آقای جوادی حصار! ناطق نوری در همایش مبارزه با فساد درباره سوالی که راجع به فرزندانش از او پرسیدهاند واکنش نشان داده و به دفاع از آنها پرداخته است. اما چرا اساساً او کم صحبت میکند و حتی در دفاع از خود و خانوادهاش نیز تا این حد تاخیر کرده است؟
به گزارش روز نو؛ آقای ناطق نوری بعد از انتخابات سال 76، کاملا هوشمندانه به مناسبات قدرت سیاسی توجه کرد. او دریافت که موازنه قوا در کشور بین دستگاههای اجرایی و مطالبات منسجم مردم فاصله دارد و تفاوتهای معناداری در این بین به چشم میخورد، بنابراین بهترین روش را در آن مقطع انتخاب کرد، روشی که سکوت توام با دقت نظر در مسائل کشور بود و سعی کرد تا مقداری تامل و تعقل بیشتری در مناسبات داشته باشد.
از سویی ناطق نوری نقشی با عنوان مسئول بازرسی دفتر رهبری دارد، نقشی که اقتضا میکند به بررسی و کنجکاوی در حوزه تخلفاتی که میشود بپردازد و کمتر سخن بگوید. اقتضای کار او دقت ، حوصله و موشکافی و پرهیز از رسانهای کردن پارهای از مسائل است، بنابراین کم صحبتکردن او به خاطر وظیفهای است که برعهده دارد. خیلی افراد هستند که به اقتضای کارشان کمتر سخن میگویند البته این موضوع به نظر شخصی آنها نیز برمیگردد مثلا ممکن است ناطق نوری خودش بخواهد که از این پس در سیاست ایران نقشهای اول را بازی نکند.
** ولی چرا روز به روز از جریان راست جدا شد؟
ایشان در گذشته به جریان اصولگرایی منتسب بود اما در این جریان شرایطی نبود که نگاه ایشان تعمیم داده شود و یا با محوریت او یک تجمیع در این جریان حاصل شود. برای همین ترجیح ناطق آن شد که فعلا حاشیه گزینی را برگزیند.
** و از طرفی آیا واقعا او به جریان اصلاح طلب نزدیک شده است؟
تعامل او با جریانهای منتقد مانند اصلاح طلب تعامل سازندهای بود. گفت و شنود پنهانی که بین او و اصلاحطلبان طی این سالها به وجود آمد کار را به جایی رساند که حتی در ماجرای پس از 88 هیچ حمایتی از دولت وقت نکند، تا جایی که اصولگرایان او را جزو ساکتین! برشمردند و صفات خوبی به او ندادند.
** اما همه مردم این سوال را میپرسند که مگر میشود ناطق نوری که در سال76 رقیب اصلاحات بود اکنون به اصلاحات نزدیک شود؟ کسی این نزدیکی را باور نمیکند.
به نظر من کسانی که میخواهند مناسبات سیاسی و جریانات کشور را با هندسه سیاسی دهه 70 آنالیز کنند اشتباه میکنند همان طور که اتفاقات سال 76 و تحولات کشور در آن سال محصول تعاملات درونی جناحها و جریانهای سیاسی در کشور بود. در آن سال درگیریهای بین روحانیون و روحانیت، جناح چپ و راست، جریان معتدل اصلاحطلب را به وجود آورد. اکنون هم به نظر میرسد با توجه به اشراف و دقتنظری که امثال آقای ناطق نوری به مسائل کشور دارند، جریانات امروز دیگر مثل سابق (دهه70) نیست. وقتی اصلاحطلبان با پارهای از اصولگرایان معتدل به ائتلاف میرسند دارای معنایی است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
ائتلافی که در مجلس 94 صورت گرفت، مناسبات سیاسی دهه 90 را با مناسبات سیاسی دهه 70 کاملا متمایز میکند. امروز دیگر فرمولهای سیاسی، تکرار فرمولهای سابق نیستند و آقای ناطق در این تغییر فرم گفتمان و روش، یکی از کاراکترهای تاثیرگذار بوده است. به نظر من نزدیک شدن هرچه بیشتر ناطق به گفتمان اعتدالیون و این اعتقاد او که باید حرف اصلاحطلبان را هم شنید، هرچه قدر عمق پیدا کند، فاصله او با جریان اصولگرایی را نیز بیشتر میکند.
به هر روی، پارهای از جریانات افراطی از درک ضرورتها و نیازهای زمان کنونی که یکی از آنها تعامل بین جناحین و ایجاد گفتمانهای جدیدتر و کاراتر است عاجزند. ولی آقای ناطق نوری پذیرای این گفتمان است و میتواند ظرفیتهای خودش را به روز کند. بعید نیست که در پایان دهه 90 و آغاز دهه 1400، فصل نوینی از گفتمانهای سیاسی در کشور رقم بخورد.
** خیلیها توقع داشتند که بعد از پایان احمدینژاد و روی کارآمدن حسن روحانی، ناطق نوری متفاوت عمل کند، اما به نظر میآید ناطق نوری دیگر ناطق نوری نیست و به راستی سیاست را رها کرده است.
من حس میکنم که یک گفتمان جدید بینهاشمی، اصلاحات، حسن خمینی و ناطقنوری شکل گرفته است. ناطق نوری، نوری دهه70 نیست؛ او شخصی با فهمی جدید از عرصه سیاست ایران است. اساساً نمیتواند به مقطع سابق و کاراکتر قبلیاش بازگردد. اقتضائات جدید ایجاب میکند که ناطق همین طور که امروز هست، بماند.
** و چرا جریان اصولگرایی در سال 88، بعد از آن هجمه و اتهامات علیه او ، هیچگاه از در دفاع از ناطق نوری برنیامد؟
رخدادها و شخصیتهای سیاسی به مانند کوههای یخی میمانند که بسیار بیشتر از آنکه بیرون از آب نمایان هستند در درون آب گستردگی دارند.
اصولگرایانی که نسبت به اتهامات ناطق واکنش نشان نداد ند آنهایی هستند که از بخشی از ناطق نوری که همانند کوه یخ در زیر آب است خبر دارند و میدانند که ناطق راه خود را تغییر خواهد داد . از همین رو از او حمایت نکردند و حتی به تخریب و تضعیف او روی آوردند.
*آفتاب يزد