رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی در گفت و گویی با «همبستگی» به نقد و تحلیل حواشی های اخیر حول اصلاحات و شورای عالی سیاست گذاری می پردازد؛ حاشیه هایی که دامنه آن به رسانه های اصولگرا و رقیب نیز کشانده شد تا از دل همین حواشی و جنجال ها ، ادعای بحران و اختلاف در گفتمان اصلاح طلبی برداشت شود. حال آنکه منتجب نیا در این خصوص اساسا هرگونه اختلاف جدی در گفتمان را رد می کند و این حواشی را بیشتر وابسته به همان رقابت دیرین محافظه کاران با اصلاحات تعبیر می کند. او همچنین درباره اختلاف نظراتی که اخیرا در بین برخی چهره های اصلاح طلب مطرح است نیز چنین می گوید که « مشخصا جریان و گفتمان اصلاح طلبی یک جریان برآمده از مطالبات مردمی بوده و همواره سعی بر آن داشته و دارد که نزدیک با مردم و همراستا با خواسته های عمومی گام بردارد . مشخصا در چنین ساختار و جریانی وجود نظرات مختلف و سلیقه های گوناگون البته تعریف شده و در چارچوب مشخص گفتمانی یک امر بدیهی و پذیرفته شده است.» محور دیگر این گفت و گو نیز مربوط به دیدار اخیر او و محسن رهامی دیگر عضو حزب اعتماد ملی با رهبر انقلاب بود که بعدتر این دیدار با جنجال هایی رو به رو بود که قائم مقام حزب در این خصوص به ما می گوید که « اصلی ترین دلیل این حاشیه یک سوء برداشتی بود که در رسانه صورت گرفت.»

به گزارش روز نو :طی هفته های اخیر حاشیه‌ها و واکنش های زیادی در رسانه‌ها و جراید درباره واکنش چهره های اصلاح طلب نسبت به عملکرد شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان منعکس شده است. شما این اختلافات را چگونه نقد و توجیه می کنید؟

مشخصا جریان و گفتمان اصلاح طلبی یک جریان برآمده از مطالبات مردمی بوده و همواره سعی بر آن داشته و دارد که نزدیک با مردم و همراستا با خواسته های عمومی گام بردارد . مشخصا در چنین ساختار و جریانی وجود نظرات مختلف و سلیقه های گوناگون البته تعریف شده و در چارچوب مشخص گفتمانی یک امر بدیهی و پذیرفته شده است. بنابراین قرار نیست که هرکسی اصلاح طلب بود ، در تمام زمینه ها و موضوعات تمام و کمال و صد در صد همصدا و هماهنگ و همراه با دیگری باشد و هیچ تفاوتی بین نظرات اصلاح طلب وجود نداشته باشد. بلکه در جریان اصلاح طلب ، افراد زمانی در دامنه اصلاح طلبی قرار می گیرند که بر اهمیت اصلاحات واقف بوده و در ضمن این وجه مشترک نظرات و عملکرد مشخصی را دنبال کنند. دامنه جریان اصلاحات بر اساس همین تعریف به چنان گستردگی و وسعتی می رسد که می توان آن را از نیروهای برجسته خط امام(ره) تا افرادی که شاید خیلی باز عمل می کنند ، برشمرد. چراکه مفهوم اصلی اصلاحات در این تعبیر می شود که برای آبادانی و پیشرفت کشور نیاز به اصلاح و تدبیر است. بنابراین وجود هر اظهار نظر مخالف را نباید و اساسا نمی توان به معنای اختلافات یا بحران در جریان اصلاح طلبی قلمداد کرد.

ماجرای اختلاف نظر درباره شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان از کجا نشات می گیرد؟

این بحث از آنجایی شروع شد که دوستان اصلاح طلب در سالهای 93 و 94 پیشنهاد تشکیل ائتلاف یا شورایی را مطرح کردند تا بتوانند از طریق آن ائتلاف و شورا موضوعات انتخابات را به صورت ویژه ای پیگیری کنند. همان زمان برخی اعتقاد داشتند که با وجود شورایی به عنوان شورای هماهنگی اصلاحات شاید ضرورتی برای تشکیل این ائتلاف ویژه وجود نداشته باشد و می توان موضوعات انتخاباتی را از همان مجاری و کانال های موجود دنبال کرد. گروه دومی نیز در همان زمان وجود داشتند که به رغم مخالفت با تشکیل شورای عالی ولی بنا به ضرورت هایی و همچنین با توجه به شرایط زمانی با تشکیل شورای عالی موافقت کردند که در نهایت و با توجه به تصمیم جمعی قرار بر آن شد که شورای عالی رسما فعالیت های ائتلافی و انتخاباتی خود را کلید بزند. در نهایت این روند ادامه پیدا کرد و تا انتخابات بعدی یعنی انتخابات دوره پنجم شوراهای اسلامی شهرها و روستا استمرار پیدا کرد. بعد از انتخابات همان گروه دومی که به صورت ضمنی و مشروط با تشکیل شورای عالی سیاست گذاری موافقت کرده بودند ، خواستار آن شدند که فعالیت های شورای عالی محدود به دوران انتخابات شود و یا از این پس فعالیت های آن به همان شورای سابق یعنی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات محول شود. اما در برابر این پیشنهاد گروه سومی نیز اعتقاد بر آن داشتند که شورای عالی می تواند با توجه به سوابق و کارنامه ای که در ادوار انتخاباتی اخیر از خود بر جای گذاشته است ، به فعالیت خود به صورت مستمر ادامه دهد. در واقع در خصوص تشکیل و فعالیت شورای عالی سیاست گذاری تاکنون سه نوع پیشنهاد مطرح شده است.

آیا این اختلاف نظرات می تواند برای گفتمان اصلاح طلبی نگران کننده و بحرانی باشد؟

هرگز، چراکه همه این پیشنهادات و نظرات هیچگاه فراتر از مشورت و رایزنی فراتر نرفته است و به هیچ عنوان نمیتوان از درون این اختلاف نظر چیزی مانند اختلافات جدی و یا شکاف را مدعی شد. ضمن آنکه اگر شما به این اختلاف نظرات توجه داشته باشید متوجه خواهید شد که تمامی آنها را می توان با یک تدبیری و راه حلی برطرف کرد و تمامی نظرات را در یک راهکار پایدار و باثبات به نتیجه رساند و تجمیع کرد. مضاف بر اینکه اصلاح طلبان بارها و بارها نشان داده اند که در بدترین شرایط و مشکلات از ایجاد شکاف و اختلافات جدی در درون گفتمان جلوگیری خواهند کرد. مانند همین شرایط امروز که ما می بینیم به رغم برخی مشکلات همه اصلاح طلبان از دولت حمایت می کنند و اگر اختلاف نظری نیز در میان باشد بنا به ضروریات و منافع ملی اجازه نمی دهند که این اختلاف سلیقه ها باعث رفتار

دیگری شود.

اما برخی رسانه های اصولگرا با استناد بر مصاحبه برخی چهره های سیاسی از جمله شما ، شایعاتی را مبنی بر وجود اختلافات جدی در جریان اصلاح طلبی مطرح

کرده اند.

مسلما جریان رقیب همواره در تلاش است که با استفاده از یک سوژه یا یک اتفاق اصلاحات را تضعیف کند و نکته اصلی اینجاست که ما نباید به آنان بهانه ای بدهیم. البته خود مردم بهتر می دانند که جریان اصلاح طلبی آرمانی جز پیشرفت و آبادانی کشور ندارد و دامنه آن روز به روز بیشتر از گذشته می شود. بنابراین خیلی نمی توان به این نکات و مواردی که بعضا در رسانه های رقیب مطرح می شود استناد کرد و یا نسبت به آن نگران بود.

آیا شما با تعطیلی و توقف شورای عالی سیاست گذاری موافق هستید و راه حل دیگری جز این مساله برای حل اختلافات نمی بینید؟

من فکر می کنم که می توان یک وحدت نظر را برای حل این مسائل در درون جریان ایجاد کرد. به عنوان مثال می توان این شورای عالی را منحصر به انتخابات کرد و با اضافه کردن برخی چهره‌ها روند جاری شورا را با تغییرات مثبتی مواجه کرد. ولی اگر بنا بر این باشد که همچنان همین ترکیب در شورا به کار ادامه دهد و شورای عالی بر تمام تصمیمات ورود کند شاید موضوعات مرتفع نشود. من پیشنهاد دادم که در این خصوص جلسات برگزار شود که اکنون تعدادی از این جلسات نیز برگزار شده است و قرار شده که در این جلسات همه افراد و احزاب نظرات و پیشنهادات خود را ارائه کنند تا به یک جمع بندی نهایی و مثبت دست پیدا کنیم.

فکر می کنید این تغییرات می‌تواند باعث شود که شورای عالی به صورت مستمر بتواند امور را

اداره کند؟

مساله اصلی در این خصوص به آنجایی بر می گردد که ائتلاف با ماهیت احزاب تفاوت محسوس و زیادی دارد. چراکه ائتلاف ها معمولا یک مجموعه قانونمند نبوده و بیشتر بر روی اشخاص و افراد تکیه دارند و این در حالی است که احزاب به سبب ماهیت قانونمندی که دارند و همین طور ساختاری که بر جمع تا فرد تکیه دارد می‌تواند ماندگاری و ثبات بیشتری داشته باشد.در واقع ائتلاف ها معمولا مجموعه های موسمی و فصلی هستند که اهم فعالیت آنان منحصر و مربوط به ایام انتخابات می شود ولی احزاب همواره در سراسر سال می توانند فعالیت جدی خود را ادامه دهند. از نظر من اگر این روند در احزاب دنبال شود می توان به نتایج بهتری دست پیدا کرد.

پیشتر اصلاح طلبان امور ائتلافی خود را از طریق مجرایی به عنوان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دنبال می کردند. فکر می کنید آن مجموعه چقدر می تواند در حفظ ائتلاف های انتخاباتی موفق باشد؟

نکته مثبتی که در این شورا وجود داشت ، آن بود که در آن دبیران کل احزاب شناسنامه دار اصلاح طلب عضویت داشتند و هر کدام نماینده حزب مشخصی بودند. لذا وقتی جلسات این شورا با حضور مثلا 20 نفر برگزار می شد یعنی آنکه بیست نماینده از مجموعه های باثبات و شناسنامه دار در جلسه حضور داشتند که قطعا در چنین شرایطی مجموعه وابسته به فرد نبوده و تصمیمات آن بیشتر تکیه برخردجمعی دارد. شورای هماهنگی یک امتیاز دیگری که دارد آن است که یک مجموعه با ثبات و دائمی بوده است و از زمان انقلاب فعالیت می کرده است. خاطرم است که آن زمان این شورا به نام شورای هماهنگی جبهه خط امام بود که همان ها بعدتر موفق به خلق دوم خرداد شده و آقای خاتمی را معرفی کردند و بعدتر در جریان انتخاباتی مانند مجلس ششم و دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی اصلاحات را به پیروزی رساندند ولی متاسفانه در سال ها و ادوار بعد مورد کم توجهی و بی مهری قرار گرفتند. همین شورا بعدتر به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تغییر نام داد ولی بعدتر با تشکیل شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان عملا از مسیر خارج شد. من فکر می کنم این شورا می توانست عملکرد بهتری داشته باشد و در شرایط خاص و مهم مانند انتخابات می توان از ظرفیت هایی مثل شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان استفاده کرد.

اخیرا صحبت هایی درباره دیدار شما و آقای رهامی با رهبر انقلاب و در خواست شما از ایشان برای رفع حصر مطرح شده است. آنچنان که این واکنش ها در نهایت ختم به آن شد که فرزند ارشد آقای کروبی خواستار آن شود تا کسی از جانب پدرشان برای رفع حصر اقدامی نکند. دلیل اصلی این حواشی دقیقا از کجا نشات گرفته است؟

اصلی ترین دلیل این حاشیه یک سوء برداشتی بود که در رسانه‌ها صورت گرفت. ماجرا به آنجایی بر می گردد که من به همراه آقای رهامی خواستار دیداری با رهبر انقلاب شدیم که در آن دیدار ما از ایشان خواستیم تا راه حلی را برای رفع حصر بیاندیشند. اما در خصوص این دیدار سوءبرداشت هایی صورت گرفت که بعدتر باعث شد تا حسین کروبی آن صحبت ها را مطرح کند. من با وی هم صحبت کردم و مساله را پیگیری کردم که گفتند پدرم خواسته تا کسی به نمایندگی از ایشان چنین مسائلی را مطرح نکنند. آنچه که آقای حسین کروبی به من گفتند این بود و ما به ایشان توضیح دادیم که کسی از جانب آقای کروبی مساله را مطرح نکرده است و صرفا بر اساس احساس وظیفه‌ای که داشتیم این نکته را عنوان کردیم.

بنابراین منظور آقای کروبی از آن موضوع چیزی نبود که در رسانه ها مطرح شد و در مقابل نیز تصمیم آقای رهامی برای حضور در جلسه و دیدار با رهبر انقلاب آن چنان نبود که در رسانه منعکس کردند. آقای رهامی و بنده صرفا بر اساس احساس تکلیف و وظیفه ای که داشتیم ، آن صحبت ها را مطرح کردیم.

روزنامه همبستگي