![فروش ویژه خودرو بستیون از 19 تیرماه آغاز می شود+ قیمت](/files/fa/news/1403/4/16/378234_765.jpg)
سمبل شیوه عملشان هم همین پرتاب کفش به سمت مقابل است. نگرانی از شیوه و دایره عمل افراطیون همیشه وجود داشته، نگرانیای که البته میتوان گفت تا چندی پیش تنها خاص اصلاحطلبان و اعتدالیون بود. اصولگرایی بر این باور بود که همواره امکان مهار آنها را دارد. اما واقعه تلخ 22 بهمن قم نشان داد که لزوما این برداشتی صحیح نیست. چرا که تندروها در این موضع قائل به تفکیک بین چپ و راست یا میانه نیستند و همه را به سرعت در مقام «اغیار» قرار میدهند. اکنون اصولگرایان نیز در این نگرانی با اصلاحطلبان و اعتدالیون به نقطه مشترک رسیدهاند. سوالی که الان مجموعه این طیفها را به خود مشغول کرده این است که در مقابل اقدامات آینده این افراطیون چه باید کرد؟ برای رسیدن به جواب مشخصی در این خصوص باید ببینیم که چه زمانی تندروها در فضای اجتماعی به محاق رفتهاند. اصولگرایان همچنان بر روشهای بالادستی برای پیروزی در این تقابل تکیه دارند. به عبارتی آنها راهحل نهایی را در وارد شدن دستگاههای قضایی و امنیتی میبینند. چنانچه در جریان رسیدگی به واقعه 22بهمن قم هم همین روش را در پیش گرفتهاند. این روش سراسر رد نمیشود اما مشخصا یک خلأ و کمبود بسیار جدی دارد. سوال اینجاست که کدام افراطیگری یا آسیب اجتماعی لزوما با رسیدگی قضایی رفع شده است؟ شاید برای جواب این سوال نمونه مشخصی در دست نباشد چراکه بستر پیدایش چنین رفتارهایی در این روشها دست نخورده و قابل زایش باقی میمانند. پس خلأ روش عقب نشاندن تندروی و تندروها چیست؟ واقعیت این است که تندروها تنها زمانی امکان ابراز وجود با روشهای خشن و غیردموکراتیک را از دست میدهند که جا برای پیشروی افکار عمومی جامعه در حوزه بالادست سیاسی فراهم شود. به عبارتی حوزه قدرت باید بتواند نه در بزنگاههای انتخاباتی بلکه در هر لحظه از زیست سیاسی خود نسبت پایدارش با اکثریت جامعه را حفظ و مشخص کند. چرا که عموما تندروها و افراطیون با عناوینی از جمله «آحاد ملت» و «جامعه دانشگاهی» و «مردم هوشیار» در صحنه حاضر میشوند. آنها خوب میدانند که پیشبرد هیچ سیاستی بدون داشتن پشتوانه مردمی امکانپذیر نیست. به همین دلیل هر چند از این پشتوانه بیبهرهاند اما سعی میکنند که تا جای ممکن آن را حداقل در لفظ به نفع خود مصادره نمایند. چشم اسفندیار تندروها هم جایی است که به شکل عریان روشن شود که آنها «آحاد ملت» نیستند. اینجاست که در کنار مذاکرات سیاسی بالادست لزوم همراه نگاه داشتن عموم جامعه با سیاستهای دولت نیز ضروری میشود. خطر تندروها در طول سالهای آینده همواره آقای روحانی و دولتش را تهدید خواهد کرد. این تهدید تنها با یک روش میتواند رفع شود و آن هم عرضاندام دولت در حوزه حمایتهای اجتماعی است. دولت نباید از قدرت حامیان مردمی خود غافل باشد. این دولت قطعا دولت همه مردم ایران و حتی همان تندروهاست اما در کنارش در حوزه رقابتهای سیاسی موضوع کاملا متفاوت است. آقای روحانی اگر نتواند در بازههای نزدیک به هم تجلی حمایتهای مردمی از خود را به منصه ظهور برساند قطعا با مشکلات متعددی از سوی تندروها مواجه خواهد شد.