حضور گشت ارشاد دوباره در خیابانها پررنگ شد
سالهاست که شروع فصل گرما برای بسیاری از زنان در اغلب شهرهای بزرگ کشور مساوی است با تشدید رویارویی با ردیف خودروهای ون نیروی انتظامی و ماموران خانم و آقای گشت ارشاد. رویاروییهایی که گاه به کشمکش میکشد و تصاویر منتشره از آن جنجال میآفریند. هر چند در اغلب مواقع این برخوردها در سکوتی رسانهای هزینههای روحی و روانی و حتی مادی و معنوی فراوانی برای شهروندان دارد.
چند هفته پیش انتشار خبری در خصوص تیراندازی مامور گشت ارشاد در پارک پردیسان به بوکسور سابق تیم ملی، به دلیل وضعیت حجاب همسر او، حاشیههای بسیاری به دنبال داشت. البته که نقش گشت «ارشاد» چندان به ارشاد و رهنمود محدود نمیشود و گاهی همانگونه که اشاره شد، به تذکرات لفظی تند و بعضا رفتارهای قهری و حتی جلب خاطیان نیز منجر میشود. این در حالی است که بسیاری از افراد حتی برخی از موافقان حجاب نیز به این رویه انتقاد دارند و معتقدند، این شیوه با وجود صرف بودجههای کلان نه تنها در دهههای گذشته فعالیت خود راه به جایی نبرده که سبب تشدید حس ناامنی شهروندان در مواجهه با نیروهای حافظ امنیت هم شده است. با تاکید شرع و طبق ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی عدم رعایت حجاب جرم بوده و همواره بر اجرای آن از سوی شهروندان تاکید میشود. هرچند همیشه در خصوص نحوی اعمال این قانون در جامعه، بحث فراوان بوده است.
واکنشهای منفی در رسانههای اجتماعی
در روزهای اخیر حضور تعدادی نوجوان در یکی از پارکهای شهر شیراز در حالی خبرساز شد، که بر اساس تصاویر منتشره بیشتر دختران حاضر در این بوستان روسری بر سر نداشتند. هرچند برخی این تصاویر را آینه بخشی از جامعه ایرانی میدانند و معتقدند با نسل جدید نمیتوان با تشدید فشار تعامل کرد، اما به نظر میرسد اجرای طرحهای گذشته کاری به رصد نسل جدید ندارد و کار خود را پیش میبرد.
در فضای مجازی هم حضور پررنگ گشت ارشاد در خیابانها انتقادات زیادی در پی داشت. کاربری در توئیتر نوشت: «این همه سال گشت ارشاد گذاشتید، بازداشت کردید، ماشین رو توقیف کردید، بودجههای بسیار خرج کردید؛ به کجا رسیدید که الان گشتهای ارشاد رو چند برابر کردید؟ چرا عادت به عبور از راههای شکستخورده دارید؟».
کاربر دیگری با اشاره به حضور محسوس گشت ارشاد در ورودی متروها اینگونه نوشت: «گشت ارشاد یک پدیدهی شدیداً طبقاتیست برای مچاله کردن خواستههای طبقهی متوسط. به موقعیت ونها نگاه کنید: دم ایستگاههای مترو، حوالی دانشگاهها، سر نبش پاساژها و اطراف ادارهها. تو محلههای پایین خبری از گشت ارشاد نیست: تو بافتهای سنتی خودشان نقش مرشد را برای زنان بازی میکنند».
نیروی انتظامی در ایران از معدود نیرویهای انتظامی جهان است که در کنار وظایف تعریف شده وظایف دیگری نیز همچون «حفظ حجاب زنان» را هم به عهده دارد. وظیفهای که تبعات منفی روانی بسیاری بر شهروندان داشته است
ساجده سلیمی، روزنامهنگار در همین راستا میگوید: «گشت ارشاد هم برای بیپولهاست. زنان طبقه متوسط که برای تردد و سرکار رفتن مجبور هستند از مترو BRT استفاده کنند و از خیابانهای اصلی تردد کنند که همیشه گشت ارشاد آنجاست وگرنه برخی دیگر در پارکینگها سوار خودروی شخصی میشوند و در مسیر آرایشگاهشان از فرشته و باشگاهشان در الهیه و رستوران و کافه در سامسنتر و آدرس فودهال کسی مزاحمشان نمیشود.»
کاربر دیگری با اشاره به وجود اپلیکیشنی به نام «گردشاد» که محل حضور گشت ارشاد را برای کاربران مشخص میکند، این طور نوشت: «در کشوری زندگی میکنیم که شهروندانش برای اینکه با پلیس رو در رو نشوند و با مشکل برخورد نکنند از اپلیکیشن مخصوص استفاده میکنند.».
روزنامه اصولگرای رسالت نیز در روزهای اخیر در یادداشتی نوشت: «گشت ارشاد تاکنون نهتنها نتوانسته از حجاب، صیانت کند بلکه بذر نفرت و کینه بین قشری از جامعه پراکنده است. نیروی انتظامی و گشت ارشاد، منطقا باید بخش کوچکی از اعمال قانون حجاب را به خود اختصاص دهد. به این صورت که اگر اقدامات دیگر انجام شد و باز هم نمونهای از بیقانونی مشاهده شد، نیروی انتظامی توسط گشت ارشاد وارد عمل شود. قرار نبود گشت ارشاد تنها روش مقابله حاکمیت با این پدیده باشد. گشت ارشاد حکم جراحی را دارد که باید تنها در مواقع لزوم از آن استفاده کرد؛ بگذریم که در اوضاع و احوال کنونی وضع به گونهای شده که گشت ارشاد به کل کارآیی خود را از دست داده است. استمرار برخورد کریه، رفع تکلیفی و خشن گشت ارشاد قانون حجاب را بیشتر به خطر خواهد انداخت».
مبارزه با بدحجابی و تاسیس گشت ارشاد
داستان مبارزه با بدحجابی قدمتی به اندازه سن انقلاب اسلامی دارد. در این سالها البته هر کس به فراخور اولویتهای سیاسی و اجتماعی خود عمل کرده است، اما برای نخستین بار در آبان 62 ، در قانون مجازات اسلامی مصوب شد تا زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی حضور یابند به تعزیر تا 74 ضربه شلاق محکوم شوند. روزهایی که کمتر کسی از این قانون تخطی میکرد. با این حال هر از گاهی قوانینی در این خصوص ابلاغ و محدودیتهای قبلی یا جدیدی به زنان یادآور میشد.
از اخطار در تیر ماه سال 64 به اهل فساد، فحشا و منکرات گرفته که «در صورت ادامه اعمال از کلیه منافع و مصالح از جمله استخدام در ادارات و مراکز دولتی محروم شوند» تا تهدید به «برخورد قانونی با بدحجابی و فروشندگان لباسهای مبتذل و ضداخلاقی» در اردیبهشت سال 65.
اما برای نخستین بار در فروردین سال 68، شورای عالی قضایی کشور پیشنهاد داد تا نیروهای انتظامی و اجرایی با بدحجابی برخورد فعال کنند.
با روی کار آمدن دولت اصلاحات در سال 76 نوع نگاه به پوششها رنگ دیگری به خود گرفت و صحبتهایی مبنی بر حقوق شهروندی و حق انتخاب پوشش توسط افراد مطرح شد و در این دوران و با توجه به فضای جدید به وجود آمده تقریبا مبارزه با بدحجابی کنار گذاشته شد اما در سال آخر دولت اصلاحات بر اساس گزارش ایسنا، به گفته سردار بهمن کارگر، معاون اجتماعی نیروی انتظامی؛ با بالا گرفتن بدحجابی در سال 84، رییس دولت اصلاحات دستور تنظیم راهکار شانزدهگانه حجاب و عفاف را صادر کرد و این راهکارها در شورای عالی انقلاب فرهنگی دولت اصلاحات به تصویب رسید.
با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد در سال 84 طرح حجاب و عفاف از سوی رییس جمهور ابلاغ شد که ابتدا در تابستان 85 با حضور ونهای سبزرنگ گشت ارشاد در خیابانها طرح ارتقای امنیت اجتماعی کلید خورد و در سال 86 نیروی انتظامی این طرح را رسما در برخورد با چکمهپوشان آغاز کرد. البته در زمستان 87 محمود احمدی نژاد انتقاداتی را از نحوه اجرای این طرح مطرح کرد و در سال 88 به خاطر انتخابات حساس ریاست جمهوری این طرح تقریبا کم رنگ شد. ولی در سال 89 با تغییر رویکردی تحت عنوان طرح امنیت اخلاقی ادامه یافت. در سال 90 فعالیتش بیشتر شد و در تابستان 91 به حضور در کنسرتها هم کشیده شد. اما باز با انتخابات ریاست جمهوری این طرح کم رنگتر شد ولی پس از انتخابات و در تابستان 92 گشت ارشاد دوباره در میادین، مراکز خرید و کنسرتها حضور یافتند.
بسیاری از منتقدان و حتی برخی از موافقان شیوه حجاب در کشور به رویه گشت ارشاد انتقاد دارند و معتقدند، این شیوه با وجود صرف بودجههای کلان نه تنها در دههها فعالیت خود راه به جایی نبرده که سبب تشدید حس ناامنی شهروندان در مواجه با نیروهای حفظ امنیت هم شده است
در سالهای اخیر تقریبا با آغاز فصل گرما گشتهای ارشاد به صورت محسوس در خیابانها دیده میشود. این در حالی است که بسیاری از منتقدان نگرانند زیرا نه تنها ارزشهای عمومی در جامعه به نسبت گذشته تغییر کرده است، بلکه مشکلات اقتصادی آستانه تحملپذیری را نیز کاهش داده است و به همین دلیل امکان به تنش کشیده شدن برخوردها هم بالا خواهد گرفت.
اختیارات گشت ارشاد چقدر است؟
در خصوص قوانین گشت ارشاد، جزییات، حدود اختیارات و نحوه تعامل و برخورد آن با مردم همواره سوالات زیادی مطرح است. برای مثال بسیاری پس از آن که تعهد توسط گشت ارشاد از آنها اخذ میگردد نگرانند که آیا تعهدهای اخذ شده در گشت ارشاد سوءسابقه کیفری محسوب میشود؟
در تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی آمده است: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر انظار عمومی ظاهر میشوند، به حبس از ده روز تا دو ماه یا جریمه نقدی از پنجاه تا پانصد هزار ریال محکوم خواهند شد». این مجازات تعیین شده، مجازات بدحجابی یا بیحجابی زنان است. با این حال تعهدات گشت ارشاد مرجعی برای استعلام نیست. مواردی که از مراجعین تعهد گرفته میشود در سامانه پلیس امنیت اخلاقی میماند و ممکن است با مراجعه والدین و جست و جوی نام افراد سوابق تعهدنامه موجود یافت شود.
بر اساس اعلام پلیس حتی اخذ هرگونه تعهد از طرف گشت ارشاد توسط هیچ مرجعی قابل استعلام نیست و فقط زمانیکه در ادامه تعهدنامه پرونده در دادسرا تشکیل و منجر به حکم قطعی و هم مشمول سوءپیشینه کیفری شود اثر منفی دارد. به همین دلیل تعهداتی که زنان در گشت ارشاد میدهند سوءپیشینه محسوب نشده و در هیچ نوع گواهی درج نخواهد شد.
با این حال با تشدید قوانین مربوط به حجاب در کشور و فعالیت بیش از پیش ستاد امر به معروف و راهاندازی پایگاه 21 تیر و ابلاغیههای جدید مربوط به حجاب در ادارات کشور، این نگرانی وجود دارد که برخوردهای گشت ارشاد به جای بازدارندگی و ایفای نقش ارشادی؛ تا چه میزان قهرآمیز است؟