اصلاحطلبان حزب واحد تشکیل دهند
روزنو :بعد از انتخابات خردادماه 1400و در حالی که تب و تاب انتخاباتی فروکش کرده بود با انتشار نامه شورای نگهبان به علی لاریجانی که در آن دلایل عدم احراز صلاحیت وی برشمرده شده بود، بحث انتخابات 1400 بار دیگر داغ شد. هرچند محتوای نامه بازتاب رسانهای فراوانی داشته است اما تا این لحظه تنها واکنش از سوی نهادهای رسمی مربوط به قوه قضائیه بود که سخنگوی قوه قضائیه با اشاره به انتشار نامه شورای نگهبان به علی لاریجانی درباره رد صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری، گفت: در مورد این نامه اگر مشخص شود از ناحیه ایشان منتشر شده قابل تعقیب و پیگیری است ولی باید از سوی دستگاههای اطلاعاتی بررسی شود که این نامهای که مهر محرمانه دارد توسط چه کسی منتشر شده است. در این راستا برای بررسی بازتاب انتشار نامه شورای نگهبان، واکنشها و سایر تحولاتی که در سپهر سیاست ایران میگذرد با محمدرضا خباز، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و استاندار سابق سمنان به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
ارزیابی شما از دلایلی که برای ردصلاحیت علی لاریجانی ارائه شده است، چیست؟
مطلبی که در پاسخ آقای لاریجانی داده بودند از قوت خیلی بالایی برخوردار نبود. چون اهمیت هر نامهای به نویسنده هر نامه و مخاطب نامه ارتباط پیدا میکند. یعنی دو عنصر در هر نامهای اهمیت بالایی دارد یکی نویسنده و دیگری گیرنده نامه، بنابراین محتوا باید متناسب باشد با نویسنده و گیرنده نامه؛ این نامه چندین ایراد داشت، اولا اینکه آقای لاریجانی متهم شده بود به حمایت از دولت قبل؛ اگر این کار، کار خطایی است کسانی که رئیسجمهور قبل را تایید کردهاند ایراد به آنها برمیگردد. یعنی اگر این کار خلاف باشد چه کسی آقای دکتر روحانی را تایید کرد که این اتفاق افتاد؟ طبیعتا شورای نگهبان، بنابراین همه روسای جمهور بعد از انقلاب پس از تشکیل شورای نگهبان توسط شورای نگهبان تایید شدهاند. خطاهایی صورت گرفته را باید شورای نگهبان هم برعهده بگیرد. دوما اینکه به عنوان ایراد در نامه ذکر شده است که برجام در ظرف 20 دقیقه و در یک جلسه سریع تصویب کردید، در این مورد هم اگر ایرادی وجود دارد، طبیعتا شورا باید جلوی این کار را هم میگرفت. از همه مهمتر کیست که در این کشور نداند مذاکرات برجام با تایید رهبری بوده است. هیچ جا نبوده که مسئولان در مذاکرات بدون هماهنگی ورود کرده باشند. البته ایشان یکسری تحفظهایی داشتند یعنی میگفتند که اگر میخواهید مذاکره داشته باشید، مذاکره را به این گونه پیش ببرید که کلاه سرتان نرود ولی ایشان هیچگاه با مذاکره، مذاکرات و برجام مخالف نبودند چون اگر نمایندگان میدانستند که رهبری با برجام مخالف هستند اصلا برجام را تصویب نمیکردند (همان طور که در زمان مطرح شدن قانون مطبوعات در مجلس ششم رهبری مخالفت خود را به اطلاع رئیس و هیات رئیسه مجلس رساندند) بنابراین اگر با برجام مخالف بودند طبق روال گذشته نظر خودشان را منتقل میکردند. سوما نامهای است که آقای علی مطهری نوشته است و جای خیلی سوالات و کنکاشهایی دارد و آن اینکه ایشان میگوید خواهر من که همسر آقای علی لاریجانی است در هیچ سفر داخلی و خارجی در زمانی که آقای لاریجانی رئیس مجلس بودند، همراه ایشان نبودند و حتی زمانی که به دعوت مجلس در روز زن با ماشین پراید به مجلس آمده حتی نگهبان دم دراجازه ورود نمیداده و وقتی خودش را به عنوان همسر رئیس مجلس معرفی کرده باور نمیکردند که همسر رئیس مجلس با پراید تردد کند. این موضوع با اینکه شورای نگهبان آقای لاریجانی را متهم کردهاند به بریز و بپاش و بیتوجهی به بیت المال خیلی مناسبت ندارد. نظرم این است که همه افرادی که تا بهحال (منظورم از همه کسانی که شخصیتهای برجستهای هستند و ردصلاحیت آنها خلاف انتظار بود مثل مرحوم اکبر هاشمی در انتخابات سال 1392، دیگر شخصیتها مثل آقای پزشکیان و آقای لاریجانی در این دوره از انتخابات) تایید صلاحیت نشدهاند اگر شورای نگهبان به اینها پاسخ دهد و طبق سیاستهای ابلاغی از سوی رهبری در رابطه با انتخابات وظیفه شورای نگهبان پاسخ کتبی دادن به افراد رد صلاحیت شده است اگر اینها را مراعات کنند خیلی از ایرادها که الان وارد میکنند، برطرف میشود. به این معنی که حق مسلم فرد است که اگر تایید صلاحیت نشده است همزمان با ابلاغ عدم تایید صلاحیت به او بگویند به چه دلیل تایید نشده است، این یک خاصیت پاسخگو بودن است. خاصیت دوم این است که اخبار غیرموثقی که به شورای نگهبان میرسد و آن کسانی که اخبار غیرموثق را برای شورا ارسال میکنند دیگر دست از این رفتارها برمیدارند.
این نامه نگاری بین شورای نگهبان و آقای لاریجانی یک نقطه عطفی بود در سرنوشت انتخابات آینده ما که اگر روال عادی و طبیعی خودش را پیدا کند، یعنی سیاستهای ابلاغی جزو وظایف قانونی باشد هم کسانی که در شورای نگهبان میخواهند رای بدهند دقت بیشتری خواهند کرد و هم کسانی که میخواهند در انتخابات نامزد شوند احساس میکنند اگر مسألهای باشد برملا خواهد شد و مهمتر از همه افرادی که خبرهای ناموثق را میآورند، بیشتر مراعات خواهندکرد.
تاثیر این نامه بر افـکار عمومی را چه میدانید و آیا با وجود انتشار این نامه باز هم میشود در انتخابات آینده مردم را به مشارکت دعوت کرد؟
اگر پاسخگو بودن جا بیفتد و به صورت یک گفتمان دربیاید و صدا و سیما و رسانههای مستقل منتشر کنند و افکار عمومی را قانع کنند به مشارکت حداکثری مردم کمک شایانی خواهد کرد.
آینده سیاسی آقای علی لاریجانی را بعد از انتشار نامـــه شورای نگهبان چه میدانید؟
آقای لاریجانی اگرچه به نظر ما یک اصولگرای معتدل است، نظام باید از وجود ایشان در هر زمانی استفاده کند. آقای لاریجانی دارای تجربیاتی است و از پختگیهایی برخوردار است. اگرچه ایشان اصولگرا است و ما اصلاحطلب هستیم در عین حال نبـــاید از کنار این ظرفیـــت آقای لاریجانی عبور و بیتوجهی کرد و باید از وجود او استفاده شود. کشور به سمت اعتدال حرکت میکند و افراد تندرو ممکن است مدت کوتاهی جولان بدهند و این اعتدال است که ماندگار خواهد بود. تندروی مانند کف روی آب است و اعتدال مثل خود آب است. بنابراین کف روی آب برطرف خواهد شد و شرایط برای نیروهای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا، آقای لاریجانی را من یک شخصیت متوازن و معتدل و جا افتاده میدانم و برای ایشان در آینده شرایط خوبی رقم خواهد خورد.
از دیدگاه شما در آینـــده آقای لاریجانی به سمـــت اصلاحطلبان حرکت خواهد کرد؟
بعید است چنین اتفاقی رخ بدهد. اگر میخواست این گونه باشد دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا تشکیل نمیشد. سن و سال شما شاید ایجاب نکند در اول انقلاب یک جامعه روحانیت بیشتر نداشتیم، در همان دور اول مجلس به این نتیجه رسیدند که جدا بشوند و دو تفکر دارند. بنابراین تحت عنوان جامعه روحانیت و مجمع روحانیون جدا شدند. جامعه روحانیت راه خودش را رفت و مجمع روحانیون هم راه خودش را. بنابراین بعید است که آقای لاریجانی نامزد جناح اصلاحطلب باشد. مگر اینکه در تنگنای نامزد قرار بگیرند یا اینکه دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا با هم حزب تشکیل بدهند. تشکیل حزب مبنای فکری هماهنگ نیاز دارد، بعید به نظر میرسد که اصلاحطلبان و اصولگرایان با هم حزب داشته باشند یا اینکه از ابتدا هر دو جناح یک نامزد معرفی کنند. اگر در کمبود نامزد انتخاباتی قرار بگیرند مانند سال 1392 و 1396 ممکن است اصلاحطلبان هم به اصولگرایان کمک کنند. در انتخاب آقای روحانی به عنوان یک شخصیت اصولگرا، اصلاحطلبان در انتخابات سال 1392 و 1396 به کمک اصولگرایان آمدند. این احتمال هست و باید منتظر شرایط زمان و مکان بود.
مدتی است صحبت از تشکیل حزب فراگیر هم از سوی اصولگرایان و هم از سوی اصلاحطلبان مطرح میشود، فکر میکنید آقای لاریجانی در راستای تشکل حزب واحد تلاش خواهد کرد؟
تشکیل حزب واحد در هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا منتهی آرزوی ماست که تعدد احزاب در حد معمول آن خوب است. دو، سه، چهار اما الان 200 حزب در وزارت کشور ثبت نام کردهاند. بعضی از این احزاب حزب خانوادگی هستند. یعنی آقا و خانم و دو تا دختر یا پسرش به همراه عروس و داماد، شدهاند یک حزب، اینکه حزب نشد. بنابراین آرزوی ما هم ادغام این احزاب و تشکیل حزب واحد است و ما در مجلس هشتم طرح مربوط به آن را نوشتیم و تصویب هم شد برای ادغام احزاب در یکدیگر یعنی الان ابزار آن آماده شده و باید نیتها و افکار سران احزاب متفاوت و متعدد به این نتیجه برسند که در هم ادغام بشوند و حزب فراگیر تشکیل بشود. پس آرزوی ما این است، اما اینکه این امر تحقق پیدا خواهد کرد یا نه، باز باید منتظر زمان بود. در مورد نقش آقای علی لاریجانی در تشکیل حزب واحد و فراگیر اصولگرایان به نظرم نه! چون اگر میتوانست ایشان تایید میشد. اگر ایشان میتوانست این کار را بکند و جمع نظر همه اصولگرایان را داشته باشد که 220 نماینده مجلس به آقای رئیسی نامه نمینوشتند که به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری داوطلب شود. اگر ایشان میتوانست شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت نمیکرد. در شرایط موجود ایشان نمیتواند اما در آینده که تجربیات و عبارتهای جدیدی برای محافظه کاران و اصولگرایان پیش بیاید احتمال آن ممکن است.