نداشتن پایگاه اجتماعی، باعث شده تا برخی از فعالان سیاسی از ابراز گرایش و سلیقه سیاسی خود اِبا و شرم داشته باشند و معمولاً پشت بعضی اصطلاحات مخفی شوند: من هیچ گرایش سیاسی خاصی ندارم! من طرف مردم هستم! راه ما راه راست است! اصلاحطلبِ اصولگرا هستم! کار سیاسی و جناحی را قبول ندارم! مستقل فکر میکنم و ... که هیچ جایگاهی در نظام سیاسی حزب محور ندارد.
در همین رابطه اسماعیل گرامی مقدم در گفتگو با سایت روزنو، با بیان اینکه بعضی از این تعابیر واقعاً درست هستند و به این مسئله کاری نداریم اما این کلیدواژهها به شما خواهد فهماند که فردِ سخنگو کاملاً تندرو است و معمولاً از نوع افراطی آن، می گوید: ابراز این مسئله، پایگاه اجتماعی او را از بین خواهد برد! در زمان انتخابات، در زمان فعالیتهای اجرایی، در زمان تقسیمهای سیاسی و ... سنگ محک خوبی برای این دست افراد به وجود میآید که میتوان فهمید همیشه از چه شخصیتها، احزاب و اندیشههایی حمایت میکنند؟ رئیسی و قالیباف، یا روحانی؟ لیست امید یا لیست پیروان؟
این فعال اصلاح طلب با اشاره به این موضوع که به کدام فعالیتها، کار سیاسی میگوییم؟ می افزاید: کافی است کمی دقت کنیم معمولاً این برچسب روی فعالیت کسانی نصب میشود که اندیشهای غیر از کار حزبی دارند! در نقطه مقابل، اگر کسی تحت عناوین مختلف حتی مذهبی و ...برای نامزدی خاص تبلیغ کند حتی در ایام ممنوعیت تبلیغات یا نامزدی خاص را تخریب کند یا برای استخدام افرادِ یک جریان خاص یا تعلق تسهیلات برای آنها تلاش کند یا از همفکران سیاسی خود در تریبونهای غیرسیاسی دفاع کند یا حتی به صورت واضح برنامه، سخنرانی یا ... در حمایت از پایههای اندیشه های افراطی خود اجرا کند، کار سیاسی نکرده است.
در پایان گرامی مقدم با اعتقاد به این موصوع که از دید این افراد کسی که کار فرهنگی میکند، انتقاد میکند، از آزادی بیان سخن میگوید، یا هرگونه تحولخواهی یا اصلاحطلبی را در دستور کار ـ چه اجتماعی چه فرهنگی و چه حتی سیاسی ـ قرار داده باشد، از دیدگاه این سخنوران، کار سیاسی انجام داده و مطلوب نیست، خاطر نشان می کند: اگر این نتیجه را گرفتیم، بدانیم که این کلام، تنها یک برچسب برای تخریب سلیقه رقیب سیاسی است و گوینده هیچ اعتقاد قلبی به آن ندارد.