علل ناکارآمدی سیاست بازدارندگی عربستان سعودی علیه ایران در بلند مدت | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۰
کد خبر: ۲۲۳۳۸۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۵
حمایت از تجزیه طلبان و منافقین در داخل؛ کمک رسانی به سلفی های تکفیری در خارج
عربستان سعودی می خواهد قدرت ایران را در منطقه مهار کرده و به نوعی سیاست بازدارندگی را در پیش گیرد اما به اندازه کافی در این عرصه خوب عمل نکرده است.
 
عربستان سعودی می خواهد قدرت ایران را در منطقه مهار کرده و به نوعی سیاست بازدارندگی را در پیش گیرد اما به اندازه کافی در این عرصه خوب عمل نکرده است.

 "آرش رئیسی نژاد" پژوهشگر مرکز خاورمیانه در دانشگاه بین المللی فلوریدا در مقاله ای در نشریه تخصصی دفاعی و نظامی "نشنال اینترست" با اشاره به حضور ترکی الفیصل رییس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی در تجمع منافقین در پاریس می نویسد:"این گروه یکی از بدنام ترین گروه های اپوزیسیون ایران است و خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی است. پس از سخنرانی او جلسه ای نیز میان مریم رجوی سرکرده منافقین و محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین در پاریس برگزار شد. پیش از آن در اواخر ماه مارس حزب (فرقه منحله) دموکرات کردستان پس از حدود بیست سال اتش بس اقدام مسلحانه را از سر گرفت که منجر به درگیری با نیروهای سپاه در شمال غربی شد. این وقایع متوالی نشان دهنده دور تازه ای از رویارویی میان تهران و ریاض است".  
 
به گزارش روز نو، او در ادامه می نویسد:"تشدید فزاینده رقابت میان تهران و ریاض در زمینه ژئوپولیتیک تازه را می توان تحت عنوان بازی بزرگ یاد کرد. دو کشور در مسابقه ای استراتژیک دهه های طولانی بدنبال برتری منطقه ای در خلیج فارس بوده اند. دو قدرت از طرفین مختلف درگیری در سوریه، عراق، بحرین ، لبنان در نهایت یمن حمایت کرده اند. در دوران پیش از یازدهم سپتامبر عربستان سعودی سیاست مهار ایران را در پیش گرفته بود و خواستار توقف سیاست صدور انقلاب ایران شده بود. سعودی ها در این راستا علیرغم تفاوت ایدئولوژیک از صدام در عراق حمایت کردند به خصوص در جنگ هشت ساله علیه ایران. آنان هم چنین از طالبان در افغانستان حمایت کردند. ریشه این حمایت در حمایت مالی ملک فیصل ابرای گسترش وهابیت درپاکستان بود. پیش از آن نیز از مجاهدین افغان در طول جنگ با شوروی در افغانستان حمایت می کرد. پس از جنگ ایجاد شده بدنبال حادثه یازدهم سپتامبر دولت بوش رژیم های کابل و بعغداد را سرنگون کرد. پس از آن ریاض کارت خود برای مقابله با تهدید احتمالی ایران را از دست داد و با ایجاد خلاء قدرت ایران جای خالی را پر کرد. در اواخر سال 2004 میلادی ملک عبدالله پادشاه اردن از عبارت هلال شیعه استفاده کرد. او پیش بینی کرد که قدرت گیری ایران در منطقه باعث از بین رفتن نظم غالب در دهه های گذشته در خاورمیانه خواهد شد. برنامه هسته ای ایران هم که اضافه شد ریاض و متحدان عربش این ترس درشان بوجود آمد که ایران مجهز به سلاح هسته ای خطرناک تر هم می باشد. ظهور بهار عربی پس از آن و حمایت اوباما از انقلابیون مصری سبب شد تا ریاض متحد اصلی خود درقاهره یعنی حسنی مبارک را از دست دهد. بهار عربی به بحرین نیز رسید چالشی برای سعودی ها بود. سعودی ها با اعزام نیروهای ارتش خود سرکوب خونینی را در آنجا به راه انداختند. عربستان سعودی پس از آن به ایران هراسی دامن زد. وقوع بحران در سوریه فرصتی منحصر بفرد برای رویارویی عربستان با ایران بود. در یمن نیز سعودی ها با تشکیل ائتلاف کشورهای سنی بمباران آن کشور را آغاز کردند. نتیجه نهایی آن بود که رویارویی ریاض و تهران تبدیل به منازعه یا با ماهیت فرقه گرایانه شده است".  
 
این تحلیلگر در ادامه می افزاید:"سیاست جدید عربستان سعوید جنگ نیابتی با ایران برای تضعیف و وادار کردن آن کشور به عقب نشینی از منطقه است و با همراهی مبالغه کردن در قدرت ایران در منطقه و بیان این موضوع تهدید ایران جدی است. در خارج از ایران ریاض از گروه های سلفی تکفیری به خصوص در سوریه برای به چالش کشیدن ایران استفقاده می کند. در داخل نیز سیاست جدیدی تهاحمی عربستان برای تهدید ایران حمیات از گروهک هایی چون مجاهدین خلق (منافقین) و گروه های شبه نظامی قومیتی در کردستان و بلوچستان است".  
 
این تحلیلگر مسائل ایران در ادامه می افزاید:"حضور ترکی الفیصل در نشست مجاهدین (منافقین) نشان دهنده شفافیت بیش تر ریاض در بیان موضع ضد ایرانی خود بود. دیدار مریم رجوی با محمود عباس جالب بود. پیش از انقلاب اسلامی در ایران مجاهدین (منافقین) نیروهای چریکی خود را در پایگاه جنوب لبنان متعلق به سازمان آزادیبخش فلسطین آموزش می دادند. هر دو گروه نیز در جنگ هشت ساله صدام علیه ایران در کنار او ایستادند. عباس نشان داد که از نظرات حامی مالی اش یعنی ریاض پیروی می کند. این یک توهین نمادین به ایران بود".  
 
او در ادامه می افزاید:"رهبران سعودی با حمایت از گروه های شبه نظامی قومی در ایران در پی تشدید خصومت فزاینده میان تهران و ریاض هستند. مصطفی هجری دبیرکل حزب (فرقه منحله) دموکرات کردستان گفته است که نیروهایش را به کردستان ایران اعزام کرده است. تهران بلافاصله انگشت اتهام را به سوی سعودی ها و اسرائیلی ها گرفت. واقعیت آن است که تل آویو با کردها سابقه روابط طولانی داشته است. در زمان شورش کردها علیه صدام در عراق این اسرائیلی ها بودند که نیروهای شورشی کرد به رهبری ملامصطفی بارزانی را در سال 1961 میلادی آموزش می دادند. پس زا انقلاب ایران نیز دموکرات کردستان از تل آویو حمایت مالی کسب کرده است. هجری آشکارا در مصاحبه های خود گفته است که اسرائیل و کردها دشمن مشترکی دارند به نام جمهوری اسلامی ایران".  
 
این تحلیلگر در ادامه اشاره می کند که نزدیکی عربستنان سعودی به دموکرات کردستان نشان دهنده ناامیدی جدی ریاض برای جلوگیری از گسترش قدرت شیعیان در عراق و منطقه است و در این باره می نویسد:"ریاض نیز مانند این حزب و سایر احزاب اپوزیسیون ایرانی موافق برجام نبود و پیش از آن اعضایش با اعضای کنگره برای کارشکنی در توافق هسته ای دیدار می کردند. سعودی ها می خواهند با ایجاد خطر تشکیل یک کشور خودمختار کرد در ایران و مجاورت آن پیام تهدیدآمیزی را به عراق و سوریه متحدان ایران نیز ارسال کنند. جالب آن که هجری دبیرکل آن حزب نیز در مصاحبه های خود گفته بود که مخاللف لغو تحریم های ضد ایرانی است درست مانند سعودی ها. شبکه تلویزیونی العربیه اخبار مرتبط با آن حزب را به طور گسترده پوشش می دهد".   
 
این تحلیلگر در ادامه می افزاید:" در جنوب شرقی ایران نیز سعودی ها از گروه های تجزیه طلبی چون جندالله حمایت می کنند که ایدئولوژی سلفی تکفیری دارد و از حمایت مالی عربستان برخوردار است".  
 
او پیش بینی می کند که سیاست عربستان سعودی در قبال ایران از طریق حمایت از تجزیه طلبان و معاندان در داخل و حمایت از سلفی ها در خارج علیه ایران بدلایل ذیل نتیجه بخش نخواهد بود:"ایران مجبور به افزایش قدرت بازدارندگی خود می باشد چرا که تنها قدرت شیعه و فارس در منطقه است. از این منظر ارتباط ایران با گروه های شبه نظامی شیعه یک ابزار استراتژیک برای ایران برای افزایش توان مقابله با تهدید خارجی بوده است. در مقابل عربستان سعودی از تنهایی استراتژیک بلند مدت رنج برده است. این کشور هدف حملات بزرگ خارجی بوده است. در مقابل این کشور در خارج از مرزهای خود فاقد ارتباط با گروه های به نظامی به طور ریشه دار است. نکته دوم آن که ایران از زمان پیروزی انقلاب با ایدئولوژی انقلابی خود رویه تجدیدنظر طلبانه و ضد استعماری را در پیش گرفته که سبب پویایی سیاست آن کشور در منطقه و ایجاد پناهگاهی برای شبه نظامیان شده است و محافظه کاری سعودی ها را به چالش کشیده است. در مقابل رژیم یک رژیم محافظه کار بوده است که از طریق دلارهای نفتی و مساجد ایدئولوژی وهابیت را صادر کرده است. اکنون غرب متوجه شده که ایدئولوژی سلفی تکفیری سعودی ها خطرناک تر از مفهوم استقلال طلبی ایران است و حمایت سعودی ها از جبهه النصره و در کنار آن حزب دموکرات کردستان و مجاهدین (منافقین) نشان دهنده فقدان قدرت نرم سعودی ها در مقایسه با ایران است".  
 
او در پایان می نویسد:"در ماه های آینده سیاست تهاجمی شدید عربستان سعودی در قبال ایران تشدید خواهد شد. ریاض از هر وسیله ممکنی برای اعمال فشار بر ایران استفاده خواهد کرد. این سیاست غلط باعث اسیب رسانی به خود پادشاهی عربستان سعودی خواهد شد همان گونه که سیاست مشابه برای صدام نیز نتیجه معکوس داشت. صدام از گروه های اپوزیسیون ایرانی و تجزیه طلبان حمایت کرد اما در نهایت رژیم سیاسی بعثی در عراق پایان یافت. به نظر می رسد این تراژدی این بار در قالب کمدی برای عربستان سعودی  تکرار خواهد شد".

*خرداد
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز