تئوریسین جریان نئواصولگرایی که در روزهای خاموشیاش هرازگاهی با بیانیهای و نامهای درباره نئواصولگرایی سکوت را موقتا میشکست و با این کار رسانههای اصولگرا را به خود مشغول میساخت، اینبار سر از گریبان به درآورده و به جای نوشتن نامه و بیانیه در صفحه اینستاگرام به صورت زنده حاضر شده و به سخنرانی پرداخته است و البته در کنار واژه نئو اصولگرا، از واژه جدید دیگری به نام «مجلس نو» سخن به میان آورده است.
او مشخصا مجلس یازدهم را هدف گرفته و نشان داده است که برنامههای ویژهای برای اسفند 98 در سر میپروراند.
به گزارش روز نو :او در اظهارات اینستاگرامی میگوید: اولین و مهمترین حرکت برای اصلاح و تحول از دوم اسفند یعنی انتخابات مجلس آغاز میشود. چرا که مجلس در راس امور است.
قالیباف میگوید: حدود دوسال پیش با تعدادی از جوانان انقلابی و دلسوز همفکری کردم و با آنها مسیری را آغاز کردیم که خروجی اولیه آن شد نامه به جوانان اصولگرا و پرسشهایی را آنجا مطرح کردم که پاسخها و پیامهای زیادی به من رسید. در ادامه تعدادی از جوانان انقلابی خوش فکر و با دانش که انگیزه اصلاح جامعه را دارند، تلاش و حرکتی را شروع کردند تا مسیر این اثر بخشی و کارآمدی فراهم شود. نوگرایی و نواصولگرایی همین هدف را دنبال میکند و من هم به سهم خودم تلاش کردم و میکنم که این حرکت موثرتر و جدی تر پیش برود.
قالیباف با اشاره به بیانیه گام دوم گفت: حضرت آقا در بیانیه گام دوم، راه عبور از مشکلات و چالشهای پیش رو را اتکا به جوانان و میدان دادن به آنها دانستند و همین امر انرژی و روحیه مضاعفی به ما داد که در نهایت، به شکل گیری ایده "مجلس نو" انجامید. در واقع این حرکت، یک سفری است که آغاز شده و ایستگاه اول آن انتخابات مجلس است. شما به عنوان اولین کسانی که دعوت مجلس نو را پاسخ دادید، پرچمدار و پیش قراول این سفر هستید. قدر این نوگرایی در سیاست ایران را بدانید.این مسیر بخشی از گام دوم انقلاب است و حضور داوطلبانه و آتش به اختیار شما در جهت اهداف انقلاب اسلامی است.
آن طور که فردا نیوز مینویسد وی هم چنین با اشاره به این که برخی از او سوال میکنند که شاخص مجلس نو چیست و افرادی که میخواهند ذیل این عنوان برای انتخابات مجلس کار کنند، باید چه ویژگیهایی داشته باشند، اظهار کرد: من عرض میکنم که وحدت مقصد، شاخصها را تعیین میکند. طبیعتا اینکه کسی با قالیباف موافق یا مخالف باشد، شاخص نیست. حتی عضو این حزب و آن حزب و این جناح و آن جناح بودن هم شاخص نیست. شاخص اصلی، قبول داشتن مقصد و همراهی در مسیر تحقق این هدف است. حتما برای رسیدن به این مقصد باید از راههای تجربه شده و کهنه دست برداشت، پس باید نوگرا بود. حتما تحقق این مقصد، انرژی و انگیزه بالایی میخواهد. پس باید به جوانان میدان داد. حتما، این هدف مهم با دانش و تخصص به روز محقق میشود، پس باید همسفران متخصص و کارآمد پای در این مسیر بگذارند.طبیعتا رسیدن به این مقصد، از خودگذشتگی نیاز دارد، فعالیت اجتماعی با انگیزه خیرخواهی برای مردم نیاز دارد و اینها فقط از یک روحیه انقلابی ناشی میشود.
وی درادامه گویا مشخصا به ارائه یک لیست انتخاباتی برای مجلس یازدهم اشاره میکند؛ آن جا که از استخراج فهرستی بر این مبنا میگوید و اضافه میکند: براساس این شاخصها نامزدها سنجیده و فهرستی استخراج میشود، یک ساز و کار مناسب برای انتخاب درون گروهی آماده شده که نفرات شایسته و مورد حمایت شما وارد کارزار انتخابات مجلس شوند و حتما تصمیم گیر نهایی هم خود شما خواهید بود. لازم است که به صورت جدی در این روند مشارکت کنید تا زمینههای شکل گیری مجلس نو فراهم آید و گام اول برای شکل گرفتن مجلس انقلابی مورد نظر رهبری برداشته شود. نقش شما دوستان برای تغییر ریل کشور تاریخی است. اعتقاد دارم که چنین تغییراتی می تواند به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر شود. ما مجلسی می خواهیم که هم قدرت سیاسی و هم کیفیت فنی مداخله در تصمیمهای بزرگ کشور را داشته باشد. مجلسی خلاق که در تعامل میان جامعه و دولت، توانایی بهبود امور و ارتقای کیفیت زندگی مردم را داشته باشد. مجلسی که توانایی تبدیل خواستههای مردم به تصمیمهای منطقی را در خود ببیند. مجلسی که بتواند با توجه به محدویتها و فرصتها و امکانات، ساختار بودجه کشور را تغییر دهد. مجلسی که عدالت را در ساختار و توزیع جلو ببرد. چنین مجلسی، مجلس نو است. شما توانایی ساختن چنین مجلسی را دارید.
>کدام یک؟
قالیباف مشخصا بعد از مطرح کردن نئو اصولگرایی که بسیاری آن را شیوه جدید حضور انتخاباتی او میدانستند اکنون از مجلس نو سخن میگوید و با صراحت برنامههای ویژه برای مجلس یازدهم را بیان میکند. گویی که جریان اصولگرا او را لیدر خود برای انتخابات بعدی کرده و یا چه بسا قصد دارد با سر لیستی او پای به عرصه رقابت بگذارد. اما برخی نظر دیگری دارند و آن اقدامات بدون هماهنگی و کاملا مستقل قالیباف در همان شکل و شمایل نئو اصولگرایی و جدای از جریان راست سنتی است، به این معنا که شور انتخاباتی قالیباف آنگونه است که بخواهد خود و یارانش برای مجلس یازدهم لیست بدهند حال یا اصولگرایان دیگر به یاری او میآیند و با او همگام میشوند و یا نمیشوند. اما آنچه که برای قالیباف اهمیت دارد تاثیرگذاریاش در مجلس یازدهم است. اکنون پرسش اینجاست که کدام یک ازاین دو درمورد قالیباف صدق میکند؛ هماهنگی اظهارات او با اصولگرایان یا برنامههای مستقلش در جهت رسیدن به پارلمان یازدهم؟
>اقدامی هماهنگ با شورای ائتلاف
حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه با پرس و جو دریافته است این اقدامات قالیباف از جمله اظهارات اخیرش در چارچوب و در راستای فعالیت جریان اصولگرایی مخصوصاشورای وحدت اصولگرایان است به آفتاب یزد میگوید: قالیباف به دنبال این است تا با بحث ورود جوانان به مجلس و ایجاد یک تحول در این زمینه اظهارات خودش از جمله موضوع نئو اصولگرایی را پیش ببرد و این موضوع هیچ منافاتی هم با بحث جریان اصولگرایی ندارد. البته باید ببینیم این تلاشها و نامه نوشتنها و حرف زدنها چه قدر مورد استقبال قرار میگیرد.
وی ادامه میدهد: نکته دیگری که دراین راستا مهم است بررسی این موضوع است که آیا جریان اصولگرایی تمایل دارد که محوریت فعالیت انتخاباتیاش در مجلس را در یک قالب جدید مطرح کند؟ اگر پاسخ مثبت است آنگاه باید به قالیباف چشم دوخت. از سویی به نظر میآید باید وزن آقای قالیباف را در جریان اصولگرا و همین طور توانش در جذب آرای خاکستری را مورد ارزیابی و نظرسنجی قرار داد، بر آن اساس است که میتوانیم بگوییم که تا چه اندازه ایشان میتواند موفق باشد یا نباشد.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که این اظهارات بدان معناست که امروز اصولگرایان در حال آزمون و خطای گزینهای مانند قالیباف برای انتخابات مجلس یازدهم و لیدری یا سرلیستی او هستند؟ میگوید: آزمون و خطا نیست، اما در هرصورت قالیباف از سوی اصولگرایان تست میشود. قالیباف سعی دارد طرحی نو در اندازد و در همین راستا بحث نئو اصولگرایی را مطرح کرده است و خود این موضوع میتواند یک شیوهای برای جذب آرا به نفع اصولگرایان باشد.
کنعانی مقدم درباره اینکه تا چه میزان احتمال سر لیستی قالیباف را در انتخابات مجلس یازدهم باید محتمل دانست؟ اظهار میکند: بستگی به این موضوع دارد که آیا قالیباف قصد رقابت با بخشی از اصولگرایان را دارد یانه؟ اگر نخواهد رقابت کند، عملا نمیتواند سر لیستی اصولگرایان باشد. از سویی شخصیتهایی در جریان اصولگرایی هستند که ما تا امروز نتوانستیم تشخیص بدهیم که ایشان میتواند در چارچوب یک ساختار مشترک با آنها کار کند؟ قالیباف تکلیفش را با آقای لاریجانی، جبهه پایداری، شورای ائتلاف، روحانیت مبارز و... باید مشخص کند. این موارد باید مشخص شوند تا او بتواند تاثیرگذاریاش را در لیست آینده اصولگرایان به نمایش بگذارد.
به کنعانی مقدم میگوییم منظورتان این است که اگر قالیباف بخواهد نقش لیدری یا سرلیستی اصولگرایان را داشته باشد باید خود را از بخشی از اصولگرایان جدا کند و با آنها به رقابت بپردازد؟پاسخ میدهد: قاعده مبارزه سیاسی همین است. بدیهی است اگر قالیباف بخواهد لیستی ارائه دهد و یا سر لیست مشخص کند و بخواهد دیگران هم از لیستش حمایت کنند باید سهم باقی اصولگرایان را هم تعیین کرده باشد و گرنه کار به رقابت میکشد.
وی در پاسخ به این پرسش که خود این نامه دادنها و بیانیهها و اظهارات اخیرش درباره مجلس نو تا چه اندازه باعث ایجاد اختلاف در جریان اصولگرا میشود؟ گفت: تصور من هم در ابتدا همین بودکه باعث اختلاف میشود اما وقتی از دوستان مختلف سوال کردم متوجه شدم که این کار با بدنه اصولگرایان هماهنگ شده است.
>اگر قالیباف به دنبال لیدری باشد...
ابوالقاسم رئوفیان دیگر فعال سیاسی اما اظهارات اخیر قالیباف را هر چند هماهنگ با بدنه اصولگرایی میداند اما ماهیت آن را حاصل تصمیم سازی گروهی محدود از این طیف دانسته و به آفتاب یزد میگوید: ممکن است اظهارات اخیر قالیباف با هماهنگی اصولگرایان منتشر شده باشد، اما تصمیم به نوشتن چنین بیانیهها یا بیان چنین اظهاراتی در گروههای محدودتری از اصولگرایان گرفته میشود و از فراگیری لازم برای اینکه یک محدوده وسیعی را پوشش دهد برخوردار نیست، اما آیا قالیباف میتواند لیدر اصولگرایان در انتخابات 98 باشد؟ رئوفیان پاسخ میدهد: معتقدم اگر قالیباف به دنبال لیدری است به دلیل آنکه تصمیم گیریها و استراتژیهای او در چارچوب محدودی از اصولگرایان است و نه همه آنها، ولو اینکه انتشار این بیانیهها و نظرات با کل مجموعه اصولگرایان هم هماهنگ باشد او نمیتواند در این هدف یعنی لیدری جریان راست موفق باشد. وقتی مهندسی اقدامات او در یک جمع محدوداست طبیعتا این موضوع قابل تعمیم به جمع بزرگ و وسیع اصولگرایان نیست.
او ادامه میدهد: اما به هر حال این اقدامات هم یک تلاش از سوی قالیباف بوده که البته پسندیده هم است چون به انتخابات نزدیک میشویم و نیازبه این فعالیتها داریم. اما امیدوارم همه اینها در نهایت به یک ائتلاف منجر شود و حداقل تحت نظر و توجه روحانیت متعهد، مسئول و پاسخگو صورت بگیرد.
وی گفت: به هر حال هرکسی ادعایی دارد و این ادعاها مادام که جزیرهای باشد به یک جمع واحد نخواهد رسید و تجمیع نخواهد شد. مگر اینکه همه به یک ائتلاف فراگیر دست پیدا کنند، که این ائتلاف هم البته کار آسانی نیست. یعنی اینکه تصور کنیم تجمیعی صورت بگیرد و همه به یک ائتلاف و فهرست واحدی با محوریت قالیباف برسند، کار دشواری است.
رئوفیان اضافه میکند: باید خیلیها از آن آرمانهای خودشان که طیف محوری، گروه محوری، باند محوری و شخص محوری در آن حاکم است، بگذرند. اما بدیهی است با وجود گروهبندیهای فعلی هر ائتلافی محکوم به شکست است.
>خطر برای جریان اصولگرا
وی در باره اینکه آیا میتوان این اقدامات قالیباف را محک جریان اصولگرا درباره مقبولیت او دانست؟ میگوید: من قالیباف را باهوش تر از این میدانم که بخواهد افکار عمومی یا جامعه هدف خودش را در معرض آزمون و خطا قراردهد. معتقدم که مجموعهای در محدوده کوچکی نسبت به جبهه اصولگرایی هستند که حامی قالیباف بوده و دائم او را مطرح میکنند، تصمیم سازیها نیز در قالب همین محدوده شکل میگیرد، اما تصور نمیکنم او بخواهد خودش را با این کارها صرفا به محک بگذارد.
رئوفیان پیرامون اینکه آیا این اظهارات قالیباف ممکن است باعث ایجاد اختلاف در جریان اصولگرایی شود؟ میگوید: این اظهارات هم یک فرصت و هم یک تهدید است. اگر مااصولگرایان مقید به این باشیم که قواعد بازی را مورد توجه قرار دهیم و اظهارات قالیباف را درباره نئواصولگرایی یا مجلس نو به عنوان یک مدل، نظر و پروژهای که مطرح شده بدانیم و به دنبال این نباشیم که باید الزاما به قالیباف بدل بزنیم یا طرح او مبنی برنئو اصولگرایی یا مجلس نو را یک تک بدانیم که باید پاتکی به آن زد، میتواند یک فرصت باشد به نحوی که نهایتا به یک ائتلاف میان اصولگرایان منتهی شود اما اگر غیر ازاین تصور شود باید گامهای قالیباف را به عنوان یک تهدید بدانیم که ثمره خوبی هم قطعا
نخواهد داشت.
قالیباف از طرح «مجلس نو» به دنبال چیست؟
ناصر ایمانی؛ فعال سیاسی اصولگرا : اظهارات اخیر آقای قالیباف درباره مجلس نو و پیشنهاد یک لیست دراین قالب، فعلا یک پیشنهاد است و معنایی مانند اینکه او بخواهد یک لیست جداگانه در کنار اصولگرایان بدهد، ندارد. از طرفی نباید آن را به معنای تلاش وی برای لیدر شدن در جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس یازدهم ارزیابی کرد، چون لازمه لیدر بودن، لیست دادن است اما تصور نمیکنم او در حال حاضر چنین قصدی داشته باشد.
به نظر میرسد او در حال حاضر میخواهد به اصولگرایان بگوید که باید نوعی جوانگرایی کرد و نسل جدیدی از اصولگرایان وارد صحن مجلس شوند.
درباره اینکه این اظهارات قالیباف تا چه اندازه با بدنه اصولگرایان هماهنگ است باید هماهنگی را تعریف کرد، اگر تعبیر از هماهنگی این است که بقیه اصولگرایان هم این رویهای که قالیباف در پیش گرفته است را قبول دارند، باید گفت خیر، اظهارات او هماهنگ نیست هرچند مخالفتی هم در درون جریان اصولگرا با نظرات او وجودندارد. او فعلا نظراتش را بیان و بر عقایدش تاکید میکند تا اصولگرایان را به این سمت سوق بدهد و آنها تغییراتی در چینش کاندیداهایشان صورت دهند.
اما از طرفی قالیباف خودش در تشکلهای اصولگرا حضور داشته و مطمئنا هماهنگیهایی ازاین بابت با آنها دارد و این بدان معناست که او نمیخواهد با اظهارات اخیرش یک ساز مخالف را علیه اصولگرایان کوک کند. از طرفی دیگر هم میبینید که سایر چهرههای اصولگرا هم نظرات خودشان را درباره انتخابات مطرح میکنند.
اما تصور نمیکنم قالیباف تلاش کند تا سرلیست اصولگرایان باشد، چون به خوبی میداندکه این کار ناموفق است و قاعدتا جریان اصولگرایی در موقعیتی نیست که بخواهد یک فرد را به عنوان لیدر اصلی جریان بپذیرد، چه نامش قالیباف باشد چه کس دیگر و آقای قالیباف پیشتر، مانند انتخابات 96 نشان دادند که اگر لازم باشد به نفع مجموعه اصولگرایی کنار میکشد. بنابراین، این اقدامات اورا نه برای سرلیستی بلکه برای اثرگذاری در مجموعه اصولگرایی میتوان تعبیرکرد.
آفتابیزد