اصلاح طلبان راديكال و محافظه‌کار ندارند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۲
کد خبر: ۴۳۹۶۸۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۴ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۹
يکي از نقدهايي که طي سال‌هاي اخير به برخي سياست‌هاي کلان کشور وارد شده است در خصوص سرمايه‌هايي است که به صورت‌هاي مختلف و اتهامات شبيه به هم از دست مي‌روند، اين سرمايه‌ها غالبا افرادي هستند که براي کشور و نظام دلسوز و کارآمدند اما طي سال‌هاي گذشته از قطار انقلاب پياده شدند. در همين رابطه با جواد امام به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه مي‌خوانيد.

يکي از نقدهايي که طي سال‌هاي اخير به برخي سياست‌هاي کلان کشور وارد شده است در خصوص سرمايه‌هايي است که به صورت‌هاي مختلف و اتهامات شبيه به هم از دست مي‌روند، اين سرمايه‌ها غالبا افرادي هستند که براي کشور و نظام دلسوز و کارآمدند اما طي سال‌هاي گذشته از قطار انقلاب پياده شدند. در همين رابطه  با جواد امام به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه مي‌خوانيد.

به گزارش روز نو :اخيرا صحبت‌هايي در خصوص تندروي يا محافظه‌کاري برخي چهره‌ها در جريان اصلاح‌طلب مطرح شده است، اساس اين طيف‌بندي ها را در اين جريان چه عاملي مي‌دانيد؟‌

جريان اصلاحات يکپارچه است و هنوز هيچ طيف‌بندي درون اين جريان ايجاد نشده، اصلاحات تعريف مشخصي دارد و اصلاح‌طلب نه تندرو و نه کندرو است. اصلاح‌طلب در مسير قانون حرکت مي‌کند. اين امکان وجود دارد که نگاه‌هاي متفاوتي درون جبهه اصلاحات وجود داشته باشد اما آنجا که بايد تصميمي گرفته شود به صورت واحد و در يک جبهه متحد تصميم‌گيري شود.

ايــن کــنش و واکـنش را اخيـرا در رابـطه با آيت‌ا... موسوي‌خوئيني‌ها و آقـاي حجاريان شاهد بوديم.

نگاه و نامه آقاي خوئيني‌ها از سر تکليف و دلسوزي و شناختي بود که نسبت به جريانات سياسي و انقلاب و روند پيش روي کشور و سياستمداران داشت. ايشان از باب خيرخواهي نقدهايي را داشته و منعکس کرده است و مساله خاصي نيست و نمي‌توان گفت ايشان تندروي کرده است. آقاي حجاريان نيز نظريه‌پردازي است که نظرات خود را منعکس کرده است. درون جبهه اصلاحات دسته‌بندي صورت نگرفته تا طيف راديکال و محافظه‌کار تقسيم‌بندي شوند. ما تابه‌حال شاهد هيچ دسته‌بندي نبوديم.

برخــي اتفاقات اخير در کشور به عنوان مثال مشارکت حداقلي مردم در انتخابات به جريان اصلاحات نسبت داده مي‌شود.

ناکارآمدي به بعضي لايه‌هاي قدرت برمي‌گردد و ارتباطي با جريانات سياسي ندارد اگر به جريانات سياسي ميدان داده نشود و در تصميم‌گيري‌ها مشارکت پيدا نکنند و با راي آنها مقابله شود يا مسئولاني که با راي مردم بر سر کار مي‌آيند با موانعي جدي روبه‌رو شوند اين راي اثر خود را از دست مي‌دهد و مردم بي‌تفاوت و نااميد مي‌شوند چون متوجه خواهند شد به‌رغم مشارکت‌هايي که دارند و از اين مشارکت‌ها به عنوان حماسه ياد مي‌شود ولي در عمل ماجرا به عکس خود تبديل مي‌شود و شاهد هيچ تغيير رويکردي نيستيم. و مردم عملا دلزده مي‌شوند اين ناکارآمدي سيستم است درون اين سيستم جريانات سياسي قرار دارند. مادامي که نسبت به اين سياست‌ها تجديدنظر نکنيم و براي جايگاه مردم ارزشي قائل نباشيم و به حساب نياوريم قاعدتا هر چه جلوتر برويم اين روند با ناکارآمدي‌هاي بيشتري روبه‌رو مي‌شود و کاري از جريانات سياسي برنمي‌آيد؛ نهادهاي حاکميتي هستند که بايد به فکر باشند و آسيب‌شناسي کنند و عدم حضور مردم پاي صندوق‌هاي راي روي‌گرداني از برخي سياست‌ها است نه روي‌گرداني از جريانات سياسي و اين هزينه‌اي است که متوجه کل نظام است. ما بايد جريانات سياسي را درون نظام بدانيم. امکان‌پذير نيست که جريانات سياسي مردم را با صندوق راي آشتي بدهند، آسيبي که در درون نظام وجود دارد متوجه جريانات سياسي نيز بود.

با اين وجود اگر شرايط براي حضور اصلاح‌طلبان در قدرت به همين ميزان سخت‌گيرانه پيش برود آيا سکوت يا کناره‌گيري از ديدگاه شما راهکاري منطقي است؟

ما نمي‌توانيم بنشينيم و تماشاچي باشيم ما به عنوان کنشگري سياسي بايد در خصوص تندروي‌ها هشدارهاي لازم را بدهيم. ما بايد تلاش خود را داشته باشيم و هزينه‌اي که به کشور تحميل مي‌شود و منافع ملي ناديده گرفته مي‌شود و پيامد‌هاي اين رفتار بايد گوشزد شود. ما به منافع کشور توجه داريم و نمي‌توانيم بي‌تفاوت نگاه کنيم. کساني که راي مردم را زينت مي‌دانستند امروز به جايي رسيده‌اند که ديگر حتي به آن زينت هم احتياج ندارند. و براي رسيدن به مقصود خود تصميم گرفته‌اند رفتاري پيشه کنند که اساسا مردم در صحنه حاضر نشوند. مردم در زماني پاي صندوق‌ها حاضر مي‌شوند که احساس کنند راي آنها تاثير داشته است و مي‌توانند براي سرنوشت خود مشارکت کنند و تاثيرگذار باشند. در درجه دوم وقتي قدرت انتخاب از مردم گرفته مي‌شود و به يک جريان سياسي خاص محدود مي‌شويم با سردي انتخابات روبه‌رو خواهيم شد و اينها پشتوانه‌هاي نظام و کشور هستند که تحليل مي‌روند.

اما اتفاقات اخير به بخشي از سرمايه اجتماعي اصلاح‌طلبان هم آسيب زده است.

در حال حاضر مردم از مسئولان روي برمي‌گردانند و ما بايد تلاش‌کنيم تا مسئولان را متوجه خطر بکنيم. شايد مردم از اصلاح‌طلبان دلگير باشند ولي از اصل اصلاح دلگير نيستند. اصلاح ضرورتي براي پيشرفت و توسعه و قانون‌مداري است و تمام موازنه‌هاي قدرت را تنظيم مي‌کند. بحثي که امروز وجود دارد اين است که بزرگان اصلاحات به‌رغم بي‌مهري‌هايي که شده همچنان تلاش مي‌کنند اين قطار به ريل خود برگردد وگرنه به‌تنهايي کاري از جريان اصلاحات ساخته نيست. اگر قرار باشد تصميم واحدي گرفته شود شوراي عالي اصلاح‌طلبان و تمام جريان‌هاي اصلاح‌طلبي بايد متفق باشند. شوراي عالي بعد از ويروس منحوس کرونا تشکيل جلسه نداد ولي تمام هم و غم اين بخش اين بوده که وسيله‌اي براي نزديک کردن مردم و مسئولان باشد و تنها فرصت او صندوق راي بود. اکثر کانديداهاي حزبي ما در انتخابات قبلي ردصلاحيت شدند و شوراي سياستگذاري عملا نمي‌توانست جز تصميمي که گرفته شد روش ديگري پيش رو بگيرد. نبايد فکر کنيم امروز در شوراي عالي اختلاف وجود دارد. مسئولان و دوستاني که درون شورا بودند وقتي احساس مي‌کنند تمام فرصت‌ها از جريان سياسي گرفته مي‌شود و هزينه‌ها توسط ما تقبل مي‌شود ناراضي‌اند چون بخشي از هزينه‌ها بايد توسط کساني پرداخت شود که مسبب اين اتفاقات هستند.

با اين تفاسير کشور نياز به چهره‌هاي جديد و کادرسازي در جهت کارآمدي دارد که بخشي از اين سرمايه‌ها در حال حاضر بازي داده نمي‌شوند، آسيب اين گونه اتفاقات را چگونه مي‌بينيد؟

هيچ شخصي از درون جبهه اصلاحات از قطار اسلام و انقلاب پياده نشده است بلکه عده‌اي که هيچ نسبتي با نظام و انقلاب نداشتند سکاندار برخي امور شدند و بچه‌هاي انقلاب را از قطار انقلاب به بيرون پرتاب کردند. کسي پياده نشد بلکه افراد را پياده کردند. اين مساله‌اي بود که باعث شد برخلاف گفته امام انقلاب به دست نامردان و نامحرمان بيفتد. شائبه‌ها و ناکارآمدي‌ها و اختلاس‌ها و نفوذ جريانات بـيــگـانه همه بــه اسـم چهره‌هاي انقلابي انجام مي‌شود که به انـقلاب لطمه مي‌ زند.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز