين کار اقتصاد خود را ساماندهي کند. اگر فوايد احياي برجام به اقتصاد ايران تزريق شود امکان افزايش توليد در کشور به وجود ميآيد که اين اتفاق آسيبپذيري تحريمها را کاهش ميدهد. اين رويکرد مستلزم اين است که تحريمها حتي به صورت محدود لغو شود. لغو تحريمها اين فرصت را به ما ميداد که هم درآمد اقتصادي خود را افزايش بدهيم و هم در زمينه اقتصادي اصلاحاتي را انجام بدهيم. امروز نظام توليد در کشور در شرايط سختي قرار گرفته و با چالشهايي مواجه است. بدون ترديد اصلاح نظام توليد ميتواند آسيبپذيري اقتصاد ايران نسبت به تحريمها را کاهش بدهد.
چرا در شرايطي که ايران و آمريکا به احياي برجام نياز دارند اما انعطاف لازم از سوي دو طرف مشاهده نميشود؟
گره اصلي برجام انعطافناپذيري آمريکا در مقابل خواستههاي بحق ايران است. به هر حال اين حق طبيعي ايران است که اگر برجام احيا شود بتواند از منافع اقتصادي احياي برجام استفاده کند. اين در حالي است که آمريکا تلاش ميکند حداکثر امتياز را از ايران بگيرد و کمتر امتياز بدهد. از سوي ديگر نيز ايران با توجه به بحران اوکراين و درگيري روسيه و غرب به دنبال اين است که چانهزني بيشتري کند تا بتواند امتيازهاي بيشتري به دست بياورد. من معتقدم اين موضوع در ظاهر خوب است اما در باطن آن چيزي که اتفاق ميافتد از دست دادن فرصت است. در شرايط کنوني مردم کشور با وضعيت اقتصادي خوبي مواجه نيستند و دشواريهايي را تحمل ميکنند. معتقدم برجام چارچوبي بود که منافع ايران را از بُعد امنيتي و سياسي تأمين ميکرد اما به لحاظ اقتصادي نتوانست وعدههايي که رئيسجمهور قبلي داده بود را محقق کند اما اين به اين معنا نيست که کل برجام بيفايده بوده است. ايران انتظار داشت که به اهداف اقتصادي برجام دست پيدا کند تا در اين راستا تحريمها پايان يابد اما اين مهم محقق نشد، از اين جهت ايران اکنون چانهزني سياسي ميکند که آمريکا بپذيرد ايران از اثرات اقتصادي برجام بهرهمند شود. نميشود که ايران به برجام بازگردد بدون اينکه منافع حاصل از برجام در بخش اقتصادي را داشته باشد. در هر صورت هم ايران و هم آمريکا چانهزني سياسي ميکنند که حداقل امتياز را بدهند و حداکثر امتياز را دريافت کنند. اما متأسفانه اين موضوع امروز به يک بنبستي رسيده است. از طرفي آمريکا نياز دارد که نفت و گاز ايران به بازارهاي بينالمللي برگردد و حداقل در زمستان آينده قيمت نفت افزايش پيدا نکند. درست است که ايران با روسيه، چين و ترکيه توافق کرده و معطل نتيجه برجام نيست اما بايد واقعبينانه در نظر داشته باشيم مادامي که تحريمها عليه ايران ادامه داشته باشد عملا نميتوانيم از شرايط عادي صادرات و واردات بهرهمند شويم. ايران و آمريکا محکم مواضع خود را حفظ کردهاند و به دنبال اين هستند که طرف مقابل را به تجديدنظر وادار کنند.
آيا در شرايط کنوني تلاش براي رسيدن به يک توافق محدود ميتواند براي طرفين مثبت باشد؟
بله؛ در شرايط کنوني يک توافق با زمان محدود نيز ميتواند زمينه را براي يک توافق بلندمدت فراهم کند. ايران به صورت روشن دنبال آن است که اگر توافق شود آمريکا بار ديگر به بهانه جديد تحريمها را برنگرداند؛ يعني نوعي تضمين براي آينده توافق که آمريکا زير بار نميرود چون اصولا چنين تضميني را امکان پذير نميداند. نکته دوم اينکه ايران دنبال منافع روشن اقتصادي از برجام است. برجام نتوانسته منافع اقتصادي براي ايران داشته باشد زيرا سايه تحريمها اعم از اوليه و ثانويه همچنان بر روند تحولات افکنده شده است. به همين دليل آمريکا بايد بپذيرد که حداقل تحريمهايي که ترامپ وضع کرده است لغو يا اجراي آن به حالت تعليق درآيد. آمريکا اين بخش را محدود کرده به تحريمهاي مربوط به فعاليتهاي هستهاي ايران در چارچوب برجام، آن هم حاضر به لغو آن نيست بلکه ميخواهد طبق روال قبلي فقط اجراي آن تحريمها با فرمان رئيسجمهور آمريکا هر 180 روز تعليق شود. نکته بعدي بحث خروج سپاه از ليست تروريسم است که آمريکا آن را خارج از برجام ميداند و مدعي است اگر قرار باشد در اين باره بحث شود بايد ايران هم بپذيرد که درباره توقف پيگيري محاکمه افراد دخيل در به شهادت رساندن سردار سليماني تعهد بدهد. بحث بعدي درباره لغو تحريمها عليه قرارگاه خاتم الانبياست که آمريکا اين را هم نپذيرفته است. به نظر ميرسد هر دو طرف مايل به توافق با شرايط خودشان هستند و بر اساس تحليل شرايط موجود تصور ميکنند ميتوانند با چانهزني بيشتر امتياز کمتر بدهند و در مقابل امتياز بيشتري به دست آورند. اين مساله به نحو آشکاري تحت تاثير جنگ روسيه در اوکراين قرار گرفته است زيرا جهان شاهد شکل گيري موازنه جديدي در عرصه قدرت و نظم بينالمللي است. در اين موقعيت آمريکا به عنوان طرف اصلي مذاکرات سعي دارد در عرصه افکار عمومي خود را اهل منطق و مذاکره نشان دهد و طرف مقابل را عامل به نتيجه نرسيدن مذاکرات معرفي کند. در اين مرحله آژانس بهانهاي مبني بر پيدا شدن ذرات بسيار کم اورانيوم غني شده زير 5 درصد در 3 مرکز اعلام نشده پيدا کرده و موجب شده است که در عمل آمريکا و اسرائيل بتوانند از اين سوژه براي فشار جديد روي ايران استفاده کنند؛ آمريکايي که به دليل خروج از برجام در انزواي بينالمللي قرار گرفت به طوري که دو بار در تصويب قطعنامه عليه ايران ناکام ماند.
با توجه به شرايط موجود آيا ميتوان نسبت به نتيجه برجام خوشبين بود؟
موضع گيريهاي دو طرف نشان ميدهد بحث نحوه پايان دادن به تحريمها و همچنين تضمينهاي لازم براي توافق و اجراي آن براي دو طرف سازوکار دقيقي ندارد که اميدواريم مشخص شود که در اينصورت توافق حاصل خواهد شد. از طرفي منطق عقلاني ميگويد به دليل بحران ناشي از جنگ اوکراين بهتر است ظرفيت کشوري مثل ايران که بالقوه ميتواند دو تا سه ميليون بشکه نفت به بازار تزريق کند را به کار بگيرند. اگر آمريکاييها به اين جمع بندي رسيده باشند که براي بازار انرژي و ايجاد توازن در عرضه و تقاضا به تحريمهاي ايران بهخصوص نفت و پتروشيمي پايان دهند، اقدام خوبي است که کمک ميکند زودتر به نتيجه برسند ولي هنوز آمريکاييها چنين چيزي را نشان نميدهند. هرچند در تحليلهاي منابع غربي چنين گفته ميشود ولي عملا شاهد اين نيستيم که واقعا آن را دنبال کنند. کسي نميتواند پيشبيني کند که زمان توقف مذاکرات تا چه زماني به درازا خواهد کشيد اما ميتوان گفت که طولاني شدن اين توقف به ضرر هر دو طرف است. ماداميکه تحريمها اثر دارد توقف مذاکرات و طولاني شدن مذاکرات به زيان دو طرف است. بايد مانع طولاني شدن مذاکرات شد.