عبور از اتفاقات 88، کلید گفت‌و گوی ملی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۹
ارزیابی دو ماه تلاش برای شروع صلح سیاسیون
بیش از دو ماه از پیشنهاد بهزاد نبوی عضو برجسته جبهه اصلاحات و شخصیت پرنفوذ این جناح مبنی بر «صلح دوفاکتو» یا «صلح درجا» می‌گذرد. پیشنهادی که اکنون با اندکی تغییر به «گفت‌وگوی ملی» تغییرنام داده و هر روز سوژه پیگیری رسانه‌ها و موضوع صحبت بسیاری از فعالین سیاسی از اصلاح‌طلب و اصولگرا و حتی لایه‌های رادیکال‌تر آنان مانند جبهه پایداری شده است.
 بیش از دو ماه از پیشنهاد بهزاد نبوی عضو برجسته جبهه اصلاحات و شخصیت پرنفوذ این جناح مبنی بر «صلح دوفاکتو» یا «صلح درجا» می‌گذرد. پیشنهادی که اکنون با اندکی تغییر به «گفت‌وگوی ملی» تغییرنام داده و هر روز سوژه پیگیری رسانه‌ها و موضوع صحبت بسیاری از فعالین سیاسی از اصلاح‌طلب و اصولگرا و حتی لایه‌های رادیکال‌تر آنان مانند جبهه پایداری شده است. نبوی  راه برون‌رفت از بحران‌های کشور و اصلاح روش‌های اداره جامعه را تنظیم روابط جناح‌های سیاسی بر مبنای پذیرش یکدیگر به صورت دوفاکتو دانسته بود. او در پیامی صلح دوفاکتو در سطح ملی را وضعیتی توصیف کرد که در آن جناح‌های درگیر در عرصه سیاست کشور فارغ از اختلافات موجود و نامتوازن بودن توزیع قدرت، با پذیرش غیرقابل حذف بودن جناح‌های دیگر به خاطر ریشه‌دار بودن گرایش آنان در جامعه، از تلاش برای تکذیب وجود آن دیگری خودداری کنند.
او توضیح داده بود که نیل به این وضعیت مستلزم توافق بر سر هرچیز یا تسلیم یکی برابر دیگری نیست و این صلح می‌تواند فرصت اقدامات مضر و ضدملی را بگیرد.
پس از این یادداشت بود که مصطفی تاجزاده هم به میان آمد و پیشنهاد داد تا ناطق‌نوری به میدان بیاید و کمیته‌ای متشکل از هر دو جناح برای یافتن راه حل برون‌رفت از مشکلاتی که مورد وفاق همه جناح‌هاست را تشکیل دهد و از سوی دیگر محسن میردامادی هم از باهنر، لاریجانی و توکلی برای گفت‌وگو دعوت کرد.
پیش‌بینی استقبال از این پیشنهادها دور از ذهن نبود. استقبالی که نشان از دغدغه ذهنی جناح‌های سیاسی برای همفکری درخصوص عبور از بحران‌های پیش‌ روی کشور دارد و رسانه‌های مختلف هم هر روز درباره آن سؤالاتی را مطرح کردند.
دو ماه از آغاز پیشنهاد گفت‌وگوی ملی می‌گذرد و این روزها دیگر کمتر روزی را می‌توان دید که در این باره در مصاحبه‌ها، نشست‌های مطبوعاتی، یادداشت‌ها و سخنرانی‌ها از آن حرفی زده نشود.
در این مدت هر بار شخصیت‌های سیاسی، افرادی از طیف مقابل را برای انجام گفت‌‌وگو پیشنهاد می‌کنند و برخی فعالین سیاسی را برای مذاکره مناسب می‌دانند. آنان هربار پا را فراتر گذاشته و از افراد کلیدی‌تر و موثرتر جریان رقیب نام می‌برند. در جریان اصولگرایی این پیشرفت‌ها بیشتر مشهود است. آنان که ابتدا با نام بردن از افراد حاشیه‌ای و نه چندان اصلی در جریان اصلاح‌طلبی، آمادگی خود را برای نشستن پشت میز مشترک و سخن گفتن با یکدیگر اعلام می‌کردند، اندک اندک به نام افراد و شخصیت‌های کلیدی و موثرتر و پرنفوذتر اصلاح‌طلبان رسیدند. سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از لزوم و آمادگی گفت‌وگو با تشکل روحانی رقیب سخن گفت و در تازه‌ترین این پیشنهادها، محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم پا را فراتر گذاشت و از رئیس دولت اصلاحات به عنوان گزینه مناسبی برای انجام گفت‌وگوی ملی نام برد.
با این حال هنوز شاهد برداشتن گام‌های عملی از سوی هر دو جریان برای انجام گفت‌وگو نیستیم و فعالین سیاسی همچنان به ارسال پیام‌ها و اعلام آمادگی اکتفا کرده‌اند.
سردرگمی یا نبود وزنه سیاسی در جناحین را می‌توان یکی از عوامل اصلی پانگرفتن و عملی نشدن مذاکره احزاب و شخصیت‌های سیاسی با همدیگر دانست. فقدان مرکزیت اصلی و نقطه ثقل در بین جریانات سیاسی و عدم وجود فردِ محوری در بین آنان یکی از عواملی‌ست که مانع انجام گفت‌وگو می‌شود. هرچند این مشکل در بین اصلاح‌طلبان و با حضور و تأثیرگذار رئیس دولت اصلاحات کمتر دیده می‌شود، اما به نظر می‌آید این جناح اصولگراست که به دلیل نبود مرکزیت اصلی و فردِ محوری در جریان خود، دچار سردرگمی و اظهارنظرهای ضد و نقیض شده‌اند. برای مثال روزی سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از آمادگی تشکل روحانی متبوعش برای گفت‌وگو یا تشکل روحانی رقیب خود یعنی مجمع روحانیون مبارز سخن می‌گوید و فردای آن روز دبیرکل تشکل روحانی اصولگرا سخن وی را نقض و آن را بی‌اساس می‌داند.
روزی باهنر به عنوان یکی از مردان شماره یک جریان اصولگرا، سید دولت اصلاحات را از دایره «فتنه» خارج می‌کند و همزمان رسانه‌های همسو با او سخنی متناقض می‌زنند.
برخی از آنان از پیش شرط گذاشتن حرف می‌زنند و برخی دیگر معتقدند برای انجام گفت‌وگوی ملی نباید هیچ پیش شرطی برای رقیب گذاشت.
درگذشت شخصیت‌هایی چون حبیب‌الله عسکراولادی و آیت‌الله مهدوی‌کنی و همچنین کناره‌گیری فردی مانند ناطق‌نوری از فعالیت تشکیلاتی منجر به افزایش این سردرگمی در جریان اصولگرا شده است. جریانی که شاید هراس از قضاوت‌های هم مسلکی‌ها به مشکلات دیگری اضافه کرده است و هرچند ممکن است برخی از آنان نخواهند پیش‌شرطی برای رقیب بگذارند یا بخواهند افراد کلیدی‌تر جریان رقیب را به عنوان فرد آن سوی میز مذاکره انتخاب کنند، اما خط‌شکن در میان آنان کم پیدا می‌شود.
هرچند این موانع در بین اصلاح‌طلبان کمتر دیده می‌شود، اما آنان هم پیچیدگی‌های خود را دارند. مانعی به نام اتفاقات سال 88 برای هر دو جریان یکسان است. هر دو طیف از قضاوت‌های هم مسلکان و به ویژه بدنه اجتماعی خود هراس زیادی به دل دارند و هرچند که همه آنها برای حل مشکل به هم‌اندیشی دو طیف به باور رسیده‌اند، اما قضاوت‌های پسینی بدنه اجتماعی برایشان از اهمیت بسزایی برخوردار است.
از سوی دیگر نیز هرچند به باور بسیاری از فعالین سیاسی هر دو طیف، دیگر زمان عبور و بستن پرونده اتفاقات سال 88 رسیده است، اما هیچ کدامشان حاضر به اذعان به این موضوع نیستند.
به جرات می‌توان گفت رسانه‌ها بیشترین نقش را در افزایش و همه‌گیر شدن بحث گفت‌وگوی ملی داشته‌اند. از همان ابتدا این موضوع مورد استقبال روزافزون رسانه‌های مختلف قرار گرفت و حتی بسیاری به تئوریزه کردن مبحث گفت‌وگو روی آوردند. اکنون دیگر روزنامه‌ها و نشریات به موضوع گفت‌وگوی ملی حساسیت زیادی نشان می‌دهند. در همین دو روز اخیر روزنامه‌های بسیاری تیتر یک، عکس یا یادداشت و سرمقاله خود را به این موضوع اختصاص دادند. روزنامه اعتماد در شماره روز گذشته خود و در‌گزارش اصلی و تیتر یک به گفت‌وگوی ملی پرداخته بود و در مصاحبه‌ای با عبدالواحد موسوی لاری از اعلام آمادگی اصلاح‌طلبان برای گفت‌وگو با اصولگرایان خبر داده بود.
روزنامه آرمان نشریه دیگری ا‌ست که نسبت به سوژه گفت‌وگوی ملی واکنش نشان می‌دهد و در برخی از شماره‌های اخیرش به این موضوع پرداخته است. این روزنامه در شماره گذشته خود نسبت به مصاحبه باهنر واکنش نشان داده و ضمن انتشار این مصاحبه، یادداشتی هم از اسماعیل گرامی‌مقدم برای سرمقاله خود منتشر کرده است. او در این یادداشت نوشته: اگر گفت‌وگوی واقعی وجود داشت‌ و احزاب و شخصیت‌ها پس از مذاکره و گفت‌وگو به اعمال‌ مواضع خود پرداخته یا در انتخابات حضور پیدا می‌کردند شاید دهه80 برای ایران به نحو دیگری رقم می‌خورد. روزنامه ایران هم به میان آمده و با انتشار سرمقاله‌ای از محمد مقدم عضو مجمع روحانیون مبارز به استقبال از مبحث گفت‌وگوی ملی رفته است.‌
گفت‌وگوی ملی جای خوبی باز کرده است. همه نسبت به انجام این امر مهم سیاسی تأکید دارند و شاید در آینده‌ای نزدیک شاهد آغاز گام‌های عملی برای نیل به انجام گفت‌وگو بین شخصیت‌های اصلی و سیاسی دو جناج باشیم، اما به نظر می‌آید تا مانعی به نام اتفاقات سال 88 از میانه کنار نرود، این موضوع همچنان در حد حرف باقی بماند یا بین افراد و شخصیت‌های کمتر موثر دو جریان رقم بخورد. اینک شاید دیگر زمان مختومه اعلام کردن پرونده‌ای است که همه باید فعلا آن را کنار بگذارند. به باور بسیاری، صلح دو فاکتو فراموشی نیست بلکه عبور است و عبور از پرونده 88 هم هزینه‌ اجتماعی دارد و هم سختی‌های بسیاری، اما امری لازم و ضروری
به حساب می‌آید.
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز