طولانی شدن مذاكرات به نفع طرفين نيست؛ نه ايران-نه آمريكا
روزنو :یکی از گرههای اصلی مذاکرات وین که باعث توقف در مذاکرات شده درخواست ایران برای خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی است. درخواستی که با واکنشهای ضدونقیضی از سوی آمریکا مواجه شده است. از سوی دیگر طولانی شدن مذاکرات ممکن است پیامدهایی برای اقتصاد ایران داشته باشد که در بلندمدت خود را نشان بدهد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با حسن بهشتی پور تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. بهشتی پور معتقد است: «در خصوص درخواست ایران برای خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی، معتقدم حق با ایران است و اینطرف آمریکایی است كه باید انعطاف نشان دهد. نه برای ایران و نه برای هیچ كشوری قابلقبول نیست كه بخشی از نیروهای مسلحش بهعنوان گروههای تروریستی معرفی شود. ایران هم در قبال این انعطاف احتمالی، بخشی از مطالبات آمریكا را مورد توجه قرار میدهد. در این میان برخی اشاره میكنند كه در زمان دولت قبلی، دو طرف مجموعه مشكلات را حلوفصل كرده بودند و فضا برای خروج سپاه از دایره تحریمها فراهم شده بود. به نظرم این نوع نگاه در شرایط فعلی كمكی به تداوم گفتوگوها نمیكند و از درون ایران باید صدای واحدی در خصوص برجام شنیده شود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
چرا درحاليکه در ماههاي گذشته احتمال توافق زياد بود اما يکباره روند مذاکرات کند شد؟
وقتي ما ميخواهيم بفهميم دليل اصلي اينکه مذاکرات متوقف شده است چيست بايد اطلاعات داشته باشيم و اطلاعاتي که تاکنون منتشر شده حاکي از اين است که آمريکا هنوز حاضر نيست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را از ليست قرمز و ليست نهادهاي تروريستي خارج کند. محتواي مذاکرات به اين دليل منتشر نميشود چون ميخواهند تحت تأثير فضاسازيهاي رسانهاي قرار نگيرد. دو طرف ميخواهند اول به توافق برسند و وقتي هم به توافق رسيدند محتواي مذاکرات قاعدتا محرمانه نخواهد بود، مانند برجام که منتشر شد. در روند مذاکرات اما نميتوانند محتوا را منتشر کنند چون نبايد مذاکرات تحت تأثير فضاسازيهاي رسانهاي قرار بگيرد. بنابراين چون اين شرايط وجود دارد عملا دسترسي به اطلاعات سخت است و بايد به منابع نزديک به هياتهاي مذاکرهکننده اعتماد کرد. نکته ديگر اينکه فرق است بين اينکه سپاه در اين ليست تروريستي قرار بگيرد با اينکه سپاه تحريم شود. الان مساله اصلي لغو تحريم عليه سپاه نيست بلکه خارج کردن نام سپاه از اين ليست سياه است که آمريکا به ناحق و ناجوانمردانه اين کار را کرده است. يعني جمهوري اسلامي ايران حاضر نيست که بپذيرد بخشي از نيروهاي مسلح کشورمان بهعنوان نيروي تروريستي به دنيا معرفي شود. درست است که جمهوري اسلامي ايران هم متقابلا براي پاسخ به اين اقدام ترامپ در آن دوران، نيروهاي آمريکايي مستقر در منطقه خليج فارس را بهعنوان نيروهاي تروريستي معرفي کرد، اما بايد دقت کنيم که اين کار را آمريکا شروع کرده و اقدام ايران اقدام مقابله به مثل است. بنابراين اصليترين بحث ايران خروج سپاه از اين ليست سياه است. چون اين اتفاق ابعاد حقوقي بسيار مهمي دارد. اگر سپاه فقط تحريم بود، کشورهايي که ميآمدند و با سپاه همکاري ميکردند فقط مشمول جريمه ميشدند اما وقتيکه سپاه را در اين ليست قرار ميدهند، مفهوم اين کار از نظر حقوقي اين است که نه تنها آن شرکت جريمه و تحريم ميشود، بلکه خود آن شرکت به عنوان حامي تروريسم، شناخته خواهد شد و يک بار حقوقي بسيار بالاي منفي براي آن شرکت دارد. کمترين آن اين است که اين شرکتها بهعنوان حامي تروريست خود مشمول تحريمهاي بينالمللي شود.
پيش بيني ميکنيد که اين وضعيت تا چه زماني ادامه خواهد داشت؟
کسي نميتواند پيشبيني کند که زمان توقف مذاکرات تا چه زماني به درازا خواهد کشيد اما ميتوان اذعان داشت که طولاني شدن اين توقف به ضرر هر دو طرف است. اما طرف ايراني از طولاني شدن روند مذاکرات بيشتر ضرر ميکند زيرا اين ايران است که مجبور است هزينه دور زدن تحريمها را بپردازد. بنابراين هرچه زودتر بايد مذاکرات از سر گرفته شود. بعيد است توافقي که عنوان شده در دور آخر مذاکرات وين در دولت قبل درباره خروج سپاه از ليست قرمز محقق شده باشد زيرا در اين مورد متني مکتوب نشده بود. ممکن است آمريکا بهصورت شفاهي وعدهاي داده باشد اما قرائن و شواهد نشان ميدهد همان موقع هم آمريکاييها حاضر نبودند تحريمهاي عليه سپاه را لغو کنند يا اگر هم ميخواستند لغو کنند شرايطي را قرار داده بودند، مثل الان که ميگويند ايران بايد از پيگيري مجازات مسببين ترور شهيد سليماني خودداري کند و ديگر پرونده را ببندد. شرايط کنوني به نقل از روزنامهها و تحليلگرانشان و منابع آمريکايي مشخص است و نشان ميدهد که اما و اگرهايي را گذاشتهاند که اصلا قابلپذيرش نبوده است.
گمانهزنيهايي درباره احتمال آزاد شدن اموال بلوکه شده ايران در برخي کشورها وجود دارد. اين موضوع به چه ميزان در روند مذاکرات تأثيرگذار خواهد بود؟
آمريکا معامله با دلار را با ايران براي همه کشورها ممنوع کرده است و ذخاير ما هم به دلار بوده است. اينکه يک کشور ثالث مثل عراق يا کره جنوبي بخواهند اين اموال را بدون هماهنگي با آمريکا از بلوکه شدن دربياورند، امکانپذير نيست زيرا خودشان دچار تحريم ميشوند و اموالشان توسط آمريکا بلوکه خواهد شد. آزادسازي اموال به مذاکرات و مجوز طرف آمريکايي ارتباط دارد و بعيد است طرف آمريکايي بدون مذاکرات چنين مجوزي صادر کند. رژيم صهيونيستي مخالف جدي هر نوع توافقي با ايران است. اين رژيم تمام امکانات خود را بسيج ميکند از لحاظ ديپلماسي و هم رسانهاي که بين ايران و آمريکا هيچ توافقي به دست نيايد اما تاکنون هم موفق نبودهاند. در دوره اوباما هم شاهد بوديم که بهرغم همه مخالفتهاي رژيم صهيونيستي، توافق حاصل شد. در زمان امضاي برجام هم خيلي تلاش کردند و الان هم همين راهبرد رژيم صهيونيستي دنبال ميشود؛ يعني با همه امکانات رسانهاي و ديپلماتيک سعي ميکنند توافق به دست نيايد و اگر حاصل هم شود اجرا نشود.
ايران براي کوتاه شدن روند مذاکرات چه رويکردي را بايد در پيش بگيرد؟
نميتوان مذاکرات وين را پيشبيني کرد اما هم ايران و هم آمريکا به توافق برجام نياز دارند و به نفع هر دو کشور است. بنابراين، با وجود همه مشکلاتي که در پيش روي مذاکرات احياي برجام به وجود آمده است، دو طرف مشکلات را حل کرده و اجازه نميدهند وضعيت به اين صورت بماند. مسأله با راهحلهاي ديپلماتيک قابل حل و فصل است. هر ايراني آزادي انديشي نميخواهد که بخشي از نيروهاي مسلح کشورش بهعنوان تروريست معرفي شوند اما تحريم موضوع ديگري است. بهانهاي که اکنون براي تحريم سپاه وجود دارد، همين مطرح کردن آن بهعنوان گروه تروريستي است که تبعات زيادي دارد. ما سياست خارجي خود را به کف خيابان آوردهايم و هر فردي با هر جايگاهي به خود اجازه ميدهد، درباره هر موضوعي در سياست خارجي بحث کند. همچنين به اين دليل که در قرن 21 هستيم و موضوعات در شبکههاي اجتماعي بازتاب پيدا ميکند، مرتب مطالب مختلف پمپاژ ميشود، اين گرفتاري را براي دستگاه ديپلماسي به وجود آورده است. چه دولت آقاي روحاني، چه دولت آقاي رئيسي و يا هر دولت ديگري که بر سر کار باشد، با اين معضل روبهرو است که سياست خارجي بهجاي آنکه ميان نخبگان و شوراهاي فکري و بر اساس انديشه و تجربه تاريخي بحث شود، امروز بحث مذاکرات به کف خيابان آمده و صحنه منازعات جناحهاي مختلف سياسي شده است. ممکن است من به تيم مذاکرهکننده انتقاداتي داشته باشم اما ميتوانم در يک جلسه خصوصي آنها را مطرح کنم. اما چون بحث کشورهايي است که به ايران زور گفته و تصميمات خود را ميخواهند تحميل کنند، ترجيح ميدهم انتقادات خود را بهصورت خصوصي مطرح کنم
گره خوردن مذاکرات به چه ميزان به نوع مذاکراتي ارتباط دارد که تيم مذاکرهکننده ايران انجام داد؟
برخيها بدون توجه به خوندلي که تيم مذاکرهکننده قبلي ميخوردند و زحمت ميکشيدند تا اهداف ايران را پيش ببرند به آنان انگ زده و گفتند که قرارداد ترکمنچاي را امضا کرده و متن را نخواندند. من معتقد هستم که کاري را که با تيم مذاکرهکننده قبلي شد، با اين گروه نبايد بشود و اگر توافقي انجام شد از آن حمايت کنند. زير سؤال بردن، مطرح کردن انتقادات بدون منبع و استدلالهاي نادرست کار آساني است اما درست نيست. طولاني شدن مذاکرات به ضرر اقتصاد است. طرفي که زيان ميبيند اقتصاد ايران بوده و تحريمها روي اقتصاد ما تأثيرگذار است. دولت وعده داده بود که اثرات تحريمها را کاهش ميدهد. با انجام يکسري اصلاحات اقتصادي در بانکها، بيمهها و... ميتوانيم تأثيرات تحريمها را کم کنيم چراکه طرف مقابل چيزي را از دست نميدهد و فقط ميگويد ما از افزايش ذخاير ايران نگران هستم. طرف ايراني است که هزينه ميدهد و بايد مانع طولاني شدن مذاکرات شد. در خصوص درخواست ايران براي خروج سپاه از ليست گروههاي تروريستي، معتقدم حق با ايران است و اينطرف آمريکايي است كه بايد انعطاف نشان دهد. نه براي ايران و نه براي هيچ كشوري قابلقبول نيست كه بخشي از نيروهاي مسلحش بهعنوان گروههاي تروريستي معرفي شود. ايران هم در قبال اين انعطاف احتمالي، بخشي از مطالبات آمريكا را مورد توجه قرار ميدهد. در اين ميان برخي اشاره ميكنند كه در زمان دولت قبلي، دو طرف مجموعه مشكلات را حلوفصل كرده بودند و فضا براي خروج سپاه از دايره تحريمها فراهم شده بود. به نظرم اين نوع نگاه در شرايط فعلي كمكي به تداوم گفتوگوها نميكند و از درون ايران بايد صداي واحدي در خصوص برجام شنيده شود. يکزماني است كه نام سپاه بهعنوان گروه تروريستي مطرح ميشود، يکزماني هم تحريمهايي متوجه سپاه پاسداران ميشود. اين دو گزينه با هم متفاوت است. آمريكا نام سپاه را در ليست تروريستي قرار داده است و اين عبارت بار حقوقي سنگيني دارد. اگر در خاطرتان باشد، مدتي قبل عليرضا قرباني خواننده خوب كشورمان كه ويزاي آمريكا را از وزارت امور خارجه آمريكا دريافت كرده بود، به دليل اينكه سربازي خود را در سپاه انجام داده بود اجازه ورود به كشور آمريكا را پيدا نكرد. اين امر نشاندهنده ناهماهنگي بسيار در هيات حاكمه آمريكاست. با اين شرايط چه اطميناني ميتوان داشت كه آمريكا ساير تعهداتش در برجام را محقق كند. البته ادامه تحريمها، فشار معيشتي سنگيني را بر دوش دهكهاي محروم كشور ايجاد ميكند و دستيابي به توافق يك ضرورت است. بههرحال خروج نام سپاه از ليست گروههاي تروريستي، يكي از مطالبات كليدي ايران است. اين مطالبه هم غيرمعقول نيست و هيچ كشوري در دنيا اجازه نميدهد بخشي از نيروهاي مسلحش در ليست گروههاي تروريستي قرار بگيرند. البته معتقدم طي هفتههاي آينده اين ابهام نيز برطرف و فضا براي احياي برجام فراهم ميشود.