اکثر اعضای فراکسیون امید اهل تحولسازی و تحولخواهی نیستند
اقبال عمومی در انتخابات همواره مساله جناحهای سیاسی محسوب میشود. حال این موضوع به چالشی برای اصلاحطلبان تبدیل شده است. این دغدغه روزبهروز با توجه به شرایط کشور و نارضایتیهای موجود پر رنگتر میشود و این سوال پیش میآید که آیا این جناح سیاسی مورد رای حامیان خود قرار خواهد گرفت یا خیر؟ و اینکه عملکرد فراکسیون امید و شورای شهر چقدر در این تصمیمگیری اثرگذار خواهد بود. در اینباره با عبدا... ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما نسبت به تاثیر عملکرد فراکسیون امید مجلس و شورای شهر پنجم در اعتماد مجدد افکار عمومی به اصلاحطلبان در انتخابات اسفندماه چیست؟
به گزارش روز نو :عملکرد فراکسیون درمجموع قابل قبول نیست. معدود افرادی در این فراکسیون حضور دارند که وظایفشان را به خوبی انجام دادهاند، البته جای تقدیر دارد. اما فراکسیون امید به عنوان یک تشکیلات تا به حال چندان منشأ اثر درتصمیمگیریهای مجلس دهم نبوده است و این موضوع تاثیرگذار در اقبال عمومی است. شاید بتوان نحوه عملکرد شورای شهر پنجم تهران را مانند فراکسیون امید مجلس بین اعضا تفکیک کرد. لذا مدیریت شهری تهران حوزه بسیار حساسی است و حتی میتوان آن را فراشورای شهری دانست. اتفاقاتی که طی دوسال گذشته درارتباط با انتخاب شهردار افتاد تاثیرات منفی را متوجه شورای شهر تهران کرد. در ورود آقای نجفی مشاهده کردیم که پست مدیریت شهرداری تهران را تمام کانونها زیر نظر داشته و با حساسیت آن را دنبال میکردند، اگر به انتخاب اول شورای شهر، کانونهای بیرون از حوزه مدیریت شهری و شورای شهر اجازه ادامه کار میدادند، امروزه حتما بعد از دو سال میشد کارنامه روشنی از شهرداری تهران و شورای شهر نشان داد. ارزیابی مردم از شورای شهر متصل به عملکرد مدیریت شهری تهران است. آقای نجفی خوب شروع کرد، اما به لحاظ شرایطی که برایش پیش آمد نتوانست ادامه دهد و از سمت خود کنار رفت. آقای افشانی هم مشمول قانون عدم بهکارگیری بازنشستگان شد و نهایتا پیروز حناچی موفق شد بر کرسی شهرداری تهران بنشیند. این سه جابهجایی باعث شد که کارها بر زمین بماند و وقفهای در تمرکز بر مدیرت شهری ایجاد شود و به طور طبیعی ارزیابیها را نسبت به عملکرد شورای شهر تحتالشعاع قرار دهد. با این حال معتقدم لیست شورای شهر بهتر از این میتوانست بسته شود. یعنی میتوانست یک لایه از نخبگان یا گروههای مرجع را درخود جای دهد. بعضی افراد شورای شهر در مناسبات خاصی گرفتار شدهاند که حتی در شرایط فعلی بعضا مشکلاتی را برای آقای حناچی ایجاد میکنند که قابل نقد است.
مواردی که در آرای مردم تاثیر گذار خواهد بود، چه عواملی است؟
طی دو یا سه سال اخیر کشور وارد دوره جدیدی شده است. شرایط بینالمللی و منطقهای به گونهای بر علیه ایران شد و تداوم تحریمها و خروج آمریکا از برجام و اعتراضات دی96 و حتی سیل فروردین 98 دولت و مردم را تحت فشارهای مضاعف قرار داد. این اتفاقات اساسا نگاه جامعه را فراتر از ارزیابیهای جناحی برده است. یعنی دیگر آن ارزیابی جناحی که به صورت سنتی شکل میگرفت رنگ باخته و بخش عظیمی از جامعه کارآمدی مدیریتی را فارغ از این جناح یا آن جناح ارزیابی میکنند. گرچه همه معتقدند که تنها راه نجات کشور و اصلاح آن تداوم مانیفست و گفتمان اصلاحگری است. اما شرایط به گونهای شده است که بخش اعظمی از جامعه نسبت به کار آمدی صندوق رای مردد شدهاند. افکار عمومی با علم به اینکه دوران اصلاحات یا مدیریت دولت در آغاز جمهوری اسلامی و جنگ از بهترین و موفقترین دوران بوده، اما رویکرد ساختاری جامعه بر رویکرد جناحی غلبه دارد.
اصلاحطلبان برای بازسازی اعتماد مردم باید چه راهی را دنبال کنند تا بازهم مورد اقبال افکار عمومی قرار گیرند؟
این تلقی که بخشی از جامعه و حتی رهبران و بزرگان اصلاحطلب برای شور بخشیدن به انتخابات خواهان رای از مردم هستند باید عوض شود. بهترین نسخه برای اقبال عمومی مردم این است که شرایط حضور در انتخابات روشن و شفاف اعلام شود. اگر این شرایط محقق شود، خودبهخود مشارکت جامعه محقق خواهد شد. طبیعی است که با حضور چهرههای شایسته در عرصه قانونگذاری مشارکت هم افزایش مییابد. اما اگر این شرایط از سوی اصلاحطلبان مطرح نشود و تحت هر شرایطی بخواهند وارد عرصه انتخابات شوند، با ریزش رای بسیار جدی مواجه خواهند شد. ریزش آرای اصلاحطلبان همان هشداری است که رئیس دولت اصلاحات در دیدار با فراکسیون امید در اسفندماه مطرح کرد و به نحوی تلویحا به فراکسیون امید گفت که عملکرد ضعیفی در مجلس داشتهاند و این عملکرد ضعیف بر رای مردم در انتخابات اسفند 98 تاثیرگذار خواهد بود.
در فرصت کوتاه باقی مانده تا انتخابات اسفندماه، آیا اعضای فراکسیون امید میتوانند قدمی مثبت برای اعتمادسازی در بین افکار عمومی بردارند؟
آشکار است که فراکسیون امید بیش از آنچه که دراین سالها از خود بروز داده نمیتواند کاری انجام دهد. تنها معدودی از اعضای فراکسیون امید نطقها و روشنگریهای خوبی داشتهاند که آن هم به عملکرد فردی آنها باز میگردد و آن را نمیتوان به پای فراکسیون و کار جمعی نوشت و قطعا این افراد در نظام سیاسی ایران دارای جایگاه خوبی هستند. اما در مجموع فراکسیون امید اقدام چندان رضایتبخشی نداشته است. بنابراین در زمان باقی مانده بعید است بتوانند درباره افزایش رای افکار عمومی کاری کنند. اگر اعضای فراکسیون امید بخواهند کاری انجام دهند که در جامعه موثر باشد، میتوانند کاری انجام دهند یا یک حرکت که بتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد. اما با ظرفیتهای موجود در این فراکسیون جز تعداد انگشت شماری از اعضا دیگران چندان اهل ریسک و تحولسازی و تحولخواهی جدی برای تاثیر مثبت در رای اسفند98 نیستند.
آرمان