در اينكه جناح اصولگرا و راست در روي كار آمدن دولت احمدينژاد شريك بودهاند هيچ شكي نيست. جناح اصولگرا در انتخاباتهاي گذشته تنها يك كانديدا داشت كه اين كانديدا هم آقاي احمدينژاد بود. آنها در انتخابات رياستجمهوري يازدهم هم 5 كانديدا داشتند كه با وجود آنكه مجموع راي اين 5 كانديدا از مجموع آراي آقاي روحاني كمتر بود اما آنها در اين انتخابات همگي ميان اين پنج كانديدا تقسيم شدند. به جز چند شخصيت اصولگراي علاقهمند به آقاي روحاني كه در كنار وي بودند ساير اصولگرايان در حمايت از اين پنج كانديدا تقسيمبندي كرده بودند. در انتخاباتهاي نهم و دهم رياستجمهوري اصولگراها به صورت كاملا هماهنگ عمل كردند و در راي آوردن آقاي احمدينژاد و پشتيباني از تصميمات بعدياش كاملا متحد بودند. در اين دو دوره همه اصولگراها متحد بودند و به جز چند نماينده كه انتقاداتي داشتند ساير افراد كوچكترين انتقادي به دولت را نميپذيرفتند. اصولگرايان در تمامي ناكاميها و موفقيتهاي احمدينژاد شريك هستند و بايد پاسخگوي اين مشكلات باشند. به هر حال اصولگرايان از زماني كه اشتباهات احمدينژاد شروع شد تا به حال درباره انتقاد از احمدينژاد به چهار دسته تقسيم ميشوند. يك دسته از اصولگرايان از همان اواسط شروع به كار دولت شروع به انتقادهاي باظرافت كردند. البته اين انتقادات مانع از اشتباهات تيم احمدينژاد نشد. در مجلس بودند افرادي كه انتقاداتي مطرح ميكردند اما در مواقع لزوم نيز با دولت همكاري ميكردند و در حمايتها در صف اول حضور داشتند. دسته دوم آن دسته از اصولگراياني بودند كه زماني كه اشتباهات دولت به اوج خود رسيد و اشكالات دولت نقل مجالس شده بود و مردم در كوچه و بازار به دولت بد ميگفتند آنها نيز براي آنكه از مردم عقب نمانند شروع به انتقاد كردند. دسته سوم آن دسته از اصولگراياني بودند كه تا پايان دولت احمدينژاد از او حمايت كردند يا اينكه در برابر اشتباهات دولت سكوت ميكردند. دروغها را ميشنيدند، سياستهاي غلط را ميديدند اما لب فرو ميبستند و انتقادي نميكردند. اما زماني كه دولت آقاي روحاني روي كار آمد و تحولات كشور را ديدند شروع به انتقاد كردند و در اين ميان حتي از اصلاحطلبان نيز انتقاد ميكردند. دسته چهارم آن دسته از اصولگراياني بودند كه هنوز هم حاضر به انتقاد از تيم احمدينژاد نشدهاند و كم و بيش هم از احمدينژاد حمايت ميكردند. من چندي پيش در يكي از دانشگاهها سخنراني ميكردم و تعدادي از بچههاي حزباللهي و ارزشي در حال حمايت از احمدينژاد بودند كه من به آنها گفتم حيف است كه آبرو و حيثيت خود را در حمايت از احمدينژاد خدشهدار كنيد. بهتر است به جاي حمايت از او سكوت كنيد. برخي آقايان حتي ماه گذشته از آقاي احمدينژاد و تيمش دعوت كردند تا در يك مسجد حضور پيدا كنند و بعد از آنها تقدير و تشكر كردند و به وي به پاس خدمات ارزنده هشت ساله گذشته هديه دادند و با اين كار مردم را به حمايت از احمدينژاد تشويق كردند. البته من معتقد هستم دسته اول اصولگرايان منصف هستند و وقتي متوجه شدند كه در انتخابشان اشتباه كردهاند شروع به انتقاد كردند اما جرات بيان كردن انتقادات پررنگ نداشتند و از آنجايي كه نظام از آقاي احمدينژاد حمايت ميكرد انتقادهايشان با ترس و لرز بود. اما دسته دوم فرصتطلبي كردند و براي آنكه عقب نمانند و راي مردم را داشته باشند شروع به انتقاد از احمدينژاد كردند. اين افراد در ظاهر انتقاد ميكردند اما از دوستان نزديك رييس دولت سابق بودند. دسته سوم نيز به مجرد روحاني روي كار آمد و امور مثبتي انجام داد براي آنكه نظر دولت را به خودشان جلب كنند يا پست و مقام بگيرند شروع به انتقاد كردند تا در حافظه مردم اشتباهاتشان را پاك كنند. بايد براي اين افراد دعا كرد كه به آنها بينايي و انصاف داده شود و چشمانشان كه به خاطر علاقه و تعصب بسته شده است در مقابل واقعيتها باز شود. البته بايد تاكيد كنم كه اشتباه كردن از انسان بعيد نيست و بايد تلاش كرد در انتخابها دچار اشتباه نشويم اما ممكن است در برخي موقعيتها يك گروه در انتخابهايش دچار اشتباه شود اما پافشاري بر اشتباهات و سكوت در مقابل آنها جرم و گناه نابخشودني است. برخي افراد حاضر نيستند به اشتباهات گذشتهشان اعتراف كنند. همين افراد بودند كه اشتباه كردند و با حمايتهايشان اين اشتباه را ادامه دادند. ما روايتي داريم كه ميگويد كسي كه خويشتندار نيست و تقوا ندارد، باقي ماندنش در پست باعث نابودي امت اسلامي و از بين رفتن مصالح ملت ميشود. بهتر است اگر اشتباه كرديم و با اشتباهاتمان افراد نالايق روي كار آورديم حداقل به اشتباهاتمان اعتراف كنيم و باعث از بين رتن مصالح ملي نشويم. اشتباه اصولگرايان باعث شد كه تا دهها سال آينده تاوان اشتباهات آنها را ملت بپردازد. آنها اشتباهاتشان را ادامه دادند تا زماني كه آن جريان توسط مردم كنار زده شد.
ای کاش تقوا در همه اظهار نظرها و تحلیل ها رعایت می شد و یک طرفه اظهار نظر نمی شد
تعداد سانتریفوژها در زمان احمدی نژاد 100 برابر شد و اورانیوم 20 درصد تولید
وضعیت اسفبار سیمان در اول دولتش و صادرکننده مهم بین المللی سیمان در آخر دولت دهم
کنترل مصرف بی رویه سوخت بخصوص بنزین با هدفمندی یارانه ها
و خدمات ارزنده دیگری که تنها زیبنده این دولت بود امیدواریم دولت یازدهم نیز منشا خیرات برکات باشد برای ایران اسلامی