سلام بر دههی ۶۰، منهای جنگ!
روز نو :قطع برق در ایران به امری عادی و روزمره برای وزارت نیرو تبدیل شده است. اگرچه سه دهه از روزهای وزارت سید ابوالحسن خاموشی بر وزارت نیرو میگذرد و ایران سه دهه قبل با توسعه صنعت برق، پایان خاموشیهای برنامهریزی شده را جشن گرفت اما در عقبگردی بی سابقه، از سال 93 تاکنون به دوران وزارت خاموشی برگشتهایم با این تفاوت که دیگر مردم در جراید و روزنامهها دنبال جداول خاموشیها نیستند و دانش روز و اپلیکیشنهای مختلف مثل «برق من» به کمک وزارت نیرو آمده است تا به مردم بگوید که چه ساعاتی از شبانه روز برق ندارند. بر اساس اعلام وزارت نیرو امسال بین 13 تا 16 هزار مگاوات کسری تولید برق برای ایام اوج مصرف داریم.
"......"
این یعنی معادل تولید 13 تا 16 نیروگاه اتمی بوشهر کسری تولید داریم و این تعداد نیروگاه باید بسازیم تا نیازهای کشور برآورده شود. به اعتقاد علیرضا اسدی معاون پژوهشی سندیکای برق این میزان کسری را با برنامههای مدیریت مصرف نمیتوان جبران کرد و راهی جز اعمال خاموشی برنامهریزی شده نداریم. اما چه شد که صنعت برق به این حال و روز افتاد؟ ابراهیم خوشگفتار نایب رئیس سندیکای تولیدکنندگان برق سیاستهای وزرای سابق نیرو، عدم ورود بخش خصوصی به صنعت برق، سرمایهگذاری ناکافی بخش دولتی، ناترازی اقتصاد برق و عدم برنامهریزی مناسب برای تجهیز مراکز مصرف به کنتورهای مناسب را عامل بروز مشکلات در صنعت برق معرفی میکند.
روزهایی که سید ابوالحسن خاموشی سرپرست وزارت نیرو بود، خاموشی برنامهریزی شده برای مردم درگیر جنگ ایران امری عادی تلقی میشد. حالا با گذشت بیش از سه دهه از آن دوران، باز هم به دوران خاموشی بازگشتهایم. البته در آن دوران، مسئولان وزارت نیرو از بروز خاموشیها عذرخواهی میکردند اما این روزها نه تنها تهیه جدول خاموشیها امری عادی جلوه داده میشود بلکه برای آگاهی یافتن از جدول خاموشیها، وزارت نیرو از دانش روز و نرم افزارهای مختلف هم استفاده میکند تا مردم بدانند چه ساعتی در شبانه روز را برق نخواهند داشت. این در حالی است که صنعت برق از آن صنایع پیشرویی است که برای 50 سال آینده خود برنامه دارد و کارشناسان این حوزه، خاموشی حتی برای یک لحظه را هم بر نمیتابند چه برسد به اینکه علاوه بر تابستانها در زمستانها هم خاموشی داشته باشیم!
کمبود تولید برق داریم
بر اساس اعلام وزارت نیرو در سال جاری بین 13 تا 16 هزار مگاوات در زمان اوج مصرف کسری داریم. چه شد که صنعت برق به این حال و روز افتاد و آیا میشود با راهکارهای مدیریتی جلوی خاموشیهای برنامهریزی شده را گرفت؟ علیرضا اسدی معاون پژوهش سندیکای برق بیان میکند: طبیعتا این حجم از تفاوت بین تولید و مصرف را نمیتوان با شیوههای مدیریت مصرف جبران کرد. بعضی آقایان این کسری تولید را کمبود تقاضا مینامند در حالی که اینگونه نیست و بیشتر کمبود عرضه است.او تاکید میکند: کمبود عرضه را با روشهای مدیریت سمت تقاضا نمیتوان جبران کرد زیرا اساسا روشهای مدیریت سمت تقاضا فقط شکل یا زمان آن تقاضا را میتوانند جابجا کنند اما در حجم کل تغییری ایجاد نمیکند. در نتیجه سیاستهایی که داشتیم، در سالهای قبل هم پاسخگو نبوده و امسال هم نخواهد بود.
مسئولان وزارت نیرو بارها اعلام کردهاند که در یک بازه کوتاه زمانی که حدود 200 تا 300 ساعت است، مصرف برق فاصله زیادی با متوسط مصرف در دیگر ساعات سال پیدا میکند، بنابراین برای صنعت برق نمیصرفد که برای این مدت کوتاه سرمایهگذاری برای ساخت نیروگاه انجام دهد. اما چه سیاستهایی باعث ایجاد چنین شکافی در مصرف شده است؟ در این رابطه معاون پژوهش سندیکای برق میگوید: دو موضوع باعث این شکاف شده است. موضوع اول این است که در سطح سیاستهای کلان حوزه انرژی یک اشتباهی رخ داده و سیاست ناکارآمدی به کار رفته است و آن هم این بود که ما دو منبع انرژی برای دو نوع تقاضای زیاد خانگی پیشبینی کردیم.
او اضافه میکند: در ایران برای گرمایش، شبکه گازرسانی و سرمایش، شبکه برق طراحی شده و تامین نیاز خانوار به دو حامل انرژی وابسته شده است. در نتیجه در تابستان بخش خانگی با مشکل تامین برق برای سرمایش مواجه است و حجم تقاضا برای خنک کنندگی افزایش مییابد. به این ترتیب این بخش نیازمند برق بیشتری از متوسط مصرفش در طول سال خواهد بود و همین طور در فصل زمستان تقاضایش برای گاز افزایش مییابد.
به گفته اسدی مصرف برق بخش صنعت و کشاورزی در کل سال خیلی نوسان ندارد و این بخش خانگی است که در تابستان و زمستان دو جور تقاضا به دو نوع منبع انرژی اولیه وارد میکند. به همین خاطر در فصل زمستان با کمبود عرضه گاز مواجه میشویم و در تابستان هم با مشکل کمبود عرضه برق روبرو خواهیم بود.
او یادآور میشود: در کشورهای دیگر این کار را نمیکنند و بخش زیادی از مشترکان را به یک منبع انرژی وصل میکنند. در نتیجه در فصول گرم و سرد، دو نوع تقاضا برای رفاه که سرمایش و گرمایش است، به یک منبع انرژی وصل میشود و همواره متوسط مصرف مقداری خواهد بود که صرفه اقتصادی داشته باشد.
معاون پژوهشی سندیکای برق درباره دلیل دیگر ایجاد ناترازی در مصرف برق میگوید: سبد عرضه انرژی برق در کشور نامناسب است. بخش قابل توجهی از تامین برق مورد نیاز کشور که حدود 9 درصد است، به توربینهای برق آبی و سدهای کشور متکی است. وقتی ایران کشوری نیمه خشک است و مشکل خشکسالی و کم آبی دارد، در شرایط کم بارشی با مشکل کمبود برق مواجه میشود.
او ادامه میدهد: شکاف بین عرضه و تقاضای برق در این سالها افزایش یافته است و دلیل آن این است که ما دو روند مغایر هم و نامناسب داشتیم. در 10 سال گذشته بهطور متوسط نرخ رشد تقاضا صعودی بوده است و از حدود سه درصد به هفت درصد رسیده است. این رشد طبیعی است زیرا وابستگی ما به انرژی برق در زندگی امروز بیشتر از 10 سال قبل است. فارغ از موضوع سرما و گرما، شارژرها و خیلی از تجهیزات خانگی برقی شدهاند.
اسدی میگوید: در نقطه مقابلش نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی یا ظرفیت تولید برق ما نزولی بوده است و این نرخ از هفت درصد به حدود 2.5 تا سه درصد رسیده است. دلیل این مسئله، کاهش نرخ رشد سرمایهگذاری بوده است.او عنوان میکند: شکاف بین رشد ظرفیت نیروگاهی و رشد سرمایهگذاری، پایدار و فزاینده هم بوده است. بنابراین هیچکدام از مکانیزمهای سیاستهای مدیریت تقاضا جوابگوی این حجم از شکاف نیست و بروز خاموشیها هم در بررسی روندها قابل پیشبینی بود.
حجم و شدت خاموشیها به عوامل مختلف بستگی دارد
معاون پژوهش سندیکای برق با اشاره به سرمایهگریز بودن صنعت برق میگوید: بخش خصوصی تمایلی به سرمایهگذاری در این بخش به دلیل شرایط اقتصادی صنعت ندارد، منابع بخش دولتی هم ناکافی بوده است و نتیجتا با این وضعیت مواجه شدهایم.او اضافه میکند: پیشبینی من است که خاموشی خواهیم داشت اما حجم و شدت آن با توجه به اینکه عوامل متغیر زیادی شامل شدت گرما یا اجبارهای بخشهای صنعتی، دولتی و اداری برای خروج از مدار در ساعات پیک، در آن دخیل است، خیلی قابل پیشبینی نیست. برخی برنامهها میتواند کمی شدت و حجم خاموشی را کم و زیاد کند اما با خاموشی مواجه خواهیم شد.
اسدی خروج صنایع انرژیبر که نقطه تمرکز یا دیماندی هستند، (نظیر صنایع فولادی و بزرگ) از مدار مصرف را عاملی برای کاهش حجم بزرگی از تقاضای برق معرفی میکند اما این مسئله را عاملی برای بروز لطمه اقتصادی به کشور میداند.
او میگوید: اعمال این سیاست وضعیت تولید صنایع را مشکلدار میکند و اثر مالیاش در صورتهای مالی این شرکتها به صورت ضرردهی و مشکل عدم اجرای تعهدات نمایان خواهد شد. به خصوص که خیلی از این شرکتها صادر کننده هستند.معاون پژوهش سندیکای برق اضافه میکند: اینکه ما بخش خانگی غیر مولد را در زمان کمبود برق روشن نگه داریم و بخش صنعت که درآمد خانوار و ارتزاقش به آن وابسته است و رشد کشور در گرو فعالیت صنعت است را خاموش کنیم، دو جور ضرر به کشور وارد میشود. در کوتاه مدت ضرر این سیاست آن است که بخش زیادی از صنایع دچار اختلال در تولید میشوند و اثر آن در مدیریت تولید نمایان میشود و در بلند مدت اشتغال و ارزش افزودهای که برای کشور ایجاد میشد، از دست خواهد رفت.
آغاز شکاف در تولید برق از سال 93
اما چه شد که به نقطهای رسیدیم که بین روشنایی خانهها یا صنعت یکی را باید انتخاب کنیم؟ ابراهیم خوشگفتار نایب رئیس سندیکای تولیدکنندگان برق در گفتوگو با «انتخاب» بیان میکند: از سال 93، طبق قانون برنامه سوم قرار شد دولت در حوزه برق سرمایهگذاری نکند و بخش خصوصی وارد این عرصه شود. اما وزارت نیرو روشی را پیش برد که بخش خصوصی را در امر تولید برق پس زد.
او در تشریح سخن خود میگوید: در برنامه سوم، چهارم و پنجم یک راهکار برای سرمایهگذاری بخش خصوصی تعیین شده بود. راهکار این بود که هر کس سرمایهگذرای میکند مشخصا با یک قرارداد و ساز و کاری مشخص، بتواند کارش را انجام دهد اما از سال 93 روش وزارت نیرو، روش جذب سرمایهگذار نبود و حاصل آن بحران سال 97، 98، 99 و در نهایت سال 1400 بود.
خوشگفتار ادامه میدهد: در سال 97، حدود 3400 تا 3500 مگاوات کمبود داشتیم. سال 99، پنج هزار مگاوات و سال 1400 به دلیل اینکه نیروگاههای برقآبیها هم به مدار نیامد، چیزی حدود 10 تا 12 هزار مگاوات کمبود داشتیم. امسال هم وزارت نیرو اعلام کرده است که چیزی بین 13 تا 16 هزار مگاوات کمبود برق داریم.
به گفته او در بخش تولید برق، همواره باید چیزی حدود پنج تا 10 درصد از کل شبکه را اضافه بار داشته باشیم که اگر یک نیروگاهی از مدار خارج شد یا اتفاقی افتاد، بتواند جایگزین شود زیرا تولید برق یک فرآیند مستمر و از تولید به مصرف است و نمیتوان آن را ذخیره کرد.
نایب رئیس سندیکای تولیدکنندگان برق میگوید: ساخت هر نیروگاه بزرگ پنج سال طول میکشد و برای ساخت یک نیروگاه کوچک 25 مگاواتی یک سال تا یک سال و نیم باید وقت صرف کرد. در حال حاضر ما چیزی حدود 10 هزار مگاوات کمبود برق داریم. غیر از این میزان، یکسری نیروگاههای فرسوده داریم که نمیتوانیم آنها را از مدار خارج کنیم. امروز در دنیا و کشور ما گاز خیلی ارزش یافته است بنابراین نباید آن را بیخود بسوزانیم.
او عدم اجرای قانون توسط وزارت نیرو را عامل بروز کمبود برق در کشور میداند و ادامه میدهد: ما در سال 76 یک خاموشی گسترده داشتیم بنابراین مصوبهای گذرانده شد تا کنتورهای چند طرفه برای مشترکان نصب شود اما این کنتورها نصب نشد. نصب این کنتورها از سال 77 تا 80 طول میکشید و با نصب این کنتورها مصرف بیرویه در خانوار و سایر مشترکان کنترل میشد اما این سیاست محقق نشد.
خوشگفتار تغییر ساعات کار ادارات، شیفت کاری کارخانجات و یا انتقال تعمیرات کارخانهها به فصل تابستان را اقدامات اجتناب ناپذیر و اجباری برای جلوگیری از خاموشیهای گسترده اعلام میکند.او میگوید: در حال حاضر بخش صنعت دچار رکود است و اگر این بخش فعال شود، به طور حتم کمبودهای ما در حوزه برق بیش از این میزان خواهد بود.
نایب رئیس سندیکای تولیدکنندگان برق ایجاد نیروگاه توسط صنایع بزرگ را هم گامی در راستای حل معضل برق معرفی میکند اما بر این باور است که با این شیوه، وزارت نیرو از نعمت دریافت تعرفه صنایع محروم میشود.
او درباره کنار گذاشته شدن بخش خصوصی در تولید برق عنوان میکند: دو وزیری که قبل از دولت آقای رئیسی بودند اعتقاد داشتند که همین میزان نیروگاهی که داریم، بس است. آقای اردکانیان رسما گفت 200 تا 300 ساعت (همان چهار ماه سالی که مشکل داریم) کمبود داریم و آن را یک جوری جبران میکنیم. تفکر چیت چیان هم این بود که تجدیدپذیرها را توسعه دهد و به توسعه این چنینی (ایجاد نیروگاههای حرارتی) خیلی اعتقاد نداشت.
خوشگفتار تاکید میکند: اقتصاد برق ما ناتراز است. درآمد و هزینهاش به هم نمیخواند بنابراین وزارت نیرو تلاش میکند دایره را تنگتر کند. در صورتی که امکان کسب درآمد بیشتر از صنایع و مجموعههایی که مصرف بیرویه دارند، برای این وزارتخانه وجود دارد و این وزارتخانه در سال 77 میتوانست با نصب کنتورهای مناسب درآمد بیشتری کسب کند.
او اضافه میکند: حدود دو سال است که مجلس قیمت برق صنایع را بالا برده است و فشار آوردهاند که کنتور دیجیتال نصب شود.نایب رئیس سندیکای تولیدکنندگان برق میگوید: در اروپا هر کیلووات برق، 24 سنت دلار است. ما در ایران قیمت گاز را از نیروگاهها 10 تومان میگیریم. قیمت گاز نزدیک یک تا دو دلار در هر متر مکعب است. وقتی با انرژی اینگونه برخورد میکنیم، این اتفاقها میافتد و هم مشکل گاز و هم برق پیدا میکنیم. اگر به اقتصاد توجه کنیم، به یک عده افراد کم مصرف اعانه میدهیم اما از بقیه، مبلغ برق مصرفیشان را دریافت میکنیم.