تحول به سبک برانکو به شیوه شفر
آنچه در پرسپولیس میگذرد، خبر از تحولی دارد که این تیم را به مدارج بالاتری از درجات نمایشی- تئاتری- فوتبال میرساند!
پرســپولیس در راه تیم بودن و تیمتر شدن گامهای حسابشدهای برمیدارد! در حالی که سرخها، مهدی طارمی را ندارند و فرشاد احمدزاده هم تن به جراحی داده و قادر به بازی کردن نیست برانکو ایوانکوویچ، بشار رسن حرفگوشکن و منظم را به محسن مسلمان ترجیح میدهد! بازی بــه بازی بر دقایق حضور و امکان بازی کردن بشــار افزوده میشــود- و این افزودن را برانکو اراده میکند- و برعکس بازی به بازی از دقایق بازیگری محسن مسلمان در تیم پرسپولیس کم میشود و این را هم برانکو فرمان میدهد! آیــا همین روند کوتاه گویای تغییری بزرگ و تفاوتی پایدار در اصول حرکتی ارتش سرخ فوتبال ایران نیست؟ آیا تیم بودن و تیم کاملتر شدن وارد مراحل نهایی تر نمیشود و یا نشده است؟
پرسپولیس برخلاف همه ترس و تردیدی که ترسوها و مرددها ابراز میداشتند از این بابت سود برده و میبرد؟ پرســپولیس که این اواخر داشت به باختن و نبردن و امتیاز نگرفتن عادت میکرد دوباره به خود آمده! هم خوب بازی میکند هم برنده میشود- حتی در شهرآورد هم برنده میشــود- و هم اراده تیمی اش را به حریفان تحمیل میکند! پرسپولیس میخواهد دستش زیر سنگ و زیر ساتور بدرمقی و اداهای هیچ بازیکن و نابازیکنی نباشد! پرسپولیس خودش را ترمیم و شیوهاش را اصالح میکند! پرسپولیس ۱۱ بازیکن میخواهد مثل سیدجالل، انصاری، شجاع، علیپور، امیری و... مردانی در خدمت تیم!
درباره نیمه اول بازی استقالل- که برابر نفت تهران انجام داد- حرفی نداریم ولی عملکرد نیمه دوم این تیم را چگونه ارزیابی میکنید و در کدام دسته قرارش میدهید؟ شما را نمیدانیم ولی استقالل نیمه دوم بازی با نفت ما را به یاد تیم مستر جگیج و تاج سالهای 56-55 انداخت! و نیز به یاد گارد و سپس همای دهداری! فوتبالشــان پر بود از حرکت و ســرعت! حرکاتشــان پــر بود از بینظمیهای منظم! تکرار یک سلسله شکستهای حرکتی! جا گرفتنهای پیدرپی! پر کردن جاهای خالی شده! مدام دویدن و باز هم دویدن! پــاس دادن و دویدن! دویدن و باز هم دویدن! در یک گله جا مرتب پاس دادن و بعد از هر پاس حرکت کردن و جای خالی شدهای را پر کردن! بینظمهای منظم بودن! به حرکات فاقد نظم بر اثر تکرار و باز هم تکرار نظم بخشیدن! ترکیبهای هندسی چند نفرهای ایجاد کردن! بلورهای ترکیبی خود را هر لحظه به شــکلی نوین درآوردن! نظم حریف را بههم ریختن! ترکیب حریــف و اســتقرار دلخــواه حریف را درهم کــردن! اشــکال نوپدید و »خودبهخودی« پدید آوردن! پاس دادن و رفتن! پاس گرفتن و باز هم رفتن! بیامان و بدون توقف رفتن! حسن روشن میفهمد و میداند که از چه نوع فوتبالی حرف میزنیم! اصغر حاجیلو هم ما را درک میکند! استقالل روز سه شنبه 9 آبان سال 96 ، شباهت بی مانندی داشت به تاجی که مربیاش آقای جگیج بود! تیمی که بــا پاسهای کوتاه، پاسهای ســریع و پاسهای منتهی به جاگیریهای وقفهناپذیر برای خودش فرصتهای گل زدن خلق میکرد! خلق پیدرپی! خلق پشت سر هم! شــفر اصول بازی بوندسلیگایی و نظم آلمانی را به استقالل آموخته است که باید مالت اش را بیشتر کند! یعنی سرعت بیشتر، حرکت زیادتر! استقالل یک نیمه دوم راهگشا و نقطه عطفی داشت که باید در همه بازیها ً تکرار شود! و تمام دقایق هر بازی تکرار شود! مکررا کیروش ۲۶ بازیکن را برای تمرین و بازی به اردوی تیم ملی دعوت کرد! نفراتی که یک ویژگی دارند: در دایره لیگ بهترینند! نفراتی که لیگ را تحت تأثیر خود قرار دادهاند! نفراتی که تعدادشان مرحله به مرحله فزونی گرفته است! نفراتی که در رقابت بر سر پوشیدن پیراهن ملی از هیچ تالش سختکوشانهای دست برنمیدارند! کیروش حق لیگ برتر را- که زایندهتر و سازندهتر از همیشه مینماید- به خوبی ادا کرده است! کیروش اتکای بیشتری به دستاورد لیگ برتر دارد! عالیجناب کیروش برای تیم ملی خوابهای شیرینتری دیده است! این ۲۶ نفر در کنار آن نفرات لژیونر که از اروپا اضافه میشــوند عجب خمیرمایهای در اختیار کیروش قرار میدهند! مشت تیم ملی پر است!