بحث انتخاب شهردار جدید تهران مدتی است که جنجال زیادی به پا کرده است. اعضای شورای شهر تهران از میان 28 کاندیدای معرفی شده روز گذشته هفت نفر را انتخاب کردند تا برنامه‌های خود برای مدیریت شهری تهران را ارائه دهند. اما انتخاب این هفت نفر بحث‌هایی را برانگیخت. در این راستا اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی با  به گفت‌وگو نشست که در ادامه می‌خوانید.

به گزارش روز نو : برخی معتقدند که شورا حزبی رأی داد و برخی هم معتقدند لیست هفت‌نفره چندان مناسب نیست و افراد بهتری می‌توانستند به این لیست راه پیدا کنند. نظر شما چیست؟

به‌نظر من اصلاح‌طلبان در این دوره از انتخابات به شیوه درست و منطقی و با معیارهای دربرگیرنده تخصص و دانش فنی دست به انتخاب زدند. حتما ایراد و اشکالاتی هم ممکن است از منظر ناظر درونی یا بیرونی بر این انتخاب وارد باشد. اما نحوه گزینش اعضای شورا چه به‌صورت حزبی بوده باشد و چه غیرحزبی قابل قبول و دفاع است چرا که از میان ده‌ها مدیر کشوری اعضای شورا نهایتا به هفت نفر تاکنون رأی داده‌اند. اعضای شورا وابسته یا هوادار احزاب اصلاح‌طلب هستند و این نقطه قوت جریان سیاسی اصلاح‌طلب است که به سوی تحزب‌گرایی پیش می‌رود اما باید مراقبت کرد این رقابت درون گروهی باعث تضعیف انسجام و وحدت اصلاح‌طلبان نشود. احزاب اصلاح‌طلب و اعضای شورا توانستند با گزینش افراد به این هفت نفر دست پیدا کنند. اصلاح‌طلبان بیش از اینکه به رقابت درون گروهی فکر کنند باید به حفظ دستاورد این چند سال گذشته که وحدت و انسجام میان اصلاح‌طلبان است بیندیشند. حفظ منافع ملی و منافع مردم تهران مهم‌تر از منافع حزبی است و حتما باید کارهای تخصصی و معیارها و ویژگی‌های فردی که می‌خواهد سکانداری شهر تهران را برعهده بگیرد در احزاب مورد بررسی قرار بگیرد اما باید با محوریت حفظ اعتماد عمومی و انسجام اصلاح‌طلبان دست به رقابت بزنند و در نهایت هم از میان این هفت نفر، کسی که بیشترین سابقه را در حوزه عمران و آبادانی دارد و دارای دانش فنی در حوزه شهرداری‌هاست و همچنین دارای بیشترین تجربه و پاکدست است انتخاب شود. یک نفر به‌عنوان شهردار انتخاب خواهد شد و همه اصلاح‌طلبان باید به یاری شهردار منتخب بشتابند و بعد از رقابت، رفاقت را سرلوحه مسیر آینده خود کنند و از هر اظهارنظری که ممکن است به اختلافات دامن بزند پرهیز کنند. تصور می‌کنم آقای محسن هاشمی هم دارای ویژگی‌ها و توانمندی‌های بسیار ارزشمندی است که حتما به‌عنوان رئیس شورا به خدمات خود ادامه خواهد داد. به هرحال نظر اعضای شورای شهر این بوده که به هر دلیلی ایشان در همین مسند ادامه کار دهد و حتما ارزش‌های ایشان مورد نظر اعضای شورا هم هست و ذره‌ای از توانمندی‌های ایشان کم نخواهد شد. در این مسند بیشتر می‌تواند به انسجام اصلاح‌طلبان و همچنین مدیریت شهر کمک کند.

در گوشه‌و‌کنار مطرح می‌شود افراد شاخص و توانمندی در بین 28 کاندیدای اولیه داشتیم. برخی معتقدند فردی که شهردار تهران می‌شود باید بیشتر تخصصی باشد تا سیاسی و برای همین افراد کمتر شناخته شده در لیست هفت نفره جای گرفته‌اند. نظر شما چیست؟

شورای پنجم از ابتدا محوریت را به تخصص و دانش داد، بنابراین این افراد با تطبیق و قیاس سوابق اجرایی و تحصیلی‌شان با مدیریت شهری و شهرداری انتخاب شدند. همه این افراد دارای گرایش‌های سیاسی بودند ولی باید معیار انتخاب اعضای شورا بیش از آنکه گرایش سیاسی افراد باشد، تجربه و دانش فنی باشد و فکر می‌کنم تاکنون این اتفاق افتاده و امیدواریم در آینده هم اعضای شورا با معیار قرار دادن تخصص فردی که در این مسند قرار می‌گیرد، بتوانند در راستای حفظ منافع تهران حرکت و شهر تهران را به بهترین نحو مدیریت کنند.

از بین افراد منتخب گزینش شده گمانه‌زنی می‌شود که برخی افراد به این مسئولیت نزدیک‌تر هستند. نظر شما چیست و آیا می‌توان پیش‌بینی کرد که احزاب اصلاح‌طلب به کدام طرف رغبت بیشتری دارند؟

من خارج از هرگونه تعلق حزبی می‌گویم باید از میان این هفت نفر کسی که دارای سوابق تجربی و دانش بیشتر حول مدیریت شهری و شهرداری‌هاست انتخاب شود. سابقه این افراد باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و بررسی شود که چه میزان به تخصص حوزه شهرداری‌ها نزدیک‌تر هستند چرا که شهرداری دارای تخصص‌های متفاوتی است. در میان این هفت نفر حتما افرادی هستند که عمر خود را در این حوزه گذرانده‌اند و از خود سندی بر جای گذاشته‌اند. حتما افرادی که عمر مدیریتی خود را در حوزه مدیریت شهرداری گذاشته‌اند بیشترین شایستگی را دارند و اعضای شورا هم حتما به این مهم تاکید خواهند کرد و بر اساس آن شهردار را انتخاب می‌کنند. اینکه افراد به چه احزابی وابسته‌اند در اولویت‌های بعدی است و در این مرحله نباید مورد ملاک اعضای شورا قرار بگیرد. بدون اینکه توجه کنیم این هفت نفر به چه حزبی از احزاب اصلاح‌طلب وابسته هستند باید به توانمندی و قابلیت‌های آنها در اداره شهر بیندیشیم و در این صورت توانسته ایم به شعار اصلاح‌طلبانه شایسته سالاری جامه عمل بپوشانیم. باید از فشارهای سیاسی به اعضای شورا جلوگیری شود و در این رقابت نباید مسائل حزبی را در اولویت قرار دهیم و مسائل شهر تهران و مردم را خرج منافع حزبی کنیم. باید در حد توان برای پیشرفت تهران دست به انتخاب مدیری شایسته بزنیم تا بتوانیم پاسخگوی مطالبات مردم تهران باشیم. همه این هفت نفر دارای ویژگی‌های قابل تحسین هستند اما در میان این افراد یکی از افراد ممکن است بیشترین تجربه مدیریتی خود را در این حوزه داشته باشد. ممکن است مدیری شایستگی‌های لازم دریک بخشی داشته باشد و موفقیت‌هایی هم کسب کرده باشد اما تخصص او در همان حوزه است. این درست نیست که اگر فردی در حوزه‌ای موفق بود در حوزه مدیریت شهری هم موفق خواهد بود. به‌نظر من تجربه نشان داده و دانش مدیریتی به ما این را آموخته که مدیری موفق خواهد بود که قبل از اینکه وارد یک حوزه مدیریتی شود تجربه و دانش لازم آن حوزه را داشته باشد و فردی تازه وارد شهرداری نشود که بخواهد با بسیاری از پیچ و خم‌های شهرداری آشنا شود چرا که در این صورت امور شهرداری را به تعویق خواهد انداخت. فردی باید در مسند شهرداری قرار بگیرد که کوله بار بیست سی‌ساله خود را در مدیریت شهر تهران خرج بکند و با سرعت از بسیاری معضلات پیش روی مدیریت شهری عبور کند.