دموكرات‌ها: ایران مهم است و باید از جهان منتفع شود | روزنو

سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۲
 «چه موافق باشیم، چه مخالف باشیم، ایالات متحده امریكا قدرتمندترین كشور امروز جهان است و نتایج انتخابات ریاست جمهوری این كشور بر همه كشورهای جهان از جمله ایران تاثیرات قابل توجه دارد و به همین دلیل است كه باید درباره این پدیده صحبت كنیم.»

این عبارت مضمون صحبت‌های اولیه دكتر سعید تائب كارشناس ورزیده‌ای است كه با مسایل امریكا به خوبی آشنایی دارد. او كه در پژوهشگاه علوم انسانی درباره پیامد نتایج انتخابات امریكا بر ایران و خاورمیانه صحبت می‌كرد تاكید كرد: ۴ دهه است كه مسایل ایران در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری امریكا به صورت مثبت و منفی در كانون توجه است و این نشان می‌دهد كه كشور ایران و مردم ان و نظام سیاسی آن برای كسانی كه می‌خواهند رییس‌جمهور امریكا شوند  اهمیت دارد.

ترامپ یا كلینتون، فرقی نمی‌كند

هر دو حزب قدرتمند امریكا، ایران را یك كشور استراتژیك می‌دانند و درباره این مقوله اختلافی میان جمهوریخواهان و دموكرات‌ها نیست و بنا ندارند و نمی‌خواهند این كشور استراتژیك را نادیده بگیرند و از آن عبور كنند، اما روش‌های آنها در برخورد با ایران متفاوت است.

مهم نیست كه رییس‌جمهور امریكا از سال آینده ترامپ باشد یا كلینتون، زیرا اهمیت ایران به اندازه‌ای است كه دلمشغولی هر كدام از آنها باشد. اما می‌توان تاكید كرد روش‌های تعامل یا تقابل با ایران نزد ترامپ و كلینتون متفاوت است و این اختلاف روش درباره برجام نیز دیده می‌شود.

این استاد ورزیده امور بین‌المللی تاكید كرد واقعیت این است كه برای ایران و امریكا به ویژه برای ایران هنوز دوران برجام نرسیده است. برجام فقط یك موافقتنامه امضا شده است و پیامدهای اصلی آن در آینده رخ خواهد داد. اما تا همین جار كار نیز می‌توان گفت امریكایی‌ها به توافق خوبی دست یافته‌اند، اگرچه در داخل امریكا برخی اعتقاد دارند كه توافق منافع امریكا را تضمین نمی‌كند.

در امریكا گروهی وجود دارند كه می‌‌گویند چرا امریكا دستش را از گلوی ایران برداشت و فشار بیشتری بر ایران وارد نكرد و این كشور را رها كرد. این دیدگاه نزد طیف‌هایی از هر دو حزب جمهوریخواه و دموكرات وجود دارد و البته فقط به «یهود امریكا» منحصر نمی‌شوند. در داخل و بدنه مدیریت امریكایی هستند افرادی كه معتقدند برای تامین منافع امریكا در منطقه خاورمیانه باید ایران را از سر راه برداشت. این گفته هیلاری كلینتون مشهور است كه گفته است چرا به جای اینكه به عراق حمله كنیم به ایران حمله نكردیم.

اما حرف‌های غیرواقعی و بزرگ‌نمایی‌ها هم درباره پیامدهای توافق از طرف امریكایی‌ها صورت می‌گیرد. مثلا این گفته ترامپ كه ایران پس از برجام ۱۵۰ میلیارد دلار نصیبش می‌شود كه بخشی از آن را به متحدان منطقه‌ای خود می‌دهد تا منطقه ناامن باشد. این در حالی است كه تا چند هفته پیش طبق گفته جان كری فقط ۳ میلیارد دلار نصیب ایران می‌شود.

به گزارش ساعت ۲۴، تائب تحلیل كرد: آنچه به نظر من می‌رسد این است كه برخلاف حرف‌ها و شعارهایی كه الان از سوی كاندیداها درباره برجام گفته می‌شود در عمل كلینتون یا ترامپ در مخالفت با این پدیده رفتار چندان متفاوتی با وضع فعلی نخواهد كرد. چرا چنین نظری وجود دارد؟ واقعیت این است كه در امریكا سیستم و نظام سیاسی حاكم است كه بسیار فراتر از خواسته‌های یك فرد حتی در مقام ریاست جمهوری عمل می‌كند و قدرت دارد.

حتی اگر تد كروز هم رییس‌جمهور می‌شد نمی‌توانست بالاتر از سیستم امریكا عمل كند و به همین دلیل بود كه به او می‌گفتند نمی‌توانی قطعنامه را پاره كنی. دلیل دیگری كه من به آن باور دارم و می‌گویم كه پس از انتخابات آتی درباره توافق هسته‌ای اتفاقی نمی‌افتد این است كه نظام سیاسی امریكا این توافق را به نفع خود می‌داند و علاوه بر این ۵ كشور دیگر نیز وجود دارند كه به این توافق وفادارند و امریكا نمی‌خواهد كشوری باشد كه آنها را نادیده می‌گیرد.

اقتصاد ایران و امریكا

درباره ایران و امریكای پس از اوباما باید خوب دقت كنیم. جمهوریخواهان كه به آزادیخواهی اشتهار دارند معتقدند دولت نباید آزادی شهروندان را در كسب و كار سلب كند و می‌گویند دولت امریكا نباید در دنیای آینده نقش دخالت‌جویانه ایفا كند. اما در میان جمهوریخواهان دسته‌ای هستند كه به نئوكان‌ها مشهور شده‌اند و آنها درباره ایران هنوز حرفی نزده و برنامه‌ای ارایه نكرده‌اند.

یك گروه از جمهوریخواهان مخالف ایران هستند اما تجارت با ایران را مذموم نمی‌دانند این گروه كه سردسته انها هنری كیسینجر است معتقدند همان طور كه در دوره رونالد ریگان و جرج بوش پدر با ایران تجارت می‌كردیم الات نیز می‌توانیم همان كار را انجام دهیم. اما دونالد ترامپ در حال حاضر نه مثل ریگان فكر می‌كند و نه مثل جرج بوش پدر. او اصولا تفكر متمركزی ندارد و غیرقابل پیش‌بینی است.

دموكرات‌ها و ایران

اما دموكرات‌ها نیز چند دسته هستند كه باید به رفتار هر كدام توجه كرد. یك دسته از دموكرات‌ها كه بابی سندرز نیز جزیی از آنها بود مخالف ایران بود، اما به پیشبرد تجارت با ایران اعتقاد داشت. گروه دیگری از دموكرات‌ها كه در مركزیت این حزب قرار دارند و اكثریت به حساب می‌آیند و هیلاری كلینتون نیز از این گروه است خواستار افزایش فشار به ایران و كسب امتیاز بیشتر هستند.

این گروه باور دارند كه فشار دایمی به ایران را باید به مثابه استراتژی به كار گرفت. اگر به رفتار باراك اوباما نگاه كنیم خواهیم دید كه او نیز فشار به ایران را مدام افزایش می‌داد اما در ادامه از این كار اجتناب كرد. كلینتون از نزدیكان گروهی از دموكرات‌هاست كه می‌خواهند ایران را دایم زیر فشار قرار دهند. این گروه اما به لحاظ فكری به اوباما نیز نزدیك هستند  به نظر من تحت تاثیر اندیشه‌های اوباما رفتار خواهند كرد.

اوباما این گونه می‌اندیشد كه امریكا از نظر نرم‌افزاری قدرت فوق‌العاده‌ای است اما از نظر سخت‌افزاری رقبای بزرگی دارد. اوباما می‌گوید برای اینكه قدرت نرم امریكا باقی بماند به جای اینكه از اسلحه و سرباز استفاده كنیم از دلار و ابزارهای پولی استفاده می‌كنیم. سیاست اوباما و به نظر من كلینتون این است كه به جای رشد دادن تولیدكنندگان اسلحه شركت‌های نفتی و سایر بنگاه‌ها را تقویت می‌كنند.

كلینتون نیز مثل اوباما فكر می‌كند و آنها معتقدند كه دنیای امروز دنیای رقابت است و در جهت تخاصم حركت نمی‌كند و در شرایط رقابت باید مدیریت كنیم نه اینكه سلطه‌گر باشیم. هیلاری كلینتون نیز همانند اوباما در تعامل با دنیا از جمله ایران به بازی برد – برد می‌اندیشد و این مفهوم نزد اوباما بود و او از این مفهوم در مذاكرات با ایران استفاده كرد. اوباما هرگز نگفت قدرت هسته‌ای ایران باید نابود و صفر شود و با این تفكر مذاكره كرد كه ایران نیز باید منفعت داشته باشد.

اوباما جمله‌ای به رهبران عربستان گفت كه می‌توان آن را در دوران كلینتون شاهد باشیم و آن عبارت این بود كه دوران جنگ سرد گذشته است و در دوران صلح سرد هستیم كه در این دوران بازی برد – برد معنی دارد. اوباما توانست كوبا را متقاعد كند كه دست از تخاصم بردار و به ویتنام رفت و كاری كرد كه دشمنی با امریكا كمرنگ شود.

این اندیشه و رفتار اوباما نتیجه نفوذ اندیشه ۵ سناتور بود كه جان كری، جو بایدن و هیلاری كلینتون سه راس اصلی آن سناتورها بودند. اوباما به عراقی‌ها می‌گوید سرنوشت خودتان را در دست بگیرید و از این شرایط سخت عبور كنید. سیستم سیاسی امریكا اندیشه اوباما را پذیرفته است و معتقد است كه این اندیشه به نفع امریكایی‌هاست. با همین اندیشه بود كه امریكایی‌ها از رفتار مشابه در عراق اجتناب كرده و در سوریه رفتار تازه‌ای نشان دادند.

به گزارش ساعت ۲۴، می‌توان گفت كه این روش و تستراتژی درباره ایران نیز مصداق خواهد یافت. امریكایی‌ها برای اولین بار به ایران علامت می‌دهند كه می‌خواهیم در اداره جهان به شما نقش بدهیم و این برخلاف استراتژی دوره‌های قبل است. البته آنها با ماهیت جمهوری اسلامی همچنان ناسازگارند اما می‌گویند كه ایران برای ما اهمیت دارد و همین مساله به ایران فرصت می‌دهد و این استراتژی تازه‌ای است كه پیش از این وجود نداشت. اگر ایران بتواند تغییرات قابل لمس در سیاست‌های خودش انجام دهد كه منافع آن افزایش یابد امریكا این فرصت را به ما خواهد داد.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
عکس روز
خبر های روز