ایران تماشاگر بازی قدرتها در میدان گازی پارس جنوبی
روز نو :«ورود غول نفتی آمریکا به میدان گازی قطر با ایران»، «توافق ۳۲ ساله شرکت فرانسوی و قطر برای تسریع توسعه میدان گازی مشترک با ایران»، «غول انرژی ایتالیا برای تسریع برداشت از میدان گازی مشترک ایران و قطر به همتای فرانسوی خود پیوست»، این تیترها تعدادی از خبرهای مربوط به گسترضش و توسعه میدان گازی مشترک میان ایران و قطر است.
تنها طی ۱۰ روز گذشته، قطر با ۴ شرکت بزرگ در حوزه اکتشاف نفت و گاز در جهان قرارداد بسته است. شرکتهای انی (ایتالیا)، توتال (فرانسه) و کونوکو فیلیپس (آمریکا) در حالی در روزهای اخیر با قطر قرارداد همکاری امضا کرده و به پروژه توسعه میدان مشترک میدان پارس جنوبی (گنبدشمالی) که میان ایران و قطر مشترک است، بپیوندند که حالا خبرها حکایت از قراردادی دیگر میان قطریها و یکی از بزرگترین شرکتهای جهان در حوزه نفت و گاز و انرژی یعنی اکسونموبیل (آمریکا) حکایت دارد.
ن شریده الکعبی، وزیر انرژی قطر در هفته جاری اعلام کرده است که شرکت اکسون موبیل امریکا به عنوان چهارمین شریک قطر برای توسعه میدان گازی مشترک با ایران انتخاب شده است. شرکت انرژی قطر پیش از این نیز با شرکت اینی ایتالیا، توافقنامه مشترکی برای توسعه میدان گازی مشترک با ایران امضا کرد.
هفته گذشته نیز توافقنامهای بین شرکت انرژی قطر و شرکت توتال انرژیز فرانسه برای توسعه میدان گازی مشترک با ایران امضا شد.
گاز قطری به جای گاز روسی در مسیر اروپا
به گزارش رویترز، آمریکا بزرگترین تولید کننده گاز طبیعی جهان، از قطر و سایر تولیدکنندگان بزرگ انرژی خواسته بود تا در صورت حمله روسیه به اوکراین و تحریمهای آمریکا علیه روسیه، گاز خود را به اروپا روانه کنند. حال به نظر میرسد که با توجه به قراردادهای تازه قطر برای افزایش توان تولید و برداشت از میدان گازی مشترک پارس جنوبی، قطر جایگزین روسیه برای جبران بحران گاز اروپا شده است.
در حالی که پیش از این تصور میشد برنامه قطر برای افزایش تولید تا سال ۲۰۲۷ است، اما حالا با حضور ۴ شرکت از بزرگترین کمپانیهای حوزه نفت و گاز در جهان، قطر برنامه را تا حدودی تغییر داده است و احتمالا تا زمستان سال ۲۰۲۳ میلادی این کشور قصد دارد جبران بخشی از کسری گاز اروپا را به جای روسیه بر عهده بگیرد.
قطر به دنبال دسترسی سریعتر به توسعه میدان گازی گنبد شمالی
پیش از این بر اساس برنامههای از پیش تعیین شده، قرار بود که طرح توسعه میدان پارس جنوبی یا گنبد شمالی که شامل ۶ واحد گاز طبیعی مایع میشود، ظرفیت تولیدی قطر را تا سال ۲۰۲۷ به ۱۲۶ میلیون تن در سال خواهد رساند.اما حالا با قرارداد در تنها یک هفته قطر با ۴ سوپر کمپانی بزرگ نفتی و گازی و آغاز عملیات همزمان این کمپانیها در میدان گازی پارس جنوبی، نشان از دورخیز بلند قطر برای رسیدن به سطح تعیین شده احتمالا پیش از ۲۰۲۷ دارد.
دلیل این دورخیز نیز میتواند این باشد که قطر قصد دارد به فوریت به جای روسیه در زمین صادرت گاز به اروپا وارد شود پس نیاز دارد که در فقدان حضور پررنگ ایران برداشت از میدان گازی مشترک با ایران را افزایش دهد.
مهمترین میدان مشترک ایران، پارس جنوبی (در قطر گنبد شمالی نامیده میشود) است که بزرگترین میدان گازی جهان و مشترک میان ایران و قطر است.
اهمیت میدان گازی پارس جنوبی
میدان گازی پارس جنوبی یا گنبدشمالی، یک میدان عظیم گاز طبیعی مشترک بین قطر و ایران است که بزرگترین میدان گازی جهان محسوب میشود و دارای ۵۰.۹۷ تریلیون متر مکعب گاز است.مساحت این میدان حدود ۹.۷۰۰ کیلومتر مربع است که ۶ هزار کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر و ۳ هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران قرار دارد. این میدان در سال ۱۹۷۱ کشف و تولید گاز در آن از سال ۱۹۸۹ آغاز شد وقطر قصد دارد تولید گاز طبیعی مایع (LNG) خود را با توسعه میدان گازی مشترک با ایران تا سال ۲۰۲۷ بیش از ۶۰ درصد افزایش دهد.قطر ۱۰ سالی زودتر از ایران توسعه این میدان را آغاز کرد و تاکنون ۲.۵ برابر ایران، تولید گاز و میعانات گازی از این میدان مشترک داشته است.قراردادهای تازه قطر در حالی منعقد شده است که این کشور طی چند سال گذشته چندین قرارداد عظیم با شرکتهای خارجی نیز امضا کرده و در نظر دارد تا سال ۲۰۲۵ تولید گاز از این میدان را ۳۰ درصد افزایش دهد.
فشار میدان گازی پارس در نوسان برداشتهای قطری
در همین حال این برداشتهای قطر از میدان مشترک با ایران در حالی شدت میگیرد که باید توجه داشت که بعد از چند دهه تولید، این میدان در سال ۲۰۲۳ به نیمه دوم عمر خود وارد میشود و فشار طبیعی میدان رو به کاهش است. قطر سالها پیش، با کمک شرکتهای اروپایی نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۰ برابر سکوهای فعلی ایران) که قادر به حمل کمپرسورهای عظیم باشند را در آبهای خود آغاز کرده است و اکنون هیچ نگرانی از افت فشار میدان و کاهش تولید گاز ندارد.
تکنولوژی ساخت چنین سازههای عظیمی با کمپرسورهای بسیار قدرتمند در اختیار چند شرکت انگشتشمار غربی است. ایران بعد از توافق برجام، قراردادی ۵ میلیارد دلاری با شرکت توتال فرانسه برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی امضا کرد که نیمی از ارزش قرارداد، مربوط به ساخت اولین سکوی ۲۰ هزار تنی بخش ایرانی پارس جنوبی بود. شرکت توتال به همراه شریک چینی خود، سیانپیسی، بعد از خروج آمریکا از برجام، این پروژه را در همان مرحله ابتدایی توسعه، رها کردند.
نیاز فوری ایران به سکوهای نفتی تازه در پارس جنوبی
حالا نیز ایران حداقل ۱۰ تا ۱۵ سکوی ۲۰ هزار تنی و ۲۰ تا ۳۰ کمپرسور عظیم برای حفظ سطح تولید از این میدان مشترک نیاز دارد که ارزش آنها مجموعا حدود ۲۵ تا ۳۷ میلیارد دلار برآورد میشود.اگر ایران نتواند سکوهای یاد شده را نصب کند، از سال ۲۰۲۳ هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب از تولید گاز ایران در این میدان عظیم کاهش خواهد یافت و تا یک دهه آینده، تولید سالانه گاز ایران از این میدان، از حدود ۱۸۰ میلیارد متر مکعب به زیر ۸۰ میلیارد متر مکعب سقوط خواهد کرد.
مساله دیگر نیز این است که هماکنون پارس جنوبی سهمی ۷۰ درصدی در تولید گاز ایران دارد. ایران روزانه نزدیک ۷۰۰ هزار بشکه میعانات گازی نیز از این میدان تولید میکند.دولت ایران طی سالهای گذشته در توسعه میادین نفت و گاز با چالش مواجه شده به خصوص از سال ۲۰۲۰ تقریبا توسعه میادین گازی ایران از دستور و دسترس خارج شده است.
زمستان سال ۱۴۰۰ عملا، کسری گاز ایران به ۲۵۰ میلیون متر مکعب در روز، معادل کل مصرف روزانه گاز در کشور ترکیه رسید که رقم بیسابقهای برای کشوری، چون ایران بود که دارای میادین بزرگ نفت و گاز است و باید توجه داشت که در صورت ادامه روند موجود، کسری گاز ایران هر سال بدتر از سال قبل خواهد شد.این شرایط در حالی است که حداقل در زمستان سه سال اخیر کسری گاز، منجر به استفاده از سوختهای آلاینده، چون مازوت و گازوئیل در نیروگاههای برق و شده است که به نوبه خود باعث آلوده شدن هوای کلانشهرهای کشور شده است.
حال، اما بر پایه برآوردهای انجام شده، میدان پارس جنوبی که با ایران مشترک است روند افت تولید و کاهش برداشت در آن شروع شده است.افت تولید میدان پارس جنوبی از سال ۱۳۹۹ آغاز شده و بهمنماه سال ۱۴۰۰ خبرگزاری مهر از قول یک مقام رسمی که خواسته بود نام او برده نشود، گزارش داده بود که روند افت فشار مخزن پارس جنوبی از هماکنون آغاز شده و اطلاعات آن نیز موجود است، اما میزان این افت فشار رقم بالایی نیست.
بر اساس گفتههای مسولان و از جمله اظهارات۳۰ مهرماه سال ۱۴۰۰ محمد مشکینفام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، از حدود چهار سال آینده، هر سال به اندازه یک فاز پارسجنوبی افت تولید خواهد داشت. البته گزارش دیگری از وزارت نفت و سازمانهای بینالمللی نشان میدهد این اتفاق در نیمه دوم ۱۴۰۲، یعنی حدود ۱۸ ماه دیگر آغاز خواهد شد، اما در عین حال گزارش هایی، اما حکایت از این دارد که از سال ۱۳۹۹ این روند آغاز شده است.
هم چنین برآورد شده است که بر اساس برخی ارزیابیها، هر سال به میزان ۲۸ میلیون متر مکعب تولید این میدان کاسته خواهد شد و در سال ۱۴۱۲ میزان افت تولید این میدان به ۲۶۶ میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید. بدین ترتیب اگر ایران نتواند اقداماتی تکمیلی برای بهبود روند این میدان را تا آن زمان پیش ببرد، تولید گاز این کشور تا ۱۲ سال آینده به یکسوم کاهش خواهد یافت.
بر اساس گفتههای مشکین فام در آن زمان، برای جلوگیری از افت تولید گاز پارس جنوبی نیاز به ۳۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است و برای جبران افت تولید این میدان با استفاده از راهاندازی میادین جدید گازی نیاز به ۵۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری است. اما این شرایط در حالی است که انتظار برای تحقق چنین سرمایهگذاری اکنون سختتر از همیشه است چرا که بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، میزان بدهی شرکت ملی نفت ایران در سال ۹۸ نسبت به سال قبل آن ۲۰ درصد افزایش یافته و به ۶۰ میلیارد دلار رسیده است. خبرگزاری فارس نیز ماه گذشته گزارش داد که این بدهی هم اکنون به ۷۰ میلیارد دلار رسیده است.
قراردادهایی که از دست رفت و تحریمی که برای ایران ماند
ایران برای جلوگیری از افت تولید گاز از این میدان نیاز به نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۰ برابر سکوهای فعلی) و کمپرسورهای عظیم دارد که تکنولوژی ساخت آن در دست چند شرکت محدود غربی، از جمله شرکت توتال فرانسه است.توتال پس ازامضای توافق برجام بر اساس قراردادی که با ایران بسته بود، قرار بود برای فاز ۱۱ پارس جنوبی سکوهای تازهای احداث کند، اما پس از خروج آمریکا از برجام این شرکت نیز به همراه شریک چینی خود، سیانپیسی، پروژه ۵ میلیارد دلاری فاز ۱۱ را رها کرد.
حال به نظر میرسد کل فازهای پارس جنوبی نیاز به ۱۰ تا ۱۵ سکوی عظیم در آینده خواهد داشت و این در حالی است که بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی خبر داده بود که برای جلوگیری از افت تولید گاز این میدان نیاز به ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است.هر چند که پارس جنوبی بزرگترین میدان گازی جهان است و سهمی ۱۰ درصدی در کل ذخایر گازی جهان دارداما باید توجه کرد که این میدان گازی سهمی ۴۰ درصدی در تامین کل ذخایر گاز ایران نیز دارد.
سقوط تولید گاز ایران در این میدان نیز تنها محدود به گاز طبیعی (متان) نخواهد بود. ایران سالانه ۵/ ۴ میلیون تن اتان، و به همین میزان بوتان، پروپان و گازهای سنگین دیگر، همچنین ۲۵۱ میلیون بشکه میعانات گازی نیز از پارس جنوبی تولید میکند که همه آنها با افت فشار مخزن با کاهش تولید مواجه خواهند شد.ارزش سالانه گاز تولیدی (متان) بخش ایرانی این میدان در بازارهای جهانی ۴۳ میلیارد دلار و ارزش اتان، متان، پروپان و میعانات گازی تولیدی از آن به بیش از ۲۵ میلیارد دلار میرسد.
حال در این شرایط و در حالی که قطر با ۴ شرکت استخراج نفت و گاز جهان قرارداد نوشته است، و در تلاش برای استخراج حداکثری سهمش از این میدان است، به نظر میرسد ایران به طور کامل از این مرحله عقب مانده است. باید توجه داشت که اکنون خبرها حکایت از این دارد که قطریها به دنبال یک قرارداد دیگر نیز با شرکتهای دولتی CNPC و سینوپک چین نیز هست.
در حقیقت این دو شرکت دولتی چینی قصد دارند برای شراکت در بزرگترین پروژه گاز طبیعی مایع جهان LNG در قطر و خرید این سوخت، قراردادهای بلندمدت منعقد کنند. برآورد این است که دو کمپانی CNPC و سینوپک هر کدام پنج درصد در دو واحد صادرات LNG جداگانه که بخشی از پروژه توسعه ۳۰ میلیارد دلاری میدان گازی نورت فیلد هستند، سرمایه گذاری کنند.
حال در حالی که قطر در حال بستن قراردادهای بیشتر برای رسیده به حداکثر برداشت از میدان مشترکش با ایران است، کشور ما هم چنان درگیر تحریمهایی است که هر ساعت ادامه آن برای سالیانی ایران را از بازیهای منطقهای عقب میراند.باید توجه کرد که قطر تنها همسایه ایران نیست که از میادین مشترک نفت و گاز، بیشتر از کشور ما برداشت میکند، عراق در غرب از ایران در برداشت از منابع مشترک نفتی سرعت گرفته و تولید خود را تقریبا به دو برابر تولید ایران رسانده است، و کویت و عربستان نیز بر سر برداشت از میدان مشترک با ایران، بدون حضور ایران توافق کرده اند و در شمال نیز کشورهای دیگر نفت و گاز از میادین مشترک با ایران برداشت میکنند و ایران فعلا نظاره گر این برداشت هاست و حتی در میادین فعال نیز با بحرانهای جدی مواجه شده است.
شاید زمان آن رسیده باشد که مسولان کشور درک کنند که قدرت گاهی از همین مبادلات و قراردادهاست که به وجود میآید و این که به خاطر ادامه تحریمها کشور در چنین شرایطی قرار گرفته است نه تنها نشانی از قدرت در خود ندارد بلکه این باور که باید با تحریم بسوزیم و بسازیم در نهایت زیرساختهای داخلی کشور را هدف گرفته است.