ژاپن تایمز:
پکن نه حاضر است از تهران دست بکشد، نه اینکه به خاطر ایران، با آمریکا دربیفتد / ضرباتی که تنش ایران و آمریکا به اقتصاد چین وارد میکند
بر اساس گزارشها اقتصاد چین در هفتهای که گذشت کمترین رشد سالیانه خودش طی ۳۰ سال اخیر را تجربه کرد، اتفاقی که حتی در اوج جنگ تجاری پکن و واشنگتن هم سابقه نداشت و باعث شد تا تحلیلگران در مورد احتمال تاثیر تنشهای خاورمیانه بر اقتصاد چین هشدار دهند.
روزنو : بر اساس گزارشها اقتصاد چین در هفتهای که گذشت کمترین رشد سالیانه خودش طی ۳۰ سال اخیر را تجربه کرد، اتفاقی که حتی در اوج جنگ تجاری پکن و واشنگتن هم سابقه نداشت و باعث شد تا تحلیلگران در مورد احتمال تاثیر تنشهای خاورمیانه بر اقتصاد چین هشدار دهند.
مینا کوتانی در ژاپن تایمز نوشت: بر اساس گزارشها اقتصاد چین در هفتهای که گذشت کمترین رشد سالیانه خودش طی ۳۰ سال اخیر را تجربه کرد، اتفاقی که حتی در اوج جنگ تجاری پکن و واشنگتن هم سابقه نداشت و باعث شد تا تحلیلگران در مورد احتمال تاثیر تنشهای خاورمیانه بر اقتصاد چین هشدار دهند.
به گزارش روز نو : در ادامه این مطلب آمده است: حمله هوایی آمریکا که منجر به ترور قاسم سلیمانی، ژنرال ارشد ایرانی شد نگرانیها در جهان برای آغاز جنگی دیگر در منطقه خاورمیانه به عنوان بزرگترین مرکز تولید نفت خام را افزایش داد. از زمان اعمال مجدد تحریمهای آمریکا علیه ایران در نوامبر ۲۰۱۸، چین وابستگی خود به نفت ایران را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.
با این حال تحلیلگران معتقدند که از آن جایی که چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان است و در زیرساختهای منطقه هم سرمایهگذاری گستردهای داشته، تشدید تنش در روابط آمریکا و ایران تهدیدهای جدی برای امنیت اقتصادی چین خواهد داشت.
این تحلیلگران همچنین تاکید میکنند که ایران به لحاظ امنیت انرژی و قرار گرفتن در مسیر ابتکار کمربند جاده ابریشم جدید از نظر استراتژیک برای چین مهم است، اما به هر حال برقراری توازن در روابط با تهران و واشنگتن برای پکن کار سختی خواهد بود. آمریکا قدرت سیاسی و اقتصادی بالایی دارد که میتواند به روند توسعه چین آسیب بزند.
تجارت چین با ایران از جمله خرید نفت خام از این کشور تحت تاثیر تشدید تنش بین ایران و آمریکا، طی سالهای اخیر به طرز چشمگیری کاهش یافته است. منوچهر دوراج، استاد امور بین الملل در دانشگاه تگزاس گفت: با تشدید تنشها روابط با ایران برای چین دردسرهای خاص خود را خواهد داشت.
هنگامی که توافقی بین ایران و شش قدرت اصلی جهانی یعنی انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا منعقد شد تا تحریمهای بینالمللی علیه تهران در ازای محدود کردن برنامه هستهایاش لغو شود چین به سرعت برای حضور در بازار ایران دست به کار شد.
شرکتهای چینی در همان سال امضای برجام قراردادهایی به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار با ایران امضا کردند. در جریان سفر شی جینپینگ، رئیس جمهور چین به تهران در ژانویه سال ۲۰۱۶، ایران و چین توافق کردند که روابط دو جانبه را گسترش دهند و حجم تجارت را تا سال ۲۰۲۵ به ۶۰۰ میلیارد دلار برسانند.
پس از آنکه دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اوایل ماه مه ۲۰۱۸ از توافق هستهای ایران خارج شد و دوباره تحریمها را اعمال کرد، واردات نفت خام چین از ایران از ۶۵۰ هزار بشکه در روز به طور میانگین به ۱۴۰ هزار بشکه رسید.
همزمان، چین واردات نفت خام از دیگر کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که اکنون به بزرگترین شرکای تجاری چین در منطقه تبدیل شدهاند را افزایش داد.
چین در ۱۱ ماهه نخست سال گذشته ۷۶.۳ میلیون تن نفت خام از عربستان سعودی وارد کرده که نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۱۸، ۵۳ درصد افزایش داشته است. در همین حال، واردات نفت از ایران تقریبا نصف شده و به ۱۴.۴ میلیون تن کاهش یافته است.
لی کینگزی، استاد دانشکده مطالعات بین المللی دانشگاه پکن، گفت: چین جدا از نفت خام ایران احتمالا فرصت صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری در این کشور را از دست بدهد. برای چین آسان نیست سرمایه فعلی خود را از ایران خارج کند. سرمایه گذاری در زیرساختها مانند چاههای نفتی دهها سال طول میکشد تا به سودآوری و بازده برسد، بنابراین هرگونه تلاش برای بیرون کشیدن این سرمایه در این مقطع منجر به ضرر میشود.
علاوه بر این، تحلیلگران هشدار میدهند که جنگ با ایران باعث بی ثباتی کل منطقه از جمله تنگه هرمز خواهد شد، تنگهای که تقریباً یک پنجم نفت جهان از آن عبور میکند.
ژو ژینگ، یکی دیگر از اساتید دانشگاه دانشگاه پکن گفت: در نیمه اول سال ۲۰۱۹، چین ۳.۳ میلیون بشکه در روز نفت خام را از طریق تنگه هرمز وارد میکرد و این میزان ۳۳ درصد از کل واردات نفت خام چین را شامل میشد، رقمی که به نسبت زیاد است.
دوراج یکی از کارشناسان روابط ایران و چین که در این مورد کتابی هم منتشر کرده گفت که اگر تنش شدت بگیرد، ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد یا مشکلات بزرگی برای جریان عبور نفتکشها ایجاد کند. اتفاقی که بدون شک مطلوب چین نیست.
بیش از نیمی از نیازهای انرژی چین از خاورمیانه و شمال آفریقا تأمین میشود. بی ثباتی عمده در این منطقه تأثیرات منفی بزرگی بر ادامه رشد اقتصادی چین خواهد گذاشت.
علاوه بر نفت، موقعیت جغرافیایی ایران از جمله در اختیار داشتن طولانیترین خط ساحلی در امتداد خلیج فارس، کنترل کامل بر تنگه هرمز و نقش آن به عنوان دروازه ورود به آسیای مرکزی و اروپا از طریق ترکیه باعث میشود تا چین برای جاهطلبیهایش در مورد کمربند و ابتکار جاده ابریشم روی ایران حساب ویژهای باز کند.
دوراج اضافه کرد: از زمان وقوع جنگهای تجاری، سرمایهگذاریهای چین به استثنای خاورمیانه و آسیای مرکزی در سایر نقاط کاهش یافته است. به دلیل شکل خاص روابط سیاسی و تجاری آمریکا و چین، پکن دوست ندارد به خاطر ایران با واشنگتن در بیافتد.
البته به گفته لی چین در حالی که تلاش میکند با امضای فاز اول توافق تجاری با آمریکا روابط خود با این کشور را بهبود ببخشد، همزمان مصمم است تا از هر ابزاری برای جلوگیری از فاجعه اقتصادی در ایران استفاده کند.
مینا کوتانی در ژاپن تایمز نوشت: بر اساس گزارشها اقتصاد چین در هفتهای که گذشت کمترین رشد سالیانه خودش طی ۳۰ سال اخیر را تجربه کرد، اتفاقی که حتی در اوج جنگ تجاری پکن و واشنگتن هم سابقه نداشت و باعث شد تا تحلیلگران در مورد احتمال تاثیر تنشهای خاورمیانه بر اقتصاد چین هشدار دهند.
به گزارش روز نو : در ادامه این مطلب آمده است: حمله هوایی آمریکا که منجر به ترور قاسم سلیمانی، ژنرال ارشد ایرانی شد نگرانیها در جهان برای آغاز جنگی دیگر در منطقه خاورمیانه به عنوان بزرگترین مرکز تولید نفت خام را افزایش داد. از زمان اعمال مجدد تحریمهای آمریکا علیه ایران در نوامبر ۲۰۱۸، چین وابستگی خود به نفت ایران را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.
با این حال تحلیلگران معتقدند که از آن جایی که چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان است و در زیرساختهای منطقه هم سرمایهگذاری گستردهای داشته، تشدید تنش در روابط آمریکا و ایران تهدیدهای جدی برای امنیت اقتصادی چین خواهد داشت.
این تحلیلگران همچنین تاکید میکنند که ایران به لحاظ امنیت انرژی و قرار گرفتن در مسیر ابتکار کمربند جاده ابریشم جدید از نظر استراتژیک برای چین مهم است، اما به هر حال برقراری توازن در روابط با تهران و واشنگتن برای پکن کار سختی خواهد بود. آمریکا قدرت سیاسی و اقتصادی بالایی دارد که میتواند به روند توسعه چین آسیب بزند.
تجارت چین با ایران از جمله خرید نفت خام از این کشور تحت تاثیر تشدید تنش بین ایران و آمریکا، طی سالهای اخیر به طرز چشمگیری کاهش یافته است. منوچهر دوراج، استاد امور بین الملل در دانشگاه تگزاس گفت: با تشدید تنشها روابط با ایران برای چین دردسرهای خاص خود را خواهد داشت.
هنگامی که توافقی بین ایران و شش قدرت اصلی جهانی یعنی انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا منعقد شد تا تحریمهای بینالمللی علیه تهران در ازای محدود کردن برنامه هستهایاش لغو شود چین به سرعت برای حضور در بازار ایران دست به کار شد.
شرکتهای چینی در همان سال امضای برجام قراردادهایی به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار با ایران امضا کردند. در جریان سفر شی جینپینگ، رئیس جمهور چین به تهران در ژانویه سال ۲۰۱۶، ایران و چین توافق کردند که روابط دو جانبه را گسترش دهند و حجم تجارت را تا سال ۲۰۲۵ به ۶۰۰ میلیارد دلار برسانند.
پس از آنکه دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اوایل ماه مه ۲۰۱۸ از توافق هستهای ایران خارج شد و دوباره تحریمها را اعمال کرد، واردات نفت خام چین از ایران از ۶۵۰ هزار بشکه در روز به طور میانگین به ۱۴۰ هزار بشکه رسید.
همزمان، چین واردات نفت خام از دیگر کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که اکنون به بزرگترین شرکای تجاری چین در منطقه تبدیل شدهاند را افزایش داد.
چین در ۱۱ ماهه نخست سال گذشته ۷۶.۳ میلیون تن نفت خام از عربستان سعودی وارد کرده که نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۱۸، ۵۳ درصد افزایش داشته است. در همین حال، واردات نفت از ایران تقریبا نصف شده و به ۱۴.۴ میلیون تن کاهش یافته است.
لی کینگزی، استاد دانشکده مطالعات بین المللی دانشگاه پکن، گفت: چین جدا از نفت خام ایران احتمالا فرصت صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری در این کشور را از دست بدهد. برای چین آسان نیست سرمایه فعلی خود را از ایران خارج کند. سرمایه گذاری در زیرساختها مانند چاههای نفتی دهها سال طول میکشد تا به سودآوری و بازده برسد، بنابراین هرگونه تلاش برای بیرون کشیدن این سرمایه در این مقطع منجر به ضرر میشود.
علاوه بر این، تحلیلگران هشدار میدهند که جنگ با ایران باعث بی ثباتی کل منطقه از جمله تنگه هرمز خواهد شد، تنگهای که تقریباً یک پنجم نفت جهان از آن عبور میکند.
ژو ژینگ، یکی دیگر از اساتید دانشگاه دانشگاه پکن گفت: در نیمه اول سال ۲۰۱۹، چین ۳.۳ میلیون بشکه در روز نفت خام را از طریق تنگه هرمز وارد میکرد و این میزان ۳۳ درصد از کل واردات نفت خام چین را شامل میشد، رقمی که به نسبت زیاد است.
دوراج یکی از کارشناسان روابط ایران و چین که در این مورد کتابی هم منتشر کرده گفت که اگر تنش شدت بگیرد، ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد یا مشکلات بزرگی برای جریان عبور نفتکشها ایجاد کند. اتفاقی که بدون شک مطلوب چین نیست.
بیش از نیمی از نیازهای انرژی چین از خاورمیانه و شمال آفریقا تأمین میشود. بی ثباتی عمده در این منطقه تأثیرات منفی بزرگی بر ادامه رشد اقتصادی چین خواهد گذاشت.
علاوه بر نفت، موقعیت جغرافیایی ایران از جمله در اختیار داشتن طولانیترین خط ساحلی در امتداد خلیج فارس، کنترل کامل بر تنگه هرمز و نقش آن به عنوان دروازه ورود به آسیای مرکزی و اروپا از طریق ترکیه باعث میشود تا چین برای جاهطلبیهایش در مورد کمربند و ابتکار جاده ابریشم روی ایران حساب ویژهای باز کند.
دوراج اضافه کرد: از زمان وقوع جنگهای تجاری، سرمایهگذاریهای چین به استثنای خاورمیانه و آسیای مرکزی در سایر نقاط کاهش یافته است. به دلیل شکل خاص روابط سیاسی و تجاری آمریکا و چین، پکن دوست ندارد به خاطر ایران با واشنگتن در بیافتد.
البته به گفته لی چین در حالی که تلاش میکند با امضای فاز اول توافق تجاری با آمریکا روابط خود با این کشور را بهبود ببخشد، همزمان مصمم است تا از هر ابزاری برای جلوگیری از فاجعه اقتصادی در ایران استفاده کند.