اصلاح طلبان پس از انتخابات 1400 چه تصمیمی می گیرند؟ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۱
۵۲ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند و رأی‌های باطله هم رتبه دوم را کسب کرد. میزان رأی کاندیدای پیروز این انتخابات هم گویای بخشی از این واقعیت است.

 انتخابات 1400

آذر منصوری سخنگوی جبهه اصلاحات ایران با بیان اینکه تا زمانی که اصلاح طلبان نتوانند بر روی نوع سیاست ورزی انتخابات محور به توافقی برسند، در هر انتخاباتی بخشی از بدنه اجتماعی خود را از دست خواهند داد، خاطرنشان کرد: مسئله از نگاه من این است که با بلایی که سر نهادهای انتخابی آمده، عملا دیگر نسبت بین عملکرد نهادهای انتخابی و مطالبات حداقلی مردم، نسبت معنی داری نیست. دلیل اصلی رویگردانی اکثریت مردم از صندوق‌های رأی و انتخابات هم همین است. آنچه که در این انتخابات رخ داد نیز حاکی از این واقعیت است.


به گزارش روز نو : در حالی اصولگرایان بر مسند قدرت می‌نشیند که اصلاح طلبان پس از انتخابات سرنوشت ساز ۱۴۰۰ در سکوتی سنگین فرو رفته‌اند. این روزها این سخن زیاد شنیده می شود که جریان اصلاح‌طلبی نیازمند تغییرات جدی هم در بعد تشکیلاتی و هم تئوریک است.

بسیاری پیش از انتخابات بر این باور بودند رییس‌جمهور ۱۴۰۰ کسی نیست جز سیدابراهیم رییسی؛ در این بین طیفی از جامعه نیز بر این عقیده بودند که می‌توانند دوم خردادی دیگر را با عبدالناصر همتی خلق کنند، اما نتیجه طور دیگری رقم خورد و همتی بر اساس آرای کسب شده رتبه چهارم را از آن خود کرد.

اما آنان در این سیاست نیز یکدست نبودند؛ بدین ترتیب که گروهی مخالف شرکت در انتخابات بودند و دسته‌ی دیگر از مشارکت حمایت می‌کردند.

اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند با این رویکرد به انتخابات معنا و مفهوم بدهند

در همین خصوص، آذر منصوری در گفت و گو با خبرنگار جماران، در واکنش به ادعای شکست اصلاح‌طلبان می‌گوید: نتیجه انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ را نمی‌توان شکست اصلاح‌طلبان نامید، چرا که قاعده رقابت سیاسی این است که هر گروه یا جریان سیاسی که برای انتخابات برنامه‌ریزی می‌کند، قاعدتا باید این امکان را نیز داشته باشد که نامزد خود را در رقابت‌های انتخاباتی حاضر ببیند. در حالی‌که در دو انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ همه نامزدهای جریان اصلاحات رد صلاحیت شدند. بنابراین، در تبیین صورت مسئله باید به این موضوع توجه شود. شاید بهتر باشد مسئله را به این صورت مطرح کرد که وقتی انتخابات با اعمال نظارت استصوابی از معنا و مفهموم تهی شده است سیاست ‌ورزی اصلاح‌طلبان در آینده چه سمت و سویی پیدا می‌کند؟ آیا صرفا سیاست ‌ورزی «انتخابات محور» باید کانون توجه اصلاح‌طلبان باشد؟!

وی با بیان اینکه تا زمانی که اصلاح طلبان نتوانند بر روی نوع سیاست ورزی انتخابات محور به توافقی برسند، در هر انتخاباتی بخشی از بدنه اجتماعی خود را از دست خواهند داد، افزود: اتفاقی که در انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ افتاد به نوعی حاکی از عدم این توافق است. گروهی از اصلاح طلبان در این دو انتخابات معتقد بودند که می‌توان با تکیه بر حداقل‌هایی که نظارت استصوابی پیش روی آنها گذاشته، همچنان با رویکرد سلبی جامعه را با خود همراه سازند، اما آنچه در عمل و واقعیت اتفاق افتاد، نشان داد این تحلیل، تحلیلی واقع بینانه نیست. صورت مسئله از نگاه من این است که با بلایی که سر نهادهای انتخابی آمده، عملا دیگر نسبت بین عملکرد نهادهای انتخابی و مطالبات حداقلی مردم، نسبت معنی داری نیست. دلیل اصلی رویگردانی اکثریت مردم از صندوق‌های رأی و انتخابات هم همین است. آنچه که در این انتخابات رخ داد نیز حاکی از این واقعیت است

وی افزود: ۵۲ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند و رأی‌های باطله هم رتبه دوم را کسب کرد. میزان رأی کاندیدای پیروز این انتخابات هم گویای بخشی از این واقعیت است.

منصوری گفت: اصلاح طلبان پس از حضور در چند انتخابات با تکیه بر همین حداقل‌های تحمیل شده توانستند بدنه اجتماعی خود را همراه سازند؛ چرا که در عمل نهادهای بر آمده از این انتخابات نه تنها نتوانستند هیچ افزوده‌ای برای جریان اصلاحات داشته باشند بلکه با عملکرد خود همان میزان اعتماد اجتماعی را هم از بین بردند. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند با این رویکرد به انتخابات معنا و مفهوم بدهند و این بدنه را با خود همراه سازند. از طرفی در تشکیلات جمعی خود نیز به دلیل وجود دو رویکرد و نگاه مختلف به جمع بندی و تصمیمی نمی‌رسند که همه مدافع آن باشند واز آن حمایت کنند.

آذر منصوری در پایان افزود: بنابراین شرایط ساده نیست که بتوان یک نسخه سهل الوصول برای آن پیچید. اصلاح‌طلبان از یک طرف با نظارت استصوابی و‌ نهادهای موازی مواجه هستند که رمق نهادهای انتخابی را گرفته است و از طرف دیگر با ادامه این وضعیت با سیاست ورزی صرف انتخابات محور نمی‌توانند مطالبات پایگاه اجتماعی خود را نمایندگی کنند. مگر آنکه آنقدر پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند که قدرت فشار از پایین خود را برای افزایش قدرت چانه زنی در بالا، بالا ببرند

اصلاح‌طلبان نتوانستند مانند مردم بن‌بست اصلا‌ح‌طلبی را بفهمند

محمد علی ابطحی نیز در گفت و گو با خبرنگار جماران، گفت: انتخابات ریاست‌جمهوری یکی از قله‌های پیروزی اصلاح‌طلبی به عنوان یک اندیشه و شکست اصلاح‌طلبان به عنوان احزاب و تشکیلات بوروکراتیک بود.

وی افزود: اگر مردم را اصل بدانیم و جمهور را سنگ زیر بنای کشور، هرچه در این سال‌ها اصلاح‌طلبان اصیل، حکومت را به اصلاح از درون فراخواندند و همه این دعوت‌ها، با بی‌اعتنایی روبرو شد و تنها به محدود کردن اصلاح‌طلبان اقدام کردند و پنجه‌های امنیتی به جای اصلاح روش‌ها عامل نگهداری حکومت شد، طبیعی بود مردم اصلاح‌طلبانه‌ترین کار را کردند و به جای اعمال هر نوع خشونتی از طریق صندوق رأی اعتراض کردند.

عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: ما هم همان مسیر دعوت به اصلاح را دنبال کردیم؛ مردم را به رأی متفاوت دعوت کرده و به پای صندوق رأی رفتیم. مخاطبانمان اصلاحی‌تر از ما بودند و از طریق رأی ندادن نظر اصلاحی‌شان را بیان کردند. اصلاح‌طلبان نتوانستند مانند مردم بن‌بست اصلا‌ح‌طلبی را بفهمند. اما آن چه مهم بود اینکه، راه‌های خشن و براندازانه نتوانست جایگزین تفکر اصلاح‌طلبی شود ولی اصولگرایان توانستند جایگزین اصلاح‌طلبان شوند.

ابطحی در پایان گفت، اگر نگاهی به شعارهای انتخاباتی اصولگرایان بیندازیم، در می یابیم که صحبت‌های اصلاح‌طلبانه‌ای را ارایه دادند که خود آقای خاتمی در دوران ریاست‌جمهوری نمی‌توانست به زبان بیاورد.

منبع: جماران
عکس روز
خبر های روز